۴ نشانه ای که از تاثیر معکوس تلاش های شما برای SEO خبر می دهد

برخی از مسائل می توانند استراتژی بازاریابی شما را بی اثر کنند؛ باید مراقب این مسائل باشید!

برای موفقیت در کسب و کار خود باید بتوانید محتوای تجارت خود را پیش روی مشتریان قرار دهید. بهینه سازی موتور جستجو یا SEO، یکی از قابل اعتمادترین راه هایی است که از طریق آن می توان به این مهم دست یافت. در نظر داشته باشید که مردم روزانه بیش از 6 میلیارد بار از جستجوگرها استفاده می کنند؛ علاوه بر این، تعداد کسانی که از طریق موتورهای جستجوگر، محصول مورد نظر خود را پیدا می کنند، نسبت به کسانی که از طریق منابع دیگر با محصولات آشنا می شوند، بیشتر است. به همین دلیل است که بازاریابی آنلاین نقش بسزایی در موفقیت کسب و کارها خواهد داشت. در ادامه با یوکن همراه باشید.

با تمامی این اوصاف، تمامی تلاش ها برای بهبود سئو، با هم برابر نیستند. برخی از بازاریاب ها با آمار و ارقامی مواجه می شوند که از عملکرد فوق العاده ی تلاش جستجوگرهای طبیعی خبر می دهد که به بازدهی خوب و عقد قراردادهای واقعی منجر می شود؛ این در حالیست که سایر بازاریاب ها از نتایج ناامید کننده و بی اثر خبر می دهند که باعث می شود، تلاش برای بهبود اوضاع سئو کاملا بی فایده باشد.

اگر برای اضافه کردن ترافیک به کسب و کار، از طریق بهینه سازی طبیعی جستجو اقدام کرده اید اما شاهد هیچ نتیجه ی ملموسی نبوده اید، پس باید بگوییم که تلاش ها برای بهبود سئو، در جهت عکس و تضعیف آن پیش می رود. اگر با این مشکل مواجه هستید، باید مراقب فضاهایی در بازاریابی خود باشید که می توانند در نهایت، استراتژی بازاریابی آنلاین شما را بی اثر کنند.

در ادامه، به 4 عاملی اشاره شده که باید مراقب آنها باشید:

1. شما معیارهای ملموس را اندازه گیری نمی کنید.

ما تلاش های پیرامون بهبود اوضاع سئو و نتایج آن را بنا بر دلایل مشخصی، دنبال می کنیم. داده های جمع آوری شده و اطلاعاتی که از اندازه گیری معیارهای درست به دست می آید، دانشی را در اختیار ما قرار می دهد تا بتوانیم تغییرات ضروری را در مواقع مورد نیاز، در استراتژی های خود اعمال کنیم؛ این داده ها برای اطلاع از عملکرد معکوس تلاش ها نیز خبر می دهند. اما این اطلاعت، زمانی فرام می شوند که از معیارهای مناسب برای اندازه گیری استفاده کرده باشیم.

بیشتر بازاریاب ها در دام معیارهای نادرست گرفتار می شوند که از میان آنها می توان به رتبه ی صفحه، بازدید از وب سایت و دامین آتوریتی اشاره کرد. اشتباه برداشت نکنید! ردیابی و دنبال کردن این معیارها کار خوبی است و به درستی نشان می دهد که تلاش های شما، هدف خود را دنبال می کند؛ اما این معیارها نمی توانند میزان واقعی فروش یا وجه نقد را نشان دهند.

در عوض، شما باید روی فاکتورهای ملموس مثل بهینه سازی نرخ تبدیل، عملکرد ترافیک و تراکم بازدیدکنندگان در هر منطقه، تمرکز کنید. این فاکتورها می توانند اطلاعات و بینشی را در اختیار شما قرار دهند که در برداشتن گام های مناسب برای رسیدن به هدف که همان فروش و عقد قراردادهای بیشتر است، به شما کمک کند.

برای مثال، گزارشی که از بازدید 1000 نفر از سایت خبر می دهد، به اندازه ی اطلاعاتی که میزان بازخورد یک کلید واژه بخصوص را مشخص می کند، شفاف و موثر نیست.

2. محتوایی که تولید می کنید، بازدیدکننده ها را ناامید می کند.

متخصصان مدعی شده اند که تولید محتوای عالی، برای یک سئوی موفق، کافی نیست. این مسله کاملا صحت دارد. با این حال، محتوا هنوز هم بدنه ی اصلی سئو به شمار می رود. دلیل این امر نیز به خوبی مشخص است، چرا که بازدید کننده ها به دنبال ارزشی هستند که در محتوای سایت دیده می شود.

به یاد داشته باشید که هدف شما، تنها تولید محتوا نیست؛ محتوایی که تولید می کنید باید فاصله ای را پر کند که در آن، محتوای غنی بتواند مورد استفاده کاربران قرار بگیرد. ثابت کردن چیزی که به عنوان یک محتوای عالی به شمار می رود، سخت تر از آن چیزیست که فکر می کنید. با تمام این اوصاف، رهبران محتوا با رشد تجاری بیشتری روبرو هستند.

هر زمان که احساس می کنید سئوی شما، عملکرد مناسبی ندارد، به عقب برگردید و استراتژی های تولید محتوای خود را بررسی کنید.

3. احتمالا تاکتیک های از تاریخ گذشته را برای سئو به کار می برید.

تلاش های شما برای بهبود اوضاع سئو، باید از انتخاب کلید واژه و تمرکز روی محتوایی که نظر مخاطب را جلب می کند، فراتر برود. از آن روزهایی که بک لینک به حساب می آمد، گذشته است.

گوگل در حال معرفی هوش مصنوعی به الگوریتم های امتیازبندی وب سایت هاست. اسپایدرها اکنون باهوش ترشده اند و هیچ نیازی به دور زدن آنها وجود ندارد. تنها محتواهای خوب، شانس دریافت امتیاز بالا را دارند و وب سایت هایی که از کیفیت پایینی برخوردارند (علیرغم تعداد بک لینک ها) همچنان تلاش می کنند تا در صفحه ی اول ظاهر شوند.

4. مخاطب شما در اولویت قرار نمی گیرد.

به یاد داشته باشید که در استراتژی سئو، مخاطب را در اولویت قرار دهید؛ این امر به شما کمک می کند که از رایج ترین امکانات سئو بهره مند شوید. به گفته ی جف بیکلی، مدیرعامل Brown Box Branding، شما باید حداقل 30 درصد از تلاش های خود برای سئو را روی درک مخاطبانتان متمرکز کنید.

شاید به نظر شما، این مقدار زیاد باشد، اما هیچ راه دیگری وجود ندارد. جف در این باره می گوید: "انجام بررسی ها و تحقیقات در زمینه ی جمعیت خاصی از مخاطبان، نباید به بازاریابی شبکه های اجتماعی محدود شود. بازاریاب ها در کمپین های سئوی موفق باید درباره ی نیازهای مخاطبانشان، آموزش ببینند. این مساله به زیرساختی تبدیل می شود که در آینده می تواند سایر تلاش های کمپینی را بر مبنای آن استوار کرد."

اگر بتوانید با تمرکز روی مخاطب، محتوای خود را تولید کنید، با بازده بهتری در نتایج جستجو روبرو خواهید شد؛ به گونه ای که هرگز با آن مواجه نبوده اید.

 

منبع: inc