به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری میزان به نقل از روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی در این نشست اظهار کرد: با آغاز انقلاب اسلامی در صحنه سینمایی کشور با دو گروه نهادهای سینمایی مواجه بودیم. گروه اول نهادهایی نظیر جشنواره فیلم رشد و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که برآمده از نظام سابق بودند و گروه دوم نهادهایی مثل حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، بخش فرهنگی بنیاد مستضعفان، کمیته انقلاب اسلامی و معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی فعالیتشان آغاز شد.
وی ادامه داد: از این نهادها تاکنون حوزه هنری به فعالیت خود ادامه داده و از سال 1362 بنیاد سینمایی فارابی به عنوان بازوی فرهنگی و اجرایی معاونت سینمایی تاسیس میشود، فعالیتهای این بنیاد طی 3 دهه گذشته در محورهای فرهنگی و پژوهشی و بینالمللی در سینمای ایران پس از انقلاب تاثیر داشته است.
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی تصریح کرد: طی سالهای 57 تا 62 سینمای ایران پس از انقلاب به یک پوستاندازی فرهنگی رسید. در سالهای 61-62 بنیاد سینمایی فارابی تاسیس میشود با سیاست هایی که معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه تولید و پژوهش داشت، فعالیت فرهنگی سینما را به بنیاد فارابی به عنوان مرجع فرهنگی سینما میسپارد.
سینما در هر دهه از انقلاب تغییر پارادایم داشته است
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی تاکید کرد: طی 4 دهه گذشته سینمای نوین ایران همپای تحولات اجتماعی پیش رفته و سینما در هر دهه از انقلاب تغییر پارادایم داشته است. هرچند نهادهای سینمایی اثر بسیار مهمی در سیر تطور سینمای پس از انقلاب داشتند و توانستند ذائقه و نیازهای فرهنگی اجتماعی و سیاسی و معناگرای جامعه ایران را برجسته کنند و در آن حوزهها فیلم بسازند.
تابش در ادامه یادآور شد: با تغییر رویکرد دولتها، شرایط اجتماعی، جنگ تحمیلی، تغییر رویکرد دولتها، تغییر ذائقه در جامعه ایرانی و... ، طبعا سینمای ایران همپای این تغییر و تحول حرکت کرده و ما ژانرهای متنوعی را در این چهار دهه داشتهایم. در حوزه فیلمهای اجتماعی، سینماگران یک پایشان در سینما و یک پایشان در اجتماع است. آنها به خاطر پرداختن به سوژههای اجتماعی، جسور و پیش رو هستند و در تولید اثر هنری چند گام جلوتر از جامعه خودشان حرکت میکنند.
وی افزود: پس از انقلاب کشور بلافاصله درگیر جنگ تحمیلی میشود اما نسل پیشکسوت سینماگر که از دهه 40 و 50 فیلم میسازند و همچنان در سینما کار میکنند و هم نسل نوی سینمای ایران که برآمده از انقلاب و جنگ تحمیلی هستند، فیلم سازی را تجربه می کنند.
سینما در دوران جنگ تعطیل نشد
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی با ذکر این نکته که سینما پس از انقلاب و در دوران جنگ تعطیل نشد عنوان کرد: پژوهشگر فرانسوی خانم انیس دوویکتور که درباره سینمای شهید آوینی پژوهش کرده است گفت سینمای ایران سینمای شگفت انگیزی است، چرا که کشور 8 سال درگیر جنگ بود اما نه سالنهای سینمایش در بمباران شهری تعطیل شدند و جشنواره بینالمللی فیلم فجر به عنوان یک نهاد موثر کارش را ادامه داد. آن سالها سینما آنالوگ بود و نیازهای سینمای آنالوگ از قبیل تجهیزات فنی و نگاتیو و... باید به کشور وارد میشد. سینمای ما از نظر تجهیزات و امکانات به خارج از کشور وابسته بود. اما سینمای ایران در آن 8 سال جنگ هیچ وقت تعطیل نشد در حالیکه با مرور تاریخچه جشنواره کن فرانسه که بیش از 70 سال سن دارد می بینیم که در میانه جنگ جهانی دوم این جشنواره جهانی، تحت تاثیر جنگ دو سال تعطیل میشود.
تابش توضیح داد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی در میان شعلههای آتش جنگ تحمیلی اولین فیلمهای سینمایی با موضوعهای اجتماعی و مقاومت خلق شدند و بعد از پایان نبرد، مردمان بازمانده از جنگ روایتهای بسیاری در سینه داشتند تا برای سینما تعریف کنند، سینما هم آغوشش را برای روایت این قصهها باز میکند.
وی با اشاره به شکلگیری سینمای دفاع مقدس اظهار کرد: سینمای دفاع مقدس از دل جنگ زاییده شد، رشد کرد و با افتخار به حیات خود ادامه داد. سینمایی که در قابی شکوهمند و فاخر، بر سر در سینمای ملی ایران نقش بسته است.این جریان تداوم دارد و میبینیم که در جشنواره فیلم فجر امسال، سینمای ایران به سینمای استراتژیک، مقاومت و حوادث مرتبط با جنگ نگاه ویژه ای دارد.
پژوهش زیربنای توسعه سینما است
تابش در دامه با بیان اینکه سینما محصول یک فرهنگ و تمدن دیگر است و احساس نیاز به آن در تمدنی دیگر شکل گرفت ولی به آنجا متوقف نماند گفت: این صنعت روز به روز با شتابی بیشتر، استفادههای متنوع تری پیدا کرد و با ورود به فرهنگ ما از درون مجدد بازتعریف شد.
وی افزود: پژوهش موتور محرکۀ پیشرفت و توسعه در هر پدیدهای به ویژه سینماست. پژوهش از اساسیترین نیازها و زیربنای توسعه سینما است و پژوهشهای کاربردی که منجر به تولید سینمایی شود کم داریم. از زاویه دید "تولید" یک واقعیت است که در حوزه تولید فیلم و سریال ، پژوهشهایی که منجر به تولیدات فاخر و ارزشمند شود کمتر شاهد هستیم.
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی تاکید کرد: واقعیت این است که پژوهش در مستند بهتر از فیلمهای سینمایی و سریال بوده است چون اساساً مستندها نیاز به پژوهش دارند و میتوان گفت یکی از رکنهای سینمای مستند پژوهش است.
تابش تاکید کرد: به مفهوم واقعی «پژوهش»، در بخش تولید و نظریهپردازی کار جدی نشده و فاصلۀ فضای آکادمیک و صنعت سینما عمیق است.دانشگاهها مقالات و تولیدات علمی دارند اما تنها بخش محدودی از آنها با جریان واقعی تولید و توزیع و نمایش در سینما سر و کار دارند.
وی ادامه داد: بنیاد سینمایی فارابی همزمان با تولید فیلم در حوزه نشر نیز فعالیت خود را آغاز میکند به دلیل اینکه سینما به یک بازوی فکری نیازمند است. در عرصه نشر کتابهای پژوهشی، ناشران بخش خصوصی و بنیاد سینمایی فارابی تولیدات خوبی داشتهاند هر چند «تالیف پژوهش محور» کم است ولی در این سالها ادبیات سینمایی نسبت به گذشته توسعه یافته است. اما واقعیت را از نظر نباید دور داشت عمده تولیدات ما در نشر مبتنی بر ترجمه است و در حوزه تالیف میزان کمتری تلاش شده است.
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی تصرح کرد: پاشنه آشیل سینمای ما در «تولید سینمایی» ضعف پژوهش است که فیلمسازان و تهیه کننندگان کمتر به آن توجه میکنند. شاید پژوهش کاربردی در شرایط کنونی مقرون به صرفه نیست. چون فیلمسازان ما نتایج پژوهش را در اثر هنری خود ندیدهاند برای همین سرمایه کمتری صرف پژوهش در نگارش فیلمنامه میشود. ضروری است نهادهایی مثل فارابی و حوزه هنری و دانشگاهها در این حوزه بیشتر سرمایه گذاری کنند.
نقش آفرینی 400 زن سینماگر در چهار دهه اخیر
تابش افزود: از دستاوردهای سینمای پس از انقلاب، حضور و نقش زنان در سینمای ایران است. پیش از انقلاب، صرفا در حوزه بازیگری زنان حضور داشتند اما سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر را با حضور پنج فیلمساز زن، باید نقطه عطفی درخصوص حضور سینماگران زن، از نسلهای مختلف دانست.
وی گفت: در سال های 1358 تا 1396، مجموعا حدود 400 فیلمساز زن در قالب فیلمهای بلند سینمایی، کوتاه داستانی، مستند و انیمیشن به کار فیلمسازی اشتغال داشته اند که از این میان 34 نفر از کارگردانان زن ایرانی به ساخت فیلم های بلند سینمایی پرداختهاند و ضمن حضور در جشنواره های داخلی و خارجی، موفقیتهایی نیز کسب کرده اند. بنیاد سینمایی فارابی به مناسبت چهلمین سال انقلاب اسلامی کتابی را در دست چاپ دارد که سینماگران زن در سینمای پس از انقلاب را معرفی میکند.
سینمای ایران «قابل اتکاترین پایگاه صنعت فیلم در جهان»
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در ادامه تاکید کرد: در دهه نخست انقلاب اسلامی سه عامل وجود داشت که فیلمهای ایرانی، آنچنانکه باید و شاید، در مجامع بینالمللی دیده نشود: تولیدات معدود قابل توجه و خوب، تعداد محدود جشنوارههای فیلم بینالمللی و مهمتر از همه نبود مرکزی تخصصی که تمرکزی جدی در زمینه عرضه و پخش جهانی فیلمهای ایرانی داشته باشد که در سال 1365این بخش در بنیاد سینمایی فارابی تاسیس شد و به صورت تخصصی پخش و عرضه فیلم آغاز شد و این خلاء نیز برطرف شد. در نیمه دهه 70 امور بینالملل بنیاد سینمایی فارابی برای خروج از انحصار پخش بینالمللی پیشقدم شد و در ساماندهی بخش بینالملل در برخی سازمان های دیگر، همکاریهای گستردهای انجام داد.
تابش ادامه داد: این در حالی است که کشور در وضعیت جنگی قرارداشت و رسانههای خارجی ایران را به عنوان نقض حقوق بشر و... مورد اتهام قرار میدادند فیلمسازان ایرانی در جشنوارههای جهانی فیلمهایشان عرضه میشد و مورد استقبال مجامع سینمایی جهان قرار میگرفت. سینمایی که از سال 65 آغاز به بینالمللی شدن کرد، در سال 1396 بیش از 350 جایزه بینالمللی دریافت کرده است.
وی یادآور شد: مجله «تایم» در آخرین شماره سال 1999 میلادی، در شماره ویژه هزاره جدید، با انتخاب فیلم «رنگ خدا» به عنوان یکی از ده فیلم برتر سال سینمای جهان، سینمای ایران را به عنوان «قابل اتکاترین پایگاه صنعت فیلم در جهان» معرفی کرد. از آن دوران به بعد در طی ادوار مختلف سینمای ایران در تمامی جشنوارههای رده الف در جهان خوش درخشید و باز راههای نو برای حضور گسترده در بازارهای جهانی را با تکیه بر عرضه موفق آثار فاخر طی میکند.
رشد و قوام صنوف در سینمای بعد از انقلاب اسلامی
تابش در ادامه اظهار کرد: از پیدایش سینما در سرزمین ما، تا زمانی که به آن به منزله هنری گروهی نگریسته شود که نقطه تلاقی تخصصهای مرتبط با فیلم و فیلمسازی است، فاصلهای طولانی وجود دارد. سینمای ایران در دوران پیش از انقلاب از صورتی تک بُعدی رنج میبرد. تأکید بر کارگروهی در سینما که برآمده از نگاه قوام یافته به فیلم و فیلمسازی است.
وی عنوان کرد: به این ترتیب در دهه 60، توجه نمایندگان مجلس شورای اسلامی به این نیاز موجب شد تا در سال 1368 نهاد خانه سینما در پی مصوبه مجلس مبنی بر اختصاص %2 از درآمد فروش سینما به بهبود وضعیت رفاهی و صنفی شاغلان این عرصه تأسیس شود.
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی افزود: خانه سینما در طول 24 سال فعالیت خود، با تکیه بر این اهداف، امور نظیر برگزاری جشن سینمای ایران، جشن کتاب سال سینما، شورای صنفی نمایش و ... را دنبال میکند.
اکران آثار تجربهگرای سینمای ایران نتیجه یک تفکر پیشرو است
تابش گفت: تاریخچه سینمای مستند در هر سرزمین با آغاز پیدایش هنر هفتم تقارن دارد. همانطور که نخستین مستند ایرانی را میرزا ابراهیم خان عکاسباشی در مرداد 1279 در روز جشن گل در بلژیک از مظفرالدین شاه قاجار ثبت کرد. با تأسیس تلویزیون ملی در سال 1345 ، مستند نقش بسیار مهمی در ارتقا اندیشه و آگاهی مردم داشته است.
وی توضیح داد: همزمان با آغاز جنگ تحمیلی و در سالهای پس از جنگ شهید مرتضی آوینی با ساخت مستند «روایت فتح» راهی جبهههای نبرد برای ثبت و بازتاب نزدیک ترین تصاویر و تولید مستند شدند که جزو میراث سینمایی ما هستند. سیدمرتضی آوینی از جمله چهرههای تأثیرگذار در آن مقطع بود که به واسطه انتخابی تعیین کننده، قالب کلیشهای مستندهای جنگی را تغییر داد.
به گفته تابش، همزمان با دهه هفتاد، مراکزی همچون بنیاد سینمایی فارابی و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی وارد عرصه ساخت فیلم مستند شدند و مجری بیشتر این طرحها دفاتر فیلمسازی بودند.
وی افزود: با راه اندازی گروه سینمایی هنر و تجربه، سینمای مستند توانست فراتر از هفتههای فیلم معدود در فرهنگسراها، مراکز فرهنگی و سینماهایی همچون سپیده، طعم خوش اکران و نمایش بر پرده عریض و ارتباط با مخاطبان انتخابگر را بچشد و در روند تولید سینمای مستند قرار بگیرند.
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی همچنین توضیح داد: درباره هنر و تجربه زنده یاد عباس کیارستمی نیز در همان مقطع، اکران آثار تجربهگرای سینمای ایران را در گروه سینمایی هنر و تجربه نتیجه یک تفکر پیشرو دانست، امیدواریم که این تفکر مستدام باشد.
رشد سینمای کودک و نوجوان پس از انقلاب
تابش در ادامه به سینمای کودک و نوجوان اشاره کرد و گفت: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سینمای کودک و نوجوان رشد داشته است، ارزشگذاری به فانتزی و تخیل کودکانه مورد توجه قرار گرفت. در دهه 60 همچنان که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به ساخت فیلمهای کانونی ادامه میداد، به تدریج فیلمهای عروسکی و موزیکال راه خود را به چرخه تولید و اکران باز کردند.
وی یاداور شد: «شهر موشها» با تکیه بر سوابق تلویزیونی و نوستالژیک خود در سال 1364 روی پرده سینما آمد. در این دهه با تکیه بر همین خوانش از نیاز مخاطبان و خانوادهها آثاری مثل «گلنار» و «دزد عروسکها» ساخته شدند. همچنین اختصاص یک جشنواره برای ارزیابی تولیدات سینمای کودک و نوجوان که سال 1361 کار خود را آغاز کرد.
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی توضیح داد: در دهه 70 بنیاد فارابی نقش حمایتی خود را در سینمای کودک و نوجوان افزایش داد و با حمایت از تولید این گونه سینما، چرا که نهاد خانواده و کودک و نوجوان در چارچوب سینمای ملی ما بسیار مهم هستند. متاسفانه در اواسط دهه 80 به تدریج رد پای بخش خصوصی در این تولیدات کمرنگ شد. به این ترتیب با کاهش کمّی، کیفیت آثار سینمای کودک نیز تحت تأثیر قرار گرفت و طبعاً سهم آن از چرخه اکران و چرخش مالی سینمای ایران رو به افول گذاشت. در این مقطع زمانی، بنیاد سینمایی فارابی به عنوان تنها حامی سینمای کودک و نوجوان همچنان به دنبال راهکارهایی جدید برای احیای این سینما و بازگرداندن رونق گذشته به آن است.
دیپلماسی فرهنگی سینمای ایران در جشنواره های معتبر جهانی
وی در ادامه بیان کرد: در 4 دهه گذشته میبینیم سینما نقش بسزایی در دیپلماسی عمومی و فرهنگی کشور داشته و در تغییر چهره ایران در حال حنگ و انگهایی که به آن زده شده داشته است. سینما توانسته در نهادهای جشنوارههای بینالمللی به عنوان یک سفیر فرهنگی تغییر چهره داده است.
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی یادآور شد: سینما به عنوان یک رسانه تعیین کننده به منظور شکل دادن به تصاویر وجوهات منحصر به فرد یک سرزمین در نگاه جهانیان و تبیین مناسبات فرهنگی و سیاسی بین کشورها نقشی غیر قابل انکاری دارد.
به گفته تابش، در دهه شصت در پی تبلیغات نادرست، تصویر ایران در قاب رسانههای خارجی؛ تصویری مخدوش، تیره و تار، به دور از واقعیت و متأثر از نگاه غیر منصفانه بود.
وی تصریح کرد: عباس کیارستمی با فیلم «زندگی و دیگر هیچ» ، مجید مجیدی با فیلم «بچههای آسمان»، رضا میرکریمی با فیلم «زیر نور ماه» و اصغر فرهادی که در سال های گذشته دو جایزه اسکار را گرفت و ترامپ رییس جمهور فعلی ایالات متحده آمریکا را به چالش جدی کشید، دیگر فیلمسازی است که در میان خیل فیلمسازان و فیلمهای راه یافته به جشنوارههای معتبر جهانی، بر دیپلماسی فرهنگی تاثیر گذاشتند.
سینمای امروز نباید دنباله روی سینمای سنتی گذشته باشد
تابش تصریح کرد: از این واقعیت نباید غفلت کرد که دهه 80 و 90 گذر ازآنالوگ به دیجیتال است. در سالهای پایانی سده 300 به سر میبریم و آرام آرام وارد سده جدید ( 1400 ) شمسی میشویم. ما در این دوره از سینمای آنالوگ گذر کردیم و وارد سینمای دیجیتال شدیم. تغییرات فنآوری و تکنولوژیک در فرآیندهای تولید، پخش، نمایش و بازرگانی اثر مستقیم گذاشت و سینما را تحت تاثیر گذاشت و سینماگران نسل نو را شاهد هستیم، نسل نو سینماگران و تهیه کنندگانی که حرف جدیدی دارند.
وی ادامه داد: در دهه 80 با توجه به پوست اندازی سینما، هم به لحاظ تکنولوژیکی هم به لحاظ نیروی انسانی، دچار یک تغییر و تحول هستیم و الان سینماها هم به لحاظ معماری و هم به لحاظ فنی دستخوش تغییرات گستردهای شدند. جنبش دیجیتال سازی سینماها را به روز کرد و فن آوریهای نوین صنعت تصویر باعث بوجود آمدن مشاغل جدید در سینما شدند (تخصصهای CGI, VFX و...) که اگر سینماگران آنها را ندانند دچار ضعف هستند.
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی توضیح داد: اینترنت (دهکده جهانی) که اشکال جدیدی از توزیع مدیا بوجود آورد و ساختار توزیع و نمایش زوایای تازهای به خود دید (پلتفرمهایی نظیر VOD)، نسل تلفنهای هوشمند تبدیل به رسانههای دیداری و شنیداری شدند و توانستند برشهای جدید از خلق یک تصویر ثابت و متحرک بوجود بیاورند. تصویربرداری آسان دیجیتالی و همگانی سازی تولید و انتشار تصاویر و قابلیت تکثیر بی انتها در فضای مجازی از نتایج پیشرفت تکنولوژی است. نسل جدید فیلمسازان با ابزارهای نوین و تنوع بیشتری از تخصصها رو به رو شدند.
تابش تصریح کرد: شیوههای نوین تامین منابع مالی پدید آمد (Crowdfunding) که در سینمای ما باید اتفاق بیفتد. سینمای امروز ما نباید دنباله روی سینمای سنتی گذشته باشد. باید به عملکرد سینما در بورس و ابزار جدید مالی بتوان کارهای جدید را سامان داد.
وی ادامه داد: هزینههای پس از تولید فیلم کاهش پیدا کرد و ابزارهای کامپیوتری جای اشخاص را گرفتند. به طبع این تحولات دیجیتال، ذائقۀ مخاطبان دستخوش تغییرات شدند و فیلمسازان با اشکال دیگری از تنوع و تکثر در سلایق رو به رو شدند.
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در پایان اظهار کرد: نظام آموزش سینما از سنتی به سمت مجازی به حرکت درآمده و پژوهشهای سینمایی با گسترهی وسیعتری از مفاهیم و مقولات رو برو شده است. طی این سالها دانش افزایی و مهارت افزایی فعالان نسل آنالوگ در دستور کار مراکز علمی و آموزشی قرار گرفت تا سیر گذر از این دوران به درستی طی شود و همچنین تخصصیتر شدن علوم رسانه و ارتباطات، رشتۀ جدید مدیریت رسانه پدید آمد که از دستاوردهای این دوره است.