شب که سایهاش را روی کارخانه پهن میکند، بو بیشتر بالا می زند. همه اهل محل میگویند این بو از روغن نباتی ورامین است و بارها مسئولان شورای شهر و محیطزیست را به آنجا کشانده اما هیچ نتیجهای نداشته است؛ نه کارخانه منتقل شده و نه بو از بین رفته.
به گزارش ، شهروند نیوز نوشت: حالا سالهاست جز اهالی محل، دانشجویان دانشگاه پیام نور که در مجاورت این کارخانهاند از بوی حاصل از فعالیتهای کارخانه روغن نباتی ورامین ٢ روزگار ندارند. سر کلاس درس و کتابخانه، هر جا که می روند این «بو» دنبال آنها است؛ محمدرضا سر درد میگیرد و دوستش حالت تهوع و حالا این پسران جوان حتی خرابکردن امتحان خود را هم بر گردن این بو میاندازند. آنها البته خیلی اینجا ماندگار نیستند و نهایت چهار سال، هفتهای دو سه بار مجبور به تحمل این شرایطند اما کسانی که این اطراف خانه و زندگی دارند، شب و روز ندارند، به آن عادت کردهاند و بعضیهایشان هم دیگر حوصله حرفزدن درباره آن را ندارند: «بله؛ نامه نوشتیم، امضا کردیم، رفتیم و آمدیم هیچ خبری هم نشده است. همچنان همان سردردها را تحمل میکنیم تا پولدارها پولدارتر شوند.» اینها را آذر خانم از پنجره خانهاش در طبقه دوم جار میزند توی کوچه، بعد پنجره را میبندد و میرود. آقا توکل هم همین اطراف خانه دارد، هر روز صبح که سر کار می رود تا وقتی برگردد، راحت است؛ چون آن بو در مغازه کوچکش در مولوی به دماغش نمیخورد. شب که برمیگردد دوباره همهچیز شروع میشود: «خانم و بچهها اذیت میشوند من که چند ساعتی اینجا نیستم. دیگر رویمان نمیشود جمعهها میهمان دعوت کنیم.
خواستگار برای دخترم آمده بود با این بو آبرویمان رفت. همهاش می گفتند این بو از کجا میآید.» خیلی از محلیها حرفهایشان همین است و میگویند از سال ٩١ که فروشگاه «هایپرسان» را در کنار این کارخانه ساختهاند، وضعیت محله بهتر شده است: «نمیدانیم شبها پساب را کجا میریزند یا چه میکنند که بویش بیشتر میشود.» طبق قانون خروج صنایع آلاینده و مزاحم از شهر و ممنوعیت استقرار آنها تا شعاع ١٢٠ کیلومتری از شهر که در بند ٢٠ ماده ٥٥ قانون شهرداریها است، شهرداری و سازمان محیط زیست وظیفه تسریع خروج صنایع مزاحم را از محدودههای شهری دارند اما در این ٢٠سال هیچ تلاشی نتیجه نداشته است، چه آن زمان که معصومه ابتکار و محمدباقر قالیباف در سازمان محیط زیست و شهرداری مسئولیت داشتند و چه حالا که آنها رفتهاند و مدیران جدیدی آمدهاند.
در هفتههای گذشته کارشناسان کمیته شهرسازی هم بازدیدی از محله جوانمرد قصاب داشتند و در نهایت هم مشکلات این محله به صورت تذکر از سوی زهرا نژاد بهرام، عضو هیأترئیسه شورای شهر تهران در صحن شورا مطرح شد. او وجود کارخانه روغن نباتی ورامین در این محله را از مهمترین مشکلات این محله دانست: «این کارخانه بوی بسیار نامطبوعی در فضای این محله پراکنده میکند که تحمل آن حتی برای دقایقی کوتاه هم غیرقابل پذیرش است.» اهالی محله کبریتسازی نزدیک به ٣٠سال است که به جز بوی نامطبوع انواع ناامنیها را در محله تحمل کردهاند و هوا که تاریک میشود، دیگر جرأت قدمگذاشتن در کوچههای متروک را ندارند: «حتما باید بروم دم ایستگاه اتوبوس باشم تا وقتی پیاده میشود با هم به خانه برگردیم. یک بار همین اطراف جلویش را گرفتند، به خانه که رسید فقط گریه کرد.»
تا بیکارمان نکنند از پا نمینشینند
در سال ١٣٢٩ که کلنگ این کارخانه را بر زمین زدند، خیلیها خیابان فدائیان اسلام را به عنوان «جاده آرامگاه» میشناختند که پر از کورههای آجرپزی بود و هیچ خانهای هم در اطراف آن نبود. یک سال بعد هم کارخانه روغن نباتی ورامین ٢ را روبهروی کارخانه «چیت ری» در زمین ٥هزار و ٥٠٠ متری افتتاح کردند: «آن وقتها اینجا پر از سگ بود.» این را یکی از کارگران کارخانه میگوید که از ٢٠سال قبل در اینجا کار کرده است: «تا ما را بیکار نکنند راضی نمیشوند.» جملهای که چند نفر از کارگران کارخانه در حرفهایشان به کار میبرند: «الان که همه مملکت خوابیده اما این کارخانه هنوز سرپاست؛ چرا باید نان بری کنند؟» روبهروی کارخانه روغن نباتی شماره ٢ ورامین ساختمان محصور بزرگی است که از سال ١٣٢٦ چیتسازی ری را در آنجا پایهگذاری کرده بودند، کارخانهای که بعد از انقلاب جزو اموال بنیاد مستضعفان شد و حالا هم در انتظار کلنگزنی برای تجاریسازی است: «کارخانههای درحال تولید را میخرند و بعد میشود بازار مصرفگرایی؛ آن را تجاریسازی میکنند و میشود پاساژ و پر از اجناس پرزرق و برق چینی. آن وقت کارخانههای خودمان میخوابد.»
عباس آقا گوینده این جملههاست و در ادامه آن به کارگرانی اشاره میکند که اهالی همین محلهاند: «بعضی از کارگرانی که همین جا کار میکنند، گاه و بیگاه بوی اینجا را تحمل میکنند، اما از اینجا نان میخورند. تعطیل کردن کارخانه و از کار بیکارشدن کارگران که برای کارخانهدارها کاری ندارد. ٢٠٠ کارگر در این کارخانه مشغول بهکارند که به همراه خانوادههایشان از اینجا نان میخورند، اما بهطور غیرمستقیم شاید نزدیک به بیشتر از هزار خانوار با این مجموعه در ارتباط باشند.» او اینطور حرفهای خود را ادامه میدهد: «وقتی که اینجا را ساختند پرنده هم پر نمیزد، اما بعد آمدند و در این محل خانه ساختند، حالا هم میگویند شما باید از اینجا بروید.» آنها معتقدند که بوی نامطبوع در این محله اگرچه آزاردهنده است اما عوارض پزشکی و زیستمحیطی ندارد: «کارگر و کارخانه مثل آب و ماهی است و اگر ماهی از آب دور باشد، میمیرد و کارگر هم وقتی از کارخانه دور باشد از بین میرود.»
وزارت دفاع حاضر به پاسخگویی نشد
موضوع و مشکلات این محله در شورای سوم و چهارم شهر تهران هم از سوی اعضا بارها تکرار شده است؛ رحمتالله حافظی، محمد حقانی، محسن پیرهادی و ابوالفضل قناعتی هم اعضایی بودند که در سالهای قبل از اینجا بازدید کردهاند. وهابی، دبیر شورایاریهای منطقه ٢٠ هم میگوید که بعد از همه پیگیریها در شورای گذشته، مدتی فیلترهای مخصوص این کار را نصب کردند، تا یکسال قبل وضعیت بهتر شده بود اما حالا دوباره «بو» بالا زده است: «از ١٨سال قبل که شورایار هستم، مسأله آلودگی این کارخانه را پیگیری کردهام اما نتیجه نداده است، آن هم در حالی که ٢٨هزار نفر در این محل زندگی میکنند و بیشترشان با این مشکلات روبهرو هستند.»
در این زمینه هم البته پای یک نهاد نظامی در میان است و کارخانه زیر نظر وزارت دفاع اداره میشود، به همین دلیل تلاشها برای ارتباط با مسئولان و مدیران کارخانه با مخالفت سازمان اتکا و وزارت دفاع روبهرو شد. اطلاعاتی که درباره این کارخانه از سه نهاد شهرداری، فرمانداری و سازمان محیط زیست وجود دارد، نشان میدهد که تاکنون اخطارهای زیادی به ویژه از سوی سازمان محیط زیست به دلیل پالایش کارخانه و شهرداری تهران به واسطه شکایت مردم به این کارخانه داده شده است. به گفته یک منبع آگاه، البته مسئولان این کارخانه از سال ٩٠ به دنبال هشدارها و اخطارها واحد روغنکشی را از سال ٩٠ تعطیل کردهاند: «واحد بوگیری کارخانه که بوی نامطبوع زیادی داشت از سال ٩٢ به دلیل حجم فاضلاب و مصرف زیاد انرژی تعطیل شده است. همچنین نصب سیستم خلأ ٤مرحلهای جدیدی تقریبا ٦٠درصد از انتشار بوی نامطبوع را کاهش داده و بیشتر منابع اسیدهای چرب هم از سال ٩٢ و ٩٣ حذف شد. چاله «هات ول»، جایی که ایجاد بو میکرد هم از سال ٩٤ بهطور کامل مسدود شد.» از سال ٩٤ به بعد هم سیستم خروجی فاضلاب این کارخانه که بهصورت آنلاین پایش میشود توسط معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست وقت در این کارخانه افتتاح شده است که اگر میزان آلایندگی بالا برود در سازمان محیط زیست از طریق آلارم گزارش آن را ارایه میدهد، اما در مورد بویی که هنوز هم در محله جوانمرد قصاب و به ویژه کوچههای منتهی به این کارخانه، مردم را آزار میدهد هم این ادعا وجود دارد که کارگاههای غیرمجاز بازیافتی و انبارهایی که در خیابانهای اطراف این کارخانه وجود دارد در ایجاد آن موثر است.
از انتقال کارخانه به خارج از شهر چه خبر؟
بیشتر از ٢٤سال از تصویب قانون خروج صنایع آلاینده و مزاحم از شهر میگذرد که طبق آن صنایع آلاینده از استقرار تا شعاع ١٢٠کیلومتری از شهر منع شدهاند. کارخانه روغن نباتی شماره ٢ ورامین هم یکی از گزینههای خروج از شهر است که هنوز منتقل نشده، آن هم در شرایطی که حکم خروج آن در سال ٩٢ هم صادر شده است. البته گفته میشود که از همان سال هم مجوزهای جابهجایی و تجمیع کارخانه روغن نباتی ١ و ٢ ورامین به زمینی در استان البرز و در پروسه زمانی ٧ تا ١٠ سال، گرفته شده است که اسناد آن در سازمان محیط زیست، فرمانداری و شهرداری تهران موجود است. حالا هم در صورت تامین اعتبار و تجهیز، کارخانه تا سال ١٤٠٠ از تهران به استان البرز منتقل خواهد شد. البته ابوالفضل قناعتی که از اعضای سابق شورای شهر است در گفتوگو با «شهروند» از ارادهای میگوید که برای خروج کارخانهها از شهر جدی نیست. او معتقد است که در محله جوانمرد قصاب به جز اهالی، دانشجویان دانشگاه پیام نور هم معذبند: «به هر حال انتقال کارخانه از شهر نیاز به سرمایه زیادی دارد
چرا که تعداد زیادی در آنجا اشتغال دارند. در سالهای قبل که کارخانه روغن نباتی قو پلمپ شد هم عده زیادی از کارگران بیکار شدند، بنابراین باید شهرداری، دولت و وزارت صنایع در این زمینه با هم همفکری کنند تا راه حلی برای انتقال صنایع، بدون آسیب به وضعیت شغلی کارکنان آن پیدا کنند.»
خیابانهای متروک و ورودی مسدود
وجود کارخانه روغن نباتی ورامین به همراه کارگاههای ریز و درشتی که در کوچههای همجوار آن وجود دارد، این منطقه را به محلهای متروکه تبدیل کرده و جز بوی ناخوشایندی که مردم را آزار میدهد، ارزش افزوده ملک آنها را هم کاهش داده است. البته برخی مردم محله مثل آقا کاظم معتقدند که محله به ویژه در قسمت نزدیک به خیابان فدائیاناسلام به دلیل وجود این کارخانه خلوت و متروکه شده است و شهرداری هم به لحاظ آسفالت و بکارگیری روشنایی در کوچه و خیابانها علاقهای نشان نمیدهد: «ما شبها حتی نمیتوانیم با وسایل نقلیه هم از این کوچه خیابانها عبور کنیم.» شاید به همین دلیل است که مدیریت شهری پیشین، کلنگ احداث بزرگراه آزادگان را در زمان احمدینژاد به زمین زد اما وقتی نوبت به احداث خروجی بزرگراه آزادگان به بلوار شهید دستواره در زمان قالیباف رسید، کلنگ را زمین گذاشتند و اتمام آن را جزو اولویتهای شهرداری ندانستند. با وجود این که بخشی از زیرسازی این خروجیها عملی شده اما به بهرهبرداری نرسیده است. حالا تمام مسیر خاکی این رمپ محلی برای دپوی نخالههای شهری شده است. مردمی که میخواهند به محله جوانمرد قصاب بیایند باید یکبار محله را دور بزنند، از ١٣ آبان و دولتآباد بگذرند تا به شهر ری برسند. وهابی، دبیر شورایاریهای این منطقه هم میگوید: «سال قبل از آقای طلایی پرسیدم شما اگر بخواهید از آزادگان به داخل جوانمرد بیایید از کجا میآیید؟ واقعا جوابی برای این سوال من نداشتند. اما شهرداری گفت که پول نداریم البته ٦٠درصد کار جلو رفته است اما از یکسال قبل از اینکه قالیباف برود، پروژه متوقف شد چون اولویتبندی کردند. اینجا صدایمان کوتاه است و وکیل و وزیر هم اینجا زندگی نمیکند که هر روز این همه مشکل را ببیند، هیچ مشکلی حل نمیشود.»