شهید مرتضی مطهری از برجستگان عالم اندیشه اسلامی است. وی در قریه فریمان در نزدیکی مشهد متولد شد و در نوجوانی به حوزه علمیه این شهر و پس از چند سال به حوزه قم رفت. این دوران زمانی بود که رضاشاه بر حوزه ها ی علمیه فشار وارد می آورد و تنها اندکی از فوت حاج شیخ عبدالکریم حائری موسس حوزه علمیه قم می گذشت. مطهری مدت 15 سال در قم و در محضر بزرگانی چون آیات عظام: بروجردی، امام خمینی همچنین سید محمد حسین طباطبایی فیلسوف عالی قدر جهان اسلام گذرانید.
شهید مطهری سال 1331به تهران آمد و در مدرسه مروی به تحقیق مشغول شد و سه سال بعد به عنوان استاد دانشگاه در دانشکده الهیات و معارف اسلامی آغاز بکار کرد. فعالیت های سیاسی شهید مطهری بطور جدی با قیام 15 خرداد 1342 آغاز شد. چند بار زندان و بازداشت در کارنامه فعالیت های وی ثبت شده است که اولین آن 15 خرداد42 بود. شهید مطهری در رهبری مذهبی هیئت های موتلفه اسلامی هم شرکت داشت. وی در سال 1346 به اتفاق جمعی دیگر در تأسیس حسینیه ارشاد نقش مهمی بر عهده گرفت و پس از بروز مشکلاتی با دیگر اعضاء در مسجد الجواد، مسجد جاوید و ارک تهران به فعالیت های خود ادامه داد. شهید مطهری در شرایط به ثمر رسیدن نهضت اسلامی از معتمدین و مشاورین اصلی امام خمینی بود و از سوی ایشان در تشکیل شورای انقلاب عهده دار مسئولیت هایی گشت. وی سرانجام در سال 1358 از سوی گروه تروریستی فرقان که گرایشات افراطی ضدروحانی داشتند، ترور شد.
آثار: شهید مطهری یکی از پرکارترین نویسندگان و عالمان مسئول دین در دوران معاصر است. شهید مطهری از نگاه آثارش بیش از هر چیز یک متکلم یعنی مدافع عقاید دین با استفاده از عقل است. با توجه به این که شهید مطهری این دفاع کلامی را به حوزه های اجتماعی نیز گسترش داده و بررسی آثار وی بهترین بیان گر حساسیت های اجتماعی روحانیون و اندیشمندان شیعی در مورد مذهب در عصر ماست. مخاطب قرار دادن جوانان، بعنوان یک اصل مهم گسترش بیشتری دارد. شهید مطهری در امر سازماندهی دین و مسئله اصلاح طلبی در داخل روحانیت و مرجعیت فعال بود و یکی از نویسندگان کتاب «مرجعیت و روحانیت» (1340) پس از فوت آیت الله بروجردی است. او هم چنین بر تبلیغات و نگرش هایی که جدایی اسلام و ایران را تشویق می کردند، با نگرش کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» پاسخ داد. دو اثر مهم شهید مطهری در امر حقوق زنان و چهره اجتماعی آنان «نظام حقوق زن در اسلام»و «مسئله حجاب» است. مبارزه با الحاد و نفوذ اعتقادی مارکسیسم یکی دیگر از جنبه های کلامی شهید مطهری را تشکیل می داد.
«علل گرایش به مادی گری» یک بررسی آسیب شناسانه از نفوذ مادی گری در جامعه ایران است. شرح و توضیحات وی بر مجلدات اصول فلسفه و روش رئالیسم از استادش یعنی علامه طباطبایی، بخشی دیگر از فعالیت های فلسفی-کلامی شهید مطهری است. اثر یاد شده و هم چنین «شرح بر منظومه» و آثاری از این دست، تلاشی روشن گرایانه در بعد فلسفی اندیشه اسلامی است. هم چنین باید به تفسیر برخی از سور قرآن اشاره کرد. خلاصه باید اذعان داشت که شهید مطهری حجم عظیمی از آثار را در زمینه های مختلف بوجود آورد که برای علاقه مندان و پژوهشگران منبع کم نظیری از مباحث اسلامی و اجتماعی را رقم زده است.
اندیشه: در قسمت پیشین گفته شد که شهید مطهری بیش از هر چیز یک «متکلم» بود. این وجه «کلامی» مغایرتی با وجوه فلسفی یا فقهی وی ندارد. بلکه بیشتر درصدد برجسته کردن محور اندیشه های اجتماعی -اعتقادی شهید مطهری است. شهید مطهری در راستای احیاء معرفت و اندیشه دینی به پیوند حوزه و دانشگاه توجه خاص داشت. وی از جمله معدود روحانیون برجسته بود که با روشنفکران دانشگاهی مراوده داشت و سعی می کرد از این طریق هم با عالم اندیشه از جمله اندیشه های برخاسته از غرب آشنایی بیشتری پیدا کند و هم با عمل خود نشان دهد کدام یک از اقشار و نیروها را مخاطب پیام و اندیشه خود قرار داده است. او می خواست که به نسل جوان و دانشگاهی بگوید که ماهیت و جوهر دین و اسلام چیست.
کلامی بودن شهید مطهری یک خصلت بارز دیگری هم دارد و آن اصلاح گرایی وی می باشد. شهید مطهری تنها درصدد پاسخ گویی به شبهه ها و آن چه که ممکن بود حملات به اسلام خوانده شود نبود، بلکه به جّد می کوشید قالب های رفتاری یا باوری مسلمانان را هم مورد نقادی قرار دهد. هم چنین می توان افزود که این اصلاح گرایی از گونه ای نبود که به نفی دست آوردهای علمی یا بی توجهی و نفی یکسره آموزه های اجتماعی-انسانی منجر شود. البته نباید از این عبارت، این گونه برداشت کرد که شهید مطهری متمایل به التقاط یا دست کم قرائت دین از دریچه اعتقادی و معرفتی معاصر بود. حتی می توان استدلال معکوس کرد و وی را از مهمترین کسانی دانست که حساسیت بسیار در مورد کلام و قالب های باوری و رفتاری که ممکن بود جای اصل دین گرفته شود، از خود نشان می داد. به نظر وی بهره گیری از علوم و آموزه ها یا چالش های کلامی اعتقادی به غنای معرفت دینی یاری می رسانند، ولی این خطر هم وجود دارد که آن چه معرفت و هسته اعتقادی دین خوانده می شود، هماهنگ با این آموزه ها و علوم گردد. اصلاح گرایی کلامی شهید مطهری با چنین حساسیت هایی توأم بود.
امام خمینی قدس سره در پیامی که به مناسبت شهادت استاد مطهری صادر فرمودند، چنین شخصیت ایشان را بیان کردند:«من در تربیت چنین فرزندانی که با شعاع فروزان خود مردگان را حیات می بخشند و به ظلمت ها نور می افشانند، به اسلام بزرگ، مربی انسان ها و امت اسلامی تبریک می گویم. من اگرچه فرزند عزیزی را که پاره تنم بود، از دست دادم، لکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکاری در اسلام وجود داشت و دارد.«مطهری»که در طهارت روح و قوت ایمان و قدرت بیان کم نظیر بود، رفت به ملاء اعلی پیوست. لکن بدخواهان بدانند که با رفتن او شخصیت اسلامی و علمی و فلسفی اش نمی رود».
منبع: نشریه نسیم وحی شماره 28