روزنه نشست

اعتقادات انسان همیشه در معرض خطر است   در کلاس درس عناصر و جزئیات ساختمان، یادمان دادند که باید همه سطح بام یک ساختمان را با عایق رطوبتی بپوشانیم

روزنه نشست

اعتقادات انسان همیشه در معرض خطر است
 

در کلاس درس عناصر و جزئیات ساختمان، یادمان دادند که باید همه سطح بام یک ساختمان را با عایق رطوبتی بپوشانیم. قبلاً از قیر وگونی استفاده می کردند و چند سالی است از عایق های پلیمری ( به اصطلاح، انواع ایزوگام) یا مثلا عایق های پی وی سی استفاده می کنند. جاهای دیگری هم در ساختمان هست که باید آن را عایق کرد مثل مسیرهای عبور لوله های تأسیساتی. همه اینها به خاطر این است که حتی یک قطره آب هم به داخل بنا نفوذ نکند که اگر نفوذ کند باعث نم کشیدگی مصالح، خرابی موضعی و در بعضی موارد صدمات جدی و ویرانی بنا می شود. هر چه بنا با ارزش تر باشد، اهمیت جلوگیری از نشست رطوبت به داخل بنا بیشتر می شود. مثلاً در بعضی از کشورهای اروپایی به حدی برای نگهداری ساختمان های میراث فرهنگی شان اهمیت قائلند که اجازه نمی دهند حتی یک لوله آب به داخل بعضی از آن بناها برده شود. چون ده ها یا صدها سال قبل که آنجا را ساخته اند عایق کاری نکرده اند و اکنون می ترسند که یک قطره آب به آن نفوذ کند و بنای تاریخی صدمه بخورد.

عایق بدون کوچک ترین شکاف
 

اگر یک سوراخ، شکاف یا ترک روی عایق باشد، حتماً آب از آن به داخل بنا نفوذ خواهد کرد. کوچکی و بزرگی سوراخ و ترک هیچ تفاوتی ندارد. می شود این طور گفت که اگر سقف را عایق کردی و گوشه ای از آن سوراخی داشت، انگار که اصلاً سقف را عایق نکرده ای. به این خاطر است که وقتی عایق کاری به صورت چند تکه انجام می شود باید بین قطعات آن همپوشانی کافی وجود داشته باشد. گاهی لازم است بخشی از عایق را ببریم تا قطعه ساختمانی ای را از آن عبور دهیم؛ مثل چاهک آب روی بام یا کانال کولر. در این موارد باید لبه عایق را با جزئیات خاصی به صورتی طراحی کرد که این حفره به هیچ وجه باعث نفوذ آب نشود. گاهی طراحی این جزئیات نیاز به تخصص های مختلف ساختمانی دارد و تجربه بسیار می طلبد.

خانه ایمان
 

خانه، ظرف زندگی مادی ماست و سرپناهی است تا ما را از ناملایمات سرما، گرما، باران و توفان حفظ کند و بدون خانه امنیت جانی و امنیت روانی نخواهیم داشت. در خانه است که طعم آرامش را می چشیم. دین و مجموعه اعتقادات ما همانند خانه ای است که ظرف زندگی معنوی ماست. سر پناه باورهای ماست و ما را از زمهریر عقاید غیرانسانی و هرم آتش عقاید شیطانی محفوظ می دارد.
این خانه همواره در معرض خطر است؛ در معرض نشست عقاید و باورهای غلط. شیطان، قسم خورده که «لاغوینهم اجمعین» (1) و از همه ابزار ممکن استفاده می کند. گاهی یک شک راه نفوذ تفکری خطرناک می شود.
خطر وسواس شیطان از یک سو، خطر آزمایش های الهی و فتنه ها هم در زندگی مؤمنانه بسیار جدی است. خداوند فرمود که آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم؛ رها می شوند و مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟ «احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون» (2).
این آزمایش ها هر روز به رنگی است در زندگی ما. هر آزمایش یکی از ابعاد وجودی انسان را هدف قرار می دهد و یکی از نقاط ضعف انسان را به چالش می کشد. شخصی به مال وابسته است، شخصی به مقام، شخصی شهوتران است، شخصی آرزوهای دور و دراز دارد، شخصی از مرگ می ترسد، شخصی به فرزندش وابسته است، شخصی ترسو است، شخصی مأیوس است، شخصی عصبانی است و هزاران نقطه ضعف که هر کدام می توانند بهانه ای برای آزمایش انسان باشند. و چه بسا افرادی که از همان نقطه ضعفشان ضربه های مهلکی در زندگی می خورند و آخرتشان را می بازند.

یک شکاف کافی است
 

برای خراب شدن یک سقف و آوار شدن آن روی سر ساکنانش، لازم نیست سقف بدون عایق باشد، کافی است در یک نقطه ای از آن عایق شکاف برداشته باشد.
لازم نیست کسی تمام رذایل اخلاقی را داشته باشد تا به عقویت شر گرفتار آید. یک نقطه ضعف ایمانی کافی است.
در منطق الطیر عطار نیشابوری، مرغان برای جستن و یافتن سیمرغ سفری را آغاز می کنند. اما هر کدام از آنها در میانه راه به دلیل ضعفی که در وجود اوست بهانه ای می آورد و پا پس می کشد. تا اینکه پس از عبور از هفت مرحله، از گروه انبوهی از پرندگان تنها «سی مرغ» باقی می مانند. عطار در این اثر بی نظیر عرفانی، صفاتی را به چالش می کشد که هر کدام از آنها، انسان را از طی طریق راه حق باز می دارد.

آوار عاقبت شر
 

در طول تاریخ افرادی بوده اند که تا دلتان بخواهد دیندار بوده اند و اهل عبادت؛ اما روزی پایشان لغزیده و عاقبتشان به خیر نشده است و سر دسته همه ایشان ابلیس. ابلیس بنده ای بود بسیار عابد که 6 هزار سال خداوند را عبادت کرد. با اینکه از طایفه جنیان بود با ملائک رفت وآمد داشت و جزو آنها به شمار می آمد. این بنده خدا فقط یک ایراد داشت! آن هم تکبر. خود را برتر می دانست و همین تکبر او در برابر آدم باعث شد از فرمان خدا تمرد کند و برای همیشه ملعون شود. تکبر شکافی بود که سرنوشت شوم و شقاوت ابدی از طریق آن در وجود ابلیس نفوذ کرد و آوار لعنت خدا و ملائک بر سر او نازل شد.
ابن ملجم زمانی به عنوان نماینده مردم یمن به محضر مولا علی (ع) رسید و با عبارات بسیار زیبا و شیوایی به آن حضرت ابراز علاقه کرد. امیرالمومنین (ع) وقتی از نام او مطلع شدند، تعجب کردند و فرمودند تو قاتل من خواهی شد. ابن ملجم تعجب کرد و فرمود یا امیرالمومنین من شما را بسیار دوست دارم، چطور ممکن است شما را به قتل برسانم. حضرت امیر (ع) فرمودند من هرگز دروغ نگفتم و نمی گویم؛ تو قاتل من خواهی بود. جالب است که امیرالمومنین علاقه ابن ملجم به خود را تکذیب نکردند چون سابقه داشت که ایشان در برابر ابراز علاقه های دروغین واکنش نشان بدهند. ابن ملجم حتی جزو یاران حضرت علی (ع) هم بود، یعنی تا آنجا هم امیرالمومنین (ع) را همراهی کرده بود.

بی توجهی به اخلاق
 

امام صادق (ع) فرمود: «لا ایمان لمن لاحیاء له». (3) یعنی کسی که حیا ندارد دین ندارد. بی حیایی روزنی می شود که تمام صفات ناپسند دیگر از آن وارد ساختمان اخلاقی و اعتقادی فرد می شود و آن را نابود می کند. می توان بسیاری از صفات ناپسند اخلاقی دیگر را در این جمله به جای کلمه حیا قرار داد و همین نتیجه را گرفت. همان طور که در روایات هم شاهد آن هستیم. لادین لمن لا عهدله، لا دین لمن لا صبرله...

بی توجهی به احکام و اعتقادات
 

خداوند در قرآن می فرماید این سخن کفار است که می گویند ما به بعضی ( از آیات و احکام) ایمان داریم و بعضی دیگر را قبول نداریم. و خداوند برای آنها عذابی خوار کننده در نظر گرفته است. «ویقولون نومن ببعض و نکفر ببعض و یریدون ان یتخذوا بین ذلک سبیلا- اولئک هم الکافرون حقا و اعتدنا للکافرین عذابا مهینا» (4)
افرادی هستند که چون حکمی از احکام دین به ذائقه شان خوش نمی آید می گویند همه را قبول داریم این یکی را نه. مثلا حرمت ربا را قبول نداریم یا دروغ مصلحتی اشکال ندارد یا ما که مالیات می دهیم، خمس دیگر چیست و امثال اینها. این قبیل تفکرات شکاف های فاحشی هستند که بی دینی، کفر و شرک از آن طریق نفوذ کرده و تمام دین فرد را فاسد می کند.
مسأله حجاب یکی از این مسائلی است که بسیاری از افراد جامعه شکاف ایجاد شده از آن را در دین فرد جدی نمی گیرند. عده ای فکر می کنند می توان بدون اعتقاد به حجاب هم متخلق به اخلاق حسنه بود و دین را حفظ کرد. حتی گاهی سریال های نمایشی خارجی را مشاهده می کنیم که در آن بازیگران مسلمانی بدون حجاب در صدد تبلیغ ارزش های اخلاقی اسلامی هستند و این پیام را به مخاطب می دهند که می توانی حجاب نداشته باشی و اخلاق اسلامی داشته باشی.

نکته
راهی برای تعمیر
 

آب اگر در سقف نفوذ کند، حتی به راحتی نمی توان فهمید از کجا نشت کرده است. خبره می خواهد که بیاید و تشخیص بدهد. اگر بشود جلوی تخریب نفوذ آب را گرفت هم هزینه های زیادی دارد. گاهی باید قسمت هایی را خراب کند گاهی تا چند روز زندگی ساکنان خانه مختل می شود؛ برای تعمیرات تا شاید بتوان جلوگیری کرد از خرابی های بیشتر. و البته که همیشه راه توبه باز است. ولی هیچ مهندسی به امید تعمیراتی که بعدا شاید بشود انجام داد، سقفی را بدون عایق نمی سازد و هیچ نقطه ای از آن را بدون عایق رها نمی کند.

پی نوشت ها :
 

1- «قال رب بما اغویتنی لازینن لهم فی الارض و لاغوینهم اجمعین» گفت: پروردگارا! به سبب اینکه مرا گمراه کردی، من هم یقینا (همه کارهای زشت را) در زمین برای آنان می آرایم (تا ارتکاب زشتی ها برای آنان آسان شود) و مسلما همه را گمراه می کنم. سوره حجر آیه 39
2- سوره عنکبوت آیه 2
3- محمدی ری شهری، میزان الحکمه، جلد 2، صفحه 717، روایت 4570.
4- سوره نساء- آیات 150و 151.
 

منبع:نشریه آیه ویژه نامه دین و فرهنگ آبان 89
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر