باران بهاری زمین را تازه میکند و چشمها را به آینده روشن، اما کسانی هم هستند که با هر باران پرباری دلشان میریزد و به مینهایی فکر میکنند که زیر خاک کمین گرفتهاند و در بارانهای اسفند و فروردین راه میافتند این طرف و آن طرف و هیچ معلوم نیست زیرپای چه کسی منفجر شود.
به گزارش به نقل از روزنامه شهروند، چوپان خستهای که هیهیکنان مراتع تازه سبزشده را بالا میرود یا کودکانی که حوالی پاسگاههای متروکه بازی میکنند یا مثل گشین و آلا و همبازیهایشان که ناغافل زیر درختی مبهوت انفجار میشوند.
١٥ فروردین را به نام روزجهانی آگاهی از خطرات مین و مواد منفجره باقیمانده از جنگ نامگذاری کردهاند، اما در ایران این روز که نزدیک است، به تعطیلات نوروزی در هوای طربناک بهاری از یاد میرود. همانطور که خبر قربانیان مین در روزهای آغاز بهار کمتر شنیده میشود.
دو سالانه جایزه ماف برای جهانی عاری به همین دلایل با کمی تأخیر از روز جهانی آگاهی از خطرات مین در بیستوچهارم فروردین به همت انجمن غیردولتی ماف در سنندج برگزار شد و فعالان حوزه مین با همراهی سازمان بهزیستی استان کردستان نشستی علمی برگزار کردند تا از مشکلات قربانیان مین بگویند. در این نشست چند تن از قربانیان نیز حضور داشتند. ناصرسرگران حقوقدان، یکی از کسانی است که در کودکی گرفتار انفجار شد و چشمانش را از دست داد. سرگران اما تلاش کرد با وجود زخمی که برداشته بود، تلاش را دوچندان کند و توانست در حوزهای که دغدغهاش بود، تحصیل کند. او اکنون یکی از آنهایی است که در حوزه هم فعالیت میکند.
دوسالانه ٩٧ را اسعد اردلان، حقوقدان کلید زد. او به فعالیتهایی اشاره کرد که از سال ٨٢ برای آگاهسازی از خطرات مین در کشور آغاز شد. در سالهایی که کمتر کسی میدانست دشمن خاموش هنوز قربانی میگیرد.
او خاطرهای نقل کرد از انفجار مین در یکی از روستاهای اطراف مریوان. «کودکی صبح در خانه را باز میکند که بیرون برود اما پایش را روی مین میگذارد و منفجر میشود. بعد مشخص شد که این مین را باران از ارتفاع پایین آورده و پشت در خانه قرار داده است. اگرچه مین ذاتا نباید حرکت کند اما در مناطق کوهستانی به خاطر تغییرات جوی و شستهشدن زمین حرکت میکند. در این شرایط نمیشود گفت این اتفاق مین به ما مربوط نیست. با فعالیتهایی که شد، دوستان تهرانی که اصلا با مین سروکار نداشتند، هم متوجه شدند که این موضوع یک خطر ملی است و باید برای آن کاری کرد.»
اردلان به فعالان استانهای آلوده اشاره کرد. کسانی چون بهنام صادقی که در استان خوزستان به شکل جدی برای پاکسازی و آگاهیدهی تلاش میکنند و افرادی که سالهاست در حوزه اطلاعرسانی صدای قربانیان را منعکس در روزنامهها و خبرگزاریها منتشر میکنند.
به گفته اردلان، انجمن ماف نیز در طول همکاریهایش با صلیبسرخ بینالمللی تاکنون در ١٣٠ روستای استان کردستان برای پیشگیری از خطر به مردم آموزش دادهاست.
او از قربانیان ماه گذشته گفت. «یکی در نزدیکی بانه و دیگری حوالی سردشت بود. دونفر روی مین رفتند که یک نفرشان سرباز و مرزبان بود. زمانی که ما این فعالیت را آغاز کردیم، در ماه ٧٠نفر مصدوم مین در ایران داشتیم، چه تلفات و چه به صورت مصدوم و معلول. البته خوشبختانه اکنون این آمار کاهش پیدا کرده است و به باور من اگر «انجیاو»ها توانسته باشند ٧٠ را به ٦٩ برسانند، کار برجسته و موفقی انجام دادهاند. خوشبختانه این آمار بسیار پایین آمده.»
او ادامه داد: «متاسفانه مین قابل استفادهترین سلاح در دنیاست. بهویژه در آفریقا و افغانستان در جنگهای داخلی استفاده شده است. همچنین در مناطق جنگی ما هنوز زمین آلوده به مین داریم. این پدیده باعث شده که ٣٠سال پس از پایان جنگ ما همچنان سربازانی را داشته باشیم که با مردم درحال جنگاند. بنابراین هنوز جا دارد ما کار کنیم و اطلاعرسانی کنیم.»
آمار سالانه از پاکسازی و قربانیان ارایه نمیشود
لیلی ارشد، فعال حوزه اجتماعی و مدیرعامل خانه خورشید نیز در نشست حقوقی به همراه فرشاد محمدی، حقوقدان و وکیل تعدادی از قربانیان مین به بررسی مسائل قربانیان پرداختند.
به گفته ارشد، همواره از وجود ١٦میلیون مین در استانهای آلوده کشور سخن رفته است و با وجود پاکسازیهای انجامشده «تاکنون نهادی درکشورمان حاضر نشده سالانه آماری از مینزدایی را به مردم ارایه کنند.»
ارشد گفت: «به دلیل اینکه مین جزو سلاحهایی است که دیده نمیشود، پس بعد از اتمام جنگ مناطق آلوده به آن به فراموشی سپرده میشود، درحالی که هنوز مناطق آلوده در کشور ما بهویژه در استانهای مرزی وجود دارد که تهدیدی برای جان مردم است.»
او ادامه داد: «در همه جای دنیا مین باعث به وجودآمدن مشکلات اقتصادی، کشاورزی و عمومی شهروندان میشود. در استانهای آلوده نیز بیشتر کودکان و زنان هستند که از وجود مینها رنج میبرند. در این سالها به نوجوانانی برخوردهایم که قربانی مین هستند. بهعنوان یک مددکار اجتماعی و با تجربه وقتی صحبت از قربانیشدن و از دستدادن اعضای بدن میشود، به این فکر میکنیم که به جز معلولیت خانوادههای این افراد چه سرنوشتی خواهند داشت. آیا برای این گروه امکان استفاده از مشاورههای رایگان و با کیفیت وجود دارد؟ بعد از چنین حادثهای این آدمها نیازمند مشاورههایی هستند تا ترمیم عاطفی صورت بگیرد و از نظر روانی خود را پیدا کنند. بسیاری از قربانیان با گذشت چندین سال در کمیسیون فرمانداری منتظر رسیدگی هستند. نیاز به تحول در قوانین وجود دارد. ما نیازمند حمایتهای اجتماعی هستیم و امیدواریم این افراد هرچه زودتر بتوانند به سهمیه جانبازان دست پیدا کنند، چراکه حق مسلم آنهاست و همچنین کمیسیونها زمان معینی را داشته باشند و قربانیان از خدمات ویژهای چون تأمین اجتماعی بهرهمند شوند.»
مسأله دیه و مستمری قربانیان
نخستین حکم مطالبه دیه قربانی مین در شهرستان دیواندره صادر شد. دکتر رشیدی، وکیل دادگستری توانست این حکم را برای فردی که با مین کشته شده بود، بگیرد. آن زمان این خبر تیتر روزنامه محلی در کردستان شد: اولین حکم مربوط به قربانی مین درمحاکم قضائی
به نفع قربانی صادر شد.
به گفته فرشاد محمدی، وکیل دادگستری این را میتوان موفقیتی بزرگ تلقی کرد. محمدی در بخشی از صحبتهایش به کنوانسیون اتاوا (منع تولید، استفاده و نگهداری از مین) پرداخت و از کشورهایی مانند ایران نام برد که هنوز به این پیماننامه نپیوستهاند: آمریکا، روسیه، چین، امارات متحده عربی، اسراییل، هند و عربستانسعودی.
محمدی گفت: «از امتیازاتی که اعضای این کنوانسیون از آن برخوردار میشوند؛ شامل ارایه مناسبترین و بهروزترین تکنولوژیها برای خنثیکردن مینها، تضمین فرآیند پاکسازی مناطق آلوده به مین و حمایت از قربانیان مین است. دلایل نظامی و امنیتی، حفظ امنیت مرزی و مبارزه با قاچاق از عمدهترین دلایل نپیوستن برخی کشورها به کنوانسیون اوتاوا است.»
او نیز همچون لیلی ارشد به مشکلات تشکیل کمیسیون تعیین درصد اشاره کرد و گفت: «سازوکار مناسب و تضمین برای حضور و دفاع از شخص زیاندیده در کمیسیونی که قانون تعیین کرده، وجود ندارد و در عرف نیز تضمین نشده است. رویهای نانوشته وجود دارد و تضمین نکردهاند و موکلان برای حضور در جلسه با مخالفت و سکوت مواجهند. از دیگر نکاتی که باید به آن توجه داشت، حضور شخص ارگانهای دولتی ذینفع بهعنوان مثال؛ کمیته امداد، بنیاد جانبازان، اداره اطلاعات و سپاه در این کمیسیون است که بعضا براساس اصل استقلال در رسیدگی و مستقلبودن رسیدگی دارای ایراد است. بحث بیطرفبودن جای ایراد دارد. از طرفی برای انجمنهایی که در سراسر کشور در این زمینه فعالیت میکنند، امکان حضور و ارایه نظر مشورتی در کمیسیونها وجود ندارد.»
او از سیر و روند رسیدگی و برعهدهگرفتن وکالت پروندههای قربانیان مین و مشکلاتی که با آن مواجه هستند، گفت: «متاسفانه رویهای است که چنین وانمود میکند کسی که قربانی مین شده، اگر موفق به تشکیل پرونده و برگزاری کمیسیون شد و حکم دریافت کرد و تحت پوشش قرار گرفت، دیگر امکان استفاده از سایر امکانات حقوقی را ندارد. بهعنوان مثال این حق را نمیدهند و حتی ایجاد مشکل میکنند که اگر کسی دادخواست و مطالبه دیه دهد، این عرف و رویه را ایجاد کردند که یا باید دیه را مطالبه کنید یا از امکانات قانونی برخوردار شوید. مثلا مستمری و کارت جانبازی دریافت کنید یا کارتی دریافت کنید که از پتانسیلهای اداری قانونی و پزشکی بهرهمند شوید. این مقولهای است که به شخصه در پرونده گشین کریمی با آن برخورد داشتم، از بچههای روستای نشکاش که درخواست و مطالبه دیه کرد. استدلالهای ما هم بر این مبنا استوار بود که برابر اصل قانون اساسی حیثیت از جان شهروندان در پرتو حمایت و تضمین قانون اساسی قرار گرفته و لذا حق امنیت جانی جزو حقوق بدیهی است که باید مورد احترام قرار گیرد. حمایتهایی که برای قربانیان درنظر گرفته میشود، در لوای آن قانون ویژه و خاص ناظر است بر خسارت زیاندیده ولی بر دیه مقدر و مقرر و شرعی که باید پرداخت شود، مقوله دیگری است؛ لذا با اصل ٢٢ قانون اساسی از این مسأله حمایت میکنیم. مطلب دیگری که میتوان از آن بهعنوان استدلالهای حقوقی استفاده کرد، قانونی به نام قانون مسئولیت مدنی ١٣٣٩ است که موارد متعدد این قانون تأکید و صراحت دارد بر اینکه اگر در عملیاتی آسیبی به شخص دیگری وارد شود، مسئول ضامن است که غرامت پرداخت کند و درخصوص مینهای باقیمانده از جنگ یا مینهای گمشده که پیدا میشود و مساوی با مرگ یا معلولیتهای جسمی شدید است، به نظر میرسد با اتمام دوران جنگ از اعمال و تصدی دولت است و وارد اعمال حاکمیتی نمیشود. لذا چنانچه مسئولیتی را برای دولت در نظر بگیریم، حتما نسبت به بحث جبران خسارت بدنی یا همان دیه بپردازد و یکی از مستندات بسیار قوی هم مواد ١ و ٢ قانون مدنی است.»
او افزود: «در ماده ٦ ما در نظر داشته باشیم فردی تکفرزند است و دچار معلولیت از مین میشود و دارای پدر و مادری است که در آستانه بازنشستگی و در وضع مناسب مالی به سر نمیبرند. براساس موخره ماده ٦ به لحاظ قانونی این احتمال پیشبینی شده است که اگر چنانچه در زمان وقوع آسیب زیاندیده مکلف بوده، شخص ثالثی را نگهداری کند. اگر به وسیله مین یا مهمات منفجره دچار آسیب شود و نتواند به تکالیف قانونی خود عمل کند، دادگاه مکلف است در این قسمت نیز مبلغی را بهعنوان خسارت بپردازد و دولت را به پرداخت خسارت نیز محکوم کند.»
او تأکید کرد: «ماده ١٤ قانون دادرسی کیفری تضمین کرده علاوه بر جبران خسارت در دیه مقدر و مقرر شخص مصدوم خسارتهای معنوی نیز پرداخت شود، زیرا که به لحاظ اجتماعی گاهی فرد طرد میشود و صدمات روانی بر آن وارد میشود که این قسمت توسط قانونگذار پیشبینی شده است و قابلیت پیگیری دعوی را دارد.»
امسال انجمن ماف یلدا عباسی، هنرمند خواننده و نوازنده اهل خراسان را به عنوان نخستین سفیر ماف برای جهانی عاری از مین معرفی کرد.
یلدا عباسی در این مراسم گفت: امیدوارم بتوانم در این راه مفید واقع شوم و تمام تلاش خود را در این راستا خواهم کرد. به امید روزی که نه تنها ایران بلکه در تمام دنیا مین و جنگ را شاهد نباشیم. انشاءلله پرچم صلح در دنیا برافراشته شود و دیگر هیچ کودکی در دنیا مظلومانه کشته و مصدوم نشود.
دوسالانه تمام شد و بعد از تقدیر و اهدای جوایز برگزیدگان، شرکتکنندگان از پلههای سینما بهمن پایین میآمدند و درمیانشان چند نفری عینک تیره به چشم داشتند و عصای سفید به دست.
برگزیدگان دومین دوسالانه جایزه ماف
برگزیدگان دومین دوسالانه جایزه ماف برای جهانی عاری از مین معرفی و از آنها تجلیل شد.
در بخش مطبوعات برگزیده و فعال در حوزه مین از افشین امیرشاهی مدیرمسئول روزنامه شهروند و هوشیار بابایی مدیرمسئول هفتهنامه دهنگی کوردستان تجلیل شد.
با رأی هیأت داوران در بخش تحقیق و پژوهش نجمالدین قریشی، مهدی فردیان و شیلان خاکی برگزیده شدند و به آنها لوح سپاس، تندیس دوسالانه ماف و جوایز نقدی اهدا شد.
برگزیدگان بخش عکس هم با رأی هیأت داوران متشکل از آرش خاموشی، بهمن شهبازی، شهین عباسی و زهرا زاهدی بود.