مقدمه
عده ای از اهل خراسان خدمت امام صادق«ع» رسیدند. حضرت قبل از آنکه سؤالی بپرسند فرمودند: «هر کس مالی از راه غیرمشروع به دست آورده است، خداوند متعال آن مال را در راه های حرام و بیهوده ای تباه می سازد که نفعی برای او نداشته باشد.» عرض شد سخن شما را نفهمیدیم. حضرت به فارسی فرمودند: «از باد آید به دم شود»، یعنی با کوچک ترین جابه جایی هوا از بین می رود.[1]
داستان لقمه حرام در زندگی نیز همین است. نه تنها اثر مثبتی ندارد و تباه می شود، بلکه اگر اثری هم داشته باشد منفی است. در متون دینی ما علاوه بر پرداختن به معنای مال حرام، به آثار آن نیز پرداخته شده است که در این نوشتار به آنها اشاره می شود.
1ـ معنای مال حرام
در اقتصاد دو مفهوم درآمد و هزینه معمولاً کنار یکدیگر می آیند. درآمد آن مالی است که از راه کسب حاصل می شود و هزینه یعنی مصرف کردن همان مال به دست آمده. اگر توازن بین این دو باشد، فرد در آرامش روحی و جسمی است، اما افزونی درآمد و عدم هزینه آن به صورت ذخیره ای درمی آید که نه خود از آن بهره می برد و نه جامعه و پیشی گرفتن هزینه از درآمد هم منجر به قرض گرفتن از دیگران می شود که پیامدهای خاص خود را دارد.
بعضی از افراد به جای آنکه قرض کنند، از راه های نامشروع به کسب مال می پردازند. سرقت، رشوه، کم فروشی و ربا بعضی از مصادیق کسب حرام هستند. کسب حرام تبدیل به لقمه حرام می شود و زندگی همراه با ایمان را تحت تأثیر قرار می دهد.
2ـ آثار لقمه حرام
الف) سنگدلی
قلب انسان کانون عشق و عاطفه و محبت است. هر چه انسان بیشتر به یاد خدا باشد، این کانون، گرم تر و عاطفی تر می شود و برعکس، اگر کاری مغایر با یاد خدا کند، دل او سنگ تر و حال او پریشان تر می شود. خوردن لقمه حرام از کارهایی است که خداوند نمی پسندد. گویا انسان خدا را فراموش کرده است که به چنین کاری روی می آورد، چون خداوند در آیات قرآن از انسان خواسته است از رباخواری، سرقت، رشوه، کم فروشی دوری گزیند. پس کسی که به این کارها روی می آورد، در واقع خدا را فراموش کرده است و لذا به جایی می رسد که سنگدل می شود و مشمول این آیه می شود که «فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ أُولئِکَ فی ضَلالٍ مُبین؛[2]پس وای بر آنان که از سخت دلی یاد خدا نمی کنند. اینانند که در گمراهی آشکارند».
ب) تباهی مال و اسراف
کسی که مال را از راه حلال کسب می کند حتماً برنامه ای دارد وگرنه غیر از ارث یا بخشش که اموال مشروعی هستند، برای کسب مال باید برنامه ریزی کرد و زحمت کشید، لذا در هزینه کردن آن هم برنامه ریزی می شود. برعکس مال بادآورده که چون با زحمتی همراه نبوده، گاهی هدر می رود و گاهی با اسراف همراه می شود. در این صورت شخص اسرافکار از گروه کسانی می شود که خداوند آنان را دوست ندارد.
ج) بی اثر شدن دعا
دعا رابطه بین عبد و مولی است. بنده ای که یاد خدا را فراموش می کند و به مسیری می رود که مولای او نمی پسندد، به هنگام درخواست، چون شرط بندگی را به جا نیاورده است، جا دارد که مولای او درخواست بنده را اجابت نکند. این همه سفارش برای پرهیز از رشوه و کم فروشی و سرقت به بندگان رسیده است. وقتی به آنها عمل نشود، جا دارد که مولا دعوت بنده را اجابت نکند، به ویژه اینکه خداوند حتی شرایط اجابت دعا را هم بیان کرده است. در حدیثی قدسی آمده است «بنده من! تو دعا کن، من اجابت می کنم. بدان که تمام دعاها به پیشگاه اجابت من می رسد، مگر دعای کسی که مال حرام می خورد».[3]
د) ایجاد ناهنجاری در جامعه
جامعه ایمانی جامعه ای است که همه مؤمنین در کنار هم زندگی پاکیزه و دور از حرامی را طی می کنند و به گونة قطعات یک پازل کنار هم چیده شده اند. عوامل متعددی در چیدمان این جامعه دخالت دارند. رعایت آداب و حقوق اجتماعی، مشارکت عمومی در کارها، رعایت حقوق یکدیگر و بسیاری از عوامل که به پایداری این جامعه کمک می کنند. یکی از آنها هم کسب حلال از مسیر طبیعی است. اگر قرار باشد عده ای با رشوه و کم فروشی و ربا زندگی کنند، این نظم فرو می ریزد. کسی که رشوه می دهد سعی می کند این رشوه را از جای دیگری جبران کند. کسی که کم فروشی می کند، سعی می کند درآمد حاصل از آن را در جای دیگری رشوه بدهد و همین طور این زنجیره ادامه دارد. به تعبیر قرآن، جمع همه این کارها در دو کلمه است و آن «مشارکت شیطان» است که در قرآن تعبیر شده است «... وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلاد.»[4]
پولی که از راه غیر مشروع به دست می آید، اگر نطفه ای با آن لقمه منعقد شود، آن فرزند می تواند آن اختلال اجتماعی ایجاد کند و پازل ایمانی جامعه را فرو ریزد.
علامه طباطبایی در ذیل این آیه می نویسد: «مشارکت شیطان یک معنا و قاعده کلی است که مصداق های مختلف دارد، یکی از آنها نطفه ای است که از مال حرام منعقد شده است، زیرا شیطان از آن نفع می برد و آن کسی که از راه حرام فرزندی به دنیا آورد، سهمی از آن را برای فرزند خود و سهمی را برای شیطان قرار داده است[5] و چه شوربخت است کسی که در دنیا کاری کند که شریک شیطان باشد.»
لقمه حرام فقط مربوط به فرزند بلاواسطه نیست، بلکه در نسل اثر می گذارد و فرزندان این فرزند نیز از بسیاری از فیوضات الهی محروم می شوند. امام صادق«ع» فرمود: «آثار کسب حرام در نسل آدمی آشکار می گردد.»[6]
هـ) عدم قبولی نماز
نماز ستون دین و شاخص قبولی اعمال است. در روایت است که قبولی همه اعمال در گرو قبولی نماز است. زیبنده نیست کسی که سختی عبادت در دوران مختلف را به خود داده، در سرما و گرما و در سفر و حضر نماز خوانده و بقیه اعمال را به نمازش پیوند زده است، در روز جزا همه را بی حاصل ببیند. لقمه حرام این تأثیر را دارد که نماز را از اثر می اندازد. اگر تأثیر فقط یک لقمه حرام چنین باشد، پس کسی که هر روز درآمدش از حرام است چه وضعیتی خواهد داشت؟
در روایت است که رسول خدا«ص» فرمود: «یک لقمه حرام تا چهل روز اثر نماز را از بین می برد».[7] در تفسیر این روایت می توان گفت که لقمه حرام همه عبادات و اعمال را می تواند بی اثر کند. علت ذکر نماز در روایت، اهمیت نماز است؛ یعنی با تمام ویژگی هایی که نماز دارد و ستون خیمه دین است، لقمه حرام می تواند این ستون را فرو بریزد. روایاتی وجود دارند که این برداشت را تأیید می کنند. امام باقر«ع» فرمود: «هرگاه انسان مالی را از حرام به دست آورد، نه حجی از او پذیرفته می شود، نه عمره ای و نه صله رحمی و حتی در ازدواج و زناشویی او اثر می گذارد.»[8]
و) فقر عمومی
وقتی حتی درآمد یک نفر از مسیر غیرطبیعی باشد، تبدیل به یک شبکه به هم پیوسته می شود که دیگران را هم مبتلا می کند، لذا از نظر فقهی همان طور که رشوه گیرنده کار حرام انجام می دهد، رشوه دهنده نیز مرتکب حرام می شود. شاید راز آن این باشد که رشوه دهنده هم برای تأمین این مال حرام به حرامی دیگر دست می زند و مثلاً کم فروشی یا رباخواری می کند. همین طور هر شخص حرام خواری در رواج حرام خواری شریک می شود و این آفت به تدریج جامعه را دربرمی گیرد. پس ممکن است گناه از یک نقطه و با یک عمل شروع شود، ولی به همه جامعه سرایت پیدا کند. پیامبر«ص» با اشاره به یکی از راه های کسب حرام، نتیجه آن را فقر عمومی بیان می کنند: «طُفِّفَ الْمِکْیَالُ وَ الْمِیزَانُ أَخَذَهُمُ اللَّهُ بِالسِّنِینَ وَ النَّقْصِ؛[9] هرگاه کم فروشی شود، خداوند مردم را به قحطی و کمبود گرفتار سازد.»
این نکته از نگاه اقتصادی هم روشن است. مال مثل خون در رگ های جامعه است و باید گردش سالم و متوازن داشته باشد. اگر به همه اندام ها برسد، سلامت جامعه تضمین است وگرنه فقر و سستی به همراه می آورد.
ز) از دست دادن دوستی اهل بیت«ع»
در روایات است که شیعیان از «طینت» اهل بیت«ع» خلق شده اند و در غم و شادی آنها شریکند. کسی که لقمه حرام می خورد، در واقع این طینت پاک را آلوده می کند و از دایره محبان اهل بیت«ع» خارج می شود، لذا امام علی«ع» فرمود: «کسی که به حرام مال مؤمنی را بخورد، هرگز دوستدار من نیست».[10]
سخن پایانی
از آنچه درباره مال حرام و لقمه آن و آثارش گفته شد می توان نتیجه گرفت گاهی برای به دست آوردن مال باید به سختی و مشقت گرفتار شد. بعد از آن هم علاوه بر آثار دنیوی، آثار اخروی آن را هم باید پذیرفت. انسان در هر لحظه از عمرش مشغول تصمیم گیری است که چه کارهایی شایسته انجام و چه کارهایی بایسته ترک هستند. روبه رو شدن با مال حرام نیاز به تصمیم گیری دارد. اگر از آن مال بگذرد، سعادت دنیا و آخرت را به دست می آورد و اگر مبتلا شود، به مصیبت هر دو دنیا گرفتار می شود. گاهی گذشتن از مال زیاد خیلی سخت است و اگر انسان از آن مال چشم پوشی کند کار بزرگی انجام داده است. مال حرام به قدری مذموم است که پیامبر«ص» فرمود: «چشم پوشی از حتی یک لقمه حرام نزد خدا محبوب تر از دو هزار رکعت نماز مستحبی است.»[11] از خداوند می طلبیم به برکت چشم پوشی از حرام، دل های ما را کانون نور و رحمت خویش قرار دهد.
پی نوشت ها
[1] بحارالانوار، ج 47، ص 84.
[2] زمر، 22.
[3] بحارالانوار، ج 90، ص 373.
[4] اسرا، 64.
[5] المیزان، ج 13، 145.
[6] کافی، ج 9، ص 680.
[7] بحارالانوار، ج 63، ص 314.
[8] امالی طوسی، ص 680.
[9] بحارالانوار، ج 70، ص 369.
[10] تنبیه الخواطر، ص 16.
[11] همان، ص 2.