روایتشان را میگویند و ابایی ندارند که از لحظههای سخت خماری، از نشئگی و خوابیدن در خیابان و روزهای سختی که پشت سر گذاشتهاند حرف بزنند؛ حتی مقابل شما، مقابل غریبههایی که به تماشای زندگیشان نشستهاند. در ادامه با بنیتا همراه باشید.
نمایش «شلتر» روایت زنان کارتنخوابی است که برای ترک اعتیاد، در یک مرکز نگهداری زنان آسیبدیده اجتماعی روزهایشان را کنار هم میگذرانند. حکایت آدمهایی که بد آوردهاند، بعضیهایشان از عرش به فرش رسیدهاند و بعضی دیگر از همان کودکی از زندگی روی خوش ندیدهاند.
این نمایش که بازتابی از واقعیت پیرامونمان است، حاصل ساعتها تحقیق و مصاحبه با زنانی است که اعتیاد را تجربه کردهاند، مجبور به تنفروشی شدهاند، فرزندشان را از دست دادهاند، سلامت و زیباییشان از آنها سلب شده و حالا فقط روزها را میگذرانند که بگذرد. دیالوگها واقعی و مبتنی بر مصاحبههایی است که با آنها انجام شده و حتی بعضی از خود این زنان آسیبدیده اجتماعی در این نمایش ایفای نقش میکنند. و همین میشود که نمایش مستند «شلتر»، تئاتری تاثیرگذار و باورپذیر از کار درمیآید، نمایشی که در حین تماشا و بعد از آن، از خودتان میپرسید چرا؟ به چه گناهی؟
این روایت تلخ با تمام صراحتش، قرار نیست مخاطب را بگریاند، قرار نیست صرفا با احساساتش بازی کند و او را چنان دستخوش احساسات کند که در همان لحظه منقلب شود و دیگر هیچ. میخواهد تماشاگر را به فکر بیندازد، که سهم او از این ماجرا چیست؟ میخواهد کاری کند با خودتان فکر کنید چند بار بیتفاوت از کنار افراد کارتنخواب گذشتهاید؟ چقدر آنها را قضاوت کردهاید؟ چند مرتبه پیش خودتان فکر کردهاید تقصیر خودشان است که کارشان به اینجا کشیده؟ «شلتر» میخواهد بگوید هر کدام از ما، به عنوان یکی از اعضای جامعه، چه نقشی در این داشتهایم که سرنوشت بازیگران این نمایش به هرویین و تریاک و تزریق مواد بکشد؟
با همه اینها، از نقش اراده این افراد هم غافل نمیشود؛ آنجا که میگویند خودمان هم مقصریم، میتوانستیم به جای رو آوردن به مواد مخدر برای فراموشی بیمهریهای روزگار، تصمیم دیگری بگیریم. یا آنجا که از سلامتشان بعد از سالها اعتیاد خبر میدهند و میگویند دیگر حاضر نیستند به آن روزهای تلخ و عذابآور برگردند.
اگرچه شاید بهتر بود که «شلتر» در اجرا به شکلی حرفهایتر، نمایشیتر و پیچوخمهای دراماتیک میرسید، اگرچه شاید کموکاستیهایی هست که تماشاگر حرفهای و متخصص تئاتر را راضی نکند، اگرچه بعضی لهجهها و بازیها میتوانست طبیعیتر از چیزی باشد که اجرا شده، اما هیچکدام از اینها از ارزش کاری کم نمیکند که در هیاهوی آثار سطحی و مبتذل - آن هم با استفاده از چهرههای سرشناس که به فروش بیشتر کمک میکنند – به یک دغدغه اجتماعی پرداخته که آنقدر تلخ است که ترجیح داده میشود کمتر شنیده شود، از یاد برود و در بین اتفاقات روزمره فراموش شود.
در این که یک اثر نمایشی میتواند چه تاثیری بر اجتماع بگذارد شکی نیست، اما واقعا این اتفاق چقدر در اطرافمان در حال رخ دادن است؟ چقدر تئاتر، سینما، هنرهای تجسمی، موسیقی و ... توانستهاند روایتگر افراد فرودست جامعه باشند که نه تریبونی دارند و نه صدایشان به قدر کافی بلند است که به گوش مردم و مسئولان برسد؟ چقدر به زنانی که از حقوق کافی برخوردار نیستند، به انواع ستمهایی که بر آنها میرود و به افرادی حاشیهنشین تبدیلشان میکند پرداخته میشود؟ به جز نگاههای کلیشهای، تحقیرآمیز، قضاوتگر و سطحی، چند مورد را به یاد میآورید که به قربانی، به چشم قربانی نگاه شده باشد؟ شرایط خانوادگی و اجتماعی او هم سنجیده شود، پا در کفشهای او گذاشته و بعد قدم برداشته شود و بعد به روایت سرنوشتش بپردازند؟ زنان معتاد و دختران فراری و آنها که مجبور به کارتنخوابی و تنفروشی میشوند، کدامشان حرفشان از گلوی خودشان خارج شده و بدون ترس از این که انگشت اتهام سمتشان گرفته شود، توانستهاند از کابوس زندگیشان حرف بزنند؟
«شلتر» نه تنها به این افراد میپردازد و ماجرای زندگیشان را از زبان خودشان روایت میکند، که به گروه دیگری هم که در جامعه، حتی در جمع آسیبدیدهها هم اقلیت هستند و انگشت اتهام به سمتشان است، اشاره میکند؛ به تراجنسیها. کسانی که روحشان با کالبدشان یکی نیست اما وقتی میخواهند به اصل و اصلیتی که دارند برسند، از خانواده طرد میشوند، در جامعه مورد سوءاستفاده قرار میگیرند، روزی صدها توهین و آزار را تحمل میکنند و همانطور که یکی از این شخصیتهای نمایش میگوید، نمیدانند گناهشان چیست جز این که طور دیگری خلق شدهاند.
نمایش «شلتر»؛ داستانهای واقعی، انسانهای کارتنی، کاری از گروه تئاتر «احساس آبی» به کارگردانی امین میری، تا27 اسفند در سالن قشقایی تئاتر شهر اجرا میشود.
در پوستر این نمایش مستند نوشته شده که دیدنش به افراد زیر 16 سال، زنان باردار و بیماران قلبی توصیه نمیشود. همچنین در یادداشت کارگردان آمده است: «شلتر، حاصل لحظات سخت، تلخ و طاقتفرسا و خاطرات خوب و بد در این دو سال بوده است؛ حاصل مقاومت و صبر و تحمل فشار روحی بسیار بالای گروهی که تلاش کردند، خواستند و ماندند، حاصل گروه تحقیقی که با جان و دل و با همه وجود وقت، انرژی و روحشان را گذاشتند تا جامعترین تحقیقات و پژوهش را داشته باشیم. شلتر، حاصل گروهی همدل و یکدل و دغدغهمند بوده که اکنون به روی صحنه میرود.»
اگر دوست داشته باشید میتوانید سری هم به مطلب«نمایشگاه نقاشی برای کمک به تحصیل دانشآموزان محروم» بزنید.