شاید به کار بردن لفظ جنایتکار برای هر مجرمی که مرتکب قتل شده است کار درستی نباشد، چرا که برخی افراد به دلایل مختلف از جمله نیاموختن مهارت صبر و تحمل و گذشت دچار خشم و عصبانیت لحظهای و جنونهای آنی شده و دستشان به خون کسی آغشته میشود، اما برخی افراد نیز با طرح نقشه و انتخاب همدست یا اجیر کردن فرد دیگری مرتکب جنایت میشوند.
بیتردید روشها و انگیزههای قتل متفاوت است آنچه در سالهای اخیر توجه کارشناسان و مسئولان قضایی و انتظامی را به خود جلب کرده افزایش آمار قتلهای خانوادگی و بخصوص همسرکشی است.
شاید این نوع قتلها را بتوان نگرانکنندهترین جنایتهایی دانست که در هر جامعهای رخ میدهد و نه تنها خانواده را که قرار بوده کانون امنیت و آرامش باشد، متلاشی میکند بلکه تبعات آن بسیار فاجعه بارتر از قتلی خواهد بود که رخ داده است.
دلایل همسرکشی
معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی ناجا مشکلات خانوادگی را در صدر انگیزههای همسرکشی دانسته و میگوید: مشکلات خانوادگی ناشی از مواردی مانند روابط سرد زناشویی، اختلافهای فرهنگی، مسائل اقتصادی و مالی و رفتارهای پرخاشگرانه است که منجر به بروز مشکلات دیگری از جمله روابط پنهانی زوجین با فرد دیگری میشود. متأسفانه همین روابط پنهانی یکی از دلایل قتل و همسرکشی است.
بدبینی و سوءظن به همسر از دیگر دلایل قتلهای خانوادگی است. در این موارد که شاید بتوان از آن به بیماری سوء ظن نیز تعبیر کرد فرد به تصور اینکه همسرش به او خیانت میکند مرتکب قتل میشود. در واقع زن یا شوهر بدون اثبات موضوع خیانت و بدون مراجعه بهمراجع قانونی، خودشان دست به انتقامجویی میزنند.
سرهنگ حاجیزاده ادامه میدهد: نبود تفاهم میان زوجین را نیز میتوان از موارد دیگر همسرکشی اعلام کرد. در برخی موارد نیز سلب آزادیهای شخصی و شرعی زن یا شوهر از سوی طرف مقابل که حتی ممکن است به حبس همسر در خانه نیز منجر شود میتواند از انگیزههای قتلهای آنی باشد.
معاون جرایم جنایی پلیس آگاهی ناجا میگوید: در برخی جنایتها نیز شاهد بودیم که زن یا مرد با وارد کردن دوستانشان به حریم خانه و شروع رفت و آمدهای دوستانه باعث شدهاند روابط پنهانی بین همسرشان با این به ظاهر دوستان آغاز شود و وجود همین فرد سوم عاملی برای ارتکاب قتل شده است. وی میافزاید: متأسفانه بیشتر همسرکشیها بر اساس تصمیمهای آنی رخ میدهد و فرد در یک جر و بحث شدید ناگهان کنترل خود را از دست میدهد و دست به جنایت میزند.
همسرکشی از جمله جنایتهایی است که پلیس همیشه با آن روبرو بوده است و البته راهکارهایی هم دارد. یادگیری مهارت افزایش صبر و حوصله، دقت در انتخاب همسر همشأن با اصول فرهنگی، اجتماعی و دینی خانواده و همچنین رعایت اصول اخلاقی، اجتماعی، مبانی شرعی، عقلانی و منطقی در پیشگیری از این جرم بسیار مهم است.
نکته دیگری که بسیار اهمیت دارد تسریع در روند به سرانجام رساندن پروندههای طلاق در مراکز قضایی است بی تردید زندگی زوجهایی که با یکدیگر اختلاف شدید دارند بر خلاف تصور عوام با گذشت زمان نه تنها بهتر نمیشود بلکه ممکن است اختلافها شدیدتر شود و کار به جایی برسد که پایان جبرانناپذیری داشته باشد. از سوی دیگر میتوان به معضل بیکاری نیز اشاره کرد که میتواند سر منشأ بسیاری جرایم از جمله قتلها باشد و توجه مسئولان به رفع این معضل بیتردید میتواند بهترین راهکار برای پیشگیری باشد.
مراجعه به مشاوران روانی و خانوادگی
کاظم میرزایی، بازپرس جنایی مشهد نیز در رابطه با پروندههای همسرکشی میگوید: بهترین راه برای جلوگیری از این مسأله کنترل خشم است و باید آموزشهایی در رابطه با تقویت صبر و خویشتنداری به افراد داده شود. به افراد یاد داده شود که درصورت بروز مشکلات به مشاور مراجعه کنند هر چند که بعضی افراد تصور میکنند مراجعه به مشاور و روانپزشک باعث میشود که دیگران آنها را به چشم یک روانپریش نگاه کنند و به همین دلیل از رفتن به مراکز مشاوره خودداری میکنند. درصورتی که مراجعه به روانپزشک و مشاوره بزرگترین کمک را به این افراد میکند. همچنین مشورت با خانواده نیز سهم بسزایی در حل مشکلات دارد.
بازپرس شعبه 211 ویژه قتل مشهد ادامه میدهد: مشکلات اخلاقی، درگیریهای خانوادگی و اختلاف بین زوجین از انگیزههای اصلی همسرکشی است. تجربه نشان داده مشکلات مالی به ندرت انگیزهای برای این جنایات است چرا که ما شاهد زندگیهای موفق افرادی هستیم که از نظر مالی وضع خوبی هم ندارند.
این قاضی دادگستری میگوید: گاهی اوقات افراد این تصور را دارند که به جای طی کردن مراحل طاقت فرسای طلاق، برای رهایی از زندگی سختی که دارند همسر خود را به قتل برسانند و حتی اقدام به دفن جسد میکنند تا راز جنایتشان مخفی بماند. غافل از اینکه ماه هیچ وقت پشت ابر پنهان نمیماند.
روابط فرازناشویی انگیزه همسر کشی
دکتر مصطفی فروتن، روانشناس در رابطه با انگیزههای همسرکشی میگوید: زوجهایی که به هردلیلی تمایل به ادامه زندگی با یکدیگر ندارند باید جدا شوند چرا که در غیر این صورت شاهد اتفاقات هولناکی خواهیم بود. از جمله اینکه، چون نمیتواند با همسرش کنار بیاید وارد روابط فرا زناشویی میشود. بر اساس تحقیقات انجام شده یکی از مهمترین دلایل همسرکشی مربوط به خیانتها یا روابط فرا زناشویی است.
وی ادامه میدهد: عامل بعدی باورهای غلط است؛ متأسفانه برخی زوجین درک صحیحی از مبنای ازدواج ندارند. یک باور غلط این است که نباید بین زوجین هیچ مشکلی وجود داشته باشد. در صورتی که در تمام روابط اختلاف نظر وجود دارد اگر در روابط بین زوجین کار به جایی برسد که هیچ گفتوگویی باهم نداشته باشند قطعاً یکی از این دو نفر جای دیگری به دنبال تأمین نیازهایش خواهد بود. امکان ندارد دو فرهنگ، دو دیدگاه و دو ایدئولوژی مختلف کنار هم قرار بگیرند و هیچ اختلافی باهم نداشته باشند. درک ناصحیح از زیرساخت و معنای ازدواج دومین دلیل همسرکشی است.
فروتن با بیان اینکه روند زمانبر و پر هزینه مراحل قانونی طلاق نیز در این ماجرا نقش دارد، میگوید: معمولاً وقتی در مجادلات بین زوجین قرار میگیریم خیلی از آنها مایل به ادامه مشاوره نیستند و میگویندوضعیت همین است و درست بشو نیست. در خیلی از موارد هم میگویند نرود میخ آهنین در سنگ؛ چرا که فرد بر اساس باور و شرایط خودش به ماجرا نگاه میکند.
از طرفی طولانی بودن مراحل قانونی طلاق آنها را از این کار منصرف میکند و به همین دلیل با روابط فرا زناشویی سعی در تعدیل مشکلات زندگی دارند. پس ناامیدی از مباحث قانونی یکی دیگر از این دلایل است. از دید این روانشناس فرهنگها و سنتها نیز گاه انگیزهای برای همسرکشی بوده است. او در این خصوص میگوید: برخی افراد اعتقاد دارند وقتی باهم ازدواج کردند باید با لباس سفید به خانه بخت بروند و با کفن سفید برگردند حال آنکه این موضوع زوج را دلزده میکند.
بحث گسترش مهاجرت وتضاد فرهنگها نیز از دیگر دلایل قتلهای خانوادگی است. وقتی فرد از شهری به شهر دیگر مهاجرت میکند در یک فضای دیگری زندگی میکرده و حالا با فضای متفاوتی مواجه میشود که گاه نمیتوانند خودشان را با این تغییر محیط و فضای جدید هماهنگ کنند و مشکل ساز میشود.
از سوی دیگر متغیرهای اقتصادی نیز تأثیر فراوانی در بروز این معضل دارد. اغلب مشکلات ما به مسائل مالی برمی گردد. خیلی از ما در زندگیمان با فشارهای روانی مواجه هستیم و میتوان این فشارها را با سفر و تفریح از بین برد. تصور کنید فرد برای امرار معاش ساعتها باید در محل کار باشد، خستگیها در شرایط اقتصادی بد میتواند بر فضای روانی فرد اثر بگذارد؛ و این به هم ریختگی روانی گاه با رفتارهای پرخاشگرانه و قتل بروز میکند.
علت دیگر نیز بحث بیماریهای روانی است که اعتیاد هم جزء یکی از بیماریهای روانی شناخته میشود. مجموع همه این عوامل میتواند در بروز قتلهای خانوادگی مؤثر باشد.
منبع: روزنامه ایران