این داستاننویس برگزیده بخش مجموعه داستان جایزه «مهرگان ادب» در گفتوگو با ایسنا، با ابراز خوشحالی از دریافت این جایزه اظهار کرد: خیلی بابت این موضوع خوشحال هستم زیرا جایزه «مهرگان» جایزه معتبر، مستقل و خوشنامی است و برای نویسنده اینکه کارش بدون حاشیه و اعمال سلیقه به عنوان برگزیده انتخاب شود، دلگرمکننده است. در همه جایزهها سلیقه اعمال میشود زیرا داوری کاری انسانی است اما اعمال سلیقه از بیرون مطلوب نیست.
چیتساز درباره وضعیت داستان ایرانی و مخاطبان آن نیز گفت: درباره داستان ایرانی و گرایش مخاطب باید چند مسئله را در نظر گرفت؛ یکی اینکه ادبیات داستانی نسبت به سایر رسانهها عقب است، در ایران هم جو مدرنیته و گرایش به چیزهای جدید، آمادهخواری و سرعت و سهولت بسیار زیاد است و به همین دلیل گرایش به کتاب نسبت به رسانههای تصویری و مجازی کاهش یافته است.
او سپس بیان کرد: مسئله دیگر سانسور و ممیزی است که باعث میشود به تدریج نویسنده اخته شود زیرا نویسنده سعی میکند نوشتههایش از هرگونه مطلبی که حساسیتبرانگیز باشد فاصله پیدا کند، در واقع حساسیتهای خود را سرکوب میکند تا کارش از ممیزی بیرون بیاید. در نتیجه کاری که منتشر میشود حساسیتهای مخاطب و دغدغههای فکری او را دربر ندارد و در نتیجه او با داستان ارتباط لازم را برقرار نمیکند؛ چون داستان زندگی خودش را در آن نمیبیند. یکی از مسائل مهم در داستان حس همذاتپنداری و نزدیکی با کاراکترهای داستان است که با اعمال سانسور، داستان ایرانی از واقعیت بطن جامعه جدا میشود و مخاطب که به دنبال حساسیتهای خود در داستان است ناامید می شود.
این داستاننویس ادامه داد: مسئله دیگر تولید انبوه کتاب است. علاقه زیادی به امر نوشتن در میان جوانان وجود دارد که از جهتی خوب است اما تعدادی از ناشران هر کتابی را منتشر میکنند که این باعث شده تعداد کتابها بالا برود و از طرفی کیفیت آنها پایین بیاید. این موضوع باعث شده مخاطب اعتماد خود را نسبت به کتابها از دست بدهد و فکر کند کتابی که میخرد کتاب خوبی نیست پس به سمت کتابهای ترجمه گرایش پیدا میکند زیرا این کتابها قبلا امتحان خود را پس دادهاند.
او با بیان اینکه ادبیات داستانی در ایران نوپا است، اظهار کرد: زمانی که بنایی شروع میشود آجر به آجر بنا تکمیل میشود؛ ما به نوعی دوران گذار ادبیات را میگذرانیم. البته ادبیات داستانی در خیلی از کشورهای دیگر هم نوپا است، مثلا در ژاپن هم ادبیات داستانی احتمالا قدمت زیادی ندارد، اما امروز ادبیات داستانی در این کشور بسیار جدی و مهم است. در این مورد فقط زبان و شکوفایی قابلیتهای داستانی آن تأثیرگذار نیست بلکه آزادی نویسنده و اینکه بتواند افکار ناب خود را بر روی کاغذ بیاورد بدون آنکه دخل و تصرفی در آن بشود، بسیار تأثیر دارد. زمانی که هنر به ذات واقعی خود که نزدیکی با درونیات واقعی هنرمند است، نزدیکتر میشود، مخاطب نزدیکی بیشتری با اثر پیدا میکند.
سروش چیتساز خاطرنشان کرد: نویسنده باید تلاش کند تا خود را با الگوی برتر مقایسه کند و هدف بالاتری داشته باشد و کارهای سختگیرانهتری را تولید کند تا کیفیت کارهایش بالاتر برود. بسیاری از داستانهای ما مشکل زبانی و چارچوب داستانی دارند که این دیگر به سانسور مربوط نیست و مستقیما به آشنا نبودن نویسنده با فنون نویسندگی برمیگردد. اگر داستانهای خوبی تولید شود مخاطب ترجیح میدهد با مسائل خود در داستانهایی با زبان مادریاش مواجه شود تا آثار ترجمه.
او در پایان درباره کتاب «نوبت سگها» که برگزیده جایزه «مهرگان» شده است، گفت: این کتاب شامل 13 داستان است که سه داستان آن، داستان کوتاهِ کوتاه هستند و باقی داستانها داستانهای کوتاه بلندتری هستند. داستانهای برای دوره 1390 تا 1393 هستند. بیشتر تم شهری و اجتماعی دارند و تخیل در آنها نقش پررنگی دارد. من سعی کردهام در این داستانها از زندگی روزمره شهری فاصله بگیرم، شخصیتها را هم از شخصیت تخت دوبعدی جدا کرده و ذهنیتهای آنها را هم روی کاغذ آوردهام و تنها به کنشهای بین کاراکترها اکتفا نکردهام. شخصیتها عمدتا درگیر مسائل وجودی و تنهایی و عشق و تعریف خود هستند و خواننده با خواندن داستانها با مسائل آنها درگیر میشود.