حجت الاسلام محمد علی ابطحی در همایش اصلاحات و چالش ها گفت: من خاطرم هست که صبح روز دوم خرداد با آقای خاتمی می خواستیم رای بدهیم که ایشان می گفتند کاش دور اول رای بیاوریم دور دوم هم که نمی گذارند باشیم، اما نتیجه شد 22 میلیون رای برای ایشان.
وی سپس ادامه داد: اولین سخنانی که آقای خاتمی در تلویزیون پیش از انتخابات انجام داد به جامعه مدنی مربوط بود؛ عده ای جمع شدند و گفتند برای رای آوری باید مسائل اقتصادی آقای هاشمی را ادامه دهید، اما جامعه نیازمند شنیدن حرف های ایشان بود. بعد از بیست و یک سال امروز می بینیم که دوم خرداد به صورت طبیعی به عنوان بخشی از تاریخ ثبت شده است؛ حتی اگر نقدی به آن وجود داشته باشد.
اهم اظهارات ابطحی را در ادامه بخوانید.
*دوم خرداد به ایجاد جریان اصلاحات انجامید. اصل ترین اصل مهم جامعه از نظر اصلاحات رای و نظر مردم بود. واقع بینی باعث می شود ما به توسعه برسیم، لازم است که در تمام کتب تاریخی و مسائل به این موضوع توجه کنیم. ما اصلاحات را باید به عنوان یک جریان ببینیم که مبنای جدیاش حرمت گذاری به مردم است. یکی از بزنگاههای حرمت گذاشتن به مردم جدی گرفتن انتخابات است. مردم باید احساس کنند، رایشان تاثیر گذار است، در جامعه تغییر ایجاد میکند. اگر اصلاحات را این چنین ببینیم ، متوجه می شویم که اصلاحات از طریق مردم پیش می رود. دنیای ارتباطات به این موضوع خیلی کمک کرده است. این اصلاحات درون جامعه است، امروزه خود جامعه تصمیم گیر است. در یک دهه گذشته هر فشاری که میشد به جریان اصلاحات وارد شد.
*آقای هاشمی تلاش کرد لیستی برای انتخابات خبرگان ببندد و در انتخابات خبرگان حضور داشتند. در آن انتخابات مردم خواستند و آقای جنتی آخرین رای را آورد. وقتی اولین جلسه تشکیل شد گفتند رئیس آقای جنتی است و این یعنی بی معنی کردن رای مردم. آرمان های انقلاب فشارهای شدیدی در خود دید، این موضوعات به معنی نا امیدی نیست البته. اگر ادبیات اصلاحات پیش از دوران احمدینژاد نبود شرایط فرق می کرد؛ چه بخواهند و چه نه، ادبیات اصلاحات در تمام حاکمیت نفوذ کرد.
* حقوق مردم و تاثیر گذاری جامعه مدنی خط قرمز جریان اصلاحات است. محور جریان اصلاحات رای مردم است. یکی از جدیترین اتفاقاتی که باید روی آن توجه کنیم مسئله حفظ یکپارچگی ایران است. ایران برای ایرانیان شعاری است که اولین بار توسط بخش هایی از اصلاح طلبی گفته شد. بعد از 88 رادیو تلویزیون تریبون یک طرفه ای شد که از هیچ کاری برای تخریب جریان ااصلاحات فروگذاری نمی کند.
*اوایل انقلاب جوانان بر سر کار بودند. اما الان سن مسئولان بالا رفته و سن جوانان را هم بالا بردند مثلا می گویند جوان 45 ساله ای وارد شورای شهر شد. تا اجبار به بازنستگی در کشور جدی نشود بحران مدیریت کشور حل نمی شود.وزیر ارتباطات را یک بار بیش تر ندیدم، اما او چون جوان است با یک ریجستری جلوی قاچاق موبایل را گرفت. دنیای جوانان امروز تفاوت پیدا مرده است. بهشت اقوام در دوران اصلاحات بود، در دفتر رئیس جمهور بر روی هیچ یک از اقلیت ها بسته نبود. الان هم رئیس جمهور فعلی موفق نمی شود مگر با حضور اقوام و جوانان و دفاع از بازنشستگی .
*ساز و کار انتخابات اصلاح طلبان خیلی غلط است. جامعه ما حزبی نیست. نه مردم حزبی هستند و نه احزاب ما حزبی هستند. عده ای در دوران اصلاحات اسم نویسی کردند برای حزب، بعدها شدند احزاب اصلاحات، در دوران انتخابات شدند باج گیر.باج گیری های بدی شده است. البته در اصولگراها به خاطر اینکه قدرت پشتشان بوده همین مقدار حزب هم نداشته اند. برای ریاست جمهوری جمنا را تشکیل دادند و به نتیجه نرسیدند.
* تا جایی که به منافع اصلاحات ضربه نزد، می توانیم همکاری هایی بکنیم .مثلا قوه قضاییه بگوید من زورم می رسد فلان روزنامه را می بندم و ما بگویم باشد؟ اگر می شودمذاکره کنیم تا مشکل حل شود باید انجام دهیم.
* آقایی از دوستان ما در قوه قضاییه خبر داد که بی صدا حکم اعدام آقاجری را داده اند. من به اقای خاتمی گفتم سپس به کروبی. اقای کروبی رئیس مجلس با قوه قضایه تماس گرفت، موضوع را خبری کردیم و از حالت شبانه موضع خارج شد و خوشبختانه این اعدام اتفاق نیفتاد. می گفتند دلیل این حکم این است که به مرجعیت توهین کرده است.
* در ارتباط با اتفاقات دی ماه و اتفاقات از این دست نباید از اصلاح طلب انتظار داشت که بیرون ریختن مردم با خشونت را تایید کنند، البته ممکن است عده ای از جامعه دوست داشته باشند. در آن دوران هشتگی داغ شد که می گفتند ما براندازیم. فضا تند بود. در هیچ جای دنیا حکومتی با هشتگ فضای مجازی براندازی نکرده است. من نوشتم اگر کسی منتظر آقای خاتمی است که در این کمپین حضور پیدا کند منتظر نباشد.
* آقای خاتمی و اصلاحات حتی اگر حس کنند کارشان کندتر از همیشه پیش میرود طبیعی است که دیدگاه براندازانه را دنبال نمیکنند.مردم ایران زندگی متفاوتی از خواست حاکمیت انتخاب کردند، زندگی که در آن رفاه و شادی فردی وجود دارد. این خودش نوعی بلوغ برای جامعه به حساب می آید. جامعه فهم خودش را از حاکمیت جدا کرده است.
* اصلاحات در طولانی مدت موفق بوده است، نگاه و نظرات مردم پیشرفت کرده است. فرهنگ رشد پیدا کرده است، محتوا تولید می شود و همه این ها کار خود مردم بوده است. در این دیدگاه اصلاحات اینده خوبی دارد.
اینکه فکر کنیم اتفاقات دی ماه تکرار نمی شود ساده انگاری است
همچنین صفایی فراهانی با بیان اینکه اصلاحات حزب نیست که مانیفست داشته باشد، یک جریان است، خطاب به حاضرین در جلسه سخنرانی گفت: امروز به دلیل میزان اطلاعاتی که به دستمان میآید دائما در جریان امور قرار می گیریم .
وی در ارتباط با رشد اصلاحات فکری در جامعه گفت: نوع حکومت ها، شرایطشان را عوض نکردند، اما نوع مردم عوض شده اند. سال های 84 تا 92 را ببینید. 92 مردم با جمعبندی که کردند حرف دیگری زدند که در 94 و 96 تکرار شد. درست است که فشارهایی می آورند اما اصلاحات در جامعه پیش می رود.
اهم اظهارات صفایی فراهانی به شرح زیر است:
*اشتباهی که می شود این است که ما اصلاحات را یک حزب می دانیم. احزاب می توانند اصلاحطلب باشند یا اصولگرا. در دی ماه گفتم اگر از مردم بپرسیم که قانون، حقوق و کرامت خودتان را قبول دارید؟ و بگویند بله پس یعنی آن ها دنبال اصلاحات هستند؛ چراکه اصلاحات هم میگوید باید از رای و نظر مردم تمکین کنیم. مشروطیت هم یعنی حکومت مردم. اگر برای جامعه خط قرمزی می خواهیم تعریف کنیم خط قرمزی است که مردم انتخاب می کنند.چون اصلاح طلبی یک حزب نیست نمی تواند یک مرامنانه بنویسد. این تصور را از ذهنمان دور کنیم که سید محمد خاتمی باید مانیفست بنویسد اگر حزب تشکیل داد آن وقت باید مانیفست بنویسد اما تا قبل از آن جزوی از مردم است و باید به خواست مردم تمکین کند.
* متاسفانه رشد جامعه مدنی برای عده ای اعتقاد کلامی بود. من شاهد هستم که آقایانی که عضو احزاب اصلاح طلب بودند وقتی پستی به آنها پیشنهاد می شد اول ارتباطشان را با حزب قطع می کردند، معلوم است چه قدر به اصلاحات پایبند بودند. قرار نیست بی خودی از کسی دفاع کنیم. هشت سال دولتی با هر نوع بحث اصلاح طلبی مخالفت میکرد. این پنج سال هم می دانیم که اصلاح طلب انتخاب نکردیم. من روزی گفتم بین بد و بدتر انتخاب میکنیم. بدیهی است در چنین جامعه ای روند کار باید تکاملی باشد.
* شورایعالی سیاستگذاری اصلاح طلبان لیستهای انتخاباتی را تدوین کرد اما چه در رابطه با مجلس و چه در شوراها ، مردم رای دادند به عده ای که به عنوان اصلاح طلبان شناخته شدند و به ناچار آقای خاتمی پشت آن ها درامدند.
* وقتی در سال 88 در حزب مشارکت فعال بودم به همه می گفتم در جامعه باشید عضو گیری کنید تا تاثیرگذار باشید. ما یک تجربه جبهه ملی را تا قبل از سال 32 داریم که در زمان خودش موفق بود. باید کاری کنیم که جامعه مدنی و رای اکثریت را قانون مند کنیم. نمی دانم نگرانی دوستان بالایی ما چگونه است که ما به دنبال قانونمند کردن جبهه اصلاحات نیستیم. اگر آن جبهه تاسیسس شود احزاب اصلاح طلب پیش رفت می کنند و رقابت ایجاد می شود.
* آیا حضور آقای صادقی و مطهری را در مجلس برای جامعه مضر می دانید یا مفید؟ اگر احساس می کنید این دو پنجاه نفر بودند و در حوزه های اقتصادی و سیاسی بحث می کردند ، بهتر بود، پس مجلس ششم هم همین بود. ما روز دوشنبه را اختصاص داده بودیم که بین نمایندگان هماهنگی شود. کسانی که مقابل ما بودند از این فعالیت ها خوششان نمی آمد. همان کسانی که در نماز جمعه گفتند، خدا را شکر دوره مجلس ششم تمام شد. دوستان به آرشیو روزنامه های بعد از مجلس ششم مراجعه کنند. رئیس اتاق بازرگانی آن زمان گفت مجلس ششم تنها مجلسی بود که قوانین پایه ای اقتصادی را پایه گذاری کرد. این نگاه یک اصولگرا به عملکرد اقتصادی مجلس ششم بود.
* آنچه که امروز ناطق نوری به آن رسیده است در دوران اصلاحات نرسیده بود. من حتی مذاکراتی در دوران مجلس ششم با آقای هاشمی داشتم که نظراتشان با نظراتی که در دوران آخر عمر داشتند متفاوت بود. هرکسی که به مردم نزدیک شود مردم هم به او نزدیک می شوند.
* طرز فکر مردم بسیار باز شده و حقوق خود را می شناسند و نگران خودشان هستند، این موضوع را در میزان مهاجرت می بینید. الان میزان مهاجرت از دوران هشت ساله جنگ بالاتر است. گزارشی را معاون اجتماعی دفتر ریاست جمهوری منتشر کرد که خیلی نگران کننده است از لحاظ ارزش های اجتماعی. آن گزارش می گوید بخش درست کاری راست گویی و صداقت به زیر ده درصد رسیده و از آن طرف کلاه برداری به بالای هفتاد درصد. این بی اخلاقی ایجاد شده ناشی از اجحاف بالادستی ها است.
*اینکه فکر کنیم اتفاقات دی ماه تکرار نمی شود ساده انگاری است. در دوران اصلاحات قرار بوده هشت درصد رشد داشته باشیم ، در این صورت فقر مطلق از بین می رفت و با آن بیکاری ما ثابت می ماند و رشد نمیکرد، اما الان با آماری که وجود دارد معلوم است چه اتفاقی افتاده است . تا مادامی که کل حاکمیت به صورت هماهنگ نسبت به این موضوع نگران نشود جای نگرانی وجود دارد.
* من امیدوارم نیروهایی که به سن من هستند کنار بروند و اجازه دهند جوانان فعالیت کنند. باید به جوان اطمینان کنند.من دانش مهندسان جوان امروز را از خودم بیش تر میدانم. آگاهیشان را هم کم نمی دانم. باید به نیروی جوان بیش تر اعتماد کنیم. امیدوارم در طول مجلس آینده بتوانیم از نسل پیشین بگذریم و به نسل جدید برسیم.
* اصلاحات یک مشی است. 200 سال است که در دنیا مشی اصلاحات ایجاد شده و فقط مخصوص اقای خاتمی نبوده است. یک سری کشورها مثل چین ، هند، مالزی با رهبرانشان اصلاحاتی شکل دادند. اشتباهی که در تفکر ما در جامعه شکل می گیرد این است که اصلاحات همیشه باید رأسی داشته باشد.
* مردم از احزاب اصلاح طلب جلو افتادهاند، دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم این احزاب اصلاح طلب بدون مردم رشد کنند. اصلاحات منحصر به یک گروه خاص نیست که فکر کنیم یک گروه سیاسی مسئول اصلاحات هستند، اگر تاجراده و دیگران حرف می زنند مواضع خودشان را می گویند. تمام تلاش اصلاحات در این راه است که مردم به روزی برسند که متوجه شوند یک گروه محدود نمیتواند آن ها را کنترل کند، باید بین اصلاح طلبی و احزاب اصلاح طلب تفاوت قائل شویم. نهایت اصلاح طلبی ومشروطیت یعنی همین که مردم حاکم خودشان باشند.
27214