به نظر میرسد کودکان کوره پزخانه مردها و زنانی هستند که اگرچه از سن و سالشان بیش از یک تا دو دهه نگذشته اما دردها و تجربه مردان و زنانی دنیا دیده را با خود دارند.
کودکان کار مردان و زنانی بزرگ هستند که سهمشان از تقویم تنها یک روز در گرمای خردادماه است تا به یاد مسئولان بیاورد در ایران 80 میلیونی به خاطر رنجهای اقتصادی و مشکلات معیشتی اکنون بخش فراوانی از کودکان جامعه مجبور به کار کردن هستند.
روزی برای دیدن زخمهای شهر!
سالانه 250 میلیون کودک پنج تا 14 ساله در جهان از کودکی محروم میشوند؛ طبق این آمار 120 میلیون نفر از آنها وارد بازار کار شده و مشغول به کار تماموقت هستند و اگرچه در دنیای واقعی سهم زیادی از زندگی و کودکی خود نبردهاند اما 12 ژوئن همزمان با 23 خرداد را در تقویم با عنوان «روز جهانی مبارزه با کار کودکان» از آن خود کردهاند.
در دولت یازدهم با احیای شورای عالی کودکان پس از هشت سال وقفه، ساماندهی کودکان کار و خیابان در دستور کار قرار گرفت و اما زخم پینه بسته کودکان کار و خیابان عمیقتر از اقدامات انجام شده از جمله صدور دفترچه بیمه برای آنها و... است.
به نحوی که درحال حاضر هزاران کودک دستفروش، بارکش، زبالهگرد، کارگر، چرخی و غیره به عنوان «کودک کار» در ایران مشغول کار هستند و آن گونه که یکی از فعالان اجتماعی حقوق کودکان میگوید روز به روز بر تعداد آنها افزوده میشود و انگار زخمی بر چهره شهرها خودنمایی میکنند.
طاهره پژوهش نایب رئیس انجمن حمایت از حقوق کودکان، میگوید: متاسفانه علیرغم آنکه در سطح جهان آمار کودکان کار رو به کاهش بوده اما در ایران به دلیل شرایط اقتصادی حاکم، شاهد افزایش تعداد کودکان کار هستیم؛ تا زمانی که ساختارهای اقتصادی کشور اصلاح نشوند و تا فقر ریشه کن نشود، این روند ادامه خواهد داشت.
وی بااشاره به عضویت ایران در کنوانسیون جهانی "بدترین اشکال کار کودک" میگوید: طبق این کنوانسیون درگیر کردن کودک در آن دسته از فعالیتهای اقتصادی که مانع تحصیل، آموزش و رشد همه جانبه آنها میشود، ممنوع است.
این درحالیست که متاسفانه با وجود تصویب این قانون در سال 1380 و ابلاغ آن به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سال 1382، هنوز هم شاهد آن هستیم که وزارت رفاه که مسئولیت اجرایی آن را برعهده دارد، این کنوانسیون را اجرا نمیکند و درخواست انجمن حمایت از حقوق کودکان در روز جهانی مبارزه با استثمار کودکان آن است که به تعهدات خود در رابطه با پیمان نامهها و کنوانسیونهای بینالمللی عمل کند.
وی در ادامه به تلاش در جهت تدوین" آیین نامه حمایتهای اجتماعی از کودکان کار" اشاره میکند و میافزاید: مدتها برای تدوین " آیین نامه حمایتهای اجتماعی از کودکان کار" در جلسات مشترک وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با نمایندگان شبکه یاری کودکان کار و خیابان، تلاش شد اما پس از تدوین، این آیین نامه اجرایی نشد و متاسفانه از سال گذشته هیچ گونه اقدامیدر راستای اجرایی شدن آن صورت نگرفته است.
دروازه غار و واقعیتی به نام بردگی کودکان کار!
نایب رئیس انجمن حمایت از حقوق کودکان در ادامه به بردگی کودکان کار اشاره میکند و میگوید: در حال حاضر "بردگی کودکان کار" یکی دیگر از مشکلاتی است که با آن مواجهایم، به طوری که شاهد بردگی کودکان کار بویژه کودکان کار مهاجر و به طور خاص در منطقه دروازه غار و هرندی هستیم؛ برخی از این کودکان حتی برای حمام کردن هم باید از استاد کار و یا صاحب کار خود اجازه بگیرند و یا برخی اوقات تا ساعت 12 شب مشغول کار هستند و حتی بیش از 2 ساعت در روز وقت خالی ندارند.
متاسفانه این کودکان هیچ کارت شناسایی نداشته و حتی در صورت تضعیف حقوق و یا عدم دریافت دستمزدشان، نمیتوانند به مراجع قضایی شکایت کنند به عوان مثال وقتی در خصوص کودکان کار مهاجر وقتی به اورژانس اجتماعی مراجعه میکنیم به علت مهاجر بودن آنها، به مسائلشان رسیدگی نمیشود؛ در این میان کودکان کار ایرانی هم هیچ آگاهی از حقوق خود ندارند.
آمارهای عجیب و غریب از 12 هزار تا 7 میلیون کودک کار
در حال حاضر آمار مشخص و دقیقی از تعداد کودکان کار در ایران وجود ندارد هرچند که برخی منابع و سازمانها از وجود دو میلیون کودک کار در ایران خبر میدهند ولی آمارهای غیررسمیتعداد کودکان کار ایرانی را از یک تا 7 میلیون نفر تخمین میزند.
این آمارها تناقضهای زیادی دارند و البته طبق معمول مرجعی هم وجود ندارد که آمار متقن و دقیقی در این خصوص ارایه دهد اما آنچه برای همه روشن است این است که در آستانه روزی که مختص توجه به کودکان کار است باید توجه داشت کودکان کار در شرایط بسیار نامطلوب از نظر تغذیه، بهداشت و انجام کارهای خطرناک و حاد به سر میبرند.
این کودکان میتوانند به راحتی بازیچه دست بزهکاران حرفهای اعم از سارقین یا باندهای توزیع مواد مخدر، عوامل ایجاد خانههای فسادو... قرار گیرند. و همچنین عدم بهرهگیری از آموزش و تحصیل علم و فن، قدرت رقابت با سایر کودکان در ایجاد یک زندگی سالم را هر چه بیشتر از این کودکان سلب میکند و شایدگناه بخشی از این شرایط به گردن ما باشد که هر روز بی هیچ حسی از کنار کودکانی میگذریم که روی شانههایشان بار یک زندگی را به دوش میکشند و زیر این بار دارند خم میشوند.
برای خواندن بخش اول -روزگار تلخ کودکان کار در ایران- اینجا کلیک کنید.