با رشد روزافزون اینترنت به ویژه رسانههای اجتماعی، روشهای دیده شدن و در نظرماندن متنوعتر شدهاند. و این دقیقا همان چیزی است که باید برای برند شدن بیاموزید. جان پرکیس در کتاب خودتان را برند کنید بسیار ظریف به این موضوع پرداخته است.
شما باید بتوانید از استعدادهای خاص خود، فرمولی برای موفقیت بسازید. برخی با استعداد هستند اما شناخته شده نیستند. برخی برندهایی ضعیف دارند که به آن میچسبند. اما داشتن یک برند قوی، زندگی شما را دگرگون میکند. این کتاب به شما نشان میدهد چطور برای خودتان برند بیافرینید.
در طول کتاب خودتان را برند کنید (Brand You Turn Your Uniqe Talents) به شما نشان داده شده که چطور شبکه ارتباطی عظیم و قدرتمندی بسازید تا برای شما فرصتهای جدیدی بیافریند و حسابهای بانکی شما را پر و پیمان نگه دارد.
این کتاب راهنمایی بهسوی مقصدی دوردست اما زیباست. بهتر است خودتان آن را تجربه کنید.
شما میتوانید نسخه الکترونیک کتاب خودتان را برند کنید را به سادگی از اپلیکیشن کتابراه دانلود کنید. کتابراه با همکاری مستقیم با ناشران به صورت کاملا قانونی امکان دانلود کتاب و کتاب صوتی را در موبایل و تبلت اندرویدی، آیفون/آیپد و ویندوز فراهم کرده است. در اپلیکیشن کتابراه علاوه بر اینکه بیش از هزار کتاب رایگان عرضه شده، امکان خرید کتاب و کتاب صوتی نیز وجود دارد.
چرا برای خودمان برند بسازیم؟
برخی هرگز نیاز به بازاریابی شخصی را حس نمیکنند. آنها در شغل خود تلاش زیادی میکنند و هر از گاهی ارتقای شغلی مییابند. اما دنیا تغییر کرده است. فناوریها با سرعت زیادی تغییر کردهاند و افراد برای خودشان کسب و کار ایجاد کردهاند.
موارد زیر که به طور خلاصه بیان شدهاند، دلایل برندسازی را برای شما شرح میدهند. در این کتاب موارد تکمیلی و کاملتری در مورد هر یک از موارد زیر خواهید خواند.
افزایش انعطاف پذیری در کار:
وقتی به جای دنبال کردن یک شغل سنتی، کاری بر اساس استعدادها و علایق داشته باشی و سلسله مراتب کمتری وجود داشته باشد، میتوانی آزادانهتر حرکت کنی و مسیر ویژه خودت را بسازی. مثلا به عنوانیک مدیر منابع انسانی میتوانی به چندین شرکت در زمینه بازسازی منابع انسانی کمک کنی.
قابل استخدام بودن به مراتب مهمتر از استخدام شدن است.
امروزه وفاداری، اهمیت خود را تا حدود زیادی از دست داده است. کارفرمای شما، مادر یا پدر شما نیست که در شرایط بد و خوب روزگار، هوایتان را داشته باشد. وفاداری شما به ندرت با امنیت شغلی پاسخ داده میشود. حتی شرکتهای نامآشنا و موفق نیز کارمندان پرسابقه و پیشکسوت خود را بهراحتی اخراج میکنند.
به دستاوردهای شغلی خود بیفزایید.
اگر برای خودت یک برند شخصی مثبت ساخته باشی، کارفرما با تو خوشرفتار خواهد بود و دوست دارد تو را بیشتر نزد خود نگه دارد. به این ترتیب این تو هستی که انتخاب میکنی تا چه زمانی در آنجا بمانی و در صورتی که مؤسسه دیگری به تو نیاز داشت، شرکت فعلی را ترک کنی.
شغلی چند فعالیته بسازید.
روش دیگر برای پیشرفت کاری این است که شغلهایی چندگانه داشته باشید. این امر در هنر و رسانه عادی است. مثلا بسیاری از ورزشکاران و کمدینها، کتاب مینویسند. بسیاری از ستارههای سینما در تبلیغات بازرگانی شرکت میکنند. برخی از مشاوران مدیریت در دانشگاهها تدریس میکنند.
برخی همانطور که به دنبال شغل میگردند، روی چندین پروژه نیز کار میکنند. فناوری باعث شده داشتن شغلهای چندگانه سهلتر شود. به جای اینکه هر روز در همان دفتر همیشگی حاضر باشی، میتوانی از تلفن همراه و پهنای باند اینترنت بهره گیری و پول خوبی نیز درآوری.
از شبکه خود استفاده بهتری ببرید.
شبکه شما، منبع مهمی از فرصتهای جدید است. هر چه سن شما بیشتر باشد، احتمال یافتن شغل بعدی از طریق تماسهای شخصی بیشتر از استخدام شرکتی است. این حتی در بخشهای تخصصی مانند مالی و حسابداری نیز صادق است. اگر از شبکههای اجتماعی چون لینکدین و گوگل پلاس که اتفاقاً رایگان هم هستند استفاده کنید، قادر هستید خودتان و استعدادهایتان را مدام عرضه کنید.
اطمینان حاصل کنید که آن مقدار که ارزشش را دارید، پول درمیآورید.
در بیشتر مشاغل، افراد مهارتهای لازم را دارند اما خوب بودن در کار، کافی نیست. شما باید برای خودتان بازاریابی کنید. اگر کاری عالی و درجه یک ارائه میدهید، کارفرما یا مشتری شما برایتان ارزش قائل میشوند اما ممکن است کمتر از نرخ بازار به شما پول دهند.
به مشتری یا کارفرمایی فکر کنید که نرخ بالایی برای شما میپردازد. اگر ده نفر مثل آنها را بشناسید، چه میشود؟ اگر این تعداد صد نفر شوند، چه اتفاقی میافتد؟ مسلماً تعداد بیشتری میخواهند شما برای آنها کار کنید. درآمد شما باید همواره در حال افزایش باشد. برای اینکه این اتفاق رخ دهد، باید خودتان را به مشتریان بیشتری معرفی کنید.
بازاریابی خودتان را سادهتر کنید.
بیشتر مردم خوب میدانند که باید برای خود بازاریابی کنند. اما بازاریابی به معنای ارسال رزومه کاری به مؤسسات مختلف نیست. بازاریابی به معنای ایجاد ارتباط با مخاطبان هدف، یافتن نیازهای آنها و در نهایت توضیح این مطلب است که شما به چه شکل میتوانید آن نیازها را تأمین کنید. فروش، مرحله نهایی روند بازاریابی است.
شناخت زمان مناسب فروش، کلید است. زمانهایی هست که باید این کار را انجام داد. شاید شما در رقابت برای گرفتن یک شغل هستید. کارفرمایان میخواهند بدانند که چرا باید شما را انتخاب کنند.
به خودتان مزیت رقابتی بدهید.
برندسازی شخصی در زمینههایی با مزایای بالا، بیشتر توسعه یافته است. مثلا در سینما و فوتبال کسانی هستند که هویت برندی خوبی کسب کردهاند و حقوقهای چشمگیر خوبی دارند. این افراد میلیونها حامی و طرفدار دارند.
شاید شغلهای دیگر برای عموم مردم کمتر به چشم بیاید. اما در هر زمینهای از جلمه تبلیغات، بانکداری، مشاوره، بیمه، حقوق، پزشکی، روابط عمومی و تولید نیز برندهای شخصی وجود دارند. افرادی را بیابید که به خدمات شما نیاز دارند.
افرادی را بیابید که به خدمات شما نیاز دارند.
به غذای مورد علاقهات فکر کن. برخی آن را دوست دارند اما بعضی حالشان از آن به هم میخورد. این مسئله در مورد تو هم صحت دارد. وقتی بهخوبی بدانی که چه کسی هستی و چه چیزهایی برایت مهم هستند، برخی افراد جذب تو میشوند و دیگران از تو دوری میکنند. این باعث میشود بهراحتی افرادی که به کارهای تو نیاز دارند را بشناسی.
به جای آنکه بسیار شتابزده به دنبال ایدهای برای کار بعدی خود باشی، برای چند لحظه به صندلی تکیه بزن و در مورد برند خودت فکر کن. چطور میتوانی برای خودت برند بسازی؟ هرچه برند تو قویتر باشد، راحتتر میتوانی ایده و کار بعدی را جذب کنی و در نتیجه مزایای بیشتری نیز به دست آوری.