۱۰ فیلم فوتبالی برتر به انتخاب BFI

برای اینکه  بخشی از هیجان مسابقات را تجربه کنید پیشنهاد می‌کنیم به سراغ فیلمهای فوتبالی منتخب مؤسسه فیلم بریتانیا (BFI) بروید و جادوی فوتبال و سینما را در کنار هم تجربه کنید.

برای اینکه  بخشی از هیجان مسابقات را تجربه کنید پیشنهاد می‌کنیم به سراغ فیلمهای فوتبالی منتخب مؤسسه فیلم بریتانیا (BFI) بروید و جادوی فوتبال و سینما را در کنار هم تجربه کنید.

راز استادیوم آرسنال ( 1939)

کارگردان: تورولد دیکینسن

arsenal-stadium-mystery-the-1939-001-football-ground-on-a-round-table-discussion-00m-uuf

مدیر افسانه‌ای آرسنال جورج الیسنو و همه اعضای تیم آرسنال در این فیلم که در ژانر تریلر ساخته شده حضور دارند. این از اولین فیلم‌های داستانی است که در حاشیه این ورزش زیبا ساخته شده است. در یک بازی خیریه خیالی که دربرابر تروجان‌ها برگزار می‌شود، یکی از بازیکنان تیم مهمان به طرز عجیبی وسط زمین بازی می‌میرد، و این باعث می‌شود که یکی از عجیب‌ترین کارآگاهان پلیس تاریخ سینما، یعنی بازرس اسلید (‌با بازی لزلی بنکس)‌ تحقیقات گسترده‌ای درباره این اتفاق انجام دهد.
کارگردان این فیلم، یکی از کارگردانان مهجور مانده سینمای انگلستان، تورولد دیکینسن است. از فیلمهای دیگر او می‌توان به (Gaslight (1940 و The Queen of Spades (1949) اشاره کرد. این فیلم یک کمدی-تریلر بسیار پر سرو صدا و جذاب است. گراهام گرین این فیلم را نسخه بریتانیایی فیلم Thin Man (مرد لاغراندام) نامید، که با صحنه‌هایی روان از بازی فوتبال همراه شده است. این فیلم در استادیوم هایبری که در آن زمان ورزشگاه اصلی تیم آرسنال محسوب می‌شد فیلمبرداری شده است. مارتین اسکورسیزی درباره آن گفته: « به عنوان کسی که اصلا تحمل ورزش، فوتبال، یا هرچیزی که توپ در آن وجود داشته باشد را ندارم، باید بگویم صحنه‌های بازی فوتبال در این فیلم نشاط آور است.»

چشم‌انداز طلایی (1968)

کارگردان: کن لوچ

golden-vision-the-1968-001-wedding-00o-7l3

این فیلم تلویزیونی ساخته کن لوچ درباره گروهی از طرفداران تیم اورتون است که برای دیدن بازی تیم محبوبشان آنقدر پیش می‌روند که حتی حاضرند مراسم تولد، عروسی و خاکسپاری نزدیکانشان را هم از دست بدهند. مانند فیلمی که کن لوچ بعدها در سال 2009 ساخت، یعنی فیلم «در جستجوی اریک» این فیلم هم حول محور زندگی خانوادگی می‌گردد و به این می‌پردازد که برای فرار از زندگی روزمره فوتبال قدرتمندترین پناهگاه است. همینطور به پدیده بت ‌سازی از ستاره‌های فوتبال نیز می‌نگرد. ستاره فوتبالی که در این فیلم به او پرداخته شده فوروارد تیم اورتون، الکس یانگ است که نام مستعاری که او در ورزشگاه گودیسون پارک شهر اورتون با آن مشهور بود، نام همین فیلم است. ( چشم‌انداز طلایی)
کن لوچ که خود همیشه طرفدار سرسخت تیم بث سیتی بوده است، مصاحبه بازیکنان را با صحنه‌های دراماتیک زندگی طرفداران آنها با هم تلفیق کرده، تا ارتباط تنگاتنگ باشگا‌ه‌ها را با طرفدارانشان به تصویر بکشد. یکی از قسمت‌های مستند فیلم، که در آن الکس یانگ می‌گوید که با دوربین مشکل دارد، به‌ویژه امروز بسیار قابل توجه است. امروز که عصر مصاحبه‌های بی‌خاصیت بازیکنان جلوی دوربین‌هاست و ارتباط بین بازیکنان و طرفداران روز به روز کمرنگ‌تر می‌شود.

یکشنبه‌ای دیگر (1972)

کارگردان: مایکل اپتد

itv-saturday-night-theatre-another-sunday-and-sweet-fa-1972-001-david-bradley-susan-littler
این فیلم تلویزیونی را جک روزنتال نوشته، و مایکل اپتد‌، برنده جوایز متعدد بفتا (فیلم Seven Up ساخته سال 1964 یکی از آثار معروف اوست) آن را کارگردانی کرده است. این شاید تنها فیلم در میان فیلمهای ورزشی باشد که از زاویه دید یک داور، که در لیگ آماتوری یکشنبه‌‌ها داوری می‌کند، به این ورزش پرداخته است. دیوید سوییفت داوری‌ست که امید دارد بتواند فلسفه‌ صلح‌طلبانه خود در زندگی را، به بازیکنان آماتوری که هر یکشنبه در زمین‌های چمن‌ شهر منچستر بازی می‌کنند، منتقل کند.
داستان فیلم حول محور یک بازی اتفاق میفتد، و روزنتال و اپتد موفق شده‌اند طنز نهفته در پوچی بازیهای لیگ یکشنبه، تفاوت کاملا واضحی که در کیفیت بازی‌ها وجود دارد و عدم وجود هرگونه کنترل در آنها را به تصویر بکشند. . در نهایت داور مسابقه قدرت خود را در صحنه پایانی که بسیار خنده‌دار، و به طرز شگفت‌آوری واقعی از آب درآمده نشان می‌دهد.انگار ناگهان روح آن معلم فیلم «قوچ» (‌اثر دیگری از کن لوچ در سال 1964) در او حلول می‌کند. دیالوگ به یاد ماندنی این صحنه را در زیر می‌خوانید.
چیزی که ما قرار است شاهدش باشیم، یک مسابقه فوتبال است. این شروع جنگ جهانی سوم نیست. و شروع نابودی انسان‌ها هم نیست. این فقط یک مسابقه فوتبال است.

فرار به سوی پیروزی‌ (1981)

کارگردان: جان هیوستن

victory-1981-001-pele-football-pitch-00m-jn0

یکی از دوست‌داشتنی‌ترین و البته مسخره‌ ترین فیلمهای فوتبالی که تا به حال ساخته شده، فیلم «فرار به سوی پیروزی» ساخته جان هیسوتن است. این فیلم دو چیز که به نظر کاملا بی ربط به نظر می‌رسند را کنار هم جمع می‌کند: مسابقه فوتبال و اسیران یک اردوگاه جنگی. مایکل کین یک بازیکن اسبق فوتبال است که گروهی از اسرای جنگی مثل پله، بابی مور، نیمی از بازیکنان تیم ایپسویچ تاون (همان تیمی که سال 1978 قهرمان شد)، و همینطور سیلوستر استالون را کنار هم جمع می‌کند تا جلوی تیم آلمان نازی بایستند.
غیرقابل قبول بودن چنین قصه‌ای به کنار، اما این فیلمی بسیار مهیج است که بیشتر جذابیتش به خاطر صحنه‌های فوتبالی هیجان‌انگیز آن است. استالون یک پنالتی را می‌گیرد، و با این کار افسر نازی که در جایگاه نشسته است را تحقیر می‌کند. و در نهایت پله با ضربه سری که تا امروز، کلیشه‌ای ترین صحنه در میان تمام فیلمهای فوتبالی محسوب می‌شود، گل دیگری به نازیها می‌زند و برنده بازی می‌شوند.

دختر گرگوری (1980)

کارگردان: بیل فورسیت

gregorysgirlbdcap1_original

کمتر فیلمی با  موضوع فوتبال وجود دارد که توانسته باشد به اندازه فیلم «دختر گرگوری»، ساخته کارگردان اسکاتلندی بیل فورسیت، لطیف باشد. فیلم درباره پسر دبیرستانی به نام گرگوری است که در تیم مدرسه دروازه‌بان است. ستاره جدیدی به تیم فوتبال مدرسه می‌پیوندد، دختری به نام دوروتی. هورمون‌ها بلافاصله دست به کار می‌شوند و گرگوری عاشق دوروتی می‌شود. دوروتی بااعتماد به نفس، مطمئن ومتمرکز است. تمام چیزهایی که گرگوری نیست.
در این فیلم دختران باهوش‌ترین و داناترین شخصیت‌ها هستند. بزرگسالان اکثرا بی‌هنرند و پسرها خام و بی‌مهارت.  اما مثلا خواهر 10 ساله گرگوری به حدی آگاه است که به او درباره عشق مشاوره می‌دهد. البته کارگردان فیلم نسبت به همه شخصیت‌ها با محبت و باملاحظه است. در این فیلم کلاسیک بسیار سرراست، او توانسته است ویژگی‌های زودگذر جوانی را ثبت کند، و نشان دهد که چطور فوتبال می‌تواند در زندگی روزمره تاثیر داشته باشد.

آن روزهای افتخارآمیز (1983)

کارگردان: فیلیپ سویل

those-glory-glory-days-1983-001-chickens-outfits-hands-up

فیلم آن روزهای افتخار آمیز، که بر اساس خاطرات اولین زن روزنامه‌نگار ورزشی در روزنامه ملی، جولی ولش ساخته شده، فیلمی بسیارجذاب است که با نگاهی نوستالژیک، به خاطرات دوران نوجوانی جولی ولش و علاقه فراوان او به تیم تاتنهام پرداخته است. جولیای جوان، و دوست مدرسه‌اش با طرفداری از تاتنهام در طول فصل 1961که در نهایت به قهرمانی تاتنهام در جام حذفی انجامید، از زندگی‌ تلخ و ناخوشایند خود می‌گریزند.
این فیلم تلویزیونی که برای تلویزیون کانال 4 انگلستان ساخته شده، با نگاهی تلخ، بالا و پایین‌های علاقه‌مندی‌های دوران نوجوانی را به نصویر می‌کشد، و تجربه زن بودن را در دنیای مردسالار فوتبال به نمایش می‌گذارد. مثل همه فیلم‌های خوبی که درباره طرفداران فوتبال ساخته شده، مثلا «چشم‌انداز طلایی»، این فیلم هم معنی واقعی فوتبال برای مردم را درک کرده، و حس افتخارآمیز یک طرفدار پس از پیروزی یا شکست تیم محبوبش را کاملا می‌فهمد، و اینکه چطور طرفداری از یک تیم فوتبال می‌تواند نیاز تعلق داشتن را، که  شاید در زندگی خود فرد خالی‌ باشد، پر کند.

معجزه برن (2003)

کارگردان: سونکه وورتمان

miracle-of-bern-2003-002-penalty-kick

یکی از شگفت‌آورترین اتفاقات تاریخ جام جهانی امروزه به نام معجزه برن شناخته می‌شود: برنده شدن تیم آلمان غربی درمسابقه فینال جام جهانی 1954در برابر تیم فوق‌العاده مجارستان. این پیروزی چنان تاثیری در روحیه عموم مردم در آلمان غربی گذاشت، که بسیاری از آن به عنوان شروعی برای بهبودی اقتصادی و سیاسی آلمان، پس از شکست در جنگ جهانی دوم یاد می‌کنند.
کارگردان این فیلم، سونکه وورتمان، نگاه نوستالژیک خودش را از چشمان پسری یازده ساله به نام ماتیاس به ما نمایانده است. ماتیاس پسرک واکسی است که معمولا کفشهای فوتبالیست آلمانی هلموت ران ( که گل پیروزی آلمان برابر مجارستان را زد)‌را واکس می‌زند. اما کودکی شاد ماتیاس با بازگشت پدرش از اردوگاه اسرای جنگی شوروی، کاملا به هم می‌ریزد. در واقع شخصیت پدر نمادیست برای ضربه‌ روحی که ملت آلمان در دوران پس از جنگ تجربه کردند. همه اینها پیش‌درآمدی برای صحنه‌های الهام‌بخش بعدی است که هم در ابعاد فردی، و هم در ابعاد ملی، بسیار تاثیرگذار هستند. صحنه‌هایی که نشان می‌دهند چگونه فوتبال و غرور می‌توانند شادمانی و شعف را به انسان‌ها تزریق کنند.

گینگا: روح فوتبال برزیلی (2005)

کارگردانان: توکا آلوز، هانک لوین و مارسلو ماکادو

ginga-the-soul-of-brazilian-football-2005-001-football-by-the-sea

در این مستند که به سفارش برند نایک، و برای معرفی کمپین تبلیغاتی خود در برزیل ساخته شده، درباره کلمه گینگا چنین توضیح داده می‌شود: برزیلی‌ها با گینگا زاده می‌شوند، و گینگا برایشان رؤیا می‌سازد. کلمه گینگا را می‌توان اینگونه ترجمه کرد:‌ ویژگی‌ای مرموز، غیرقابل توضیح و جادویی در ریتم و حرکت، که فوتبال برزیلی را از بقیه متمایز می‌کند. چیزی که سابقه درخشان تیم ملی برزیل در جام‌های جهانی گواهی بر آن است.
در این فیلم با نمایش 10 تصویر، 10 صحنه رؤیایی فوتبال روایت می‌شود، از بازیکنان فوتبال خیابانی گرفته، تا بازیکنی که فقط یک پا دارد، تا بازیکنان حرفه‌ای مثل روبینیو که کمی پس از فیلمبرداری این فیلم به رئال مادرید پیوست. اگر به صورت یک مجموعه به آن نگاه کنید، این فیلم رابطه پرشور برزیلی‌ها با فوتبال، را بازگو می‌کند. و البته چاشنی همه اینها حرکات فوق‌العاده با توپ بازیکنان، به ویژه روبینیو و فالکائو است که در آخر فیلم برابر یکدیگر قرار می‌گیرند.

آفساید (2006)

کارگردان: جعفر پناهی

offside-2006-002-football-fan-and-guard-00n-jkl

در بسیاری از فیلمهای بالا، فوتبال مفهومش تعلق و همبستگی‌ست. اما در این فیلم که کارگردان ایرانی، جعفر پناهی آن را ساخته، معنی آن محرومیت و حذف است. داستان فیلم درباره چند دختر است که سعی دارند برای بازی مهم ایران در مقابل بحرین ،در جریان بازیهای مقدماتی جام جهانی، خود را به استادیومی برسانند که حضور در آن فقط برای مردها مجاز است. پسر جوانی می‌گوید: «اونها حرفه‌این. می‌دونن چطوری باید بیان تو.» آنهایی که موفق نشده‌اند اما بیرون ایستاده‌اند و نمی‌توانند چیزی ببینند.
بیشتر فیلم در ورزشگاه آزادی تهران و در همان روز مسابقه فیلمبرداری شده، و پناهی توانسته است فضای ویژه‌ای که بر آن لحظه تعیین‌کننده حاکم است را ثبت کند، و همچنین طنز تلخی که ناشی از ندیدن این لحظه است را نیز به ما نشان دهد. این فیلمی به شدت سیاسی‌ است، اما در عین حال بر پوچ بودن وضعیت این دختران نیز واقف است. آنها نمی‌توانند بازی را ببینند و دارند تلاش می‌کنند بر اساس صداهایی که می‌شنوند، و همچنین حرفهای سربازان حدس بزنند در زمین چه اتفاقی دارد میفتد.

گل بعدی برنده است (2014)

کارگردان: استیو جمیسن و مایک برت

next-goal-wins-2014-001-goalkeeper-nicky-salapu

فیلمی مستند به کارگردانی استیو جمیسن و مایک برت درباره تیم ملی فوتبال کشور ساموئا، که با شکست وحشتناک 31-0 در برابر استرالیا در سال 2001 شروع می‌شود. شکستی که هنوز هم رکورددار است. کارگردانان کل این تیم را به عنوان سوژه خود انتخاب کرده‌اند، اما به دو نفر توجه ویژه‌ای شده است: جایا سائلوئا (اولین بازیکن تراجنسی جهان) و مربی هلندی این تیم توماس رونگن. فیلم این دو نفر را در طول مسابقات انتخابی جام جهانی دنبال می‌کند.
این داستان درباره یک قهرمان ضعیف است. فیلمی که به خاطر مهربانی،جذابیت، و حساسیتش نسبت به موضوع، در نهایت موفق می‌شود. روحیه و اراده‌ای که آنها در مقابل یک شکست حتمی از خود به نمایش می‌گذارند، بسیار روحیه‌بخش است، و به ما یادآوری می‌کند که در این بازی زیبا، فقط بازی نیست که اهمیت دارد.

کپی برداری و نقل این مطلب به هر شکل از جمله برای همه نشریه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت های اینترنتی بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: بلاگ نماوا” ممنوع است و شامل پیگرد قضایی می شود.

 

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان