مساله انتظار بشر از دین، از دیر باز مورد توجه جوامع علمی بوده است . برخی، دین را امری خودی و مشتمل بر اعمال عبادی و اخلاقی می دانند; عده ای دیگر معتقدند حوزه نفوذ دین، اجتماع و سیاست را نیز شامل می شود . بنابراین نسبت دنیا و دین، بنابر تعبیری عرفانی، همان ظاهر و باطن است . مقاله حاضر، به بررسی موضوع فوق با توجه به اشعار اقبال لاهوری می پردازد .