جلال-آل-احمد

آئین اختتامیه دوازدهمین دوره از جایزه ادبی جلال آل احمد در حالی در کتابخانه ملی برگزار شد که بخش رمان و داستان بلند، هیچ برگزیده‌ای نداشت.

ما به این دلیل برای این بخش برگزیده انتخاب نکردیم که آثار، فاصله معناداری با یکدیگر نداشتند که بگوییم برگزیده این است یا آن. جالب این که این دو رمان در جنوب کشور اتفاق می‌افتد.

بعد از ماجرای دکتر مصدق و کودتای 28 مرداد برای همیشه سیاست را کنار گذاشت و به اسالم گیلان رفت و مشغول نوشتن شد اما مرگ امانش نداد.

گیشا که نام کنونی آن کوی نصر است برای بسیاری از پایتخت نشینان، محله‌ای نام آشناست که خاطرات زیادی از آن دارند.

گیشا از نخستین محله‌های مدرن، توسعه‌یافته و باامکانات تهران است و ساختاری منظم و شطرنجی دارد. خیابان گیشا با طول 5/1 کیلومتر، خیابان اصلی محله است که از سمت شمال تا جنوب آن امتداد پیدا می‌کند و بزرگراه جلال آل احمد را به حکیم وصل می‌کند.

سال‌ها پیش، یعنی دقیقا وقتی کامپیوتر، اینترنت، تلگرام، وی‌چت، واتساپ و البته اینستاگرام نبود مردم برای اینکه از احوال هم باخبر شوند، دست به قلم می‌بردند و نامه می‌نوشتند. حتی من دهه هفتادی هم یادم هست نامه چقدر می‌رفت و می‌آمد.

دیگر اینکه خودتان را روشن کنید، به مسائل استعمار نو آشنا بشوید و اینکه چطور نفوذ می‌کند. شما در یک محفل دانشگاهی هستید. یعنی دارید زمینه‌های اندیشیدن را برای خودتان فراهم می‌کنید.

جلال محیط خانوادگی و تولد خود را اینگونه بیان می‌کند: در خانواده‌ای روحانی (شیعه) برآمده‌ام. پدر و برادر بزرگ و یکی از شوهرخواهرهایم در مسند روحانیت مردند.

این جایزه چون به گران‌ترین جایزه ایران معروف شده بود تا دوره هفتم که جایزه به بنیاد ادبیات داستانی واگذار شد، برگزیده‌ای به جز یک دوره نداشت و علت این مساله را بالا بودن مقدار این جایزه میدانستد.

امروز اول آبان، چهل و یکمین سالگرد درگذشت آیت‌الله سید مصطفی خمینی است. هر چند سال پیش برنامه‌هایی به مناسبت چهلمین سالگرد اجرا شد، اما همچنان یادکرد آن موضوعیت دارد.