در شب عاشورا، تنها در خیمه نشسته و شمشیرش را اصلاح و بر خود مرثیه میخواند و به زمانه خطاب مینماید و اشعاری میسراید که مضمونش این است: «ای زمانه! اف بر تو باد! چه قدر مردمان صالح و متقی و دوستان باوفا را به کشتن دادی، و به دل از ایشان قناعت ننمودی! عاقبت امور به سوی خداوند خواهد بود، و هرچه صاحب نفسی به راه من خواهد رفت؛ یعنی راه موت»