آب دریا پسروی کرده آن هم نه 100 متر و 200 متر بلکه چند کیلومتر. زمانی آب خودش را به موجشکنهای بندرترکمن میرساند ولی حالا نه. باید دست را سایبان و چشمها را تنگتر کرد برای دیدن ساحل جدید دریا!
به گزارش به نقل از ایران، انگار دریا با آدمها قهر کرده و از آنها فاصله میگیرد؛ این را میشود از زبالههایی که روی زمین لخت و عریان از آب باقی مانده به چشم دید. زمینی که روزی امواج خود را به موجشکنها میکوبیدند حالا شده زمینی شبیه به سایت دفع زباله! هر جایش را نگاه میکنی پر است از بطریهای آب معدنی، بطریهای شیشهای، پاکتهای چیپس و پفکی که لابهلای علفها از زمین بیرون زدهاند.
«عزیز» نشسته روی موجشکنها و زل زده به دریا. ساعت 8 صبح است و هنوز بازار مرزی بندرترکمن باز نشده. عزیز مغازه کوچکی ابتدای بازار دارد. «چکیدرمه»، «اکمک» و «بورک» که جزو غذاهای معروف این منطقه است، میفروشد. آنقدر غرق در فکر است که حضور و عکاسی ما از ساحل خشکیده را متوجه نمیشود.
عزیز مرد میانه قد و فربهای است که گرد پیری روی سر و صورتش نشسته و کارش پیش از اینکه مغازهدار شود، ماهیگیری بوده. از او درباره عقبنشینی دریا میپرسم که بهخاطر خشکسالی به این شکل درآمده؟
نمیتواند فارسی را به راحتی صحبت کند به همین خاطر به زبان ترکی جواب میدهد:«دریا سال به سال عقب میرود.8-7 سال پیش وقتی دریا طوفانی میشد کسی نمیتوانست اینجایی که با هم حرف میزنیم، بایستد؛ امواج آب تا اینجا میآمد. ولی الآن به زور میتوانید خط دریا را ببینید. البته 40 سال پیش که نوجوان بودم دریا عقب نشینی کرده بود ولی آب دوباره پیشروی کرد و جلو آمد.
چند ماه پیش دو - سه نفر آمدند و کلی تحقیق کردند و گفتند این مشکل ربطی به خشکسالی ندارد و این اتفاق طبیعی است و آب دریای خزر هر از گاهی پیشروی یا پسروی میکند و جای نگرانی ندارد ولی امثال من که سواد نداریم نظرمان این است که یک چیزی هست که آب همینطور عقب میرود. من تا چند سال پیش ماهیگیری میکردم ولی وقتی آب دریا عقب رفت، ماهیها هم از منطقهمان دورتر شدند.»
«عمر» هم به جمعمان اضافه میشود. جوانی35 ساله با چشمانی بادامی همچون همشهریانش. او هم مثل عزیز ماهیگیر بوده ولی چند سالی است توی اسکله گردشگران را به جزیره آشوراده میبرد:«شما جاهای دیگر هم بروید وضعیت همینجور است، دریا کمکم 3 کیلومتر عقب رفته. توی این بلبشو یکسریها هم آمدند و گوش ماهی و صدفها را از ساحل جمع کردن و هرکسی به نوعی ضربه زده به محیط زیست این منطقه. بهنظرم اگر دریا همینجوری عقبنشینی کند باید قید خلیج گرگان را بزنیم.»
آدمهایی که با آنها صحبت میکنم دو دستهاند. دستهای که تصور میکنند رفتار دریا طبیعی است و پیش از انقلاب هم شاهد این اتفاق بودهاند و دستهای که ناامیدند و میگویند دریا با آنها قهر کرده و این به خاطر ناشکری و ورود فاضلاب به دریاست!
این مشکل فقط به ساحل خلیج گرگان خلاصه نمیشود و کانال چاپاقلی - جایی که آب دریا را به خلیج گرگان میرساند - حال و روز خوشی ندارد. آب ورودی پایین و پسابهای خانگی و صنعتی نشان دهنده وخامت اوضاع است.
باید گفت 43 سال پیش خلیج گرگان، تالاب میانکاله و زاغمرز بهعنوان نخستین مجموعه تالاب بینالمللی جهان در فهرست تالابهای کنوانسیون رامسر به ثبت رسید و از آن زمان نهتنها خود خلیج، بلکه نواحی اطراف آن شامل شبهجزیره میانکاله (پناهگاه حیاتوحش) و تالاب بینالمللی گمیشان به یک مجموعه ارزشمند زیستمحیطی تبدیل شدند و حالا در معرض نابودی.
چندی پیش مزدک دربیکی، یکی از فعالان محیط زیست استان گلستان از خشک شدن تالاب و خلیج گرگان با توجه به تبخیر آب و جاری نشدن رودخانهها به این خلیج ابراز نگرانی کرد. به عقیده او اگر وضعیت همینطور ادامه داشته باشد، خلیج گرگان با فاجعه زیست محیطی روبهرو خواهد شد.
در این رابطه مسعود باقرزادهکریمی، مدیر دفتر اکوسیستمهای تالابی سازمان محیط زیست در مصاحبه با ما میگوید:«خلیج گرگان با وسعت 100 هزار هکتار مجموعه خشکی و 68 هزار هکتار پیکره آبی جزو یکی از منحصربهفردترین پناهگاههای حیات وحش در جهان است که منابع آبی آن از دریا و کانال چاپاقلی و آبراهها و جریان آبهای مستقیم در بالادست تأمین میشود. وجود چند عامل باعث کم آب شدن این خلیج شدهاست. یکی از عوامل آن تبخیر آب است، عامل دیگر وجود رسوبات در کانالهای چاپاقلی و خزینی است و عامل آخر که بسیار مهم قلمداد میشود برداشت بیرویه از آب، وجود استخرهای آبزیپروری و مدیریت نامناسب آب در مناطق بالادستی است که آب شیرین از آنجا وارد تالاب میشود.»
سال 95 و با تشدید پسروی آب و کم آب شدن خلیج گرگان و تالاب میانکاله برخی از مسئولان استان گلستان برای پیشگیری از خشک شدن تالاب و تأمین آب آن کمیتهای تشکیل دادند تحت عنوان کمیته بحران. در این کمیته تصمیم گرفته شد که با لایروبی کانال چاپاقلی و برداشتن پشتههایی که مانع خروج آب از تالاب به دریا میشد، راه را برای ورود آب شور به خلیج باز کنند که در یکی از جلسات با آن مخالفت کردم. دلیل من این بود که منابع آبی تالاب از ورودی آب شیرین و آب شور است که اکوسیستمی بوجودآمده که بسیاری از آبزیان و پرندگان این منطقه را برای زندگی یا تخمریزی انتخاب میکنند و اگر این پشتههای طبیعی برداشته شوند مقدار زیادی از آب شور دریا وارد آن میشود و توازن آب شیرین و شور بهم میخورد.
در مطالعاتی که در دریاچه ارومیه داشتیم تجربیات خوبی بدست آوردیم. مثلاً برای احیای دریاچه چه مقدار آب باید به این دریاچه منتقل شود تا تنها موجود آن یعنی آرتمیا بتواند با شوری آب زندگی کند. با توجه به وجود غلظت 400 میلیگرم نمک در هر لیتر محاسبات ما نشان داد که باید 14 میلیارد متر مکعب آب به دریاچه منتقل کنیم که غلظت آن به حد نرمال یعنی 240 برسد.
خب این الگو در خلیج گرگان و تالاب هم باید رعایت شود یعنی چطور میتوانیم توازن را رعایت کنیم تا آسیبی به اکوسیستم و موجودات آن وارد نشود. بررسیهای ما نشان میدهد مشکل ما کم شدن منابع آب شیرین از ورودی مناطق بالادست است و باید برای این معضل مردم و مسئولان را همراه کنیم. البته برای پیشگیری از خشک شدن خلیج گرگان راهکارهای کوتاهمدت در حال انجام است و نمیتوان با قاطعیت گفت خلیج در حال خشک شدن است.»
اما نکتهای که بسیاری از فعالان حوزه محیط زیست بر آن باور دارند تخصیص حقابه به تالاب بینالمللی میانکاله در قلب خلیج گرگان است. آنها عقیده دارند اگر حقابه این خلیج که 30 اردیبهشت سال گذشته در قالب قانون حفاظت، احیا و مدیریت تالابهای کشور در مجلس شورای اسلامی تأیید شده است به اجرا درآید میتواند از خشک شدن این تالاب و تالابهای دیگر پیشگیری کرد.
در یکی از بندهای قانون 5 مادهای آماده است:«سازمان حفاظت محیط زیست مکلف است نیاز آبی زیست محیطی تالابها را تعیین و وزارت نیرو مکلف است ضمن تدوین و اجرای برنامه مدون نسبت به تخصیص و تأمین آن اقدام کند.»
مردم بندرترکمن نگران خلیج گرگان و تالاب میانکاله هستند. هر چقدر خلیج آب میرود گویی در دلشان غوغا میشود مثل عبدالرحمان پیرمرد 75 سالهای که خاطرات زیادی از خلیج دارد. او روزهای پر آب اینجا را دیده است و حالا که روزهای پریشانی خلیج را میبیند، چشمانش پر از اشک میشود. میگوید:« کاری از دستم برنمیآید جز دعا.»