زمانی که در سال ١٣٤٢ کانون شکار ایران، عرصه جنگلی واقع در شرق استان مازندران آن زمان را به عنوان «پارک ملی» معرفی کرد، شاید کمتر کسی در ایران از این واژه جدید در ادبیات دولتی سر درمیآورد. پارک ملی، مفهومی نوین بود که از مدلهای غربی مدیریت و حفاظت طبیعت وام گرفته شده بود.
به گزارش به نقل از اعتماد ،سیزده سال پس از این تصمیم، همین عرصه که نام پارک ملی را با خود داشت، توسط برنامه «انسان و کره مسکون» سازمان جهانی یونسکو عنوان «ذخیرهگاه زیستکره» را نیز به خود گرفت؛ عنوانی جدیدتر که بر اهمیت این عرصه میافزود. حالا سالها از آن دوران میگذرد و آن عرصه هنوز هم همان اهمیت را داراست تا جایی که بعد از تفکیک بخشهای شرقی استان مازندران به عنوان استانی جدید، نام «گلستان» از همان عرصه طبیعی مهم وام گرفته شد و بر استان جدید نهاده شد.
پارک ملی گلستان ٨٧ هزار و ٢٤٢ هکتار یکی از مهمترین عرصههای طبیعی کشور است که بخش عمده آن در استان گلستان و بخشی دیگر در استانهای خراسان شمالی و سمنان واقع شده است؛ منطقهای شامل عرصههای جنگلی، بیابانی و کوهستانی با تنوع زیستی منحصر بهفرد که با وجود مشکلات فراوانی که در چند دهه اخیر به خود دیده، کماکان پرتراکمترین عرصه طبیعی از نظر جمعیت حیاتوحش در کشور محسوب میشود.
آغاز تغییر در مدیریت پارکهای ملی با «گلستان»
آنطور که آییننامه اجرایی قانون حفاظت و بهسازی محیط زیست تعریف میکند «پارک ملی به محدودهای از منابع طبیعی کشور اعم از جنگل و مرتع و بیشههای طبیعی و اراضی جنگلی و دشت و آب و کوهستان اطلاق میشود که نمایانگر نمونههای برجستهای از مظاهر طبیعی ایران باشد و به منظور حفظ همیشگی وضع زندگی و طبیعی آن و همچنین ایجاد محیط مناسب برای تکثیر و پرورش جانوران وحشی و رشد رستنیها در شرایط کاملا طبیعی تحت حفاظت قرار میگیرد.»
پس مدیریت پارکهای ملی با سایر مناطق تحت حفاظت مانند «پناهگاه حیاتوحش» یا «منطقه حفاظتشده» به کلی متفاوت است. این تفاوت در ایران در نحوه نظارت بر عملکرد مسوولان پارکهای ملی است به گونهای که ادارات پارکهای ملی به طور مستقیم زیرنظر اداره کل حفاظت محیط زیست هر استان فعالیت میکنند. اما درباره سایر مناطق تحت حفاظت، مسوولان منطقه زیرنظر ادارات حفاظت محیط زیست شهرستان مربوطه فعالیت میکنند.
این در حالی است که در کشورهای پیشرو در زمینه مفاهیم حفاظت طبیعت، پارکهای ملی دارای ادارهای مجزا در سطح ملی هستند. به عنوان مثال، در ایالات متحده اداره خدمات پارکهای ملی(U. S. National Park Service) بخشی اختصاصی در ساختار حفاظت محیط زیست این کشور است که سیاستها، نحوه مدیریت و بهرهبرداری از پارکهای ملی سراسر ایالات متحده را زیر نظر دارد. چنین ساختاری در کشور اتریش، استرالیا، کانادا و بسیاری کشورهای آسیایی و آفریقایی مانند زامبیا، تایلند، کنیا و... مستقر است.
اما به نظر میرسد این سبک مدیریت پارکهای ملی، به ایران هم رسیده است. در سال گذشته از پارک ملی گلستان خبر رسید که همزمان با شصتمین سالگرد تاسیس این پارک ملی، تغییراتی در نحوه مدیریت این عرصه در راه است. «حمید ظهرابی» معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست میگوید: «هدف از این تغییرات، بهبود وضعیت پارک ملی گلستان و مشارکت حداکثری جوامع محلی، متخصصان و دستگاههای دولتی است.»
آنطور که ظهرابی میگوید، سازمان حفاظت محیط زیست پیشنهاد تغییر در ساختار مدیریت پارکهای ملی را به سازمان امور اداری و استخدامی کشور ارایه داده است. در صورت تصویب این پیشنهاد، اداره پارکهای ملی سراسر کشور، به صورت یک اداره کل ارتقای سطح مییابند و به طور مستقیم زیرنظر سازمان حفاظت محیط زیست و استانداریها فعالیت میکنند.
به بیان دیگر، اداره پارکهای ملی در هر استان از نظر جایگاه اداری، همتراز ادارات کل حفاظت محیط زیست استانها خواهد شد و از این طریق علاوه بر بودجههای ملی، دارای بودجههای استانی مستقل نیز خواهد شد.
نخستین پارک ملی که قرار است چنین مدیریتی را تجربه کند، گلستان است. اما باید منتظر پاسخ نهایی سازمان امور اداری و استخدامی کشور ماند. با اینحال ظهرابی تاکید دارد «این کار مستلزم طی مراحل پیچیده اداری است و تا زمانی که این موضوع تصویب نشود، مدیریت پارک به عهده استان گلستان خواهد بود.» او معتقد است که این کار، باعث ارتقای جایگاه پارک ملی گلستان خواهد شد «و طبیعتا منابع، امکانات و نیروی انسانی بیشتری در اختیار پارک قرار خواهد گرفت» و در نتیجه حفاظت از پارک ملی، بهبود خواهد یافت.
مشارکت جوامع محلی
اما فارغ از ساختار اداری، مشارکت جوامع محلی در حفاظت از پارکهای ملی یکی از فاکتورهای اساسی است. آنطور به نظر میرسد که در مورد بسیاری از پارکهای ملی و سایر مناطق تحت حفاظت، مدیریت دولتی باعث به وجود آمدن نوعی مقاومت در میان برخی جوامع محلی شده است.
اختلاف بر سر محل چرای دام، مالکیت زمینهای کشاورزی و مسکونی، ورود به عرصههای طبیعی و البته شکار حیاتوحش بین مردم بومی و ماموران دولت گاه آنقدر بالا میگیرد که باعث کدورتهای طولانی بین دو طرف میشود؛ و البته گاهی نیز برخوردهای قهری و تلافیجویانه منجر به افزایش شکار غیرمجاز یا حریقهای عمدی عرصههای تحت حفاظت میشود. حال آنکه هدف از حفاظت این عرصهها، زندگی بهتر تمام مردم جامعه، خصوصا جوامع حاشیهنشین زیستگاهها است.
امروزه متون دانشگاهی و تجربههای عملی حفاظت از طبیعت، همواره بر مشارکت مستقیم جوامع بومی در مدیریت این عرصهها تاکید دارند؛ موضوعی که در دستورالعمل «شبکه جهانی ذخیرهگاههای زیستکره» نیز مطرح شده و مدلهای مختلف این مشارکت را تشریح کرده است.
معرفی پارک ملی گلستان به عنوان «ذخیرهگاه زیستکره» یکی از فرصتهای مهم برای تجربه کردن مشارکت جامعه بومی در حفاظت از این منطقه است. در شبکه جهانی ذخیرهگاههای زیستکره، ذینفعان اصلی این ذخیرهگاهها به ترتیب «جوامع بومی»، «کشاورزان، مرتعداران و جنگلنشینان» و «محققان و پژوهشگران» هستند. سه گروه بزرگ از جامعه که پیش از این، چندان در تصمیمگیری، برنامهریزی و حفاظت از پارک ملی گلستان مشارکت مستقیم نداشتند.
با این حال، ظهرابی میگوید که علاوه بر تلاش برای تغییر ساختار اداری مدیریت پارک، شورایی راهبردی نیز برای تصمیمگیری درباره حفاظت از پارک ملی گلستان تشکیل شده است: «در این شورا سعی شده از اقوام مختلف ساکن اطراف پارک ملی نمایندهای حضور داشته باشد. علاوه بر این، جمعی از متخصصان، افراد دانشگاهی و افراد باتجربه در زمینه حفاظت پارک ملی گلستان عضو شورا هستند. همچنین ذینفعان دولتی از دو استان گلستان و خراسان شمالی، معاون سازمان حفاظت محیط زیست و مشاور ریاست سازمان به همراه رییس پارک ملی گلستان نیز افراد دولتی حاضر در شورای راهبردی هستند.»
در نخستین جلسه این شورا نیز که با حضور عیسی کلانتری، رییس سازمان حفاظت محیط زیست در محل پارک ملی گلستان برگزار شد، «تامین امکانات حفاظتی از جمله امکانات اطفاء حریق» و «تامین اعتبارات ملی برای مدیریت پارک» از جمله مصوبات بود.
ظهرابی معتقد است از آنجا که در شورای راهبردی پارک ملی گلستان از همه اقشار و ذینفعان پارک ملی گلستان حضور دارند، تصمیمهای اتخاذشده در این شورا برگرفته از نظرات همه ذینفعان است و به این ترتیب، راه مشارکت همه ذینفعان در اجرای این تصمیمها میسر است.
طرح جدید مدیریت پارک در راه است
ظهرابی همچنین میگوید که تمامی طرحهای مدیریت پارک ملی گلستان که در سالهای گذشته تهیه شدهاند، در دست بازنگری است تا طرحی جدید و بهروز با توجه به تغییرات ساختار اداری و نحوه تصمیمگیری و مشارکت همه ذینفعان تهیه شود. او میگوید که این طرح جدید تا پایان تابستان امسال آماده خواهد شد.
اگرچه به نظر میرسد تغییر ساختار اداری و نحوه تصمیمگیریها برای مدیریت پارک ملی گلستان گامی به جلو و در جهت حفاظت موثرتر از این عرصه طبیعی باشد اما این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که برنامههای موثر حفاظت برپایه مقتضیات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی هر منطقه تنظیم میشود. باید منتظر ماند و دید که نسخه ایرانی حفاظت از پارکهای ملی، چه فرصتهایی را برای طبیعت ایران فراهم میکند و از طرف دیگر چه کمبودهایی دارد. تنها با مطالعه این شرایط در زمان اجرای برنامههای حفاظتی است که میتوانیم این نسخه ایرانی را تصحیح یا درباره آن قضاوت کنیم.
آنطور که ظهرابی میگوید، سازمان حفاظت محیط زیست پیشنهاد تغییر در ساختار مدیریت پارکهای ملی را به سازمان امور اداری و استخدامی کشور ارایه داده است.
در صورت تصویب این پیشنهاد، اداره پارکهای ملی سراسر کشور، به صورت یک اداره کل ارتقای سطح مییابند و به طور مستقیم زیرنظر سازمان حفاظت محیط زیست و استانداریها فعالیت میکنند.