کیستها، تومورهای خوشخیم: از مصارف قابل توجه بیوایمپلنتهای استخوانی ترمیم کیستها و تومورهای خوشخیم است که برای پرکردن محل ضایعه پس از کورتاژ از استخوان اتوگرافت و یا ایمپلنتهای دیگر و یا بهطور مخلوط استفاده میشود. این ضایعات با توجه به خوشخیم بودن معمولا دیر تشخیص داده شده و منجر به تحمیل هزینههای بسیار زیادی به بیماران خواهد شد.
با استفاده از محصولات این شرکت (بیوایمپلنت استخوانی) دوره درمان و هزینه درمان بهشدت کاهش پیدا مینماید. اشکال مختلفی از بیوایمپلنت نظیر گرانول، پودری شکل، چوب کبریتی و ... در ترمیم این ضایعات کاربرد داشته که باید محصول به فرم دلخواه جراح آماده شود. در مواردی که کیست در استخوانهایی نظیر ران و ساق که وزن بدن بر روی آنها ایجاد فشار مینماید وجود داشته باشد، بیوایمپلنت میبایست درجاتی از انتقال نیرو را نیز انجام دهد.
حاملهای آنتیبیوتیک: استئومیلیت (عفونت استخوان) به دو نوع حاد و مزمن تقسیم می شود که فرم مزمن بهعلت طولانی شدن و ایجاد مناطق دور از دسترس سیستم ایمنی و عدم خونرسانی برای درمان با آنتیبیوتیک سیستمیک، از مشکلات بزرگ درمانی است.
از روشهای ممکن درمان، کورتاژ ناحیه درگیر و پر کردن آن با حاملهای آنتیبیوتیک است که با توجه به خواص استخوانسازی Antibiotic Impregnated Bioimplant، ضمن آزادسازی مقادیر زیادی آنتیبیوتیک بهطور موضعی، امکان جایگزینی بافت استخوان سالم نیز فراهم می شود. همچنین استفاده دیگر از این نوع بیوایمپلنت، در پیشگیری عفونت است. شیوع 8/9-5 درصدی عفونت در شکستگیهای باز که معمولا علاوه بر تاخیر ترمیم محل شکستگی، سبب عوارض وخیم نظیر تخریب وسیع استخوانی و یا حتی قطع عضو میتواند شود، سبب شد تا از حاملهای آنتیبیوتیک بهطور موضعی استفاده شود.
بیوایمپلنتهای کلاژنی علاوه بر ترغیب استخوانسازی امکان حمل آنتیبیوتیک نیاز به ایمپلنتهای واجد آنتیبیوتیک را افزایش داده است. با توجه به بروز 40هزار شکستگی باز و 10 هزارعمل تعویض مفصل در سال حداقل تعداد بالقوه نیاز سالیانه کشورمان با توجه به درصد فراوانی شیوع فوقالذکر 2500 بیمار در سال است.
ترمیم: با توجه به کاربرد وسیع فعلی ایمپلنتهای مصنوعی در جراحیهای مختلف ارتوپدی بهعلت عدم تطابق ایمپلنت مصنوعی با خصوصیات بیولوژیک بافت استخوانی مجاور، شاهد تغییرات در سطح تماس ایشان بوده که با گذشت زمان سبب آسیب و ایجاد تغییرات ناهنجار در استخوان بیمار میشود.
بهطور کلی تمامی ایمپلنتهای مصنوعی با وجود درجاتی از سازگاری با سیستمهای بدن به عنوان جسم خارجی تلقی شده و پاسخ بیولوژیک را ایجاد کرده که خصوصا در پلاتینهای درون استخوانی این واکنش واضحتر بوده و بهعنوان نئوکورتکس(neocortex)شناخته میشود. علت اصلی این تشکیل نئوکورتکس بهدلیل حرکت بسیار کم پلاتین با وجود ثابت کردن آن به استخوان است.
این حرکتها معمولا در حدود 50 میکرون بوده که سبب تولید یک استخوان متراکم از سوی بافت بدن به دور ایمپلنت مصنوعی میشود (نئوکورتکس). از آنجایی که قسمتی از نیرویی که قبلا از طریق بخش مرکزی استخوان منتقل میشد از طریق این بافت متراکم منتقل میشود، در نتیجه شاهد پوکی استخوان مرکزی خواهیم بود. با این مکانیسم تقریبا تمام استخوانهایی که بر روی آنها ایمپلنتگذاری صورت میگیرد دچار استئوپورز شده و 30 تا 50 درصد بافت معدنی آنها از بین میرود.
لذا خوردگی استخوان در اثر ایمپلنت فلزی ظرف 5 تا 15 سال سبب شل شدن پروتز شده و نیاز به عمل مجدد مییابد. مساله خوردگی استخوان ناشی از ایمپلنت مصنوعی خصوصا در بیماران جوان و اطفال که دارای تحرک بالایی میباشند حادتر بوده و طول عمر ایمپلنت مصنوعی بسیار کمتر میباشد. با شلشدگی پروتز مقادیر زیادی از ذرات و ضایعات به درون بافت مجاور از جمله پلیاتیلن، سیمان ارتوپدی و ... آزاد شده که باعث تحریک ماکروفاژها میشوند.
معمولا ذرات ریز 60 میکرونی باعث مرگ ماکروفاژها و در نتیجه آزاد شدن آنزیمها و مدیاتورهای ایجادکننده التهاب میشوند. این عمل در طول زمان باعث تخریب بیشتر استخوان به صورت استئولیز شده و استخوان دربرگیرنده پروتز کاملا از بین میرود. در صورت بروز مساله فوق نیاز به عمل مجدد است و پروتز جدید میبایست در بافت سالم استخوان جایگزین شود. بنا به میزان خوردگی (که در سه تیپ A و B و C تقسیمبندی میشود) تمام استخوان و یا قسمتی از آن میبایست با بیوایمپلنت استخوانی ترمیم شده تا ضمن بهبود استخوانسازی، بستر مناسب قرارگیری پروتز ایجاد شود. لذا استفاده از این محصولات منجر به بهبود کیفیت پروتز گذاشتهشده میشود و از عوارض ناشی از نیاز به عمل مجدد میکاهد.
برای خواندن بخش اول- مهندسی بافت؛ درمان بیماریها - اینجا کلیک کنید.