بعد از یزید، ابراهیم بن ولید جانشین گردید، اما از بس کار خلافت سست شده بود بسیاری به او به عنوان خلیفه سلام نمی کرده و تنها به ذکر «امیر» اکتفا می کردند. (1) اصطلاح «امیر» در کنار عنوان «خلیفه » به حاکمان مستقلی گفته می شد که در دوران فترت کار امارت را انجام می دادند. آنها نه خلیفه بودند و نه از طرف خلیفه ای نصب شده بودند.
مروان بن محمد که اوضاع را برای بازگرداندن خلافت به موقعیت قبلی آماده دید به سمت دمشق حرکت کرد و با درگیری که در صفر سال 127 انجام شد سپاه دمشق را شکست داد. او برای حکم و عثمان، کسانی که ولید فاسق آنها را جانشین خود کرده بود بیعت گرفت. اما تا هنگام پیروزی او، این دو نفر که در زندان بودند کشته شدند و مردم بالاجبار با خود مروان بن محمد بیعت کردند. شاید برای اینکه بیعت او را مشروع جلوه دهند، اعلام کردند که حکم و عثمان در زندان، ضمن شعری مروان را به عنوان جانشین خود تعیین کرده اند. بدین ترتیب بود که آخرین خلیفه اموی بر سر کار آمد.
پی نوشت:
1. تاریخ الطبری، ج 5، ص 596، سیر اعلام النبلاء، ج 5، ص 377، مآثر الانافة، ج 1، ص 161.