یکی از سرگرمی های پرطرفدار در بین دانش آموزان انشا می باشد که معلمان عزیز از دانش آموزان می خواهند تا در مورد موضوعات مختلف انشا بنویسند که یکی از انشا های ناب درباره شجاعت می باشد، بنابراین، اگر شما نیز به دنبال انشا درباره شجاعت هستید بهتر است تا پایان مطلب همراه ما باشید.
انشا های زیبا و ناب درباره شجاعت
یکی از صفات پسندیده در بین اکثر افراد شجاعت داشتن می باشد که به فرد کمک می کند تا با ترس و همچنین چالش های زندگی مواجهه شود و در واقع شجاعت به معنی نترسیدن نمی باشد بلکه به معنای اقدام کردن در مقابل ترس و ادامه دادن به راه خود می باشد که در مورد این موضوع می توانید انشا های زیبا و نابی بنویسید. که در ادامه مطلب چند انشا در مورد شجاعت را در اختیارتان گذاشته ایم تا بتوانید با کمک آن انشا زیبایی بنویسید.

انشا ناب در مورد شجاعت
خیلی از آدم ها می خواهند شجاع باشند. یا لااقل در بعضی اوقات شجاع به نظر برسند. اما خیلی ها هم نمی دانند بین شجاعت و حماقت بیشتر از یک مو فاصله نیست. شجاع های واقعی معمولا می دانند شجاعت به زور و بازو نیست. می دانند شجاعت مثل شمشیر دو دَم است. اگر بی موقع از آن استفاده کنند باید تاوان سنگینی بدهند.
شجاع های واقعی اهل نمایش نیستند. آن ها شجاعت را درجایی مصرف می کنند که به آن نیاز باشد. بابت شجاعت شان هم از کسی طلبکار نمی شوند. مثل سربازانی که برای محافظت از کشورشان ، بی منت در مرزها یا در جاهایی که احتمال خطر هست مستقر شده اند.
شاید این را بدانیم، شاید هم ندانیم که شجاعت ابزاری نمی خواهد. بلکه خودش ابزار است. سربازی که به دلِ دشمن می زند . پیش از آن که تفنگ اش را به میدان جنگ بفرستد، شجاعت اش را با خودش به میدان می برد. او حتی می تواند با دست خالی هم در مقابل دشمن قرار بگیرد، چون ابزارش شجاعت است.
شجاعت به شعور احتیاج دارد. در واقع اگر موتور محرکه ی شجاعت، شعور نباشد، احتمال دارد شجاعت را به حماقت بدل کند. کم ندیده ایم افرادی را که فکر می کنند با بازوهای قوی می شود شرایط را به نفع خودشان تغییر بدهند. در حالی نمی دانند شجاعت مثل خون است که باید در رگ ها جاری باشد. بازوها می توانند نابود بشوند. اما شجاعتی که با خون عجین شده باشد هرگز از بین نمی رود. در تاریخ سرزمین ما کم نیستند انسان های بزرگی که جثه ی کوچک داشتند، اما با سری پر شور و شجاعتی وصف ناپذیر، برای عزت و پایداری و شرف مردم شان از جان و مال شان گذشتند. در فرهنگ ما شجاعت یعنی انسانی که خود را فدای آرمان های بزرگ مردم می کند.
******

انشا در مورد دلیری و شجاع بودن
تقریبا همه ما فکر می کنیم که انسانی شجاع هستیم ولی در واقع وقتی در موقعیت انجام کاری قرار بگیریم مشخص می شود که شجاع هستیم یا نه.
شجاعت و دلیری می تواند درباره ی هر موضوعی باشد، گاهی اوقات گذشت کردن از بعضی مسائل و وابستگی ها نیاز به شجاعت و دلیری دارد مثلا پیش می آید که ما به خاطر خانواده یا اطرافیان مان از بعضی چیز هایی که دوست داریم بگذریم که این خود نوعی شجاعت است چون هر کسی جسارت و شجاعت گذشت از خواسته هایش را ندارد.
شجاعت نیاز به شعور و فهم صحیح از مسائل و موضوعات دارد و اگر این طور نباشد حتما نتیجه ی بر عکس خواهد داشت و کاری که از نظر خود مان شاید شجاعت باشد از نظر دیگران حماقت به حساب خواهد آمد، زیرا بین شجاعت و حماقت مرز باریکی وجود دارد و باید سعی کنیم با تکیه بر شعور مان فرق این دو را تشخیص دهیم و در راه درست گام بر داریم.
انسان های شجاع دل های بزرگ و دریایی دارند که در مواقع خاص حتی از جان شان نیز برای نجات دیگران و کسانی که در خطر هستند مایه می گذارند و حس همدلی و دل رحمی همیشه در وجود شان زنده است و می دانند که کی و کجا باید به کمک دیگران بروند، آن ها با ترس و بزدلی که مخالف شجاعت و دلیری ست بیگانه هستند و به خود و توانایی های خود ایمان دارند، این موضوع به این معنی نیست که ترسی در وجود آن ها نیست بلکه آن ها به خوبی از عهده ی ترس ها بر می آیند و آن را شکست می دهند و ترس نمی تواند مانع از رسیدن به هدف در این انسان ها شود، در حقیقت شکست ترس و باز دارنده ها یعنی عین پیروزی و شجاعت .
شجاعت همراه انسان متولد نمی شود و یک صفت اکتسابی است و برای رسیدن به آن باید آزمون و خطا و تلاش بسیار صورت گیرد و کوله باری از تجربه های تلخ و شیرین کسب نموده تا بدین ترتیب در موقعیت های مختلف فرق بین شجاعت و حماقت را فهمید و خطا نکرد.
اگر ما بپذیریم که داشتن هر صفتی نیاز به تلاش و پشتکار دارد و تمرکز کنیم که فردی شجاع و دلیر باشیم حتما خواهیم توانست به شرطی که به خود و توانایی های مان ایمان داشته باشیم و به خود باوری برسیم تا در این صورت شاید روزی بتوانیم جان کسی را با تکیه بر شجاعت و تلاشی که کرده ایم نجات دهیم.
******

انشا شجاعت به صورت توصیفی
خیلی از آدم ها می خواهند شجاع باشند. یا لااقل در بعضی اوقات شجاع به نظر برسند. اما خیلی ها هم نمی دانند بین شجاعت و حماقت بیشتر از یک مو فاصله نیست. شجاع های واقعی معمولا می دانند شجاعت به زور و بازو نیست. می دانند شجاعت مثل شمشیر دو دَم است. اگر بی موقع از آن استفاده کنند باید تاوان سنگینی بدهند.
شجاع های واقعی اهل نمایش نیستند. آن ها شجاعت را درجایی مصرف می کنند که به آن نیاز باشد. بابت شجاعت شان هم از کسی طلبکار نمی شوند. مثل سربازانی که برای محافظت از کشورشان ، بی منت در مرزها یا در جاهایی که احتمال خطر هست مستقر شده اند.
شاید این را بدانیم، شاید هم ندانیم که شجاعت ابزاری نمی خواهد. بلکه خودش ابزار است. سربازی که به دلِ دشمن می زند . پیش از آن که تفنگ اش را به میدان جنگ بفرستد، شجاعت اش را با خودش به میدان می برد. او حتی می تواند با دست خالی هم در مقابل دشمن قرار بگیرد، چون ابزارش شجاعت است.
شجاعت به شعور احتیاج دارد. در واقع اگر موتور محرکه ی شجاعت، شعور نباشد، احتمال دارد شجاعت را به حماقت بدل کند. کم ندیده ایم افرادی را که فکر می کنند با بازوهای قوی می شود شرایط را به نفع خودشان تغییر بدهند. در حالی نمی دانند شجاعت مثل خون است که باید در رگ ها جاری باشد. بازوها می توانند نابود بشوند. اما شجاعتی که با خون عجین شده باشد هرگز از بین نمی رود. در تاریخ سرزمین ما کم نیستند انسان های بزرگی که جثه ی کوچک داشتند، اما با سری پر شور و شجاعتی وصف ناپذیر، برای عزت و پایداری و شرف مردم شان از جان و مال شان گذشتند. در فرهنگ ما شجاعت یعنی انسانی که خود را فدای آرمان های بزرگ مردم می کند.
******

انشا در مورد انسان شجاع
قطعا انسان های شجاع در هر مرحله از زندگی شخصیت های موفق تری هستند و بهتر می توانند به وظایف خود عمل کرده
و از مشکلاتی که ممکن است برای آن ها ایجاد شود و گاه ناخودآگاه است نجات پیدا کنند،
در واقع اگر شما هم چنین شخصیتی داشته باشید قطعا لحظه به لحظه موفقیت های عظیم تری را احساس می کنید و در نهایت به آن ها می رسید.
نترس بودن و فداکاری برای اهدف بزرگ از جمله مهم ترین ویژگی های پیامبران و همین طور امامان معصوم است
و در طول تاریخ نیز روایت های زیادی در این باره شنیده ایم و می دانیم که آن ها همیشه سعی می کنند
ما را به اتفاقاتی که برای آینده انسان رخ می دهد آگاه کنند. خداوند نیز آن ها را مامور کرد
تا رسم شجاعت و مردانگی را به ما آموخته و ما را از سختی ها، گرفتاری ها دور کنند.
وقتی یک فرد شجاع است، یعنی منطق را در زندگی به طور دقیقی مورد استفاده قرار می دهد،
به این صورت است که او همواره سعی می کند در برابر افرادی که همیشه زور می گویند ایستاده و آن ها را مجاب کند که کارشان اشتباه است،
در مقابل بدترین شخصیت های تاریخی ایستادند که این از جمله ویژگی هایی است که یک شخص شجاع باید در روحیه خود داشته باشد.
در زندگی گاهی نیاز داریم که شجاعت را چاشنی کار خود قرار دهیم،
می توانیم از این طریق به اهداف بزرگ و دور از ذهن برسیم و همواره انسان موفقی باشیم،
شاید اگر این شجاعت را در تمامی بخش های زندگی به صورت یکپارچه استفاده کنیم قطعا لحظه به لحظه پیروز تر خواهیم شد.
******

شما دوستان عزیز در صورت می توانید به منظور مطالعه انشا درباره دوست و انشا درباره عدالت روی لینک مورد نظر کلیک نمایید و انشا در مورد این موضوعات مطالعه نمایید.