به گزارش تابناک، تاریخ بردهداری در ایران، از دوران باستان تا الغای قانونی بردهداری به عنوان نهادی اجتماعی و اقتصادی در تاریخ ایران، ریشههایی عمیق دارد و در طول دورانهای مختلف، تحولات چشمگیری را تجربه کرده است. این نهاد، که اغلب بر پایه اسارت جنگی، بدهیهای مالی و تجارت انسانی استوار بود.
در دوران هخامنشیان (۵۵۰-۳۳۰ ق.م)، بردهداری عمدتاً در قالب اسارت جنگی و وابستگیهای اجتماعی وجود داشت، اما تعداد بردگان نسبت به جمعیت آزاد اندک بود و نیروی کار اصلی بر دوش کشاورزان آزاد، مستأجران و صنعتگران ماهر قرار داشت.
اسناد آرشیوی پرسپولیس در دانشنامه ایرانیکا نشان میدهد که کارگران پروژههای عظیم مانند ساخت تخت جمشید، اغلب مزدبگیر بودند و بردگان، که عمدتاً اسیران جنگی از مناطق فتحشده مانند لیدیه و مصر بودند، حقوق نسبی مانند استراحت دورهای و تغذیه مناسب داشتند.
اسناد آرشیوی پرسپولیس در دانشنامه ایرانیکا نشان میدهد که کارگران پروژههای عظیم مانند ساخت تخت جمشید، اغلب مزدبگیر بودند و بردگان، که عمدتاً اسیران جنگی از مناطق فتحشده مانند لیدیه و مصر بودند، حقوق نسبی مانند استراحت دورهای و تغذیه مناسب داشتند.
این سیستم، بر خلاف بردهداری کلاسیک در یونان و روم، بیشتر بر پایه بدهی و اسارت موقت استوار بود و فروش مستقیم انسانها محدود بود.
در دوران اشکانیان و ساسانیان، این الگو ادامه یافت؛ اسیران رومی در نبردهایی چون کاره (۵۳ ق.م) به عنوان نیروی کار یا سرباز اجباری به کار گرفته میشدند، و در معابد زرتشتی، بردگان موروثی برای خدمت دینی نگهداری میشدند، جایی که آزادسازی داوطلبانه برده عملی مقدس تلقی میگردید.
با فتح ایران توسط اعراب مسلمان در قرن هفتم میلادی، بردهداری بر اساس احکام شرعی اسلام تنظیم شد و منبع اصلی آن اسارت غیرمسلمانان در جنگها یا تجارت با مناطق کافرنشین بود و مسلمان شدن بردگان راهی مستقیم برای آزادی آنان و تضعیف نظام برده داری تبدیل می شد.
ایران به عنوان پلی میان آسیای مرکزی، قفقاز و شرق آفریقا، شاهد ورود غلامان ترک، اسلاوها و آفریقاییها گردید که در دربارهای عباسیان و سلجوقیان به عنوان محافظان، نوازندگان و خدمتکاران به کار گرفته میشدند.
ایران به عنوان پلی میان آسیای مرکزی، قفقاز و شرق آفریقا، شاهد ورود غلامان ترک، اسلاوها و آفریقاییها گردید که در دربارهای عباسیان و سلجوقیان به عنوان محافظان، نوازندگان و خدمتکاران به کار گرفته میشدند. زنان اسیر، اغلب در حرمسراها قرار میگرفتند و این سیستم تا دوران مغولان ادامه یافت، جایی که تیمور با اسیران صنعتگر، شهرهای ویرانشده را بازسازی کرد.
با فتح ایران توسط اعراب مسلمان در قرن هفتم میلادی، بردهداری بر اساس احکام شرعی اسلام تنظیم شد و منبع اصلی آن اسارت غیرمسلمانان در جنگها یا تجارت با مناطق کافرنشین بود و مسلمان شدن بردگان راهی مستقیم برای آزادی آنان و تضعیف نظام برده داری تبدیل می شد.
در سلسله صفویه (۱۵۰۱-۱۷۲۲ م)، بردهداری به اوج نظامی و فرهنگی خود رسید.
منابع اصلی بردهداری در صفویه شامل اسارت جنگی از مناطق قفقاز و واردات از شرق آفریقا بود. شاه عباس با لشکرکشیهای گسترده به قفقاز، هزاران اسیر مسیحی را به ایران آورد، آنها را به اسلام شیعه گروید و به عنوان غلامان خاصه شریفه (غلامان سلطنتی) تربیت کرد.
این غلامان، که وفاداریشان تنها به شاه بود نه به قبایل، نیروی سوم قدرتمندی در کنار قزلباشان (ترکمان) و دیوانسالاران تاجیک تشکیل دادند و تبدیل به یک منبع قدرت پنهان ذیل دربار صفوی شدند.
این غلامان قفقازی، پس از گرویدن به اسلام، به فرمانداران، وزیران و حامیان هنری تبدیل شدند و در بازسازی اصفهان نقش کلیدی داشتند.
در قرن هجدهم همزمان با تضعیف قاجاریه، بار دیگر برده داری در ایران رنگ و بوی قوی تری یافت و بنادر جنوبی مانند بوشهر و بندرعباس به مراکز ورود بردگان آفریقایی از زنگبار و دیگر مناطق آفریقایی برده داری تبدیل شدند.

در زمان محمدشاه قاجار، تحت فشار بریتانیا(که برده داری را ممنوع کرده بود) فرمانی صادر شد که واردات بردگان از طریق دریا را ممنوع اعلام کرد. این فرمان نخستین گام رسمی بود، اما اجرای آن ضعیف بود و قاچاق از بنادر جنوبی مانند بوشهر و بندرعباس ادامه یافت.
بطور خلاصه می توان گفت بردهداری در ایران با عوامل سیاسی، اقتصادی و مرزی مرتبط بوده است. تجارت برده در دورههای ضعف دولت مرکزی افزایش مییافت.
در دهههای ۱۸۵۰ و بعد، معاهداتی با بریتانیا امضا شد که اجازه بازرسی کشتیهای ایرانی توسط ناوگان بریتانیا را میداد. این اقدامات تجارت دریایی را کاهش داد، اما مسیرهای زمینی (از طریق عراق یا عربستان) و قاچاق داخلی همچنان فعال بودند.
بطور خلاصه می توان گفت بردهداری در ایران با عوامل سیاسی، اقتصادی و مرزی مرتبط بوده است. تجارت برده در دورههای ضعف دولت مرکزی افزایش مییافت.
در حالی که آمار تاریخی قطعی در مورد تعداد بردگان صادرشده از آفریقا به ایران وجود ندارد، تخمینهای پژوهشگران برای تجارت اقیانوس هند در قرن نوزدهم بین یک تا دو میلیون نفر متغیر است. احتمالاً دو سوم این بردگان زنان و دختران بودند. در ایران، این آفریقاییها تقریباً همیشه برای اقامت در خانوارهای ایرانی به عنوان خدمتکار، خواجه و کنیز مقدر شده بودند.
برده آفریقایی در کنار کودکان قاجاری
پژوهشهای بهناز میرزایی در کتاب «تاریخ بردهداری و آزادی در ایران ۱۸۰۰-۱۹۲۹»، بر اساس آرشیوهای ایرانی، بریتانیایی و تانزانیایی، تخمین میزند که در سه دهه پایانی قرن نوزدهم، بیش از پنجاه هزار برده آفریقایی وارد ایران شد.
اسناد گمرکی سالهای ۱۲۷۰ تا ۱۳۰۰ هجری قمری (تقریباً ۱۸۵۳ تا ۱۸۸۳ میلادی) در آرشیوهای گمرک بوشهر، بندرعباس و بندر لنگه برجا مانده و ورود هزاران برده آفریقایی را ثبت کردهاند.
در این اسناد، بردگان نه به نامهای فردی، بلکه به عنوان کالاهای تجاری طبقهبندی میشوند: برده نر برای کارهای سنگین، برده ماده برای خدمت خانگی، کودک برای پرورش آینده، حبشی از اتیوپی و سومالی که گرانتر بودند به دلیل استقامتشان، یا زنگی از سواحل شرقی آفریقا که برای کارهای کشاورزی مناسبتر شمرده میشدند، با خراجی که مأموران گمرک از تجار دریافت میکردند و به خزانه دربار قاجار میریخت.
اسناد گمرکی سالهای ۱۲۷۰ تا ۱۳۰۰ هجری قمری (تقریباً ۱۸۵۳ تا ۱۸۸۳ میلادی) در آرشیوهای گمرک بوشهر، بندرعباس و بندر لنگه برجا مانده و ورود هزاران برده آفریقایی را ثبت کردهاند.
برای نمونه، در سالهای حدود ۱۲۸۰ قمری (۱۸۶۳ میلادی)، اسناد گمرک بوشهر بیش از هزار و دویست مرد، هزار و صد زن و صدها کودک را نشان میدهند که اغلب بیش از نیمی از محمولهها را زنان و کودکان تشکیل میدادند، زیرا تقاضا برای کنیزان و نیروی کار آینده بالا بود؛
بردگان قفقازی (سفیدپوست) اغلب شانس ادغام بیشتری داشتند، در حالی که آفریقاییها به کارهای خانگی و جنسی محدود میشدند و منطقه خلیج فارس تبدیل به یکی از گلوگاههای تجارت برده شده بود.
بر اساس نتایج سرشماری سال ۱۳۰۱ هجری شمسی در تهران، از کل جمعیت حدود ۱۹۶ هزار نفری پایتخت، حدود ۵ هزار نفر نوکر خانهزاد و ۹۸۰۰ نفر کلفت خانهزاد ثبت شده بودند
به عنوان مثال، منطقه لار ،در اسناد بردهداری قرن نوزدهم بهعنوان یکی از مراکز اصلی توزیع بردگان شرق آفریقا شناخته میشود، در اسناد تاریخی این روایت وجود دارد که در ۱۸۹۲ حاجی رضاعلی جهرمی،در تلاش بود بیست برده حبشی را برای تاجر لاری،سید مرتضی، از جده به کویت و سپس لار بفرستد که در بندر چارک توقیف شد.
اما برده داری در ایران چگونه پایان یافت ؟
قانون الغای بردهداری در ایران، که رسماً با عنوان «قانون منع خرید و فروش برده در خاک ایران و آزادی برده در موقع ورود به مملکت» شناخته میشود، در تاریخ ۱۸ بهمن ۱۳۰۷ هجری شمسی (معادل ۷ فوریه ۱۹۲۹ میلادی) توسط مجلس شورای ملی ایران تصویب شد
این قانون ماندگار بسیار مختصر و شامل یک ماده واحده و تبصره است:
ماده واحده: در مملکت ایران هیچکس به عنوان برده شناخته نشده و هر برده به مجرد ورود به خاک یا آبهای ساحلی ایران آزاد خواهد بود.
تبصره: هر کس انسانی را به نام برده خرید و فروش کند یا رفتار مالکانه دیگری نسبت به انسانی بنماید یا واسطه معامله یا حمل و نقل برده شود، محکوم به یک تا سه سال حبس تأدیبی خواهد گردید.
این مجازات برای مأموران دولتی که از اجرای قانون سرپیچی کنند نیز اعمال میشد و آنها موظف بودند بلافاصله بردگان را آزاد کنند.
این قانون تمام بردگان موجود در ایران را آزاد کرد و تجارت انسان را جرمانگاری نمود و با تقویت کنترل دولت بر مرزها (به ویژه بنادر جنوبی مانند بوشهر و بندرعباس)، قاچاق برده عملاً متوقف شد.