در تحقیقی درباره نگرش افراد به عشق و ازدواج، بیشتر شرکت کنندگان عشق را پدیدهای اسرارآمیز، عرفانی و بادوام توصیف کردهاند. در طول تاریخ، شاعران، نویسندگان، هنرمندان و فیلسوفان تلاش کردهاند که مفهوم واقعی عشق را بیابند. روانشناسان هم نظریههایی برای تشریح طبیعت عشق ارائه کردهاند. در این مطلب به چهار نظریه معروف در مورد عشق خواهیم پرداخت.
نظریه رابین: تفاوت دوست داشتن و عشق ورزیدن
این روانشناس، عشق را متشکل از سه عنصر میداند: دلبستگی، محبت کردن و بودن با کسی. محبت، ارزشگذاری نیازها و خوشیهای دیگران به قدر نیازها و خوشیهای خود. حس تعلق، به اشتراک گذاشتن افکار، احساسات و تمایلات خصوصی خود با کسی.
تعریف رابین ار عشق و دوست داشتن:
رابین برای تعیین این که آیا مقیاسها واقعا دوست داشتن را از عشق متمایز میسازد یا نه، به این نتیجه رسید که دوستان خوب، امتیاز بالایی در مقیاس "دوست داشتن" به دست میآورند در حالیکه فقط افراد خاصی میتوانند در مقیاس "عشق"، امتیاز بالا کسب کنند. اما در کل وی نیز میگوید: عشق مفهومی قابل مشاهده نیست و بدین خاطر اندازهگیری آن دشوار است.
نظریه هاتفیلد: عشق در مقابل شهوانی
به عقیده الین هاتفیلد، عشق دو نوع اصلی بیشتر ندارد: عشق دلسوزانه و عشق شهوانی. عشق دلسوزانه، مشخصهاش احترام متقابل، دلبستگی، عاطفه و اعتماد است. عشق دلسوزانه معمولا در فضایی از احساس درک متقابل و احترام مشترک برای یکدیگر، رشد مییابد. در حالیکه مشخصه عشق شهوانی، هیجان شدید، جاذبه جنسی، اضطراب و عاطفه است. هنگامی که به این هیجانات شدید از سوی مقابل نیز پاسخ داده شود، فرد احساس خوشحالی و ارضاء میکند. امّا عشق یک سویه به احساس یاس و نومیدی و افسردگی میانجامد. به عقیده هاتفیلد، عشق شهوانی، عشقی گذرا است و معمولاً بین 3 تا 6 ماه بیشتر دوام نمیآورد.
نظریه جانلی: تئوری رنگهای اصلی
جان لی در کتاب خود "رنگهای عشق" انواع عشق را با رنگهای اصلی مقایسه کرده است. درست همان گونه که سه رنگ اصلی وجود دارد، جان لی سه سبک اصلی هم برای عشق معرفی کرده است. عشق به فردی ایدهآل، عشق به عنوان یک بازی و عشق به عنوان دوستی.
معتقد است این سه سبک اصلی عشق نیز میتوانند با یکدیگر ترکیب شده و سبک های متفاوتی از عشق را به وجود آورند. به عنوان مثال: عشق شیدایی- وسواسی، عشق واقعگرایانه و عملی، عشق فداکارانه.
نظریه اشترنبرگ: نظریه مثلثی عشق
رابرت اشترنبرگ سه مؤلفه را برای عشق در نظر گرفته است: صمیمیت (رابطه نزدیک)، میل جنسی و تعهد. ترکیب این سه مؤلفه به انواع مختلفی از عشق میانجامد. برای مثال، ترکیب صمیمیت (رابطه نزدیک) و تعهد به عشق دلسوزانه و ترکیب میل جنسی و رابطه نزدیک به عشق شهوانی میانجامد. به گفته وی، رابطهای که بر مبنای دو یا بیشتر از این عناصر بنا شده باشد، بادوامتر از عشقی است که تنها بر اساس یکی از این مؤلفهها باشد. اشترنبرگ از واژه "عشق کامل" برای توصیف عشقی که از ترکیب هر سه مؤلفه، یعنی رابطه نزدیک، میل جنسی و تعهد به وجود آمده باشد، استفاده کرده است. به عقیده اشترنبرگ، هر چند این نوع عشق، قویترین و بادوامترین نوع عشق است ولی بسیار نادر میباشد.