تغییر نگرش

بیشتر ما آن‌قدر درگیر مسائل ریز و درشت زندگی روزمره هستیم که تا وقتی همه چیز عادی و بر روال معمول است کمتر پیش می‌آید به کلیت زندگی‌ و اهداف و اولویت‌های آن فکر کنیم

زندگی زیباست، مخصوصا اگر پر از شادی، آرامش و دوستی باشد. اگرچه ممکن است هرکدام از ما در برهه‌ای از زندگی‌مان استرس، نفرت، نارضایتی و پوچی را تجربه کرده باشیم، اما با وجود همه‌ی اینها زندگی زیباست

هرچه بیشتر با افراد در مورد مشکلات‌شان حرف می‌زنم، بیشتر می‌فهمم که همه‌ی ما به‌نوعی دچار نارضایتی از زندگی هستیم. راستش را بخواهید خود من هم همین مشکل را دارم و مطمئنم خیلی‌های دیگر هم مانند من هستند. نارضایتی از زندگی معمولا به یکی از شکل‌های زیر خود را نشان می‌دهد:

در لحظات سخت و ناگوار زندگی، امیدواری، تنها عاملی است که باعث می‌شود دست از تلاش برنداریم و جنبه‌های مثبت زندگی را ببینیم

آلبرت اینشتین در 14 مارس 1879 در شهر اولم آلمان متولد شد. او فیزیک‌دان و نظریه‌پرداز بود و مهم‌ترین فعالیتش ارائه‌ی نظریه‌ی نسبیت است

آیا تا به حال پیش آمده است که مرتکب اشتباهی شوید و پس از آن، مدام خودتان را سرزنش کنید و احساس شرمندگی داشته باشید؟ متأسفانه این حس مشترکی است که خیلی‌ها با آن درگیر هستند و به دلیل همین احساسات منفی، اعتماد به نفس و عزت نفس خود را از دست می‌دهند

افکار منفی که به اعتماد به‌ نفس لطمه وارد می‌کنند می‌توانند به عادتی بد و مخرب تبدیل شوند و این نوع از عادات مخرب می‌توانند به‌اندازه‌ی عادات بد تکنیکی، به یک ورزشکار آسیب بزنند

خواهرزاده‌ی من دوست دارد ثروتمند شود. او درمورد دوستانش که خانواده‌های ثروتمندی دارند، با من صحبت می‌کند. تصوراتی که از ثروتمندبودن دارد، با من درمیان می‌گذارد و مدام از من می‌پرسد آیا فلان خانواده ثروتمند هستند؛ فلان شخص چطور؟

تابه‌حال به این فکر کرده‌اید که فرق افراد ثروتمند با افراد فقیر در چیست؟ اگر این سؤال را از هر فردی با توانایی مالی بالا بپرسید، قطعا به شما خواهد گفت که فرقِ بین این دو دسته در ذهنیت‌شان است

بسیاری از افراد به‌طور دائمی با گفت‌وگوهای ذهنی‌شان درگیر هستند. آنها تمام روز با خودشان صحبت می‌کنند و متأسفانه بسیاری از این خودگویی‌ها تأثیر منفی دارند