محسن پرویز سخنگوی انجمن قلم ایران در آستانه روز قلم و در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به سوالی که آیا فعالیت انجمن در حال حاضر متناسب با نام و نشان آن هست، عنوان داشت: تصور من این است که سطح فعالیتی که ما تعریف میکنیم باید وابسته به نگاه ما به یک مجموعه صنفی باشد. درباره انجمن قلم ایران این تصور وجود دارد که امور اجرایی و کارهایی در حوزه انتشار کتاب و نشر و از این دست مسائل باید روی دهد و در نتیجه به این فکر میافتند که چرا کاری انجام نمیشود. به باور من سطح فعالیت هر مجموعه باید متناسب با کارکرد آن تعریف شود. اینکه بگوییم انجمن در حال حاضر در نقطه آرمانی فعالیت خود قرار دارد اشتباه است. ما هیچ وقت نباید تصور ایدهآل بودن داشته باشیم چون از فعالیت در مسیر رو به رشد بازمان میدارد اما این هم که فکر کنیم در جریان کار خیلی عقبیم و کاری روی زمین مانده است تصور نادرستی است و تبعاتی دارد که منجر به رکود و پسرفت ما میشود.
وی ادامه داد: نگاه ما در انجمن از روز اول تاسیس این بود که جلسات مستمر هیات مدیره برگزار شود و مسائل مختلف فرهنگی در کشور دائم رصد شود و اگر در جایی عکسالعملی لازم بود، صورت بپذیرد و به فعالیتی کمک شود. اقدامات مبتنی بر این موضوع انجام شده و در دست انجام نیز هست و بر همین مبنی ما تصور نمیکنیم که کار انجمن دچار رکودی باشد.
پرویز افزود: موارد متعددی هم هست که فکر میکنیم باید برایش کاری شود اما به خاطر کمبود امکانات این اتفاق صورت نمی پذیرد. مثلا در آستانه چهلسالگی انقلاب اسلامی احساس ما این بود که باید کاری ویژه در طرح فرهنگ و ادبیات صورت بپذیرد و با برخی مراکز دیگر از سال گذشته فعالیتی را شروع کردیم و برای آن برنامهریزیهایی نیز کردیم اما عمل ما به عنوان مجری صرف نمیتواند بدون پشتوانه به جایی منجر شود. باید برای چنین رویدادهایی کار سفارش داد و انجمن عده و عُده خاصی برای این منظور ندارد. به این ترتیب بود که متوجه شدیم آنچه در ذهن ما برای اجرا و عمل وجود دارد با ذهنیت مدیران اجرایی کشور بسیار فاصله دارد و اجرای برنامههای ما نیاز به یک کار انقلابی و تغییر نگاه انقلابی دارد که به این سادگی میسر نیست.
پرویز در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه چرا انجمن و فعالیتهایش نتوانسته اقبال عمومی اهل قلم را با خود به همراه داشته باشد، گفت: درباره اقبال افراد باید دو دسته را در نظر بگیریم. نخست افراد به اصطلاح گوشهگیر و منزوی که اهل کار جمعی نیستند و بیشتر به امر شخصی خود میپردازند و گروه دوم عدهای که اهل فعالیت اجتماعی هستند. همراه کردن گروه نخست با خودمان سخت است و سوالاتی دارند که ما پاسخی برایشان نمیتوانیم داشته باشیم اما درباره گروه دوم باید پذیرفت که عده ای که در کنار ما هستند از نظر فیزیکی و حتی فکری عدد ضعیفی است. این مساله حقیقت دارد اما رفع آن کمی سخت است و تلاش ویژهای میطلبد. هم نیاز به افرادی دارد که به صورت ریشهای این مساله را رفع و رجوع کنند و هم نیاز به تحرکاتی فعال از سوی اهل قلم دارد. در واقع رفع این مساله نیاز به فعالیتی دوجانبه دارد.