مریم شمخالی؛ هنری کارتیه برسون 22 آگوست 1908 در شانتلو، فرانسه به دنیا آمد و 3 آگوست 2004 درگذشت. او عکاس فرانسوی بود که در ابداع و گسترش فتوژورنالیسم (عکاسی خبری) و همچنین عکاسی لحظهای و خیابانی نقش اساسی داشت. وی با دوربین مشهور لایکای 35 میلیمتری خود به اقصی نقاط دنیا سفر میکرد و با صبر و تقریبا بهصورتی نامحسوس صحنهها را ثبت میکرد.
نام کارتیه با انتشار کتاب «تصاویر آنی» در سال 1952 بهعنوان یک عکاس به اوج رسید. سپس در سـال 1955 کتـاب «اروپاییان» او مـنتشر شد و عکسهای او در عمارت «مارسان» در موزه لوور به نمایش گـذاشته شـد. در سال 1955 کتابی راجع به مسکو به نام «مسکو» و کتابی با نام «از چینی به چین دیگر» را منتشر کرد.
در مدت جنگ کارتـیه بـرسون زنـدانی شد؛ ولی سرانجام فرار کرد و به نیروهای مقاومت پیوست. بعد از جنگ او یکی از پایهگذاران آژانس «عکس مگنوم» شد. کارتیه برسون به کشف درونیات فردی اندیشید و در عـکسهایش، بـه روح آدمی توجه داشت. وی کوشید تا حالات آدمی را منعکس کند. او میگوید: «ضرباهنگ سـاختاری شـکلها تـوسط خود رویدادها پدید میآید و کسی که مطابق این ضرباهنگ کار کند، «لحظه قطعی» را کشف خواهد کرد؛ لحظهای که شکل کامـلا بـا مـوضوع خود منطبق و هماهنگ است و آماده عکسبرداری میشود.» در پایان سالهای 1920، «لحظه قطعی»، الگوی اولیهای در کار عکاسی داشـت.
اما کارتیه برسون با استفاده از دوربین سبک و ساده لایکا در آن زمان توانست امکان عـکاسی سـریع را بهدست آورد و با شناخت لحظهای روانی آشنا شد و به مفهوم لحظه روانی تسلط یافت و بـا اینکه این مفهوم در عکاسی مطبوعات ورزشی پدیدار بود، آنرا برای عکاسی از تودههای انبوه مردم به کار گـرفت. بـدینسان، تـحول مهمی در نقش عکاسان مطبوعاتی پدیدار کرد.
کارتیه برسون یکی از سردمداران تفکر نو در سبک عکاسی خبری است. در واقع او باعث شد هـمان عـکاسانی که از آنـان انتظار میرفت طبق قالبهای تصویری مقررشدهای کار کنند، به تفکر نویی روی آورند. آنچه موجب آزاد شـدن عـکاسی مـطبوعاتی از قیدوبندهای کهنه شد، عبارت بود از نگرشهای هنرمندان سوررئالیست، به بازار آمدن دوربـینهای سـبک و مطرح شدن اندیشههای تازه در عرصهی عکاسی؛ بهویژه او نخستین عکسهای خود را در نشریه هـفتگی مـصور فرانسه «وو» به چاپ رساند و از راهنماییهای «آندره کرتس» که یکی از عکاسان اصلی این مجله بود، بـرخوردار شـد.
کارتیه برسون با وقوف کامل به تـاثیری که از «آنـدره کرتـس» پذیرفته بود، به امور جنبی و حاشیهای زنـدگی مـیپرداخت و آنها را در درجه اول اهمیت قرار میداد. بدینسان بیش از آنکه برای خودنمایی در عرصه هنری کار کنـد، بـرای مخاطبان خویش فعالیت میکرد.