اخلاص

از نظر قرآن، شخصیّت واقعی ما همان روح ماست؛ روح ما با هر عمل اختیاری، از قوّه بسوی فعلیّت گام بر می دارد و خاصیتی متناسب با هدف خود کسب می کند؛ این آثار و ملکات جزء شخصیت ما می شود و ما را به عالمی متناسب خود از عوالم وجود می برد

از نظر قرآن، شخصیّت واقعی ما همان روح ماست؛ روح ما با هر عمل اختیاری، از قوّه بسوی فعلیّت گام بر می دارد و خاصیتی متناسب با هدف خود کسب می کند؛ این آثار و ملکات جزء شخصیت ما می شود و ما را به عالمی متناسب خود از عوالم وجود می برد. از طرفی اسلام عمل با روح می خواهد نه عمل بی روح، و روح و جان عمل، نیت است. تأثیر نیّت تا آن حدّ است که انسان به صرف هواداری از گروهی در ثواب و عقاب با آنها شریک می شود[1] و همانطوری که تن آدمی شریف است به جان آدمیّت، شرافت عمل آدمی نیز بستگی به جان آن دارد که اخلاص است.[2]

تعریف اخلاص

تعریف لغوی: اخلاص در لغت ویژه کردن را گویند؛ یعنی پاک کردن چیزی از هر چیزی که غیر آن باشد و با آن در آمیخته باشد.[3] تعریف اصطلاحی: در بیان اندیشمندان اسلامی عبارت است از پاک و خالص ساختن قصد و نیّت از غیر خدا. به عبارت دیگر «حقیقت اخلاص آن است که نیّت انسان از هرگونه شرک خفی و جلی پاک باشد».[4] پس هر کسی که طاعتی را بجا آورد و قصد قربت داشته باشد ولی با آن غرضی دنیوی بیامیزد عملش خالص نمی باشد، مثلاً برای رسیدن به سلامتی بدن و پالایش آن از چربیهای اضافی روزه بگیرد و هدف اصلی و محرک واقعی او برای روزه گرفتن چنین قصدی باشد و...[5]

اسباب و عوامل اخلاص

در آموزه های دینی ما عواملی برای کسب این فضیلت ارزشمند بیان شده است که به مواردی از آنها اشاره می شود:

1.یقین منشأ اخلاص است.[6]

2.اخلاص عمل از یقین قوی و نیک اندیشی سر چشمه می گیرد.[7]

3.اخلاص میوه علم و معرفت است.[8]

4.سر آغاز اخلاص ناامیدی از ما سوی اللّه است.[9]

5.آرزوهایت را کم کن تا اعمالت خالص شود.[10]

6.اخلاص میوه عبادت است.[11]نتیجه آنکه اخلاص محصول یقین، قدرت ایمان، علم، قطع امید از مردم، کم کردن آرزوها و عبادت پروردگار است.[12]

دفع یک شبهه

این که گفته می شود کار برای خدا یعنی کار برای خلق، راه خدا و خلق یکی است و برای خدا یعنی برای خلق، وگرنه کار برای خدا منهای خلق، آخوند بازی و صوفیگری است، سخن نادرستی است. از نظر اسلام راه، راه خداست و بس، و مقصدْ خداست نه چیز دیگر، اما راه خدا از میان خلق می گذرد. کار برای خود کردن نفس پرستی است، کار برای خلق کردن بت پرستی است، کار برای خدا و برای خلق کردن هم شرک و دوگانه پرستی است، بلکه کار خود و کار خلق برای خدا کردن توحید و خداپرستی است و راه صحیح و صراط مستقیم در اسلام آن است که کارها به نام خدا آغاز شود.[13]

نشانه های اخلاص

این نشانه ها بصورت اختصار مطرح می شود:

1ـ کسی که دلش پاک، اعضاء و جوارحش سالم، خیرش زیاد و شرّش مأمون است (یعنی مردم از خیرش بهره مند و از شرّش در امانند).[14]

2 ـ یکسان بودن ظاهر و باطن و کردار و گفتارش.[15]

3ـ کمال اخلاص دوری از گناهان است.[16]

4ـ زهد.[17]

5ـ ناامیدی از غیر خدا و از چیزی غیر از گناهش نترسیدن.[18]

6ـ از غیر خدا در مورد اعمالش انتظار تعریف نداشتن. [19]

تذکر لازم

در اینجا یاد آوری یک نکته ضرورت دارد و آن اینکه خوشحالی از تعریف و تمجید مردم در صورتی به حساب ریا گذاشته می شود که محرّک اصلی در انجام کار، ستایش مردم باشد اما اگر هدف از انجام کار خیر، تنها رضای خدا و امتثال امر او باشد ولی با دیدن مردم و ستایش آنان قهرا خوشحال شود این دلیل بر ریا کاری او نیست. زیرا طبیعی است که انسان موفقیت و خوشنامی را دوست می دارد و از بدنامی گریزان است. حضرت إبراهیم نیز از خدا می خواهد: «خدایا نامم را بر زبان آیندگان نیکو و سخنم را دلپذیر گردان.»[20]

وسوسه ریا

با اینکه در مسئله اخلاص در عبادت و دوری از ریا باید کمال مراقبت را مبذول داشت اما گاهی از اوقات این مراقبت از حدّ عادی بیرون می رود و به صورت وسوسه در می آید و بخصوص آنها که در آغاز راه هستند بیشتر دچار این گونه وسوسه ها می شوند. در اینجا وظیفه آن است که به وسوسه اعتنا نکنیم و همین که از خطور این گونه تصورات و اوهام ناراحت هستیم دلیل بر آن است که ریایی در کار نیست و این شیطان است که می خواهد ما را از راه باز دارد. از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلم نقل شده است: «اگر کسی در نماز باشد و شیطان او را به ریا کاری وسوسه و متهم کند تا وقت باقی است هر چه می خواهد نمازش را طولانی کند و نیز اگر مشغول یک کار اخروی است باز هم به وسوسه شیطان اعتنا نکند و به کار خود ادامه بدهد اما اگر کاری که در دست دارد مربوط به دنیا است[21] بی درنگ آن را رها کند.»[22]

اخلاص در منظر قرآن و سنت

کسی که کاری را هم برای خدا وهم برای غیر خدا انجام دهد، خدا آن کار را نمی پذیرد؛ زیرا دین کما و کیفا مخصوص خداست. قرآن کریم در کیفیت عمل می فرماید: «ألا لله الدین الخالص»[23] فقط به نام و یاد خدا باید این مجموعه را فهمید و به آن عمل کرد و آن را به دیگران آموخت. بنابراین تنها کسانی متدین واقعی و دیندارند که مخلص باشند. از این روخدای سبحان می فرماید: «مردم هیچ مأموریتی ندارند جز این که دستورهای دین را مخلصانه برای خدا انجام دهند»[24] یعنی فهمشان و عملشان برای خدا باشد و محصول اخلاص نیز لقای بهشت است.[25] در روایات نیز در مورد این مسأله مطالب فراوانی عرضه شده است. از رسول اکرم (ص) در روایت متواتر میان شیعه و سنّی رسیده است که: «همانا کارها وابسته به نیّتها است».[26] در حدیثی به این شکل روایت شده است که: «همانا اعمال، وابسته به نیّت است؛ برای انسان همان است که قصد کرده و هدف قرار داده است. هر کس به خاطر خدا و رسول هجرت کرده است هجرتش به سوی خدا و رسول است و هر کس به خاطر زنی که با او ازدواج کند و یا به خاطر ثروتی که به چنگ آورد هجرت کرده است هجرتش به سوی همان خواهد بود».[27]

آفات اخلاص

آفاتی که اخلاص را تیره و آشفته می سازد در آشکار و پنهان بودن درجاتی دارد که واضحتر از همه ریای ظاهر است. سپس نیکو بجا آوردن عبادت و سعی در خشوع در عبادت در میان مردم و آشکارا نه در خلوت، به قصد اینکه تو مرجع مردمی و آنچه از تو مشاهده می کنند فرا می گیرند. و پس از آن، عمل را در خلوت خوب انجام دادن به قصد آنکه خلوت و آشکارای او یکسان باشد و این نوعی ریای پیچیده و پوشیده است. زیرا چنین شخصی عبادت خود را در خلوت نیکو می کند تا در ملأ و آشکارا نیز همین گونه عمل نماید، پس فرقی بین دو نوع عبادت او (در خلوت و در جلوت) در اینکه به مردم توجّه و التفات دارد نیست. ریای پنهان تر این است که وقتی انسان در حضور مردم در عبادت است شیطان که از بکار بردن حیله های قبلی ناامید است به وی گوید: «تو در پیشگاه خدای سبحان ایستاده ای، در جلال و عظمت او بیندیش و شرم کن از اینکه او به دل تو می نگرد و قلب تو از او غافل است» آنگاه حالت حضور قلب و خشوع جوارح به خود می گیرد. و این پنهان ترین نیرنگ شیطان است و اگر این اندیشه ناشی از اخلاص بود در خلوت از او جدا نمی شد و تنها در حالت حضور غیر، به ذهنش خطور نمی کرد آن را روا بود که زند لاف مهر دوست کز دل به در کند همه مهری و کینه ای.[28]

مراتب اخلاص

این مراتب فهرست وار به صورت ذیل می باشد:

مرتبه اول: پاکسازی عمل است -چه عمل قلبی یا عمل ظاهری- از شبهۀ رضای مخلوق و جلب قلوب آنها، چه برای خوش آمد گویی آنها یا برای جلب منفعت یا برای غیر آن.

مرتبه دوم: پاکسازی عمل است از بدست آوردن منافع دنیایی هر چند که انگیزه و مشوق آن عنایت الهی باشد تا به این واسطه عنایت فرماید. مثل خواندن نماز شب برای توسعه روزی و بجا آوردن نماز اوّل ماه (مثلا) برای سلامت از آفات آن ماه و دیگر مقاصد دنیوی...

مرتبه سوّم: پاکسازی عمل است از اینکه بخاطر بهشتهای جسمانی و حورالعین و قصرها و امثال آن از لذات جسمانی، اعمال عبادی خویش را انجام دهد.

مرتبه چهارم: آن است که عمل را تصفیه کند از ترس عقاب و عذابهای جسمانی که وعده داده شده است. البته در نظر اهل معرفت فرق نمی کند که انسان عملی را از ترس حدود و تعزیرات دنیایی یا ترس عذاب آخرتی یا برای رسیدن به زنهای دنیائی یا بدست آوردن زنهای بهشتی انجام دهد. زیرا هیچ یک برای خدا نیست؛ ناگفته نماند مطابق قواعد فقهیّه عمل با این نیات از مرحله بطلان صوری خارج می شود ولی در بازار اهل معرفت این متاع ارزشی ندارد.

مرتبه پنجم: پاکسازی عمل است از رسیدن به لذّات روحی همیشگی و خود را در جرگۀ ملائکه وارد کردن، این درجه نیز گرچه درجۀ بزرگ و مقصد عالی و مهمی است، ولی از منظر عارفان واقعی این مرتبه نیز دارای نقصان بوده و سالک آن نیز در زمرۀ کاسبین به شمار می رود.

مرتبه ششم: پاکسازی آن است ازترس عدم دستیابی به این لذّات و محروم شدن از این سعادتها.

مرتبه هفتم: پاکسازی عمل است از اینکه بخاطر بهشت لقاء الهی عمل کند و این مرتبه، از مهمترین اهداف اهل معرفت و سالکان کوی دوست است. و نوع مردم از دستیابی به آن ناتوانند، و کمتر کسی از اهل معرفت به این سعادت می رسند،البته این مرتبه درجۀ نهایی عروج آنان نیست، بلکه از مقامات معمولی آنها بشمار می رود. و پس از این مرتبه، مراتب دیگری است که از حدود خلوص خارج بوده، بیان آن مراتب از حوصلۀ اینجا خارج است.[29]

فواید اخلاص

برای عمل مخلصانه آثار زیادی بیان شده است که به چند مورد اشاره می شود:

1.بصیرت و نورانیت دل.[30]

2.خضوع تمام ما سوی اللّه در برابر انسان مخلص.[31]

3.کفایت امر و در مانده نشدن در کارها.[32]

4.سعادت و کامیابی.[33]

5.کمال عبادت.[34] یعنی اصل عبادت اخلاص است و سایر اعمال در سایه اخلاص عنوان عبادت پیدا می کند و کامل می شود. البته، آثار و فواید دیگری نیز بر اخلاص مترتّب است که به این مقدار بسنده می شود.[35]

خلاصه

از مباحثی که گذشت به این نتیجه می رسیم که اساس و شالوده و زیربنای سعادت انسان بندگی مخلصانۀ اوست و اگر کسی عملی را انجام دهد که بوی ریا و تظاهر از آن به مشام برسد ذرّه ای اثر ندارد و در پیشگاه خداوند متعال پذیرفته نمی شود و روز قیامت با دست تهی وارد صحرای محشر می گردد، چون در دنیا برای خدا کاری انجام نداده است که در سرای دیگر اجر و پاداش آن را از خداوند بخواهد.

پی نوشت ها


[1] امیرالمؤمنین(ع):«الرّاضى بفعل قوم کالدّاخل فیه معهم» شیخ حر عاملى؛وسائل الشیعة، مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام قم، 1409 هجرى قمرى،،ج16،ص142،باب5،ح21188

[2] مطهری،مرتضی ؛مجموعه‌آثار،انتشارات صدرا، ج‌1، ص: 296و300

[3] مصطفوی، حسن؛التحقیق فی کلمات القران الکریم،مؤسسه الطباعه و النشر وزارت فرهنگ و ارشاد، چاپ اول،1371ش،ج 3 ص102؛ خواجه نصیر طوسى‌؛ أوصاف الأشراف،‌ چاپ : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى‌، چاپ : سوم،‌1373 ش ج : 1 ص : 21؛ طریحی،فخرالدین؛مجمع البحرین،تحقیق سید احمد حسینی،المکتبه المرتضویه واژه«خلص» ج : 4 ص : 168

[4] فیض کاشانى،‌ ملا محسن؛ المحجة البیضاء، تصحیح و تعلیق، على اکبر غفارى، چاپ : دفتر انتشارات اسلامى‌، چاپ : چهارم‌،1417ق، جلد 8،صفحه 128 (باتلخیص).

[5] مجتبوى‌، سید جلال الدین؛ علم اخلاق اسلامى،‌ انتشارات حکمت، چاپ : چهارم‌، 1377 ش، ج : 3 ص : 530

[6] سبب الإخلاص الیقین.

[7] إخلاص العمل من قوّة الیقین و صلاح النّیّة. غرر الحکم، جلد 1، صفحه 361 (شماره 55).

[8] ثمرة العلم إخلاص العمل.

[9] أوّل الإخلاص الیأس ممّا فی أیدی النّاس.

[10] ـامیرالمؤمنین(ع):« قلّل الآمال تخلص لک الأعمال.» عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى؛ غرر الحکم و درر الکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم، 1366 ش ،ج1،ص155، ح 2906.

[11] الاخلاص ثمرة العبادة. غرر الحکم، جلد1، صفحه 17 (شماره 444).

[12] آیت الله مهدوى کنى؛‌ نقطه‌هاى آغاز در اخلاق عملى‌، چاپ : دفتر نشر فرهنگ اسلامى،‌چاپ : هفتم،‌1376 ش ص : 427و 428

[13] مطهری،مرتضی؛مجموعه‌آثار،انتشارات صدرا،چاپ هشتم،1378ش، ج‌2، ص: 135

[14] حسن بن شعبه حرانى؛ تحف العقول،انتشارات جامعه مدرسین قم، 1404 ق،ص21

[15] سید رضی؛نهج البلاغه،تصحیح صبحی صالح،نشر دار الأسوه للطباعة و النشر،چاپ اول،1415ق، نامه 26،ص522

[16] امام علی ع فرمود: تمام الإخلاص تجنّب المعاصى. علامه مجلسى؛ بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404 ق،ج74،ص215

[17] امیرالمؤمنین (ع)فرمود:«زهد شیوه مخلصان است.» آیت الله مهدوى کنى؛‌ نقطه‌هاى آغاز در اخلاق عملى‌، چاپ : دفتر نشر فرهنگ اسلامى،‌چاپ : ششم،‌1375ش،ص420

[18] همان ص421

[19] کلینی،یعقوب؛اصول کافی،تحقیق علی اکبر غفاری،نشر دارالکتب الإسلامیة،چاپ ششم،1375ش،ج2،ص16،ح4

[20] «وَ اجْعَلْ لی لِسانَ صِدْقٍ فِى الاخِرینَ.»شعراء: 84

[21] مثلاً در حال ورزش کردن است که شیطان او را تشویق به ریاکاری کرد زود آن کار را ترک نماید.

[22] شیخ حر عاملى؛ وسائل الشیعة، مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام قم، 1409 هجرى قمرى،ج5،ص479،ح7112

[23] ـزمر :3«آگاه باشید که دین خالص از آن خداست»

[24] البینه :5

[25] جوادی آملی،عبدالله؛مراحل اخلاق در قرآن،مرکز نشر اسراء،چاپ هفتم،1387ش،ص 253

[26] «انّما الاعمال بالنّیّات»،تهذیب الأحکام،شیخ طوسی،دارالکتب الإسلامیه تهران، 1365ش،ج4،186،باب44،ح2

[27] مطهری،مرتضی؛مجموعه‌آثارآانتشارات صدرا،، ج‌1، ص: 300؛. بحارالانوار، جلد 67، صفحه 211 ـ در پاورقى هاى بحارالانوار آمده که این حدیث، مورد اتّفاق همه علماى اسلام است. سپس به کلام بخارى در صحیحش در کتاب الایمان، صفحه 23 اشاره مى کند.

[28] مجتبوى‌، سید جلال الدین؛ علم اخلاق اسلامى،‌ انتشارات حکمت، چاپ : چهارم‌، 1377 ش، ج : 3 ص : 537 و 538 ؛ نراقى‌، ملا احمد؛معراج السعادة، انتشارات هجرت ،چاپ : پنجم‌‌،1377 ش، ص : 631و632

[29] امام خمینى،روح الله؛ آداب الصلاة، مؤسسه‌ى تنظیم و نشر آثار امام خمینى (ره)، چاپ : هفتم‌،1378 ش صص :164ـ166

[30] رسولخدا ص فرمود: «هیچ بنده‌اى چهل روز متوالى قدم در وادى اخلاص ننهاد جز آنکه چشمه‌هاى حکمت و معرفت از قلبش بر زبان او جارى مى‌شود.» عیون اخبار الرّضا، جلد 2، صفحه 69; علامه مجلسى؛ بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404 ق‌، جلد 67، صفحه 242.

[31] امام صادق(ع): «بى‌تردید، هر چیز در برابر مؤمن خاشع و خاضع است و همه چیز از او پروا دارند. چنانچه بنده مخلص باشد خداوند ترس او را در دل همه چیز حتى حشرات زمین و پرندگان آسمان قرار مى‌دهد.» علامه مجلسى؛ بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404 ق‌، ج67،ص248،باب54،ح21ـ

[32] رسول خدا (ع)فرمود: «خداوند عزّ و جلّ فرمود: اگر بنده خود را دوستدار اخلاص و خداجوى بیابم اداره امور او را شخصا به عهده مى‌گیرم [و کار او را به دیگران واگذار نمى‌کنم‌].» محدث نورى؛ مستدرک الوسائل،مؤسسه آل البیت علیهم السلام قم، 1408 ق ،ج4،ص482،باب23؛ علامه مجلسى؛ بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404ق‌،ج82،ص136،باب27

[33] امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود:«اعمال خود را خالص کنید تا سعادتمند شوید» عبدالواحد بن محمد تمیمى آمدى؛ غرر الحکم و درر الکلم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى قم، 1366 ش ،ص155،ح2895

[34] حضرت جواد الائمه علیه السّلام فرمود: «برترین عبادتها اخلاص است» ورام بن ابى فراس؛ مجموعة ورام، 2 جلد در یک مجلد، انتشارات مکتبة الفقیه قم ،ج2،ص109

[35] آیت الله مهدوى کنى؛‌ نقطه‌هاى آغاز در اخلاق عملى‌، چاپ : دفتر نشر فرهنگ اسلامى،‌چاپ : هفتم،‌1376 ش ص : 428ـ430 ؛ گیلانى‌،عبد الرزاق؛ شرح مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة، تصحیح رضا مرندى، انتشارات پیام حق‌، چاپ : اول‌،1377 ش ص : 469ـ475

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان