به گزارش اقتصادآنلاین،معصومه اصغری در شرق نوشت؛ برای واکاوی همین موضوع تصمیم گرفتهایم در آستانه یکسالهشدن شورای پنجم اعضای آن را در معرض پرسشهایی در همین زمینه قرار دهیم؛ اینکه چه کردهاند و وضعیت مدیریت شهری را چگونه میبینند و برای ادامه مسیر چه خواهند کرد. مجید فراهانی یکی از اعضای شورای پنجم است که در این مدت روی موضوعات و شرایط مالی شهرداری کار کرده و هرازگاه اطلاعرسانیها و افشاگریهایی هم کرده است. حاصل مصاحبه با او را که بیشتر با موضوع وضعیت مالی مدیریت شهری است، در ادامه بخوانید.
شما در چندین گفتوگو درباره شرایط مالی شهر تهران، شرایط را بحرانی خواندید. این بحرانیبودن یعنی چه؟
مهمترین چالش شهر، اقتصاد شهر است و اگر پول نقد و غیرنقد نباشد، فرصت کار جدید ندارید و برنامههای عمرانی و فرهنگی و خدماتی و حملونقلی میماند. در واقع نخ تسبیح همه مأموریتها پول است و حالا ما دراینباره چالش جدی داریم. بودجه 17هزارو 500 میلیاردتومانی شهرداری تهران انقباضی است و حدود دوهزارو 500 میلیارد تومان آن فقط برای بازپرداخت بدهی پیمانکاران است که اولویت دارد و عملا بودجه شهرداری 15 هزار میلیارد تومان است. ضمن اینکه تعهد ما در این شورا این بود که بدهی جدید اضافه نکنیم؛ چون شهر با این شرایط در هزینههای نگهداشت خود مانده است. درحالحاضر هزینه نگهداشت اجتنابناپذیر شهری حدود 650 میلیارد تومان در ماه است که شامل حقوق، نگهداشت فضای سبز، رفتوروب و پسماند و... میشود که این رقم سالانه 9تا 10 هزار میلیارد تومان میشود و اگر شهر را همینطور فقط اداره کنید، حدود 10 هزار میلیارد از 17هزار میلیارد را باید برای همین هزینهها بدهید. درعینحال درآمدهای شهرداری بهعلاوه ارزش افزوده و شهرسازی همین حدود است و ما در مرز هزینههای اجتنابناپذیر شهری حرکت میکنیم. شرایط خطیری است که اجازه نمیدهد روی زیرساختها و مأموریتهای زیربنایی کار جدیدی را شروع کنیم و نیروی مضاعف داشته باشیم. این وضعیت تبلوری از وضعیت کلی جامعه است؛ چون درآمدهای شهری کاهش جدی پیدا کرده است. حدود چهارهزارو 500 میلیارد تومان درآمد شهرداری تهران از ارزش افزوده بوده که حدود 30 درصد و حتی بیشتر کاهش دارد؛ چون اساسا خریدوفروش در شهر کم شده است و مبادلات اقتصادی بخش خصوص کاهش یافته است. در اقتصاد و ساختوساز شهری هم رکود است و مردم تمایلی به ساختوساز و رفتن سراغ پروانه و تراکم ندارند و حدود شش هزار میلیارد تومان از درآمدهای وابسته به این حوزه در خطر است.
یعنی ممکن است این عدد در بودجه تأمین نشود؟
اگر وضع با همین روند پیش برود، طبیعی است که تأمین نمیشود. مردم سعی میکنند سرمایه خود را در ساختوساز که پرریسک و دیربازده است، نیاورند، در این شرایط دچار رکود جدیتری میشویم و چارهای نداریم که خلأهای موجود را برطرف کنیم. در همین شرایط روزی نیست که مصوبه و دستور جدیدی از سوی دیوان عدالت اداری با هدف کاهش درآمدهای شهری نداشته باشیم و آنها هم مشکل قانونی را مطرح میکنند و باید هرچه زودتر به شکلی جامع به قانون واحدی در کل کشور برای درآمدهای پایدار شهری برسیم. علاوهبر اینها شهر گران اداره میشود و جلسات متعدد کاهش هزینهها را در کمیسیون برنامه داشتهایم.
همه اینهایی که میگویید، قبل از آمدن شورای پنجم هم مطرح بوده؛ اما به نظر شرایط بحرانی نمیرسد؛ یعنی قرار است از این بدتر بشود؟
سناریوهای تحققپذیری بودجه را بررسی کردهایم. در سناریوی خوشبینانه برخی از اعضا میگویند که همه 17هزارو 500 میلیارد تومان محقق میشود. نظر من این است که حدود 15 هزار میلیارد تومان محقق میشود و ما حدود دوهزارو 500 میلیارد تومان کسر داریم. نظر بدبینانه این است که 12هزارو 500 میلیارد تومان محقق شود.
درآمد کدام بخش تأمین نشود، این عدد میشود؟
اگر هزینههای شهرسازی و تراکم و تغییر کاربری و ارزش افزوده محقق نشود. البته همه اینها به وضع کلی اقتصاد کشور و دولت برمیگردد. یکی از خلأها و ناکامیهای ما تحقق بدهیهای دولت به شهرداریهاست که امیدواریم پرداخت شود یا برخی از این بدهیهای دولت از طریق تهاتر بدهی شهرداری با بانکها تهاتر شود. کمیته مشترکی برای تعیین تکلیف این بدهیها تشکیل شده؛ اما دولت متأسفانه همکاری لازم را ندارد و جلسات این کمیته فرسایشی شده است.
نجفی و افشانی جلسات متعددی برای مهلتگرفتن از بانکها با آنها داشتند، توافق یا تهاتر بر سر چه مواردی بوده، ممکن است مثل دوره قبل دارایی عمدهای مثل شهروند و شهر آفتابی را به جای بدهی بفروشند؟
مجموع بدهی ما به بانکها حدود 30 هزار میلیارد تومان است که حدود 20 هزار میلیارد آن به بانک شهر است. در گذشته پیشبینی شده بود که پروژههای بزرگ شهری به بانکها واگذار شود تا حجم بدهیها سبک شود. در شرایط فعلی همچنان واگذاری شهروند و شهر آفتاب و حتی پروژه هزارویک شب در دستور کار است. در آخرین جلسه افشانی با بانکها قرار شد بانکها پیشنهادهای خود را بدهند.
پس گزینه تهاتر پروژههای شهر برای پرداخت بدهی هنوز روی میز است؟ دیگر چه مواردی مطرح است؟
اداره املاک در حال کارشناسی یکسری املاک و مجتمعهای بزرگ است که تا هزار میلیارد تومان ارزش دارند. البته تلاش اصلی ما این است که بتوانیم طلب خودمان از محل سهم حملونقل عمومی را از دولت بگیریم یا تهاتر کنیم.
چه شد که بانک مرکزی یکباره وارد قضیه بانک شهر شد و مدیرعامل را برکنار کرد؟
بانک شهر به مرور زمان دچار دو مشکل جدی شده است؛ حجم داراییهای غیرنقد بانک شهر نسبت به داراییهای نقد آن از استاندارد بانک مرکزی بسیار فراتر رفته است. بانک شهر املاک و داراییهایی دارد که یا سند ندارند یا سندی دارند که مشتری برای آن نیست. مهمتر وضعیت مدیریت بانک شهر است که پس از حذف آقای پورزرندی الان آقای درخشنده مدیرعامل و تنها عضو هیئتمدیره بانک است. البته یک فرد دیگر هم حضور دارد که فقط از خانه اسناد را امضا میکند! در واقع بانک شهر از هفت نفر اعضای هیئتمدیره فقط دو نفر هیئتمدیره اسمی دارد که عملا بالفعل آن یک نفر است. درحالحاضر آقای افشانی 15 نفر را با مشورتی که در اجلاس کلانشهرها داشتند به بانک مرکزی معرفی کرد تا بانک مرکزی از میان آنها با هفت نفر موافقت کند و بانک شهر از این وضعیت نابسامان بیرون بیاید و این هفت نفر هم یک نفر را بهعنوان مدیرعامل انتخاب کنند.
درباره خود آقای پورزرندی و اینکه آیا تخلفی داشتهاند یا نه صحبتی نشده است؟
جزئیات را نمیدانم، بانک مرکزی به دلایلی که برای ما روشن نیست آقای پورزرندی را فاقد صلاحیت تشخیص داد.
چرا بانک مرکزی به مسئله بانک شهر اینطور وارد شد؟
اطلاعی نداریم. فقط میدانیم که بانک مرکزی دوبار این شرایط را گوشزد کرد، اما از سوی بانک شهر توجهی نشد و گویا کسانی به آقای پورزرندی گفته بودند که مشکل در حال حلشدن است، اما در نهایت با اعلام عمومی بانک مرکزی و اولتیماتومی که به آقای پورزرندی دادند، این مسئله به این نقطه رسید.
بانک شهر با هدف کمک به پروژههای شهری در تهران و کلانشهرها شکل گرفت و در این سالها کمک زیادی داشت و همین حالا در خطوط 6 و 7 مترو نقش حیاتی دارد و البته سهامدار است. بانکی که 20 هزار میلیارد طلب دارد میتواند بازهم کمک کند؟ اصلا میخواهد کمک کند؟
بانک شهر در مقطعی کمک بزرگی برای تهران و شهرهای دیگر بوده است. کارهای خوبی را در مقطعی بهویژه برای مترو و مشهد و تبریز و اصفهان داشت، اما از دو ماه گذشته ضمن قطعکردن حمایتهای مالی خود از پروژهها مشکلاتی را هم برای پروژهها بهویژه خط 6 و 7 به وجود آورده است. مهمتر اینکه با ضبط ضمانتنامههای پیمانکاران فعال در خط 6 و 7 و بستن حسابها عملا باعث تعطیلی پیشرفت کار شده و امروز پیمانکاران خط 6 و 7 به این دلیل امکان فعالیت ندارند. دلیل بانک شهر هم این است که این پیمانکاران برای پیشپرداخت فعالیتهای خودشان یا صورتوضعیتهایشان از بانک شهر وام گرفتهاند و کار را با همین پول جلو بردهاند، اما بهانه بانک شهر این است که برخی از املاکی که شهرداری تهران بابت بازپرداخت این بدهیها داده است، سند ندارد و مشکلات حقوقی دارد و بههمیندلیل برای بازپرداخت بدهیها اقدام به بستن حسابهای پیمانکاران کرده است.
آیا میتوان گفت اختلالهایی که این بانک در روند امور شهری انجام میدهد سیاسی است و هدفمند؟
نمیتوان خیلی صریح این برداشت را داشت، ولی در عمل همین اتفاق افتاده و بانک شهری که قرار بود کمک شهرداریها باشد، حالا مشکلساز و باعث تعطیلی پروژهها شده است، آنهم در شرایطی که میداند شهرداری امکان بازپرداخت بدهیهای خود را به این شکل ندارد. اولین مسئله در دستور کار شهرداری و شورا ساماندهی بانک شهر است که امیدواریم با پیگیریهای بانک مرکزی به نتیجه برسد. اگر آقای سیف باقی میماند تا الان وضعیت بانک شهر را تعیین تکلیف میکرد و من امیدوارم مدیریت جدید بانک مرکزی با درک شرایط حساس فعلی برای شهرداری تهران حتی یک روز را هم تلف نکند تا هرچهزودتر بانک شهر اعضای هیئتمدیره خود را بشناسد و بتواند مدیرعامل را انتخاب کند.
هلدینگها و کارگزاریهای بانک شهر را چقدر میشناسید؛ بسیاری از همین شرکتهای در حوزه مسکن و حملونقل هم مشکلاتی دارند؟
چند هلدینگ و کارگزاری دارد که پشتوانه آنها بانک شهر است و طبق آنچه ما میدانیم، بسیاری از این شرکتها زیانده هستند و یکی از عوامل زیانده و ضعیفشدن بانک شهر هم تأسیس همین شرکتها بوده است.
شاید زیانده شدهاند چون صوری بودهاند؟
میتوان اینگونه برداشت کرد ولی در اینکه این شرکتها کمکی برای اقتصاد بانک شهر نبودهاند، شکی نیست.
قرار بود درباره باقی کارگزاریها تعیین تکلیف شود و حسابها و بدهیها اعلام و گزارشی هم از این عملکرد داده شود اما خبری نشد. بالاخره جریان مالی در این میان بوده که فعالیتی داشته اما به خطا رفته است!
فلسفه تأسیس کارگزاریها قابلدفاع است و قرار بود واسطی بین شهرداری و پیمانکاران و صاحبان املاک باشد تا جریان غیرنقد را تسهیل کند و شهرداریها دیگر دچار مشکلات قانونی نشوند. قرار بود کارگزاریها هم منابع بیاورند اما شهرداری اقدام به دادن پول نقد کرد. پشتوانه این کارگزاریها هم یا بانکها بودهاند یا ارگانهای بزرگ که پشتوانه قوی مالی دارند. کارگزاریها در این مدت عملا با یک فرایند غیرشفاف و بدون نظارت جریان مالی مشکلداری را شروع کردند و در همین حال برخی از کارگزاریها ارقامی بین دوهزارو 500 میلیارد تا چهار هزار میلیارد تومان به شهرداری تهران بدهکار هستند.
این بدهی یک کارگزاری است یا همه آنها؟
حداقل یکی از آنها این مقدار بدهی دارد ولی باید تعیین تکلیف شود. فعلا با تأکید شورا آقای افشانی کمیتهای را مأمور این کار کرده است.
مگر در دوره آقای نجفی این پیگیری شروع نشد؟
شروع شد اما اصل کارگزاری را آقای نجفی حذف کرد و در واقع صورتمسئله را پاک کردند. در اینکه کارگزاریها به مسیر خلاف رفتند و تخلفاتی داشتند و باید اصلاح شوند، شکی نیست اما در اینکه این کارگزاریها باعث تسریع در انجام پروژهها هم میشدند، شکی نیست و باید این وضعیت اصلاح جدی میشد. آقای نجفی به این نتیجه رسید که اصلاح با حذف انجام شود اما من فکر میکنم ابتدا باید بدهی تعیین تکلیف شود و بعد هم شهرداری تهران درباره ادامه کار کارگزاریها تصمیمگیری کند.
پس پیشنهاد برگشتن کارگزاریها وجود دارد؟
تا به حال صحبتی نشده اما به نظر کارگزاریها در عین وجود مشکلات، خدماتی هم داشتهاند و میتوانند با تضمینها و نظارتی اجازه دهند که دوباره فعالیت کنند.
در جلسه آقای افشانی با آقای عبداللهی غیر از موضوع پروژههای نیمهتمام درباره کارگزاری یاس هم صحبت شد؟
در اینکه جلسه چه مواردی داشته هنوز شهردار جزئیات را برای ما گزارش نداده است. اما در مجموع میدانیم که یکی از موارد مهم همین موضوع تعیین تکلیف بدهی کارگزاری یاس بوده است. در عین حال باید اذعان کرد که سپاه توان بالایی در اجرای پروژههای شهری دارد و باید از این توان استفاده کرد.
درباره اصلاحیه قانون بازنشستگی و ادامه فعالیت آقای افشانی، اعضا اتفاق نظر دارند؟
فعلا باید منتظر اعلام نظر شورای نگهبان بمانیم. شنیدم تیمی از دولت مأمور مذاکره با شورای نگهبان شدند تا در شرایط حساس کنونی، شورای نگهبان را یا قانع کنند یا ایراد بگیرد تا فعلا قانون متوقف بماند و استمهال کنند. با فرض تأیید قانون از سوی شورای نگهبان آقای افشانی بعد از 27 سال خود را بازخرید کرده و یک نظر حقوقی این است که اعاده به کار ایشان، قانونی است. نظر دیگر این است که درباره این قانون باید تفسیر صورت گیرد و تفسیر هم بر عهده خود مجلس است. از آنجایی که شهردار تهران همتراز وزیر است مشمول قانون جدید میشود یا نه. در این مورد نظر زیاد است. اما در هر شرایطی شورا از شهردار منتخب خود حمایت میکند. هر بار انتخاب شهردار خسارات زیادی دارد و وقت و عمر شورا را میگیرد.
دیدار با رهبری به کجا رسید؟ تصور این بود که با آمدن آقای افشانی انجام شود؟
آقای هاشمی این دیدار را پیگیری میکند. اما شرایط کشور همه بخشها از جمله شهرداری را تحت تأثیر قرار داده و اولویتها و مسائل جابهجا شده است. شهردار تهران در جلسات آسیبهای اجتماعی که زیرنظر مقام معظم رهبری تشکیل میشود شرکت میکنند. برعکس آقای نجفی که دعوت نمیشد، آقای افشانی دعوت میشود.