ماهان شبکه ایرانیان

اوصاف و ویژگی‌های نیکان و محسنین

در قرآن کریم لقب محسنین و یا نیکان به دو دسته از مردم استناد داده شده است. گروه اول کسانی هستند که به دیگران خیر و نیکی می‌رسانند. گروه دوم نیز کسانی هستند که کارهای خوب انجام می‌دهند.

اوصاف و ویژگی‌های نیکان و محسنین

در قرآن کریم لقب محسنین و یا نیکان به دو دسته از مردم استناد داده شده است. گروه اول کسانی هستند که به دیگران خیر و نیکی می‌رسانند. گروه دوم نیز کسانی هستند که کارهای خوب انجام می‌دهند.

 

کاربرد اول واژه محسنین

1ـ )الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ(([1])؛ «هم آنان‌که در رفاه و تنگدستی انفاق می‌کنند، و خشم خود را فرو برده، [آتش هیجانش را با یاد خدا خاموش می‌سازند،] و از [خطای] مردم می‌گذرند، خداوند نیکوکاران را دوست دارد.»

2ـ )فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ(([2])؛ «پس [تا آمدن حکم جهاد] از آنان بگذر! و [از مجازاتشان] چشم‌پوشی کن؛ زیرا خداوند نیکوکاران را دوست دارد.»

در این آیه نیز عنوان «محسن» درباره کسانی است که خیر و خوبی آنان شامل حال دیگران شده است.

 

کاربرد دوم واژه محسنین

1ـ )وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ(([3])؛ «کسانی که برای ما کوشیدند حتماً آنان را به راه‌های خود [که صراط مستقیم، راه کمال، بهشت و مقام قُرب است] هدایت می‌کنیم، به‌راستی که خداوند با نیکوکاران است.»

البته از منظر قرآن کریم نیکان و محسنین تنها به آنچه گذشت، محدود و منحصر نمی‌شود؛ بلکه قرآن کریم در 39 مورد کلمه «محسن» را به کار برده، که در این میان حدود سی مورد بیان کننده صفات محسنین است. در ذیل به مهم‌ترین آن‌ها اشاره می‌شود:

 

1ـ کسانی که به دستورات خداوند عمل می‌کنند:

)وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِهِ الْقَرْیَةَ فَکُلُوا مِنْهَا حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطَایَاکُمْ وَسَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ(([4])؛ «و [به یاد آرید] هنگامی که به شما گفتیم: به این شهر [بیت‌‌المقدس] وارد شوید و [از نعمت‌هایش] از هرجای آن که خواستید بی‌دغدغه و با آسایش بخورید، و فروتنانه از دروازۀ شهر درآیید و بگویید: [پروردگارا! خواستۀ ما] آمرزش همۀ گناهان و خلاف‌کاری‌های ما [است] تا گناهانتان را بیامرزیم، و ما قطعاً بر پاداش نیکوکاران می‌افزاییم.»

برمبنای آیه شریفه محسنین کسانی هستند که به این دستور خداوند (ورود به شهر مورد نظر) عمل کرده باشند.

)لَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِیضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِینَ(([5])؛ «بر شما گناهی نیست اگر زنان را [به دلایلی] پیش از آمیزش جنسی و عدم تعیین مَهریه طلاق دهید، [در چنین وضعی بر شما لازم است] آنان را از کالای مناسبِ شأنشان بهره‌مند سازید، توانگر به اندازۀ توانایی‌اش، تنگدست به اندازۀ وضع مادّی‌اش، این حقی واجب بر عهدۀ نیکوکاران است.»

 

2ـ انفاق‌کنندگان:

)وَأَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ(([6])؛ «و در راه خدا انفاق کنید، و [با ترک این کار پسندیده یا هزینه‌کردن مال در راه نامشروع،] خود را به هلاکت نیندازید! و نیکی کنید که مسلّماً خدا نیکوکاران را دوست دارد.»

 

3ـ شکیبایان:

)وَاصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ(([7])؛ «و شکیبایی‌کن! یقیناً خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمی‌کند.»

 

4ـ پارسایان:

)إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَالَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُونَ(([8])؛ «بی‌گمان خداوند با کسانی است که [از او اطاعت کردند، و از محرّماتش] پرهیز داشتند، و نیز با نیکوکاران است.»

 

)إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی ظِلَالٍ وَعُیُونٍ * وَفَوَاکِهَ مِمَّا یَشْتَهُونَ * کُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِیئًا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ * إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ(([9])؛ «یقیناً آنان‌که [از خداوند اطاعت کرده، از محرّماتش] پرهیز داشتند در [زیر] سایه‌ها و [کنار] چشمه‌سارهایند؛ و [بهره‌مند از] میوه‌های فراوان از آنچه همواره بخواهند. [به آنان گویند:] به پاداش اعمالی که پیوسته انجام می‌دادید بخورید و بیاشامید! گوارایتان باد! ما نیکوکاران را این‌گونه پاداش می‌دهیم.»

 

5ـ هدایت یافتگانی که شکرگزارند:

)لَنْ یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَکِنْ یَنَالُهُ التَّقْوَى مِنْکُمْ کَذَلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ(([10])؛ «هرگز گوشت‌ها و خون‌هایشان به خداوند نمی‌رسد، بلکه تقوای شماست که به او می‌رسد، این‌گونه آن‌ها را برای شما به کار گرفت تا خدا را به شکرانۀ این‌که هدایتتان کرد به بزرگی یاد کنید، و نیکوکاران را [به رحمت و پاداش خداوند] مژده بده!»

 

6ـ مجاهدان در راه خدا:

)وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ(([11])؛ «کسانی که برای ما کوشیدند حتماً آنان را به راه‌های خود [که صراط مستقیم، راه کمال، بهشت و مقام قُرب است] هدایت می‌کنیم، به‌راستی که خداوند با نیکوکاران است.»

 

7ـ برپاکنندگان نماز، زکات‌دهندگان، اهل یقین به آخرت:

)هُدًى وَرَحْمَةً لِلْمُحْسِنِینَ * الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ(([12])؛ «که [سراسرش] برای نیکوکاران هدایت و رحمت است. آنان‌که نماز را [با شرایط ویژه‌اش] می‌خوانند، و زکات می‌پردازند، و به آخرت یقین دارند.»

 

8ـ کسانی که به سخن حق ایمان آوردند و با عمل آن را تصدیق کردند:

)وَالَّذِی جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُولَئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ * لَهُمْ مَا یَشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذَلِکَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِینَ(([13])؛ «کسانی [چون پیامبران] که سخن راست و درست را از جانب خداوند آورده‌اند، و [آنان که حقانیت آن را] تصدیق کرده‌اند [همۀ] آنان تقواپیشگانند﴿33﴾ برای آن تقواپیشگان نزد پروردگارشان هرچه بخواهند فراهم است، این است پاداش نیکوکاران.»

 

9ـ انفاق‌کنندگان، کسانی که خشم خود را فرو می‌برند، کسانی که از مردم می‌گذرند:

)الَّذِینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ(([14])؛ «هم آنان‌که در رفاه و تنگدستی انفاق می‌کنند، و خشم خود را فرو برده، [آتش هیجانش را با یاد خدا خاموش می‌سازند،] و از [خطای] مردم می‌گذرند، خداوند نیکوکاران را دوست دارد.»

 

)وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَیْ عَشَرَ نَقِیبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّی مَعَکُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَیْتُمُ الزَّکَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِی وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُکَفِّرَنَّ عَنْکُمْ سَیِّئَاتِکُمْ وَلَأُدْخِلَنَّکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیلِ * فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِیثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُکِّرُوا بِهِ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَى خَائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ(([15])؛ «خداوند از بنی‌اسرائیل [بر لزوم اطاعت از احکامش و پیروی از موسی] پیمان گرفت، و از آنان دوازده سرپرست برانگیختیم [تا هریک عهده‌دارِ امور قبیله‌ای باشد]، و خداوند اِعلام کرد: به‌یقین من با شمایم، اگر نماز را [با شرایط ویژه‌اش] بخوانید، و زکات بپردازید، و به پیامبرانم ایمان آورید و آنان را در اهدافشان یاری کنید، و برای [جلب خشنودی] خداوند [به نیازمندان] وامی نیکو دهید دراین‌صورت گناهانتان را محو می‌کنم، و شما را در بهشت‌هایی که از زیر [درختان] آن نهرها جاری است وارد می‌کنم، پس هرکس از شما بعد از این پیمان به کفر روی آورد، قطعاً از راه راست منحرف شده است. پس آنان را به علت پیمان‌شکنی [از رحمت خود] راندیم، و دل‌هایشان را [از پذیرش حق] سخت [و غیر قابل انعطاف] قرار دادیم [تاجایی‌که] پیوسته سخنان [حق] را از جایگاه‌های حقیقی‌اش [برای گمراه‌ماندنِ مردم] تغییر می‌دهند، و بخشی از آنچه [از معارف تورات] را که به‌وسیلۀ آن پند داده شدند به فراموشی سپرده [و نادیده گرفتند]، و همواره از کارهای خائنانۀ آنان جز اندکی از ایشان [که وفادار به پیمان خدایند] آگاه می‌شوی، پس [تا آمدن حکم جهاد] از آنان بگذر! و [از مجازاتشان] چشم‌پوشی کن؛ زیرا خداوند نیکوکاران را دوست دارد.»

 

10ـ استقامت در مسیر خداپرستی:

)وَکَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَکَانُوا وَاللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ * وَمَا کَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِی أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ * فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْیَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ(([16]) «چه بسا پیامبرانی که انبوهی از الهی‌مسلکان به همراه آنان با دشمنان جنگیدند، و در برابر آسیب‌هایی که در راه خدا به آنان رسید سستی نکردند و ناتوان نشدند، و [در برابر دشمن] سرِ تسلیم فرود نیاوردند، خداوند صابران را دوست دارد * و سخن آنان [در عرصۀ جنگ و سختی آن] جز این نبود که گفتند: پروردگارا! گناهان ما و زیاده‌روی در کارهایمان را بر ما ببخش! و قدم‌هایمان را [در راه ایمان و عمل] استوار ساز! و ما را بر کافران پیروز کن! * خداوند هم پاداش این دنیا و پاداش نیک آخرت را به آنان عطا کرد؛ خداوند نیکوکاران را دوست دارد.»

 

11ـ کسانی که با شنیدن صدای حق مسلمان می‌شوند:

)لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ * وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَى أَعْیُنَهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ یَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاکْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِینَ * وَمَا لَنَا لَا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا جَاءَنَا مِنَ الْحَقِّ وَنَطْمَعُ أَنْ یُدْخِلَنَا رَبُّنَا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحِینَ * فَأَثَابَهُمُ اللَّهُ بِمَا قَالُوا جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَذَلِکَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِینَ(([17])؛ «مسلّماً سرسخت‌ترین مردم را در کینه و دشمنی با مؤمنان، یهودیان و مشرکان خواهی یافت، و البته نزدیک‌ترینشان را در دوستی با مؤمنان کسانی می‌یابی که گفتند: ما نصرانی هستیم. این دوستی آنان به سبب این است که گروهی از آنان کشیشانِ دانشمند و عابدانِ خداترسند، و آنان [در برابر حق] تکبّر نمی‌کنند. [این فروتنان در برابر حق،] چون آیاتی را که بر پیامبر اسلام نازل شده بشنوند می‌بینی که دیدگانشان به سبب شناخت حق لبریز از اشک می‌شود، می‌گویند: پروردگارا! ما [به پیامبر و قرآن] ایمان آوردیم؛ بنابراین ما را در زمرۀ گواهان [به حقانیت پیامبر و قرآن] قرار ده! ما بر اساس چه عذری به خداوندِ یکتا و حقی که به‌سوی ما آمده ایمان نیاوریم؟ درحالی‌که امیدواریم پروردگارمان ما را در زمرۀ شایستگان درآورد. پس خداوند به پاس این سخنانِ [درست و عقاید صادقانه] آنان، به آنان بهشت‌هایی را پاداش داد که از زیر [درختان] آن نهرها جاری است، در آن جاودانه‌اند، و این پاداش نیکوکاران است.»

 

12ـ کسانی که با بیم و امید خدا را می‌خوانند و مصلحان زمین‌اند:

)وَلَا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَةَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ(([18])؛ «در زمین پس از آبادی و عمرانش [به‌وسیلۀ بندگان شایسته‌ام،] به تخریب و فتنه‌گری برنخیزید! و خدا را از روی بیم [از عذابش] و امید [به رحمتش] بخوانید؛ زیرا رحمت خداوند به نیکوکاران نزدیک است.»

 

13ـ جهادکنندگان و کسانی که جان خود را فدای پیامبر(ص) می‌کنند:

)مَا کَانَ لِأَهْلِ الْمَدِینَةِ وَمَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ أَنْ یَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَلَا یَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ لَا یُصِیبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَطَئُونَ مَوْطِئًا یَغِیظُ الْکُفَّارَ وَلَا یَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلًا إِلَّا کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ(([19])؛ «شایسته نیست که اهل مدینه و بادیه‌نشینانِ پیرامون آن از رسول‌خدا تخلّف کنند، و [سزاوار نیست که] به سبب [دل‌مشغولی به] خود، از [حفظ جان] او [در برابر حوادث] دریغ ورزند؛ زیرا در راه خدا هیچ تشنگی و رنج و گرسنگی به آنان نمی‌رسد، و در هیچ مکانی که کافران را به خشم می‌اندازد وارد نمی‌شوند، و از هیچ دشمنی کشته و اسیر نمی‌گیرند مگر آن‌که به پاداش [هرکدام از] آن‌ها عمل صالحی برای آنان [در پروندۀ اعمالشان] ثبت می‌شود، یقیناً خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمی‌کند.»

 

مصادیق محسنین در قرآن کریم

در آیات متعددی از قرآن کریم، از برخی پیامبران الهی: با عنوان «محسنین» یاد شده است، که در ذیل به برخی از ایشان اشاره می‌شود:

 

حضرت نوح(ع) در مقام محسنین

)وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِیبُونَ * وَنَجَّیْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْکَرْبِ الْعَظِیمِ * وَجَعَلْنَا ذُرِّیَّتَهُ هُمُ الْبَاقِینَ * وَتَرَکْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِینَ * سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِی الْعَالَمِینَ * إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ(([20])؛ «نوح ما را به [کمک‌خواهی] ندا کرد. [ندایش را به نیکوترین وجه اجابت کردیم، زیرا ما] چه نیکو اجابت‌کننده‌ای [هستیم]. او و خاندانش را از آن اندوه بزرگ [که محصول آزار و اذیت و تمسخر بود] نجات دادیم و فقط نسل او را باقی گذاشتیم و برای او در بین آیندگان نام نیک برجا نهادیم. سلام و درود بر نوح در میان جهانیان. ما نیکوکاران را این‌گونه پاداش می‌دهیم.»

 

حضرت ابراهیم(ع) در مقام محسنین

)فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِینِ * وَنَادَیْنَاهُ أَنْ یَا إِبْرَاهِیمُ * قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ * إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِینُ * وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ * وَتَرَکْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِینَ * سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِیمَ * کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ(([21])؛ «پس هنگامی که آن دو تسلیم [خواسته خدا] شدند و ابراهیم جبین او را به زمین نهاد [تا ذبحش کند] و او را ندا دادیم که ای ابراهیم! خوابت را تحقق دادی [و فرمان پروردگارت را اجرا کردی]، به راستی ما نیکوکاران را این‌گونه پاداش می‌دهیم [که نیت پاک و خالصشان را به جای عمل می‌پذیریم]. به یقین این همان آزمایش روشن بود و ما اسماعیل را در برابر قربانی بزرگی [از ذبح شدن] رهانیدیم و در میان آیندگان برای او [نام نیک] به جا گذاشتیم. سلام بر ابراهیم [ما] نیکوکاران را این‌گونه پاداش می‌دهیم.»

آیات بالا جزء آیاتی است که داستان رؤیای حضرت ابراهیم(ع) درباره ذبح فرزندش را بیان می‌دارد. در حقیقت بعد از این اطاعت بی‌چون و چرای ابراهیم نبی(ع) از فرمان الهی بود که ایشان از زمره «محسنین» شمرده می‌شود.

 

حضرت موسی و هارون8 در مقام محسنین

)سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ * إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ * إِنَّهُمَا مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ(([22])؛ «سلام بر موسی و هارون. ما نیکوکاران را این‌گونه پاداش می‌دهیم. بی‌تردید هر دو از بندگان مؤمن ما بودند.»

مسلماً خداوند به خاطر رفتار صالح حضرت موسی و هارون8 ایشان را به وصف «محسنین» توصیف نموده است.

 

حضرت الیاس(ع) در مقام محسنین

)وَإِنَّ إِلْیَاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ * إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلَا تَتَّقُونَ * أَتَدْعُونَ بَعْلًا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِینَ * اللَّهَ رَبَّکُمْ وَرَبَّ آبَائِکُمُ الْأَوَّلِینَ * فَکَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ * إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ * وَتَرَکْنَا عَلَیْهِ فِی الْآخِرِینَ * سَلَامٌ عَلَى إِلْ یَاسِینَ * إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ(([23])؛ «مسلماً الیاس از پیامبران بود. به یاد آر هنگامی که به قومش گفت: آیا [از شرک و طغیان] نمی‌پرهیزید؟ آیا [بت] بعل را می‌پرستید و بهترین خالق و سازنده را رها می‌کنید؟ خداوندی را که پروردگار شما و پروردگار پدران پیشین شماست؟ پس او را انکار کردند، همانا انکارکنندگانش از احضارشدگان [دوزخ] خواهند بود. مگر بندگان خالص‌شده خداوند. و در بین بندگان برای او نام نیک به جا گذاشتیم. سلام و درود بر آل یاسین. ما نیکوکاران را این‌گونه پاداش می‌دهیم.»

 

حضرت یوسف(ع) در مقام محسنین

)وَقَالَ الَّذِی اشْتَرَاهُ مِنْ مِصْرَ لِامْرَأَتِهِ أَکْرِمِی مَثْوَاهُ عَسَى أَنْ یَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَکَذَلِکَ مَکَّنَّا لِیُوسُفَ فِی الْأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِیلِ الْأَحَادِیثِ وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ * وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا وَکَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ(([24])؛ «از اهل مصر کسی که یوسف را خرید، به همسرش گفت جایگاه او را گرامی دار. امید است [در آینده] از او سود فراوانی به ما برسد، یا وی را به فرزندی انتخاب کنیم. این‌گونه یوسف را در سرزمین [مصر] قرب و منزلت دادیم، تا تعبیر بخشی از خواب‌ها و حقایق را به او بیاموزیم و خداوند بر کار خود چیره است، ولی بیشتر مردم دانا[ی به این حقیقت] نیستند. هنگامی که یوسف به توانایی [جسمی و عقلی] رسید، به او حکمت و دانش عطا کردیم. ما این‌گونه نیکوکاران را پاداش می‌دهیم.»

)وَدَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَیَانِ قَالَ أَحَدُهُمَا إِنِّی أَرَانِی أَعْصِرُ خَمْرًا وَقَالَ الْآخَرُ إِنِّی أَرَانِی أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِی خُبْزًا تَأْکُلُ الطَّیْرُ مِنْهُ نَبِّئْنَا بِتَأْوِیلِهِ إِنَّا نَرَاکَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ(([25])؛ «دو جوان [از خدمتکاران شاه] با یوسف وارد زندان شدند، یکی از آن دو نفر گفت:من پی در پی خواب می‌بینم که [برای] شراب، [انگور] می‌فشارم و دیگری گفت: من در خواب می‌بینم که روی سرم نان حمل می‌کنم و پرندگان از آن می‌خورند. از تعبیرش ما را خبر ده! چون برای ما مسلم است که تو از نیکوکارانی.»

)وَکَذَلِکَ مَکَّنَّا لِیُوسُفَ فِی الْأَرْضِ یَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَیْثُ یَشَاءُ نُصِیبُ بِرَحْمَتِنَا مَنْ نَشَاءُ وَلَا نُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ(([26])؛ «این‌گونه در [آن] سرزمین به یوسف مقام و منزلت دادیم تا هر جای آن بخواهد قدرت حکیمانه‌اش را [برای تدبیر امور] به کار گیرد، هر کس را بخواهیم به رحمت خود می‌رسانیم و پاداش نیکوکاران را تباه نمی‌کنیم.»

)قَالُوا یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ إِنَّ لَهُ أَبًا شَیْخًا کَبِیرًا فَخُذْ أَحَدَنَا مَکَانَهُ إِنَّا نَرَاکَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ(([27])؛ «گفتند: عزیز! او را پدری پیر و سالخورده است، [که مسلماً تحمل دوری وی را ندارد.] پس یکی از ما را به جای او بازداشت کن! ما تو را بی‌گمان از نیکوکاران می‌یابیم.»

)قَالُوا أَئِنَّکَ لَأَنْتَ یُوسُفُ قَالَ أَنَا یُوسُفُ وَهَذَا أَخِی قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْنَا إِنَّهُ مَنْ یَتَّقِ وَیَصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ(([28])؛ «برادران گفتند آیا به راستی تو خود یوسفی؟ گفت: آری! من یوسفم و این برادر من است. همانا خداوند به ما نعمت با ارزشی داده. بی‌تردید هر کس از خداوند اطاعت کند و از [محرماتش] بپرهیزد و همواره [در برابر حوادث] صبر کند، [پاداش شایسته می‌یابد، زیرا] خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمی‌کند.»

 

 پی نوشت ها:

 

[1]. آل‌عمران(3): 134.

[2]. مائده(5): 13.

[3]. عنکبوت(29): 69.

[4]. بقره(2): 58.

[5]. بقره(2): 236.

[6]. بقره(2): 195.

[7]. هود(11): 115.

[8]. نحل(16): ١٢٨.

[9]. مرسلات(77): 41 ـ 44.

[10]. حج(22): 37.

[11]. عنکبوت(29): 69.

[12]. لقمان(31): 3 ـ 4.

[13]. زمر(39): 33 ـ 34.

[14]. آل‌عمران(3): 134.

[15]. مائده(5): 12 ـ 13.

[16]. آل‌عمران(3): 146 ـ 148.

[17]. مائده(5): 82 ـ 85.

[18]. اعراف(7): 56.

[19]. توبه(9):١٢٠

[20]. صافات(37): 75 ـ 80.

[21]. صافات(37): 103 ـ 110.

[22]. صافات(37): 120 ـ 122.

[23]. صافات(37): 123 ـ 131.

[24]. یوسف(12): 21 ـ 22.

[25]. یوسف(12): 36.

[26]. یوسف(12): 56.

[27]. یوسف(12): 78.

[28]. یوسف(12): 90.

 

مطالب فوق برگرفته شده از

کتاب: سیمای نیکان

نوشته: استاد حسین انصاریان



قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان