خبرگزاری فارس: تحقیقات یک استاد دانشگاه قدس اشغالی نشان میدهد که یک دهه پیش «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر و «ایهود باراک» وزیر جنگ وقت رژیم صهیونیستی تلاش کرده بودند تا با ایجاد جوّ حمله به ایران، دولت وقت آمریکا به ریاست «باراک اوباما» را برای اتخاذ رویکرد سختتر علیه تهران ترغیب کنند.
کابینه نتانیاهو حدود یک دهه قبل با این تهدید که ممکن است به صورت یک جانبه تاسیسات ایران را مورد حمله قرار دهد، توانست دولت اوباما را به اعمال تحریمهای گسترده بینالمللی علیه این کشور مجاب کند. در نهایت این اقدامات به حصول توافق هستهای بین ایران و گروه موسوم به 1+5 منجر شد.
به نوشته روزنامه «هاآرتص» دکتر «دنیل سوبلمان» استاد روابط بینالملل در دانشگاه قدس اشغالی، در تحقیقات دوره فوق دکترای خود در دانشگاه هاروارد به بررسی این برهه زمانی با تمرکز روی سالهای 2011 و 2012 پرداخته و بر اساس مصاحبههایی که با مقامات مختلف وقت و کنونی دو طرف داشت تحلیل کرد که برخی زمینهسازیهای جدی در رژیم صهیونیستی برای حمله به تاسیسات اتمی ایران انجام شده بود و آمریکا هم اقدامات نظارتی گسترده بر آنها انجام داد تا تمایلات واقعی تلآویو را دریابد.
سوبلمان در بخشی از مقاله خود مینویسد که نتانیاهو و باراک عامدانه جوّ هراس از جنگ را به راه انداختند تا توانایی چانهزنی اسرائیل در برابر آمریکا را افزایش دهند. واشنگتن در آن زمان نگران بود که جنگ منطقهای باعث آسیب رسیدن شدید به منافع خود در غرب آسیا میشود. آن دو مقام صهیونیست سپس از آمریکا تعهد گرفتند که ایران را از رسیدن به توانایی ساخت سلاح هستهای بازدارد.
وی با اشاره به مذاکرات مخفی و غیرمستقیم آمریکا با ایران در سال 2011 از طریق عمان، نوشت که اسرائیل نیز بخشهایی از این مذاکرات را افشا کرد تا در روند آن سنگاندازی کند. باراک در آن زمان گفته بود: «ما از تماسهای غیرمستقیم آمریکا با ایران آگاه هستیم... بسیار نگرانم که لحن آمریکاییها به قدری شفاف نبود که ایرانیها را مجبور به اتخاذ تصمیم کند».
با افزایش تنشها بین آمریکا و رژیم صهیونیستی که به مدت یک سال تا زمان انتخابات ریاستجمهوری 2012 طول کشید، نتانیاهو و باراک به تهدید علنی و صحبت درباره حمله به ایران روی آوردند. مقامات آمریکایی هم به دلیل نگرانی از کشیدهشدن به جنگ با ایران توسط اسرائیل داشتند، بارها اعلام کردند هیچ هماهنگی و موافقتی درباره حمله به تاسیسات اتمی ایران با رژیم صهیونیستی ندارند. آنها نگران بودند ایران در پاسخ به این حمله، نظامیان آنها در کشورهای مختلف غرب آسیا را هدف قرار دهند.
«لئون پانهتا» وزیر دفاع وقت آمریکا درباره احتمال شکست خوردن نظارتها بر رژیم صهیونیستی، به سوبلمان گفت: «با اینکه منابع کافی مناسبی برای اطلاع یافتن از برنامهریزی اسرائیل برای حمله داشتیم، اما دولت پیچیدهای مانند آنها میتوانست راههای موثری برای مخفی کردن طرحهای خود پیدا کند. زیرا آنها میدانستند ما چه نوع منابعی در اختیار داریم».
بر اساس تحقیقات این استاد دانشگاه، پانهتا در سال 2011 به فلسطین اشغالی سفر کرده و از صهیونیستها خواسته بود پیش از اجرای طرحهایشان، به آمریکا اطلاع دهند، اما تلآویو این درخواست وی را رد کرده بود. در پی این مخالفت بود که رئیسجمهور، وزیر دفاع و دیگر مقامات ارشد آمریکایی شدیدا به اسرائیل هشدار دادند عواقب جدی هرگونه اقدام خودسرانه و یکجانبه بر عهده خودشان خواهد بود.
سازمانهای جاسوسی نظارت خود بر فعالیتهای اسرائیل را افزایش داده و شنود مکالمات محرمانه مقامات صهیونیست از جمله دفتر نخستوزیری بیشتر شد. گفته میشود کارشناسان فضای مجازی آمریکا، دستگاههای مخابراتی جنگندهها و پهپادهای نیروی هوایی رژیم صهیونیستی را هک کردند تا از برنامههایی که به آنها داده میشود، اطلاع پیدا کنند.
«دنیل شاپیرو» سفیر وقت آمریکا در فلسطین اشغالی نیز این مسئله را تایید کرده و افزود: «ما کاملا مطمئن بودیم که اگر آنها به ما هشدار ندهند، ما نمیتوانیم زودتر مطلع شویم. آنها به طور کامل توانایی غافلگیر کردن آمریکا را داشتند و (ممکن بود) بیشتر از یک یا دو ساعت پیش از حمله به ما اطلاع ندهند».
شاپیرو در آن زمان، طی یک پیام تلگراف به واشنگتن، هشدار داده بود که نمیتواند تضمین دهد اسرائیل پیش از اجرای جمله، با آمریکا مشورت خواهد کرد. پانهتا در دسامبر 2011 مجبور شد که علنا هشدار دهد هرگونه حمله صهیونیستها به ایران میتواند به جنگ منطقهای منجر شود که «همه را پشیمان خواهد کرد».
باراک با اشاره به لغو رزمایش نظامی مشترک با آمریکا در اوایل سال 2012، بیان کرد: «پانهتا فهمیده بود که اسرائیل جدی است و خواستار هشدار زودهنگام دو هفتهای شد. به او جواب رد دادم. نه دو هفته و نه حتی 24 ساعت، بلکه گفتم زمان کافی به شما میدهیم که هیچ سرباز آمریکایی در خاورمیانه به خطر نیافتد».
سوبلمان میگوید در حالی که آمریکا نگران گرفتار شدن در یک تله بود، همزمان اسرائیل نیز نگران بود که آمریکا آنها را تنها بگذارد. تلآویو سپس تلاش کرد اوباما را به دادن تعهدی برای ممانعت از رسیدن ایران به سلاح هستهای مجاب کند. ایده استفاده اسرائیل از اهرم تهدید به اقدام نظامی علیه ایران، برای محدود کردن قدرت مانور آمریکا بود.
«گری سیمور» هماهنگکننده وقت امور تسلیحات کشتار جمعی در کاخ سفید به سوبلمان گفت که تا ژانویه 2012 همه مقامات دولت اوباما شدیدا نگران بودند که حمله اسرائیل به ایران حتمی است و فقط «جو بایدن» معاون رئیسجمهور آمریکا معتقد بود که این جنجالها فقط «یک بلوف بزرگ» صهیونیستها است.
باراک نیز با اشاره به نگرانی واشنگتن اذعان کرد که به صورت عامدانه اقداماتی را انجام دادند که آمریکاییها را به این باور برساند که اسرائیل در حال آمادهسازی برای حمله بود. آنها حتی از در میان گذاشتن حقیقت با برخی رؤسای امنیتی اسرائیل اجتناب کردند، زیرا معتقد بودند برخی از آنها با آمریکاییها در ارتباط هستند و ممکن است سوری بودن این تهدیدها لو برود.
سوبلمان مینویسد که در نهایت آمریکا چیزی که میخواست را از اسرائیل به دست آورد. جنگندههای صهیونیستی به ایران حمله نکردند و اوباما نیز تعهدی برای حمله به ایران نداد. فشارهای اسرائیل، اما منجر به تحریمهای اقتصادی بینالمللی به رهبری آمریکا علیه ایران شد که دو سال بعد از آن توافق هستهای را درپی داشت.
وی در پایان جمعبندی کرد که تا پایان سال 2012، اسرائیل عامدانه آمریکا را تحریک کرد تا حمله به ایران را باور کند؛ سناریویی که واشنگتن را بیشتر از برنامه هستهای ایران نگران کرد. اسرائیل توانست آمریکا را متقاعد کند تحریمها علیه ایران را افزایش دهد، اما اینکه حمله به ایران هیچوقت عملی نشد، قدرت چانهزنی کشور قویتر (آمریکا) را نشان داد.