ماهان شبکه ایرانیان

گورخرها مسافر جاده انقراض شدند

جمعیت گورخرها طی ۴۰سال از ۲۵۰۰رأس به ۷۰۰ رأس رسیده است گورخر ایرانی رو به انقراض است، مثل جمعیت برخی دیـگر از گـونـه‌هـای حیات‌وحش که طی دهه‌های اخیر کاهش چشمگیری داشته اند

گورخرها مسافر جاده انقراض شدند

جمعیت گورخرها طی 40سال از 2500رأس به 700 رأس رسیده است گورخر ایرانی رو به انقراض است، مثل جمعیت برخی دیـگر از گـونـه‌هـای حیات‌وحش که طی دهه‌های اخیر کاهش چشمگیری داشته اند. حضور انسان در زیستگاه آنها به دلایل مختلف، چرای بی‌رویه دام‌ها و رقابت گونه‌های اهلی و وحشی بر سر آب و علوفه، قطعه‌قطعه کردن زیستگاه حیات‌وحش با جاده‌کشی و از همه مهم‌تر شکار، از دلایل این اتفاق است. خشکسالی و تغییرات اقلیمی هم تأثیرش را بر حیات‌وحش طی سال‌های اخیر بیشتر نشان داده؛ مسئله‌ای که به یکی از مهم‌ترین چالش‌های روز دنیا تبدیل شده است.

شکار غیر مجاز

به گزارش به نقل از همشهری ،مطالعات جهانی نشان داده خشکسالی موجب بالا آمدن سطح آب دریا و تخریب اکوسیستم‌ها می‌شود، کشاورزی را تخریب کرده و به محصولات حساس به گرما آسیب جدی می‌زند، جریان آب رودخانه‌ها کاهش یافته و در نهایت خشک می‌شود. همچنین در چرخه غذایی خلأ ایجاد می‌شود، گونه‌های حساس به گرما از بین می‌رود و در مقابل، جمعیت گونه‌های مقاوم به گرما افزایش می‌یابد. همینطور بیماری‌های حیات‌وحش افزایش یافته و برخی گونه‌ها نیز دست به مهاجرت‌های دسته‌جمعی می‌زنند. بیماری ایجاد شده و تغییرات اقلیمی بر تولید مثل حیات‌وحش نیز تأثیر منفی می‌گذارد که‌ در بعضی گونه‌ها با کاهش تولید مثل و در برخی دیگر با افزایش آن همراه است و در مجموع، توازن را به هم می‌زند. این تغییرات بر طول عمر گونه‌های حیات‌وحش تأثیر می‌گذارد و استرس‌ها و فشارهای ایجاد شده رفتارهای فردی و جمعی هم، گونه‌های جانوری را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد.

طبیعت ایران و حیات‌وحش این سرزمین نیز تغییرات و دگرگونی‌هایی را در بحران خشکسالی تجربه می‌کند؛ هرچند عوامل دیگری که به‌دست انسان رخ می‌دهد، تأثیرات منفی عوامل طبیعی بر حیات‌وحش را شدت می‌بخشد. در خشکسالی‌ها و تغییرات اقلیمی که مخصوصا با مسئله بی‌آبی و کمبود مواد غذایی همراه است، کل و بز، قوچ و میش و ‌آهو و جبیر تحت‌تأثیر قرار می‌گیرند، گورخرها نیز در زمره همین دسته جای گرفته و دچار آسیب می‌شوند.


البته همچنان دشمن درجه یک آنها، شکارچیان هستند؛ آن هم نه شکارچیان طبیعی بلکه انسان. اکبر همدانیان، کارشناس باسابقه محیط‌زیست که سال‌ها فعالیت در حوزه گورخر ایرانی را در پیشینه کاری خود دارد به همشهری می‌گوید: «‌گور خر، دشمن طبیعی ندارد. تاکنون گزارشی مبنی ‌بر اینکه گرگ، پلنگ یا حیوان دیگری به گور حمله کرده و دشمن طبیعی‌اش باشد، نشنیده‌ام. این موضوع را کارشناسان قدیمی محیط‌زیست هم تأیید می‌کنند. گورها در پی خشکسالی، از کویر به کوهپایه‌ها پناه می‌برند که پوشش بهتری دارند اما آنجا نیز برایشان ناامن است و بیشتر در معرض شکارچیان متخلف قرار می‌گیرند.»


این کارشناس حیات‌وحش می‌گوید: شکارچیان متخلف اغلب با این تصور غلط که روغن گور برای درمان دردهای مفاصل ازجمله زانودرد و کمردرد موثر است گورها را شکار می‌کنند و روغن آن‌را در اختیار متقاضیان قرار می‌دهند. همدانیان یادآور شد: در گذشته خریداران گوشت گور هم با این تصور که گوشت گور همچون روغن آن خاصیت درمانی دارد خریدار گوشت بودند، اما اکنون گوشت گور کمتر متقاضی دارد و فقط در حاشیه برخی زیستگاه‌ها هنوز برخی متقاضی گوشت گور هستند و شکارچیان متخلف در این مناطق گوشت گور را می‌فروشند.

کاهش جمعیت گورها

همدانیان به خشکسالی اشاره می‌کند و می‌گوید: خشکسالی‌های پی‌درپی، ادامه حیات گورها را با دشواری مواجه کرده است؛ به‌طوری‌که گورها در زیستگاه‌ها با کمبود آب و علوفه مواجه هستند. آنطور که این کارشناس پرسابقه حیات‌وحش می‌گوید، در سال 1355جمعیت گورخرهای ایران 2500راس بود اما براساس آخرین سرشماری، جمعیت گورها با 1800راس کاهش، هم‌اکنون به حدود 700راس رسیده و به انقراض نزدیک شده است. به گفته همدانیان تعداد گورهای توران بین 90تا 100راس و تعداد گورهای منطقه بهرام‌گور در استان فارس 550 تا 600راس است؛ این به جز تعداد گورخرهای یزد و گورهای در اسارت است. البته جمعیت گورهای منطقه بهرام‌گور در سال 1376به 90راس رسیده بود و طی این زمان با افزایش قابل توجهی مواجه شده که به گفته این کارشناس به همین دلیل گورهای این محدوده از نظر ژنتیک ضعیف شده‌اند؛ چراکه زاد و ولد آنها درون‌فامیلی بوده است.

راهکا‌رهای حفاظت از گور

برای کنترل و حفاظت از این‌گونه وحشی در برابر عوامل طبیعی باید با دقت و مطالعه کافی دست به عمل زد. همدانیان معتقد است نمی‌توانیم با مسائل و تغییرات طبیعی مبارزه کنیم اما برای جبران کم‌آبی و کم‌غذایی ناشی از خشکسالی می‌توان آبشخور و علوفه دستی فراهم کرد؛ هرچند که بوم‌شناس‌ها این اقدام را تأیید نمی‌‌کنند و معتقدند باید بررسی کرد و دید آیا منطقه مورد نظر در 50سال اخیر دچار بحران بوده یا خیر. اگر بررسی‌ها نشان داد در نیم قرن اخیر مراتع، چشمه‌ها و چاه‌ها آسیب دیده و خشک شده باشند، آن وقت می‌توان به جایگزین کردن آنها به همان میزان خشک شده، اندیشید و در غیر این صورت، گونه مورد نظر حالت و اصالت طبیعی‌اش را از دست خواهد داد.

این کارشناس تأکید می‌کند مدت زمان بحران باید سپری شود؛ «در یزد، کرمان و اصفهان از اوایل اسفند تا اوایل تابستان اگر بارندگی خوب بوده باشد، مراتع وضعیت خوبی دارند و علوفه تازه قابل دسترس است اما بعد از آن علوفه‌ها خشک می‌شوند و در حقیقت گورها باید 9‌ماه تمام این بحران را سپری کرده و با سرشاخه‌های خشک روزگار بگذرانند.» اقدام بعدی مؤثر در حفاظت از جمعیت گورها، کنترل و محدود کردن شکار است؛ عاملی که بنا به باور کارشناسان محیط‌زیست بیش از هر عامل دیگری در کاهش جمعیت گورها موثر بوده است.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان