ماهان شبکه ایرانیان

رضا امیرخانی به یکی از مسئولان هسته‌ای چه گفت؟

مراسم رونمایی از کتاب جدید عماد افروغ با حضور رضا امیرخانی و علیرضا مختارپور برگزار شد.

رضا امیرخانی به یکی از مسئولان هسته‌ای چه گفت؟

به گزارش خبرگزاری فارس، مراسم رونمایی از اثر جدید عماد افروغ با عنوان «روزنگاشت تنهایی» عصر دوشنبه برگزار شد. 

 

* افروغ: «فریادهای خاموش روزنگاشت تنهایی» بی‌تکلف‌ترین کتابم است

عماد افروغ در سخنانی در این مراسم با بیان اینکه نقد آن است که به محتوای یک اثر نظر کند نه به شخص، اظهار داشت: نقد محتوایی باید انجام دهیم و تا جایی که امکان دارد از نقد شخصی خودداری کنیم تا به هتاکی کشیده نشود. 

این مولف درباره تازه‌ترین اثر خود توضیح داد: کتاب روزنگاشت تنهایی یک اثر است ولی موضوع واحدی ندارد ولی امیدوارم این جلسه سرنخی برای بحث‌های آتی باشد. موضوع این کتاب خود من هستم؛ چراکه اگر یک انسان با یک پروژه و یک موضوع ارتباطی برقرار نکند آن موضوع ارزش نخواهد داشت، اما روزنگاشت من نشان می‌دهد بی‌تکلف‌ترین اثرم همین کتاب است. اگر موضوع واحد ندارد، از آن دفاع می‌کنم چون زندگی‌ام این‌گونه است. یک زندگی واقعی است، یعنی یک حیات انسانی است.

 

مختارپور: افروغ نمونه روشنفکر نمونه متدین و مسئول است

علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور با بیان اینکه دو هفته پیش آقای دکتر افروغ کتاب را به من دادند و بلافاصله 100 صفحه از آن را خواندم، اظهار داشت: نام کتاب را که دیدم و به نوعی ترکیب روی جلد، یعنی فریادهای خاموش بلادرنگ مرا به یاد بیتی از حضرت مولانا انداخت. مولانا شاید از معدود شاعرانی است که تخلص لفظی ندارد. در تعداد کمتر از 700 غزل تخلص به نام شمس، مراد مولاناست و در اکثر غزلیات تخلص معنوی صورت گرفته است که لفظ خاصی ندارد و آن امر به خاموشی است. 

علیرضا مختارپور دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور گفت: در میان این بیش از 2000 غزلی که با خموشی تمام می‌شود، مولانا بیت عجیبی دارد که شبیه این نام است. «خمش چندان بنالیدم که تا صد قرن این عالم/ در این هیهات من پیچد برین هیهات من گردد».

وی افزود: چند ویژگی در این کتاب دیدم که در قیاس آثار روشنفکران مورد توجه قرار دارد. اول اینکه دقت در جزئیات صورت گرفته است. نویسنده در کتاب عدم سانسور دارد، یعنی تمام اتفاقات ممزوج هستند که به شناخت بهتر نویسنده کمک می‌کند. مسئله بعد اینکه غفلت از حالات روحی در جزئیات نشده است، حتی خواب، رویا‌ و کابوس نویسنده نیز در این کتاب آمده است. 

به گفته وی، نکته دیگر اینکه، نویسنده به هیچ وجه ابا ندارد که حالت انس با دین، قرآن و عبادتش را نشان دهد.

 دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور با تاکید بر اینکه یکی از مهم‌ترین موارد، اشتغالات علمی نویسنده است، اضافه کرد: در نمایه کتاب 21 عنوان اسم آورده شده اما این نمایه ناقص است و نام بسیاری از کتاب‌ها درج نشده است. مسئله دیگر اعلام سریع موانع و راهکارهاست؛ نویسنده چه دوست داشته باشد یا نه، پیشینه فعالیت سیاسی و اجتماعی داشته و فردی بوده که مسائل را قابل اصلاح می‌دانسته، اما نکته دیگر حدیث نفس است. نویسنده تنهایی‌ها، ضعف‌ها، قوت‌ها، مناجات‌ها و ... خویش را بیان می‌کند. 

مختارپور با بیان اینکه در این کتاب درباره مرگ‌اندیشی، خانواده و سایر موارد نیز صحبت شده، گفت: ما روشنفکران زیادی داریم، افرادی که به هر دلیل نظرات خاصی درباره مسئولیت اجتماعی روشنفکر دارند. برخی آزاداندیشی و دین را قابل جمع ندانستند یا برخی نوع دیگری می‌اندیشند. افروغ نمونه روشنفکر نمونه متدین و مسئول است. 

 

* امیرخانی: 25 سال است خاطره می‌نویسم/ به یکی از مسئولان هسته‌ای گفتم خاطره ننویسید خائن هستید

رضا امیرخانی از نویسندگان کشورمان نیز گفت: سوال نخست این است؛ شخصیت اول خاطرات آقای افروغ کیست؟ آیا خود آقای افروغ هستند؟ خانواده ایشان؟ همسر و فرزندان؟ اگر از من بپرسید شخصیت اول کتاب کیست، بدون شک «لفور» (محلی در سواد کوه واقع در شمال کشور) می‌گویم. مهم‌ترین کسی که از او چیزی می‌آموزیم لفور است. آنچه در این کتاب می‌آموزیم از لفور است و باید به او احترام بگذاریم. 

امیرخانی با اشاره به اینکه اولین مرتبه‌ای است که آقای دکتر افروغ را از نزدیک زیارت می‌کنم، گفت: تمام نکات موجود در کتاب نشان می‌دهد لفور شخصیت اول کتاب است، اصل تغییر و جایی که بازنمایی شخصیت پنهان دکتر است در لفور بوده و هم اینکه لفور کلبه هایدیگر و کهفی که هر پیامبری برای اینکه بین مردم باشد به آن نیاز دارد، است.

وی توضیح داد: لفور نکته دیگری هم دارد، همه علمای ما در فصول مختلف سال ییلاق و قشلاق داشتند اما چرا ما اینها را فراموش کرده‌ایم؟

نویسنده کتاب «رهش» بیان کرد: ما امروز در جامعه مانور تجمل داریم، نوکیسه‌گانی هستند که مانور تجمل می‌دهند، هرچند سال‌ها رزمایش زهد برگزار کردیم، ولی در کنار آن امروز فرزندانشان مانور تجمل می‌دهند، از این منظر لفور مهم است و جلوی رزمایش زهد و تجمل را گرفته است و حتی نوه‌‌اش هم روزی مانور تجملانه برگزار نمی‌کند. بنابراین تا آقای دکتر با من تماس گرفتند پذیرفتم در این مراسم شرکت کنم. 

نویسنده رمان «منِ او» توضیح داد: من خاطرات را می‌نویسم. در این مملکت افرادی که این کار را می‌کنند حتماً افراد محترمی هستند، برای اینکه در کشوری زندگی می‌کنیم که خاطرات ثبت نمی‌شود، اما خاطرات کمک می‌کند دوباره تکرار نکنیم. به نظرم هر کس خاطره می‌نویسد نگاه تعالی‌خواه و توسعه‌گرا دارد.

امیرخانی گفت: نگاه تعالی‌خواه یعنی محاسبه نفس در خاطرات وجود دارد و نگاه توسعه‌گرا یعنی محاسبه اجتماعی وجود دارد و برای کسی که خاطره می‌نویسد این دو نگاه پدید می‌آید. مهمترین مسایل تاریخی ما ثبت خاطرات نشده است.

وی ضمن اشاره به گفت‌وگو خود با یکی از مسئولان سازمان انرژی هسته‌ای گفت: با یکی از مسئولان هسته‌ای صحبت می‌کردم و به او گفتم تاریخ شما را خائن می‌شناسد اگر خاطره‌هایتان را ننویسید. خاطره‌ نوشتن شما با ثبت جلسات متفاوت است، اما بسیاری از مسئولان فکر می‌کنند اگر مستندنگاری از جلسات در کارشان باشد تمام است. اما توضیحات خود فرد از ماجرا بسیار ارزشمند است و باعث می‌شود خائن تلقی نشود. 

وی گفت: 25 سال است خاطره می‌نویسم. در این مدت چیزهایی را اضافه کردم و حتی در مورد میزان کالری مصرفی بدنم، میزان وزنم و... همه چیز را ثبت می‌کنم و پس از گذشت زمان از روی آن درمی‌یابم که چقدر مفید است، ولی هرگز به انتشار خاطراتم در زمان حیاتم فکر نکردم. شاید این خاطرات برای ورثه من پس از مرگم نانی باشد.

وی گفت: آنچه فکر می‌کنم را در خاطراتم می‌نویسم چون می‌دانم منتشر نخواهد شد. 

امیرخانی با بیان اینکه خاطرات نیاز به گذشت زمان دارد، گفت: برایتان خاطره‌ای از یک مرجع تقلید که خاطره‌هایش را ثبت می‌کردم تعریف می‌کنم. این مرجع عالیقدر مدتی را در زندان قزل‌حصار به دلیل فعالیت‌های انقلابی به سر برده بود. به ایشان گفتم این بخش مهم است. ایشان فرمودند من در زندان راحت بودم و مشکلی نداشتم. حتی یک قرآن شخصی داشتم که با خودم به داخل سلول می‌بردم و بلافاصله قرآن را به بنده نشان دادند. هنگام نظاره قرآن به یکی از صفحات آن برخوردم که چند عدد لاتین در آن صفحه ثبت شده بود. پرسیدم آن اعداد لاتین چیست، فرمودند زندان راحتی بود و این اعداد موج قرائت قاریان مصری در رادیوست که من نوشتم. با گفتن این سخنان 4 جلسه به گفتن خاطرات همین اعداد لاتین گذشت. 

امیرخانی توضیح داد: مطمئن باشید 10 تا 20 سال بعد اگر خاطرات خوانده شود موضوعاتی روشن خواهد شد. اما یک سوال شاید مطرح شود و آن اینکه چرا هر جلسه‌ای که آقای افروغ دعوت کنند من خواهم رفت؟ چون ایشان حقی بر گردن جامعه دارند. برای من کسانی مثل حجت‌الاسلام زائری ، علی مطهری، آدم‌هایی که شاید ربطی در ظاهر به هم نداشته باشیم، اما در دوره‌ای از بحران‌ها خود را در آیینه نگاه کردند، ارزیابی از خود داشتند و بعد از گروه و اجتماع ارزیابی دادند مهم هستند. این دنیاگریزی کار مهم و انقلابی بود و این افراد انقلابی بوده و در ذهنم انقلابی‌تر شدند. این گروه برای من فارغ از نوشته و کارشان ارزش ویژه‌ای دارند.

 

* افروغ: من زحمت خدا را کم کردم!

در این مراسم رونمایی ابتدا نویسندگان و فعالان فرهنگی به ایراد سخن پرداخته و پس از آن عماد افروغ اظهار داشت: احساس می‌کنم هدفی که از این جلسه داشتم حاصل شد چرا که می‌خواستم برای بحث‌های بعدی سرنخ‌هایی حاصل شود.

وی افزود: من هر زمان که دلم می‌گیرد می‌نویسم، این نوشتن باعث می‌شود اعجاز صورت گیرد و از آن دل گرفتگی خارج شوم. در زمان نوشتن فکر نمی‌کردم کتاب را چاپ کنم. ما انقلاب را یک گفتمان می‌دانیم و با آن ایده به نقد سیاست‌ها و رفتارها رسیدم. معتقدم اگر نقد نبود معلوم نبود چه می‌شد. نقد مربوط به قدرت مدنی است. اگر ما نقد و گفتمان نداشته باشیم باید به نقد مقابل تن دهیم.

افروغ با بیان اینکه طرح این مسایل دو قطبی بودن نیست بلکه بحث امنیت تضاد است گفت: توصیه می‌کنم خطبه 186 نهج‌البلاغه را بخوانید .

این مولف در پایان با بیان اینکه اگر لفور را نداشتم دق می‌کردم توضیح داد: روز آخرت نامه اعمال را مرور می‌کنند، من زحمت خدا را کم کردم. امیدوارم خدا از این باب پاداش مضاعفی به من بدهد.

 

در این مراسم همچنین از وب سایت عماد افروغ رونمایی شد.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان