صبح نو: مستند «نفوذی» تازهترین ساخته آقای جواد موگویی، مستندساز و تاریخپژوه است که روایتگر گوشهای از زندگی «مسعود کشمیری» عامل ترور شهیدان رجایی و باهنر است. مسعود کشمیری از جمله نیروهای سازمان منافقین بود که با نفوذ در دستگاههای اجرایی کشور زمینهساز بمبگذاری در دفتر نخستوزیری جمهوری اسلامی ایران در هشتشهریور1360 و شهادت شهیدان رجایی و باهنر شد و مستند «نفوذی» به بازخوانی بخشهایی از زندگی این فرد پرداخته است. در گفتگو با آقای جواد موگویی به بررسی ساخت این مستند پرداختیم.
ایده اولیه مستند شما از کجا آمده است؛ باتوجه به اینکه چند کاری در سالهای گذشته درباره این موضوع انجام شده بود چرا شما تصمیم به انجام این کار گرفتید و فکر میکنید چه تفاوتی با بقیه کارها دارد؟
کارهایی که شده است دو مورد در مورد کشمیری است که یکی را خودم ساختم و یکی هم ماجرای نیمروز است. در سال88 شروع کردم و درباره حوادث بعد از انفجار نخستوزیری تحقیق کردم بهنحوی که بعد از انفجار یک پرونده شکل گرفت که یک سال بهطول انجامید، عدهای متهم شدند و عدهای هم بازداشت شدند.
در مستند، من به این موارد پرداختم که پرونده نخستوزیری به کجا رسید و یک مختصری درباره اطلاعات بیوگرافی مانند در باره کشمیری، اما عمده فیلم درباره حوادث بعد از آن است.
چرا در پروژه نخست به بعد از قضیه انفجار پرداختید و فلشبک زدید؟ اتفاقات به این شکل پیش رفت یا از قبل فکر شده بود؟
به نظرم اتفاقات بعداز انفجار خیلی مهمتر است و میتوانیم در باره کشمیری مختصری توضیح دهیم و به بعد از اتفاقات انفجار بپردازیم و ضمن اینکه در مورد کشمیری هم درباره قبل از انفجار هیچچیزی نبوده است که گفته شود.
حتی پرونده قضایی هم که مطالعه کردم چیزی نبود و این کار را سخت میکند. برای مستندساز که بخواهد گذشته یک نفر را به تصویر بکشد و اینکه افرادی که با کشمیری رفت و آمد داشتند اندک بودند و در دسترس نبودند.
خیلی از رفقای سازمانیاش کشته شده بودند. پس ترجیح دادیم که به شخصیت کشمیری نپردازیم و به اتفاقات بعداز انفجار برویم که مورد توجه هم قرار گرفت.
آیا در مستند هرچه که خواسته بودید گفتید؟
برای نخستینبار در این فیلم بازجوی یکی از متهمها را آوردیم که آقای اژهای بودند که گفتند اشتباه کردم و متهم از غفلت من سوءاستفاده کرده بود و خودکشی کرد، اما با این حال این پرونده جای کار داشت. یک بخشهایی را هم نمیشد گفت و هنوز هم نگفتم طبقهبندی است و اخلاقی هم نیست در فیلم اول نیاوردیم.
وقتی فیلم نخست پخش شد بازتاب زیادی داشت؛ هشت شهریور که مستند پخش شد 9 شهریور «بیبیسی» یک بازتاب از این فیلم منتشر کرد روزنامههای جریان چپ هم مثل شرق و ایران هم همینطور.
در اکرانهای دانشجویی بحث شد که درباره کشمیری چیز کمی میدانیم که علتش را برای شما گفتم. فیلم که پخش شد یک عدهای که کشمیری را میشناختند مثل همکلاسیها در دوران دبیرستان من را پیدا کردند و اطلاعات جدید دادند و این بار به سراغ ورود کشمیری تا لحظه انفجار رفتیم و به آن پرداختیم.
طبیعتاً دغدغه داشتی خودت که تأثیرات این اتفاق مهم را در انقلاب پیدا کنی. در بررسیها نسبت به این فرد به چه نکاتی رسیدید که تعجب برانگیز باشد؟
پیچیدگی کشمیری مهمترین ویژگی آن است. در طی 40سال بعد از انقلاب مثل او کم داریم یا کشف نشده است. او خیلی پیچیدگی عجیبی داشت و ویژگیهایی که در بحثهای امنیتی رعایت میکند شما را به سمت این میبرد که کشمیری سطحش بالاتر از مجاهدین خلق است.
ما نفوذی در دهه60 زیاد داشتیم و در دستگاههای دیگر مثل فخارزاده، عباسی، اما سطح کشمیری از همه اینها بالاتر
بوده است.
سطح رفتارهای امنیتی و کارهایی که انجام میداده است از بقیه نفوذیها حتی «ک. گ. ب» و بقیه سازمانها بالاتر بوده است.
این فرضیه بسیار قوی که مطرح شد کشمیری صرفاً ارتباط با سازمان داشته است و میتوانسته خودش عامل سیا باشد. این خیلی به چشم میآمد.
در این تحقیقات تا کجا پیش رفتید و چه کسانی نقش اساسی در حضور این فرد به سیستم داشتند. این افراد هنوز هم هستند یا نه؟
من توانستم همکلاسی و همدانشگاهی این فرد را گیر بیاورم. یکی از شخصیتهای اصلی که در این فیلم مصاحبه کرد بازرس ویژه رییسجمهوری بود که تصویرش ضد نور است و یک بابی از تحقیقات را برای ما روشن کرد که قبلاً نمیدانستیم این بازرس ویژه یک سال بعد از انفجار نخستوزیری مقالهای را منتشر میکند که چرا قضیه کشمیری پیگیری نمیشود و تعریف میکرد که فردای آن ماجرا بچه من را دزدیدند و گفتند که اگر یک بار دیگر این پرونده را پیگیری کنید اینبار دیگر تهدید صرف نمیشود که او هم دیگر پیگیری نکرده است.
من فهمیدم که قصه فراتر از این حرفهاست و نمیتوان کشمیری را یک نفر بدانیم که بعد از هشت شهریور پروندهاش بسته شد. کشمیری بعد از انفجار هشت شهریور تمام نمیشود و در پرونده میبینید که فراز و نشیبهای بسیاری دارد و همچنان در جمهوری اسلامی به عنوان معماست. رییسجمهور و نخست وزیر که ترور میشود فیلمهای کمی ساخته میشود؛ کشمیری که جای خود دارد.
در روایتی که شما تصویر کردید بازسازی صحنه هم داشتهاید؟
بله، چون از کشمیری هیچ تصویر و مدرکی وجود ندارد. کشمیری یک تکنیکی که داشته است در هیچ فیلمی حضور نداشته است و هیچ مدرک تحصیلی یا شخصی از آن وجود ندارد و جای تعجب است که چرا نیست؟
بعد از انقلاب یک آرشیوی داشتیم، اما باز هم چیزی از کشمیری وجود نداشت و مجبور به بازسازی صحنه بودیم. اما تفاوتش با فیلم پرونده ناتمام این است که از آرشیو و بازسازی صحنه استفاده شده است به جای آرشیو و موشنگرافی. تقریباً نصف فیلم بازسازی صحنه است و به کارگردانی فیلم نزدیک شدیم.
کشمیری آخرین کار شما درباره نفوذ است یا ادامه دارد؟
نه من فکر میکنم به سهگانه تبدیل میشود. تا سال94 که این فیلمها از کشمیری پخش شد، هیچ خبری از این جریان نبود و بعد از پخش این فیلم گفتند که کشمیری و کلاهی کشته شدند.
سهگانه فیلم به نقطه دیگری میخواهد برسد که در مورد کشمیری وجود دارد و تا امروز این فرد را دنبال کردیم.