پیدا کردن کاراکترهای ویژه و به یادماندنی در سینما یکی از جذابترین بازیهایی ست که میتوانید با سینما انجام دهید. خصوصاً اگر محدودیت کمیتی داشته باشید و مجبور باشید تک تک، روی نام کاراکترهایی را که در مدت زمان دیدن یک فیلم باهاشان زندگی کردهاید خط بزنید تا به چند نفر اصلی برسید. سینمای ایران در حدفاصل سالهای 90 تا 95 هرچند فیلمهای مهم و خوب نسبتاً پرتعدادی دارد اما انتخاب کاراکترهای ویژه در میان انبوه فیلمهای این سالها کار چندان سختی نبود. مجموعه زیر شامل کاراکترهای ویژه هرسال از ابتدای دهه نود تا نیمه آن است. در این میان بعضی کمتر دیدهشده و محجورترند و در مقابل یکی، دوتایشان احتمالاً از ماندگارترینهای تمام دوران سینمای پس از انقلاب.
١٣٩٠-علی مصفا در «پله آخر»: یکی از بهترین علی مصفاهایی که پرده سینما به خود دیده است. در کارنامه بازیگری و حتی کارگردانی علی مصفا، «پله آخر» یکی از بهترین کارهایی ست که به آن برمیخورید و در ادامه جریانی که مصفا، حاتمی، یزدانیان، صاحبالزمانی و… راه انداختند و فیلمهایی مانند «سیمای زنی در دوردست»، «چیزهایی هست که نمیدانی»، «در دنیای تو ساعت چند است» و همین «پله آخر» محصول آن است، «پله آخر» علی مصفا را میتوان نمونه ویژهتری قلمداد کرد. هرچند که این جریان، اگر واقعاً بتوانیم اسم آن را جریان بنامیم، چندان مورد بررسی و تحلیل قرار نگرفته و یا به عبارتی سادهتر موردتوجه قرار نگرفته است اما اتفاق مهمی برای سینمای ایران محسوب میشود، چرا که از معدود جریانهای اینچنینی بعد از انقلاب است. فیلمهایی که حال و هوای مشترکی دارند و با وجودیکه کارگردان هرکدام از فیلمها یکی از افراد نامبرده است، ردپای مشخصی در دل همه فیلمها قابلشناسایی ست و اصلاً همین امر است که این جریان را جدی و مهم میکند. برسیم به کاراکتر علی مصفا در «پله آخر». دو نکته مهم دربارهی او وجود دارد: اول شکل پرداخت آن در فیلمنامه و دوم چگونگی اجرای آن توسط علی مصفا. از آنجا که مصفا خود کارگردان فیلم نیز هست، عجیب نیست که چنین قرابت و نزدیکی با کاراکتر پیداکرده باشد. اگر فیلم را دوباره و باکمی دقت ببینید، متوجه این امر خواهید شد. مصفا بهواسطه شناخت خوبی که از قهرمانش دارد موفق شده در یک شخصیت روی کاغذ، روحی انسانی بدمد و او را زنده کند. تر و تازگی و حس زندگی در لحظهلحظه بازی او موج میزند و هر سری که از پلههای آن خانه قدیمی حرف میزند، برقی در چشمانش نمایان میشود که گیرایی کاراکتر را قوت میبخشد. باید این را هم اضافه کرد که نقشآفرینی مصفا در «پله آخر» برآیندی از نقشهای دیگر او در جریان مستقل و گروهی ایست که راه انداختهاند. همانقدر که جنون و حس کودکانه کاراکترش در «دنیای تو ساعت چند است» را دارد، جدیت و سکون مرد را در «سیمای زنی در دوردست» هم داراست و از سوی دیگر حس غربت و اندوهی که در «چیزهایی هست که نمیدانی» روی شانههایش حس میکند، در اینجا هم با او حضور دارد. بهعلاوه حس مالیخولیایی و درعینحال درونی و نامحسوس ویژه خود کاراکتر در «پله آخر» که اصلاً وجه تمیز و برتری فیلم نسبت به باقی فیلمهای یادشده میشود. ١٣٩١: پسربچه در «تنهای تنهای تنها»: «تنهای تنهای تنها» ازجمله فیلمهای اولی بود که در زمان اکران توانست نظر بسیاری از منتقدان را به خود جلب کند. مهمترین ویژگی فیلم که سبب میشد تماشاگر از ایرادات ریز یا درشت فیلم صرفنظر کند، قهرمان فیلم یعنی همان پسربچه کوچک و شیرینی جنوبی بود. «تنهای تنهای تنها» میتوانست حتی بیش از اینها هم تحویل گرفته شود. اثر جمعوجور و بدون ادعایی که موفق میشود صراحت و دغدغههای اجتماعیاش را از دیدگاه یک پسربچه و جهان کودکانهاش تعریف کند. راحتی بازیگر با دوربین در کنار بیان و لهجه خواستنیاش حس مأنوس و صمیمانهای در تماشاگر ایجاد میکند و همین امر، «تنهای تنهای تنها» را تبدیل به فیلمی دوستداشتنی میکند. پلانهایی را به یاد بیاورید که پسربچه برای ماهیفروشی به آن شهرک رفته، تعهدش به خانوادهاش و رابطهاش با دختربچه ساکن شهرک را. انگار که کنشهایی بزرگمنشانه در پسربچه تجلی کرده است. او یک پسربچه نیست. مردی بالغ است حاوی دغدغهها و تفکرات سازنده که در جهان یک کودک حلول کرده است و جهان فیلم «تنهای تنهای تنها» را پدید آورده. ١٣٩٢: بابک حمیدیان در «چ»: «ننگ به جنازه شهیدی که خشاب اسلحهاش پر باشه.» این است اصغر وصالی درخشان فیلم «چ». اصغر وصالی با بازی درخشان بابک حمیدیان، بیشک یکی از درخشانترین کاراکترهایی ست که حاتمی کیا تاکنون خلق کرده است. مردی جدی، سخت و کموبیش تندرو. صحنههای دونفره اصغر وصالی و شهید چمران بهترین صحنههای فیلم هستند و دعواهای ایدئولوژیکشان هیجانانگیز، مانند صحنهای که شهید وصالی چمران را چمران بازرگان میخواند نه چمران امام. شور و هیجانی که بابک حمیدیان به نقش اضافه کرده است در ترکیب با سرمای چهرهاش کاراکتر شهید وصالی را پیچیدهتر هم کرده و حکم برگ برنده فیلم را دارد. درست شبیه به لحظهای از فیلم که شهید وصالی وارد پناهگاه زیرزمینی میشود و فریاد میزند «امام خمینی عصا شو بلند کرد…» بازی در نقش اصغر وصالی در کارنامه کاری بابک حمیدیان هم نقش ویژهای دارد. نهفقط به خاطر اینکه سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را برای حمیدیان به همراه آورد، که کارنامه کاری او را به دو بخش پیش و بعد از خود نیز تقسیم کرد. ١٣٩٣: زوج ِ «قندون جهیزیه»: «قندون جهیزیه» ازجمله فیلمهای خوب اما کم تحویل گرفتهشده نیمه اول دهه نود است. فیلمی ساده، بیریا و دلنشین از کارگردانی کاربلد و البته اهلدل که مورد بیتوجهی زیادی قرار گرفت. در خوب بودن «قندون جهیزیه» و مهارت علی ملاقلی پور سازنده همین بس که این فیلم از معدود کارهای نگار جواهریان و صابر ابر است که مثل همیشه این دو بازیگر نچسب و پرهیاهو نیست و نهتنها قابلتحمل است که حتی میتوان از آن لذت برد. مثلاً بازی صابر ابر را با نمونه کاراکترهای مشابهی مانند نقشآفرینیاش در «اینجا بدون من» مقایسه کنید که آنجا چقدر رو و پرطمطراق است و در «قندون جهیزیه» چه روان و بهجا. در رابطه با نگار جواهریان هم همینطور است، کافی است بازی بسیار بدش در «حوض نقاشی» و یا بازی خنثی و اختهاش در «طلا و مس» را به یاد بیاورید و مقایسهاش کنید با بامزگی و معصومیت واقعگرایانهاش در «قندون جهیزیه». علاوه بر بازی خوبی که ملاقلی پور از بازیگرانش گرفته شیمی جواهریان و ابر هم بهخوبی به هم میخورد و انرژی موجود درصحنه را بهخوبی میان هم پاسکاری میکنند. ١٣٩٤: نوید محمد زاده در «لانتوری»: «لانتوری» بهترین نمونه همکاری رضا درمیشیان کارگردان و نوید محمدزاده بازیگر نیست، پیشتر نمونه درخشانترش را در «عصبانی نیستم» دیدهایم که بیاغراق میتواند یکی از بهترین نقشآفرینیهای تاریخ سینمای ایران باشد: در کنار فریبرز عرب نیا در «سلطان»، یک عاشق تمامعیار! در «لانتوری» اما بار ویژه و جذاب بودن کاراکتر را شخصیتپردازی درمیشیان بر دوش میکشد. این روند پیوسته ایست که از «بغض» در آثار فیلمساز وجود دارد و تا «لانتوری» هم فیلم به فیلم محکمتر میشود: گویی قهرمانها در فیلمهای درمیشیان برآمده از خاطرات شخصی فیلمساز هستند. آنکه چنین صحنههای پرشور و احساسی را بر کاغذ طراحی میکند، بعید است جایی در زندگی واقعی، مشابهش را تجربه نکرده باشد. «لانتوری» پر از صحنههای اینچنینی ست که حسی را مستقیم و البته با واسطه پرده سینما، از ذهن درمیشیان به ذهن مخاطب فیلمهایش وصل میکند مثل صحنه نابی که قهرمان عاشقپیشه با بازی عالی نوید محمد زاده، از معشوقه سیلی محکمی میخورد و بر رد دستان دختر بر صورتش بوسه میزند و یا جایی که از واقعیت رابطه معشوقهاش با مردی دیگر خبردار میشود و پابرهنه به کوچه میزند. قهرمان «لانتوری» هرچند که آدم دوستداشتنی نیست و حتی در بسیاری از لحظات فیلم روی اعصاب تماشاگر راه میرود، اما به خاطر شخصیتپردازی خوب درمیشیان رابطه نزدیکی با تماشاگر برقرار میکند و مهر خود را بر دلش مینشاند. 1395: لیلا حاتمی در «رگ خواب»: یکی از ویژهترین کاراکترهای زن سیمای پس از انقلاب. در حالی که زنان چه پیش از انقلاب اسلامی و در دوران فیلم فارسیها و چه پس از انقلاب همواره نقش کمرنگتری نسبت به مردان داشتهاند، لیلا «رگ خواب» میتواند در کنار مهمترین قهرمانان زنی که سینمای ایران در سالهای بعد از 57 به خود دیده است قرار گیرد. در کنار شخصیتهای مهمی مانند لیلا «لیلا»، سیما «شوکران» و یا نمونه متأخرتر چون سپیده «درباره الی». مینا در نوع خودش کاراکتری استثنایی ست که میتوان آن را تکاملیافتهترین زن در میان آثار حمید نعمتالله دانست و برآیندی از زنانی که او پیشتر در فیلمهای دیگرش خلق کرده است. زنی که هم خنگی و سادگی لیلا حاتمی «بیپولی» را به اوج رسانده و هم جنون و به سیم آخر زدن اتی «بوتیک» را. شناخت و دریافت نعمتالله از عوالم زنانه به همراه شور و حس زنانگی که نویسنده فیلمنامه، همسر نعمتالله، معصومه بیات به کاراکتر بخشیده، دست در دست هم دادهاند تا مینا تبدیل به کاراکتری ماندگار شود. قهرمانی کنش گر که از دل یک عاشقانه عجیب و دوستداشتنی، آواره خیابانهای پرتنش تهران میشود و سر از اورژانسهای اجتماعی درمیآورد. زنی که بیش از آنکه شبیه به سینمای ایران باشد، یادآور تراژدیهای کلاسیک یونان باستان است.
محل تبلیغ شما (یک ماهه 90 هزار تومان - جهت هماهنگی کلیک کنید )
کارشناس رسمی دادگستری
باروس
استروئید
جعبه لمینتی
خرید آنلاین کتاب تاپ ناچ ویرایش سوم
the real world
خرید فالوور اینستاگرام
خرید نهال انگور قرمز بی دانه
زیرپوش مردانه
مانتو پاییزه
کاغذ دیواری سفید
کاغذ دیواری مشکی
Locksmith
ปั้มไลค์
Chiropractor
تجارتخانه آراد برندینگ
دانلود روبیکا
خرید تاج گل - تاج گل - تاج گل تسلیت - تاج گل ترحیم
خرید پیپ دست ساز ایرانی
خرید توتون پیپ
آینه کنسول
کت شلوار با پیراهن مشکی
دتکتور گاز
ابزار دقیق و سطح سنج راداری
ابزار دقیق آداک فرآیند سپهر
امداد خودرو سایپا کرج
ثبت شرکت در کیش چگونه است؟
وام اینترنتی بدون ضامن
کاغذ دیواری کربن
خرید تاج گل
خرید قسطی لوازم خانگی
جوراب شلواری شیشه ای
بهترین ارز های دیجیتال برای خرید
آموزشگاه آرایشگری زنانه
다낭풀빌라 바나나풀하우스
بلک فرایدی 1403
لیزر زگیل تناسلی در یک جلسه
باحال مگ
cyprus-newlife
Cyprus کجاست