مجید تولایی: اگر بیست سال پیش کسی به ما میگفت که در آینده در مراسم عزاداری امام حسین(ع) با مضامینی مثل برجام و توافق هستهای و سیاست خارجی و ... روبه رو میشوید تعجب میکردیم اما این اتفاقی است که بر خلاف تذکر مراجع عظام تقلید در مراسم عزاداری چند سال اخیر افتاده است. آیا قیاس وقایع و شخصیتهای کربلا با وقایع و شخصیتهای سیاسی امروز جامعه به لحاظ منطقی و دینی رواست؟
همه ما جملات قصار فراوانی در باب تدبیر و تدبر در مسائل تاریخی شنیده ایم . جملاتی از این دست که «ملتی که تاریخ نداند، محکوم به تکرار آن است.» این فلسفه که تاریخ مجددآ تکرار خواهد شد درحالت غیر ابزاری آن یک خطای فلسفی و در حالت ابزاری و آگاهانه آن ناشی از «هرمونیک سیاستمدارانه» است .
مطالعه وقایع تاریخی و بررسی منطقی وقایع یکی از مهمترین کاربردهای مطالعات تاریخی است . در مطالعات تاریخی روندهای تاریخی با رویکردی بی طرفانه و علمی مورد بررسی قرار می گیرد اما در «قرینه سازی وقایع تاریخی»، نوعی مصادره به مطلوب وقایع تاریخ نهفته است.
وقایع تاریخی معلولهای چند علیتی و پیچیده در بستر زمان و مکان است. هراکلیتوس فیلسوف بزرگ یونانی معتقد است که هیچ کس از یک رودخانه دو بار عبور نمیکند. این گفتار حکیمانه به این معناست که رودخانهای هر لحظه در حال تغییر است و رودخانه این لحظه، رودخانه لحظاتی دیگر نخواهد بود. مابه ازا سازی وقایع تاریخی، در واقع نوعی مغالطه است که از مقدمهای نادرست،نتیجهای نادرست استخراج میکند. مقدمه غلط این منطق«تکرار تاریخ و شخصیتهای تاریخی» در زمان حال است.
تاریخ اسلام یکی از مهمترین بسترهای تاریخی است که بیشترین میزان قرینه سازی تاریخی از آن برداشت شده است. تاریخ اسلام یکی از غنیترین و ارزشمندترین مکاتب تاریخی، برای درک مفاهیم بلند اخلاقی و انسانی است .
در طول تاریخ هزار و چهارصد سال گذشته بیشترین تلاش ائمه و علمای دین در جهت اخذ حقایق راستین تاریخ اسلام از نسل گذشته و انتقال امانتدارانه آن به نسل آینده است.همین دقت در انتقال تاریخ دین «علم حدیث» را به وجود آورده است.
در قرنهای گذشته که اکثریت مردم بیسواد بودند، یکی از وظایف علمای دین انتقال روندهای تاریخی دنیای اسلام به نسلهای آتی بوده است و این انتقال در قالب ابزار نوآورانهای به نام«روضه خوانی و مداحی» شکل گرفت که تا امروز این سنت نیکو بین شیعیان به خصوص شیعیان ایران رواج دارد.
روضه خوانی و مداحی در واقع بیان شفاهی تاریخ با برانگیختن شور و احساس مذهبی مردم است. تعمیم وقایع تاریخی مثل واقعه کربلا و قیام امام حسین (ع) به زمان حال و شخصیتهای سیاسی و مذهبی یکی از بدکارکردیهای مداحی و استفاده نا به جا از این تربیون تاریخی و مقدس است.
«قرینهسازیهای تاریخی» عموماً با انگیزههای سیاسی و برای به کرسی نشاندن منافع چه بسا کوتاه مدت گروهها وجناحهای سیاسی انجام میشود که با رسالت اصلی مداحی و روضه خوانی در تقابل است.
تقلیل مقام سید الشهدا به افراد معاصر و ترور شخصیتهای غیرخودی با قرینه سازی با شمر و یزید و عمر سعد، وهن اسلام و مقام ائمه معصومین و خرج کردن از کیسه اسلام و اعتقاد مستعمین است.
از طرفی این قزینهسازی بر اساس اصول منطق نوعی مغلطه غیر منطقی است که پایه استدلال آن از پای بست ویران است. بیان این مغالطات از تریبون دینی که خود نماد عقل و خردورزی است، نوعی تضاد و از خودبیگانگی دینی به شمار آید.
پوشاندن ردای سیاست روزمره به واقعه کربلا نوعی تقلیل ظالمانه و آشکار و قلب واقعیت و پیام عاشوراست.
کجای راه را به خطا رفتهایم؟
برخی معتقدند سیاسی کردن مجالس عزاداری سیدالشهدا از نوعی «خودمحوری» ناشی میشود که به صورت آشکاری با پیام امام حسین(ع) که قربانی کردن «منیتها» و «خودیتها» است، تعارض ذاتی دارد. عدهای گمان میکنند، تاویل و تفسیر و تلقی آنها از حق و حقیقت «خودِ حقیقت» است. برخی گمان میکنند که خودشان متر و معیار حق و باطلند.
این رویکرد دفعی و منفی نسبت به مردم در یک جامعه چند صدایی، از سوی عدهای از مداحان و صاحبان تریبون، سست کردن اساس وحدت و زمینه ساز از هم پاشیدگی جامعه است و با سیره نبوی در جذب حداکثری در تضاد است.
از نظر این افراد کسانی که در همه جهات با آنها همسو نیستند، شمر و یزید و عمروعاص و معاویه هستند. از نقطه نظر این عده، مردمی که با نظرات این افراد صد در صد هم جهت نباشند، مردم کوفه هستند و مردم کوفه در مجالس عزاداری امام حسین(ع) جایی ندارند! بنابراین چه باک اگر پایشان از هیئتها بریده شود.
امام حسین(ع) قبل از عزیمت به کربلا در فرازهایی از دعای عرفه می فرمایند:«وقتی که راه ها و مذهب ها با همه ی فراخی شان مرا به عجز می کشانند و زمین با همه ی وسعتش بر من تنگی می کند و ... اگرنبود رحمت تو، بی تردید من از هلاک شدگان بودم.
اگر نبود محبت تو بی شک سقوط و نا بودی تنها پیشروی من میشد...معبود من، اینک من پیش روی توام و در میان دست های تو.آقای من ، بال گسترده و پر شکسته و خوار و دلتنگ و حقیر.نه عذری دارم که بیاورم نه توانی که یاری بطلبم. نه ریسمانی که بدان بیاویزم و نه دلیل و برهانی که بدان متوسل شوم. چه می توانم بکنم؟ وقتی که این کوله بار زشتی و گناه با من است ؟!»
باید دید کجای راه را به خطا رفتهایم که جایگاه خودمان در جبهه حق و حقیقت و معنویت را از همه والاتر میپنداریم و برای امام حسین گریبان چاک میدهیم در حالی که پیام عاشورا را درک نکردهایم.
2929