1- مقدمه
یکی از پرسش های مهمی که مورد توجه اندیشمندان دینی قرار دارد، حقیقت واقعه کربلا و عاشورای سال 61- ق و میزان تطبیق آن با نوشته ها و خطابه هاست. گفتگو در خصوص این حادثه بزرگ، بیش از آن که مقوله ای تاریخی، کلامی، فقهی، اخلاقی و در یک کلمه، علمی و معرفتی باشد، برای گروهی وسیله ارتزاق و کسب اعتبار با تحریک احساس محبت مردم شده است، اما این مسئله برای اندیشه گر دردمند دینی به راحتی پذیرفته نیست، چون پایه های باورهای مذهبی را نشانه می رود و بنیاد آن را در هم می ریزد.
بیشترین سخنان بی پایه و سستی که در اطراف حادثه کربلا در مجالس و حتی در نوشته ها راه یافته، ناشی از عدم درک تاریخی بودن واقعه از یک سو، و ابتنای فهم آن بر منابع مربوط از دیگر سو است. تحریف های پدید آمده در گزارش های مربوط به وقایع عاشورا، ریشه در دور شدن از حوزه علمی و روش مطالعه تاریخی و مستند گزارش ها و منابع مورد استفاده دارد.
مضاف بر اینکه بیان وقایع مربوط به امام حسین (ع) از آنجا که در حقیقت حکایت قول، فعل و تقریر معصوم (ع) است، حدیث محسوب می شود (ر. ک: بهایی، 21: 1429) و دقت در آن بسیار حائز اهمیت است؛ چرا که هر گونه بیان خلاف واقع و غیر مستند، منجر به دروغ بستن به آن ذوات مقدسه (ع) خواهد بود و اثری وضعی در اعمال و احکام شرعی و... دارد.
توجه به استناد گزارش ها، نیازمند تتبع و درایت است و می بایست محققین در این زمینه، بعنوان یک راوی دقیق و شایسته عمل کنند. فلذا، از مهمترین اموری که می بایست در این عرصه انجام گیرد شناسایی، معرفی و ارزیابی منابع متقدم و متأخری است که بطور خاص به واقعه شهادت امام حسین (ع) اختصاص داده شده است. در این نوشتار سعی بر آن است تا نسبت به این مهم گام برداشته و با در نظر داشتن استنادات روایی و تاریخی، منابع مستند و ضعیف، شناسایی و معرفی گردد.
2- گونه شناسی کتب مقاتل
منابع مربوط به واقعه کربلا و مقاتل الحسین (ع)، در اعتبار و دقت در نقل و تحلیل یکسان نیستند و می توان آن ها را به دو دسته کلی قابل استناد و ضعیف تقسیم کرد. این تقسیم بندی در کتاب های در دسترس قابل انجام است؛ اما دسته دیگری به نام منابع مفقود را نیز باید در نظر داشت، منابعی که تنها در فهرست ها به آن ها اشاره شده و اکنون به آن ها دسترسی مستقیم نداریم، هر چند برخی اخبارشان به کتاب های دیگر راه یافته است.
بنابراین با سه گروه، منبع مواجه ایم: 1- منابع قابل استناد2- منابع غیر قابل استناد 3- منابع مفقود.
1- 2- منابع قابل استناد
منابع قابل استناد، مآخذی هستند که هویت تاریخی داشته و مؤلفانشان، معلوم، سرشناس و از عالمان روشمند بوده اند، هرچند لازم است نگاه نقادانه و علمی نیز در بررسی و قبول روایات ایشان مورد نظر قرار گیرد. منابع متعدد و مستندی از پنج قرن نخست وجود دارد که به گزارش نهضت عاشورا پرداخته اند. این منابع را می توان به دو دسته مستقل و مشتمل تقسیم نمود: منابعی که ویژه گزارش دهی واقعه کربلاست و منابعی که تنها بخش هایی از آن، درباره قیام امام حسین (ع) است (ر. ک: جعفریان، 15: 1381-17). گفتنی است این منابع از اعتبار یکسانی برخوردار نیستند، اما قابلیت استناد را دارند و بوسیله پژوهش های روشمند، قابل بررسی و پذیرش هستند.
2- 2- منابع غیرقابل استناد
مبنای کار در سنجش اعتبار و سندیت کتاب های نوشته شده در دوره های بعد، همین منابع کهن، در کنار حفظ معیارهای نقد متون و اسناد تاریخی است. بر این اساس، منابعی که گزارش های خود را نقادی نکرده و آن ها را با منابع اصلی تاریخی، برابر ننموده و یا به تعارض آن ها با سیره و شخصیت امام حسین (ع) و یارانش توجه نکرده اند، دچار ضعف گشته و از گردونه استناد خارج می شوند.
با گذشت زمان و دورتر شدن از اصل واقعه، انتظار تغییر و تحریف بیشتر می شود، و این نکته ای است که قاعده لزوم مراجعه به منابع کهن و نزدیک تر به واقعه عاشورا را مدلّل می سازد.
نقد در این عرصه، متوجه کتاب و محتوای آن است و به نویسنده و گردآورنده آن ارتباطی ندارد. چه، برخی از مؤلفان کسانی هستند که از روی ارادت و با توجه به گزارش های بدون استناد، مجعول و شفاهی، در عرصه ای قلم زدند که تفاوت اصلی با اندوخته های علمی آن ها مانند فقه و تفسیر قرآن دارد.
پیدایش سبک داستان پردازی و «مخاطب محور» از واقعه عاشورا باعث شد تا گزارش های مجهول و مجعول، با جعل اصطلاح «زبان حال» وارد ادبیات عاشورایی شود و برای بسیاری تبدیل به «زبان قال» گردد. این گزارش ها به کتاب ها راه یافت و از سوی برخی که میان منابع کهن و معتبر، با کتاب هایی که قرن ها بعد، به نگارش درآمده تفاوتی نمی نهند، به صورت یک سند تاریخی و قابل ذکر درآمد.
این ها، همه، افزون بر اشتباه های ناخواسته انسانی است که در نقل های تاریخی پیش می آید، مانند خطای حافظه در نقل شفاهی و خطای باصره در هنگام نوشتن و قرائت نسخه ها، بویژه اگر نسخه مغلوط یا بدخط باشد. در نهایت پی یابی جریان نقل این گزارش ها، منابعی را بدست می دهد که سرچشمه ورود این ادبیات تخیّلی و بدون پشتوانه تاریخی، به جریان گزارش حماسه کربلاست.
3- 2- منابع مفقود
در تقسیم بندی اولیه منابع مربوط به وقایع عاشورا گفته شد که منابع قابل استناد و ضعیف، در کتاب های موجود قابل بیان و بررسی است، اما دسته دیگری به نام منابع مفقود را نیز باید در نظر داشت. منابعی که تنها در کتب فهرست اشاره شده و اکنون به آن ها دسترسی مستقیم نداریم، هر چند برخی اخبارشان به کتاب های دیگر راه یافته است.
از جمله منابع مفقود، که فقط در کتاب های فهرست نام برده شده و برخی متقدمین از آن ها بهره برده و در آثارشان اثر این تصانیف دیده می شود، می توان به دو کتاب «مقتل أصبغ بن نُباته» (م بعد از 100ق) و «مقتل جابر بن یزید جُعفی»(م سال 128ق) (ر. ک: آقا بزرگ تهرانی، بی تا: 22، 23 و 24) اشاره کرد. با توجه به اینکه تاریخ وفات راویان این دو کتاب، در اوایل قرن دوم هجری است، از حیث زمانی بر همه منابع موجود، مقدّم است و چون می توانستند با حاضرین و راویان در وقایع عاشورا ملاقات داشته باشند، از اعتبار بیشتری برخوردار بوده اند.
این دسته از منابع، مهم و بازیابی آن ها در مستندسازی و اعتبارسنجی گزارش های واقعه کربلا، بسیار تأثیرگذار است.
3- منابع مستند و قابل اعتماد
در ادامه نوشتار بر اساس تقسیم بندی منابع مربوط به واقعه عاشورا، تعدادی از مهمترین مقاتل معتبر و قابل استناد، معرفی می گردد.
1- 3- مقتل ابو مِخنف
لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف بن سلیم ازدی کوفی(70-158ق )، (ر. ک: نجاشی، 320: 1418) از پایه گذاران تاریخ نگاری مسلمانان و از اصحاب امام صادق (ع) و به احتمال زیاد شیعه است. وی نه تنها در موضوع مقتل الحسین (ع) بلکه در بیشتر موضوعات تاریخی صدر اسلام نوشته هایی دارد که منبع مهمی برای همه تاریخ نگاران بوده است. او مقبول مورّخان فریقین است و از این رو تاریخ نگاران و سیره نویسان متعدد از کتاب او درباره قیام امام حسین (ع) نقل کرده اند (ر. ک: ابومخنف، 1417: 9).
متأسفانه اصل کتاب ابومخنف نایاب شده و ما تنها می توانیم از جمع آوری گزارش های مورخان، به بخشی از کتاب او دست یابیم. در دوره معاصر آقای حسن غفاری و محمد هادی یوسفی غروی به این کار همّت گماشته و آن بخش از کتاب ابو مخنف را که طبری در تاریخ خود گزارش کرده، گردآوری و با نام های «مقتل الحسین» و «وقعة الطّف » منتشر ساخته اند.
در سده های اخیر و پیش تر از این دو کتاب به نام مقتل ابی مخنف در هند و سپس در ایران، منتشر شد که دلیلی بر صحّت انتساب آن به مؤلف در دست نیست و تفاوت فراوان و آشکار مطالب آن با نقل طبری از ابو مخنف، نشان دهنده نادرستی این انتساب است. دلیل دیگر، وجود برخی مطالب موهن به شخصیت بزرگوارانه امام حسین (ع) است که تألیف آن ها از نویسنده ای مشهور و موثّق همچون ابومخنف، بسی بعید است؛ این موضوع موجب شد تا بسیاری از محدثان، مورخان و کتابشناسان، پس از تأیید ابو مخنف و کتاب اصلی او، کتاب چاپ شده مذکور را بی اعتبار و غیر قابل استناد بدانند. از این میان می توان به محدّث نوری(ر. ک: نوری، بی تا: 156)، محدث قمی(ر. ک: قمی، 1421: 10؛ و نیز قمی، 1429: 1، 199)، سید عبدالحسین شرف الدین ( ر. ک: شرف الدین، بی تا: 41) اشاره کرد.
اولین ویژگی ابومخنف این است که مقتل خود را به روش محدثان و با ذکر سند (روش نقلی) نگاشته؛ یعنی همه مطالب به صورت روایت مستند و از حاضران در صحنه نقل شده است. برخی از گزارش های ابو مخنف برگرفته از خبرهای افرادی بوده که در جریان عاشورا حضور داشتند و وظیفه رساندن خبر به حکومت را داشتند؛ یعنی، به عنوان تاریخ نگار یا کاتب به آن جا اعزام شده بودند. برخی هم مربوط به افرادی است که در آن واقعه حضور داشتند و هم در سپاه دشمن و هم در سپاه امام حسین (ع) رفت و آمد داشتند و یا این که بی طرف بودند و گزارش ها را نقل می کردند. مجموعه گزارش های ابومخنف از این منظر گزارشی دسته اول و شایسته محسوب می شود.
دومین ویژگی این مقتل، رعایت اصول گزارش نویسی است. در سراسر گزارش ها نکته ای یافت نمی شود که دلالت بر طرفداری او از امام (ع) یا یزید کند. هر چه در این مقتل وجود دارد، سخن راویان است و او از خود چیزی ندارد، حتی اگر در بعضی موارد درباره مطلبی اختلاف بوده، او بدون ترجیح یک گزارش، هر دو قول را آورده است (ر. ک: طبری، 1387: 5، 413).
سومین ویژگی این مقتل، تفصیلی بودن، تنظیم و ترتیب دقیق (از حیث زمانی) وقایع است. تمام خطبه های امام حسین (ع)، متن نامه ها و گفتگوهای ایشان که در مدینه، مکه، مسیر راه تا کربلا و در کربلا صورت گرفته، روایت شده و تاریخ از این حیث، مدیون وی است.
آخرین ویژگی این که بسیاری از گزارش های مستبعدی که از نظر عقلی پذیرش آن ها دشوار است، در این مقتل وجود ندارد. پس این مقتل از جهت مستند بودن، نزدیک بودن به زمان حادثه، خالی بودن از دیدگاه های سیاسی، مذهبی و کلامی و نیز مطالب غیر قابل باور، قوی ترین، دقیق ترین و مفصل ترین روایت از واقعه عاشورا است و با بی طرفی کامل و منصفانه روایت شده است.
2- 3- الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد
شیخ مفید (336-413ه. ق) (ر. ک: نجاشی، 1418: 399403)، یکی از برجسته ترین عالمان شیعه و رئیس مدرسه کلامی و حدیثی دوم شیعه در بغداد است. از جمله تألیفات فراوان شیخ مفید کتاب «الإرشاد فی معرفة حجج الله علی العباد» است که در سال 411 ه. ق (ر. ک: مفید، 1372: 3) و در شرح حال اهل بیت (ع) نگاشته شده است.
شیخ مفید این کتاب را در پاسخ به پرسش بعضی از شیعیان درباره واقعیت و حقیقت تاریخ ائمه (ع) نوشته است که بر اساس روایات معتبر و مستند تدوین شده است (ر. ک: همان: 4). این کتاب در یک مقدمه و دوازده باب تنظیم شده است؛ هر باب از کتاب به ترتیب با نام یکی از اهل بیت پیامبر (ص) مزیّن شده و در ذیل هر باب، عناوین مختلف مربوط به مسائل تاریخی عام (حوادث مسلمانان)، مسائل تاریخی هر امام (ولادت، سرگذشت و شهادت)، فضایل، اصحاب، کلمات، خطبه ها و اولاد آمده است.
این کتاب دارای ویژگی های با اهمیتی است که آن را از کتاب های تاریخی مشابه ممتاز می سازد:
1- علاوه بر حدیثی بودن متن آن، توضیح ها و تبیین هایی نیز در کنار احادیث مطرح شده است که از جهات مختلف شایان توجه است.
2- از نظر رجالی، به زندگی نامۀ برخی از شاگردان مهم امامان (ع) نیز پرداخته است.
3- کتاب از نظر محتوا علاوه بر ابعاد تاریخی، مطالبی در حدیث، رجال و عقاید روایات را در بردارد.
4- اعتبار احادیث این کتاب به سبب پذیرش و نقل از جانب شیخ مفید افزون شده است.
5- این کتاب به عنوان یکی از مهمترین منابع شناسایی و بازخوانی تاریخ صدر اسلام است و شاگردان شیخ مفید از سید مرتضی، شیخ طوسی و ابوالفتح کراجکی تا ابن حجر عسقلانی و ابن جوزی کتاب را به عنوان منبع دست اول بر شمرده اند و مطالب آن را نقل و مورد استناد خویش قرار داده اند.
6- الهی بودن منصب ولایت معصمومین (ع) در این کتاب به وسیله شیخ مفید اثبات شده است.
این کتاب به دلیل اهمیت و جایگاه ویژه اش در موضوع خود مورد توجه همگان است. چنان چه شرح ها، خلاصه ها و ترجمه های قدیم و جدید بر آن نوشته شده است.
شیخ مفید در فصل مربوط به امام حسین (ع) (ر. ک: همان: 2، 27–136)، پس از امیرالمؤمنین علی (ع)، بیشترین حجم کتاب خود را به شرح زندگی امام (ع) و واقعه عاشورا اختصاص داده است. شیوه شیخ در کتاب، نقل مستند و مسند حوادث نیست، هرچند در برخی روایات شیخ به ذکر اسناد پرداخته است ولی منسجم و بدون نقل اسناد روایات بیان شده است.
او گزارش واقعه کربلا را از هشام سائب کلبی (ر. ک: نجاشی، 1418: 434) و مدائنی و افرادی غیر از این بیان کرده است (ر. ک: مفید، 1372: 2، 32). در واقع همان گزارش های ابو مخنف را از هشام کلبی آورده و با چینش و دقت در گزارش ها، یک متن منضبط با روال و روند مشخص ایجاد کرده است. با مطالعه و بررسی اجمالی گزارش شیخ مفید این نکته روشن می شود که در بیشتر موارد، گزارش های تاریخ طبری (که آن کتاب نیز گزارش های ابومخنف را دارد) با حذف اسناد و رعایت اختصار آورده شده است. این نکته با مقایسه گزارش های وی و طبری که با ذکر سند آورده شده قابل پیگیری و اثبات است. نکته شایان توجه در گزارش های شیخ مفید، افزوده هایی است که در تاریخ طبری نمی توان یافت.
شیخ مفید در الارشاد دو مورد از ابو مخنف نام برده است که در غیر واقعه عاشورا است (ر. ک: همان: 1، 17؛ 2، 7- استفاده شیخ مفید از آثار ابو مخنف منحصر در همین موارد نیست و همانطور که گفته شد با تطبیق مطالب الارشاد در بخش مربوط به واقعه کربلا یا گزارش های ابو مخنف به آسانی می توان پی برد که بسیاری از اخبار آن برگرفته از کتاب مقتل الحسین (ع) ابو مخنف به واسطه شاگردش هشام کلبی است. در مجموع، گزارش شیخ مفید از وقایع عاشورا یکی از مهمترین و دقیق ترین گزارش هاست و با توجه به ویژگی های کتاب الارشاد، و مؤلف آن قابل استناد و بهره برداری است.
3- 3- الّلُهوف / المَلهُوف علی قَتلی الطُفوفِ
کتاب «اللهوف علی قتلی الطّفوف » (ر. ک: آقا بزرگ تهرانی، بی تا: 22، 223) اثری است از سید بن طاووس (589-664ه. ق) (ر. ک: کمونه حسینی، 1388: 1، 107؛ و نیز قمی، 1429: 1، 392)، که پیرامون شرح قیام امام حسین (ع) از حرکت ایشان از مدینه، حوادث روز عاشورا تا بازگشت اسرا به وطن است. این کتاب به عربی نوشته شده و به جهت اهمیتی که داشته، به فارسی ترجمه شده است. کتاب مذکور برای اولین بار در دوره صفویه و بوسیله عالمی به نام سید بهاء الدین مختاری ترجمه شد و از آن زمان تا کنون ترجمه های دیگری برای آن نگاشته شده است (ر. ک: تجلیل و همکاران، 1386: 4).
کتاب در چند بخش سامان یافته است: مقدمه ای شامل مطالبی در عظمت واقعه عاشورا، مقام امام حسین (ع)، ارزش گریه و عزاداری بر امام (ع) و انگیزه نگارش کتاب. نخستین مسلک، با ولادت امام حسین (ع) آغاز شده و پس از آن، بدون بیان تاریخ زندگی امام (ع) در زمان پدر و برادر، به سراغ سخنرانی ایشان در مکه رفته و سپس به داستان شهادت « قیس ابن مصهر» و ماجرای دیدار امام (ع) با تعدادی از افرادی که در طول مسیر به امام (ع) پیوستند و سخنرانی های ایشان می پردازد.
آغاز فصل یا مسلک دوم «لهوف» سخنرانی امام (ع) در کربلاست. برخورد مقتدرانه حضرت عباس (ع) با شمر، شوخی و بذله گویی اصحاب در شب عاشورا، سخنرانی امام (ع)، توبه«حر»، برگزاری نماز ظهر عاشورا بوسیله امام (ع)، شهادت تعدادی از هاشمیون، مطالب مسلک دوم را تشکیل می دهد.
ابن طاووس مسلک سوم را با خاکسپاری شهدا آغاز کرده و پس از آن، به خطبه حضرت زینب (س)، امام سجاد (ع) و ام کلثوم می پردازد. وی دراین قسمت خطبه های امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س) در شام و کوفه و هم چنین خطبه های فاطمه دختر امام حسین (ع) را در کوفه به تفصیل نقل کرده که در برخی مقتل های دیگر با اختصار به آن ها اشاره شده است. این قسمت، از نقاط قوت کتاب به شمار می رود؛ چون این خطبه ها بیانگر ماهیت حرکت اهل بیت (ع) است و متأسفانه در بیشتر مقتل ها ذکر نشده است.
روایات این کتاب مانند بسیاری از دیگر کتب تاریخی به صورت مُرسَل بوده و تنها آخرین راوی و یا آخرین کتابی که از آن نقل شده، ذکر شده است. با این وجود، مؤلف از نقل مطالب اغراق آمیز که در کتب مشابه بوده خودداری کرده است. با توجه به شخصیت مؤلف و نیز هماهنگی بسیاری از مطالب ذکر شده با نقل های دیگر، این کتاب در مجموع از مقاتل معتبر و قابل استناد به شمار می آید.
از ویژگی های دیگر این کتاب، اختصار نویسی و تدوین مناسب تاریخی وقایع مربوط به عاشوراست. او درباره اختصارنویسی در این کتاب می گوید: «با توجّه به این که زائران، فرصت کم دارند، رشته سخن را کوتاه نموده و به طور اختصار بیان کرده ام و همین اندازه کافی است که درهای اندوه را به روی خواننده باز و افراد با ایمان را رستگار سازد و در قالب این الفاظ، حقایق ارزنده ای نهاده ایم» (ر. ک: ابن طاوس، بی تا: 11).
مؤلف هدف خود را در مقدمه این کتاب چنین بیان می کند: «وقتی مصباح الزائر و جناح المسافر را نوشتم، دیدم این کتاب اغلب زیارت نامه ها و برگزیده اعمال شبانه و روزانه را در خود دارد و هر کس این کتاب را داشته باشد از کتاب مصباح که در این وقت معمول بود، بی نیاز است و دوست داشتم هر کس این کتاب را دارد از حمل مقتل عاشورا نیز بی نیاز باشد، پس این کتاب را به اختصار نوشتم تا ضمیمه مصباح الزائر باشد و در آن، فشرده مطالب را آوردم به اندازه ای که مناسب وقت کوتاه زائران باشد.» (ر. ک: همان).
با توجه به این عبارات به خوبی پیداست که ابن طاووس کتاب را نه به عنوان یک اثر تاریخی، بلکه برای کسانی نوشته شده که می خواهند به زیارت حایر حسینی (ع) بروند.
این کتاب هم چنین مطالبی منحصر به فرد دارد که پیش تر در مقاتل نیامده است، مانند نامه امام (ع) به بنی هاشم (ر. ک: همان: ص 65) و هم چنین خبردادن آن حضرت از شهادتش و تحلیلی صوفیانه نسبت به شبهه هلاکت نفس (ر. ک: همان: ص 25 ) که بعد از او در برخی کتاب ها آمده است.
شاید بتوان گفت علت وجود گزارش های خاص این است که کتابخانه شیخ طوسی در اختیار او بوده است. باید به این نکته توجه کرد که شیخ طوسی کتابی با عنوان «مقتل الحسین» داشته است (ر. ک: آقا بزرگ تهرانی، بی تا: 22، 27)، که متأسفانه اثری از آن موجود نیست و می توان نتیجه گرفت که به احتمال فراوان ابن طاووس از آن بهره برده است و این بر غنای کار او و ورود برخی اخبار در لهوف تأثیرگذار بوده است. بی شک اقبال به این کتاب هم ناشی از شخصیت ممتاز معنوی و اخلاقی نویسنده و هم برگرفته از ویژگی های این کتاب است.
از جمله گزارش های منحصر به فرد آن است که اهل بیت (ع) در روز اربعین به کربلا رسیدند. البته خود ابن طاووس نخستین کسی است که در کتاب اقبال الاعمال (ر. ک: ابن طاووس، 1418: 3، 100) این خبر را بعید دانسته و آمدن اسیران را در روز اربعین به کربلا انکار می کند. مسئله بازگشت اسیران به کربلا در روز اربعین نخستین بار در لهوف (ر. ک: ابن طاووس، بی تا: 196) و بعد از آن در مُثیرُ الاحزان (ر. ک: ابن نما حلی، 1369: 86) آمده است. در صورتی که اکثر منابع تاریخی و روایی بازگشت اهل بیت (ع) را به مدینه نقل کرده اند؛ شیخ مفید در مسارّ الشیعه (ر. ک: مفید، بی تا: 46)، و علامه حلی در عُدد القویّه (ر. ک: حلی، 1408: 219) بازگشت به مدینه را تصریح کرده اند و محدث نوری (ر. ک: نوری، بی تا: 149 - 162)، محدث قمی (ر. ک: قمی، بی تا: 1، 785)، شهید مطهری (ر. ک: مطهری، بی تا: 17، 78) نیز از کسانی هستند که بازگشت به کربلا را در اربعین غیر ممکن می دانند. شهید قاضی طباطبایی، در این باره کتابی نگاشته و کوشیده است ثابت کند که بازگشت اهل بیت (ع) به کربلا در روز اربعین، ممکن بوده است (ر. ک: قاضی طباطبایی، 1383).
4 منابع قابل پژوهش
در میان منابع متأخر، کتاب هایی وجود دارد که در آن ها مطالبی است که قابل پژوهش و بررسی است. البته در اتقان و استناد، هم ردیف منابع قابل استناد که در بالا گفته شد، نیستند؛ با این وجود، خالی از مطالب مهم و قابل بررسی هم نیستند. در ادامه تعدادی از این منابع معرفی می گردند:
1- 4- مُثیر الأحزان وَ مُنیر سُبل الأشجان
این کتاب، کتابی است در مصایب واقعه عاشورا که به تناسب، از تاریخ و زندگی امام حسین (ع) نیز سخن گفته است. کتاب را عالم دینی شیعی، نجم الدین جعفر بن محمد بن جعفر بن هبه الله بن نماحلی، معروف به ابن نماحلی (متوفای 680 ق) تألیف کرده است (ر. ک: امین، بی تا: 4، 156 ). این کتاب در کتاب های شیعه تأثیر فراوان داشته است و به آن استناد شده و حتی یکی از منابع بحارالانوار، منتهی الآمال و دیگر کتاب های علمای شیعه درباره قیام امام حسین (ع) است.
کتاب قریب صد صفحه و دارای مطالب متفاوتی است. بخشی از مطالب ابن اعثم به صورت فشرده در وقایع قبل از روز عاشورا و برخی از مطالب ابن سعد در وقایع بعد از شهادت امام حسین (ع) و بدون استناد به منبعی، در این کتاب ذکر شده است؛ البته در مورد وقایع روز عاشورا، این کتاب در اغلب مطالب با منابع ابو مخنف موافق است، بدون این که سند روایات و منبع آن را یاد کند. در این کتاب همچون لهوف گزارش هایی وجود دارد که در هیچ کدام از منابع قبلی نبوده است و با توجه به این که سال وفات او بعد از سید بن طاووس است بعید نیست که او در سبک نگارش و برخی گزارش ها از لهوف استفاده کرده باشد.
مؤلف انگیزه خود را از این تألیف چنین بیان می کند: « چون بعضی کتب مقاتل بسیار طولانی بود و در مقابل بعضی بسیار مختصر، این کتاب را که حد وسطی از کتب دیگر است نوشتم. » (ر. ک: ابن نما، 6: 1369).
سبک نگارش او به گونه ای است که فقط به بیان روایات تاریخی پرداخته و تحلیلی از خود ارائه نمی دهد و در مقام پژوهش درباره علل و عوامل این نهضت نیست. وی گزارش مقتل را به صورت ذکر یک جریان منسجم با سبکی داستان پردازی شده آورده و اسناد روایات را به طور کامل ذکر نکرده است.
این اثر شامل مقدمه ای در فضایل اهل بیت پیامبر (ص) و ذکر مصایب آن بزرگواران بوده و دارای سه مقصد به ترتیب زیر است:
مقصد اول: گزیده ای از زندگی نامه امام حسین (ع) و سیر تحولات تاریخی در بوجود آمدن حادثه کربلا از حرکت امام از مدینه تا ورود به کربلاست.
مقصد دوم: وقایع روز عاشوراست تا شهادت امام (ع) و آغاز اسارت اهل بیت (ع). در پایان این مقصد روایاتی در پیشگویی شهادت امام (ع) و واقعه عاشورا آمده است.
مقصد سوم: بازگشت اسیران را از شام در بردارد. در این قسمت خطبه های امام زین العابدین (ع) و سایر اهل بیت (ع) در کوفه، شام و... ذکر شده است.
2- 4- اخبار الطوال
در اخبار الطِّوال، ابوحنفیه دینوری (م 282ق) (ر. ک: آقا بزرگ تهرانی، بی تا: 1، 338 )، گزارشی توصیفی از قیام و شهادت امام حسین (ع) ارائه کرده است (ر. ک: دینوری، 1368: 229 -269). او متن بسیاری از سخنانی که در کربلا رد و بدل شده مثل خطبه های امام (ع) و یاران ایشان را یاد نکرده است. هم چنین حوادث کوفه و شام را نیز بسیار مختصر و کوتاه بیان کرده است. منبع دینوری معلوم نیست، ولی استخوان بندی کلی با آن چه طبری از مقتل ابومخنف روایت کرده مطابقت دارد و از آن جا که ابومخنف در بیان حوادث خبره بوده و پایه گذار تاریخ نگاری در عراق است، به طور طبیعی دینوری که حدود یک و نیم قرن بعد از او می زیسته، از روایاتش بهره برده است. البته تعدادی از مطالب ابومخنف به ویژه در مورد وقایع عاشورا در روایت دینوری وجود ندارد و در برخی موارد نیز روایت دینوری با روایت ابومخنف تفاوت هایی دارد(ر. ک: حسینی، 1386: 68 - 71).
3- 4- تاریخ یعقوبی
احمد بن ابی یعقوب، معروف به یعقوبی (م 284ق) (ر. ک: آقابزرگ تهرانی، بی تا: 3، 296)، در کتاب تاریخ خود، جریان قیام امام حسین (ع) را به صورت بسیار مختصر و توصیفی گزارش کرده است. گزارش وی با این که بسیار کوتاه است با روایت ابومخنف هم خوانی زیادی دارد؛ از این رو محتمل است که وی بر اساس مقتل ابومخنف، گزارش توصیفی خود را سامان داده باشد؛ البته تفاوت های اندکی هم دیده می شود. از جمله ویژگی های خاص این کتاب آن است که یعقوبی اولین فردی است که به توصیف بدون نام از حضور و شهادت طفل رضیع در روز عاشورا پرداخته است و پس از او این واقعه بصورتی تکمیل شده در آثار بعدی دیده می شود (ر. ک: یعقوبی، بی تا: 2، 243 247).
4- 4- تاریخ الأُمَم و الملوک
محمد بن جریر طبری (م 310ق) (ر. ک: حاجی خلیفه، بی تا: 1، 297)، در تاریخ کتاب تاریخی خود الأُمم و الملوک، در خصوص وقایع عاشورا سه روایت آورده است (ر. ک: طبری، 1387: 5، 347 )؛ نخست روایت عمار دُهنی، سپس روایت حصین و در پایان، روایت ابومخنف به روایت هشام کلبی؛ که در هر سه مورد مطالب را با سند کامل، روایت کرده است.
مقتل ابومخنف مهم ترین بخش روایت طبری را تشکیل می دهد. وی تمام روایات ابومخنف را به روایت هشام بن سائب کلبی روایت کرده و به نظر می رسد که طبری از روی نوشته هشام، مقتل ابومخنف را در تاریخ خود نوشته است؛ زیرا طبری به طور مستقیم از هشام نقل می کند، و با توجه به این که وفات هشام در سال 204 یا 206 ه. ق و تولد طبری در سال 224 ه. ق بوده است، ممکن نیست که طبری به طور شفاهی و مستقیم از هشام روایت کرده باشد.
نقل طبری، کامل ترین نقل از مقتل ابومخنف است و بعید است چیزی از آن فرو گذار شده باشد؛ در حوادث مربوط به شام که ابومخنف کمتر به آن پرداخته، طبری چند روایت از هشام نقل می کند.
مهم ترین ویژگی تاریخ طبری این است که روایات مختلف را بدون این که در مورد آن ها داوری کند، گرد آورده است و این کار باعث شده که بسیاری از روایات و گزارش های تاریخی، صحیح و یا غلط از خطر نابودی نجات یافته، به دست ما برسد.
5- 4- الفتوح ابن اعثم
یکی از مهم ترین و مفصل ترین گزارش ها از واقعه قیام امام حسین (ع)، گزارش ابن اعثم کوفی(م 314 ه. ق) (ر. ک: آقابزرگ تهرانی، بی تا: 3، 220)، در کتاب تاریخ خود به نام الفتوح است. این گزارش، مفصل و در چهارچوب مقتل ابومخنف است (ر. ک: ابن اعثم، 1411: 4، 322 – 353 و نیز، 5، 1-140) و گاه الفاظ و عبارات آن ها نیز یکسان است؛ اما در برخی موارد افزوده ها، کمبودها و تفاوت هایی با آن دارد.
ابن اعثم منابع خود را ذکر نکرده، به همین دلیل معلوم نیست مطالب خود را از متن دیگران فراهم کرده است یا روایت راویان؛ اما آن چه از بررسی و مقایسه مطالب الفتوح با مقتل ابومخنف به دست می آید این است که وی همان روایت ابو مخنف را از زبان داستان پردازی نقل کرده بی آن که بداند آن روایت از ابومخنف است و همین موجب کم توجهی به این کتاب شده است. البته از آن جهت که این کتاب در قرون اولیه نوشته شده قابل توجه و بررسی است و گزارش هایی دارد که می توان نسبت به آن پژوهش های مفیدی انجام داد.
6- 4- مقاتل الطالبیّین
ابوالفرج اصفهانی(م 357ق) (ر. ک: امین، بی تا: 8، 198 )، کتابی درباره کشته شدگان خاندان ابوطالب؛ یعنی، فرزندانِ امام علی (ع)، جعفر و عقیل دارد که به مقاتل الطالبیین و مقاتل آل ابی طالب شهرت دارد. این کتاب به سبب جامعیت و دقتی که در نقل اخبار داشته مورد استناد و اعتماد مؤلفان بسیاری قرار داشته است. ابوالفرج هدف از تألیف این کتاب را فراهم آوردن شرحی کوتاه از چگونگی زندگی و مرگ فرزندان ابوطالب از زمان پیامبر (ص) تا زمان نگارش کتاب بیان می کند. البته او تنها اخبار طالبیانی را گرد آورده که مرگشان دلایلی سیاسی داشته، یا قیام هایی را روایت کرده که هدف آنان اجرای عدالت بوده است (ر. ک: ابوالفرج اصفهانی، 1419: 24).
این کتاب با شرح حال جعفر بن ابی طالب در زمان پیامبر (ص) آغاز می شود و سپس به دوران بنی امیه و بنی عباس تا دوران المتقدر بالله پرداخته و نام علویان را زیر نام خلیفه ای که در آن زمان حکم می رانده، آورده است. مؤلف، نخست نام کامل و نسب فرد را می آورد و گاه نام مادران وی را تا جدّ اعلی نقل می کند. وی در پایان روایات، معمولا اشعاری را که در رثا یا مدح آن فرد سروده شده- که گاه متجاوز از صد بیت است - ذکر می کند.
مؤلف در کتاب خود بابی به مقتل حسین بن علی (ع) و مسائل پیرامونی آن اختصاص داده است و درباره آن بحث مبسوطی می کند (ر. ک: همان: 84 – 122). گزارش مقاتل الطالبیین، گزارشی ترکیبی است؛ زیرا وی روایت ابن مخنف را از طریق نصر بن مزاحم و ابوالحسن مداینی با روایت عمار دهنی و روایاتی از جابر جعفی با هم ترکیب کرده و روایت خود را سامان داده است و خود نیز این مطلب را تصریح می کند (ر. ک: همان)، بنابراین روایت او، روایت نقل به معنا است.
کتاب به شیوه روایی و بر اساس روایات محدثان شیعی و کوفی تدوین شده است. ولی از آنجا که مؤلف بنای بر رعایت اختصار داشته، گاه همه اسناد مربوط به اخبار را ذکر نمی کند. ابوالفرج با گردآوری همه منابع مربوط به خاندان ابوطالب و افزودن بسیاری از مقاتل قابل دسترس دیگر، کتاب جامعی را برای این منظور تدوین کرد. کتاب مقاتل الطالبیین و به ویژه گزارش آن از وقایع عاشورا، به سبب جامعیت و نیز دقتی که در نقل اخبار آن صورت گرفته، مورد استناد و استفاده مؤلفان بسیاری واقع شده است.
نگارش این کتاب در سال 313 ه. ق به پایان رسیده است. این کتاب اولین بار بوسیله «جواد فاضل» با عنوان فرزندان ابوطالب ترجمه گردید. ترجمه دیگر این کتاب بوسیله «سید هاشم رسولی محلاتی» صورت گرفته است.
7- 4- مقتل الحسین (ع) خوارزمی
خوارزمی (484-567ه. ق) (ر.ک: طباطبایی، 1417: 540- 546)، درباره فضایل اهل بیت (ع) کتابی نوشته که به مقتل الحسین خوارزمی معروف است. کتاب در دو جلد و پانزده فصل است. هرچند عنوان مقتل دارد، اما حدود دو سوم آن مباحث دیگر است. ثلث اول کتاب، شرح مناقب اهل بیت (ع)، ثلث دوم ماجرای کربلا و ثلث سوم درباره قیام مختار است. خوارزمی در کتاب خود شیوه حدیثی را پی گرفته و سلسله اسناد هر روایت را بیان می کند؛ برخی روایات او کوتاه و برخی بسیار مفصل و طولانی است.
مباحث مربوط به عاشورا، از تاریخ ابن اعثم نقل شده که احتمالا غیر از کتاب الفتوح است (ر. ک: آقا بزرگ تهرانی، بی تا: 3، 220). تعدادی از روایاتی که در این کتاب نقل شده در منابع دیگر نیز وجود دارد؛ اما اغلب این روایات را نویسنده نه از کتاب، بلکه به نقل از محدّثان و همان طور که گفته شد، با ذکر سند روایت کرده است.
خوارزمی روایت و گزارش هایی را که در این کتاب آورده، تلقی به قبول کرده است. وی ظاهراً تنها در جایی (ر. ک: خوارزمی، 1423: 2، 4) به ضعف یک روایت، آن هم از قول دیگری، اشاره کرده است و در باقی موارد، به بررسی و نقد سند و یا متن روایت ها، نپرداخته است و البته اختصاصاتی نیز در بیان برخی روایات دارد (ر. ک: حسینی، 1386: 184 - 189).
نقل مطالب از منبعی کهن چون کتاب الفتوح یا تاریخ ابن اعثم و موضع غیرشیعی وی، از دیگر امتیازات این اثر است؛ این کتاب با آن که نویسنده ای غیرشیعی دارد (ر. ک: جعفریان، 1375 ش، ج2، ص 725-728)، اما در میان شیعیان جایگاهی یافته و مؤلفان امامی مذهب، از قدیم، روایات او را در کتاب خود آورده اند.
این کتاب پس از الاربعین کتاب دیگر همین نویسنده، نوشته شده است، زیرا خوارزمی در جاهایی از کتاب، خواننده را به کتاب یاد شده، ارجاع می دهد (ر. ک: خوارزمی، 1423: 1، 40 و نیز 1، 85). آن چه با عنوان اصلی کتاب؛ یعنی، مقتل تطبیق دارد، تنها فصل یازدهم است که در چاپ رایج آن، در جلد اول از صفحه 315 تا 358 و در جلد دوم از ابتدا تا صفحه 91 قرار دارد؛ این فصل، حدود 150 صفحه دارد، در حالی که مجموع کتاب، حدود 600 صفحه است.
5- منابع مستند معاصر
1- 5- نفس المهموم فی مصیبة سیدِنا الحسین المظلوم (ع)
شیخ عباس قمی (1294-1359 ق)، سه کتاب به نام های نفَس المهموم (1335ق)، نَفثة المصدور (1342ق) و منتهی الآمال (1350ق)، درباره واقعه عاشورا نوشته، که دو کتاب اول مختص واقعه عاشورا و سومی، شرح حال ائمه (ع) است که بخش مفصلی از آن اختصاص به امام حسین (ع) دارد.
محدث قمی این کتاب را به زبان عربی نگاشته است. وی در این کتاب و بنا بر گفته خود کوشیده است تا بر اساس کتاب های معتبر گذشتگان، کتابی معتبر بنگارد (ر. ک: قمی، بی تا: 7). او در نفس المهموم از منابع متعددی استفاده کرده است. بیشتر مطالب این اثر، نقل قول ها است و مباحث تحلیلی و نقد و بررسی در آن، چندان به چشم نمی خورد. این کتاب دارای یک مقدمه، پنج باب که هر باب دارای فصل های متعدد است و یک خاتمه دارد.
مقدمه کتاب کوتاه و درباره ولادت امام حسین (ع) است.
باب نخست درباره مناقب امام حسین (ع)، پاداش گریستن بر او، لعن بر کشندگان و اخباری درباره شهادت اوست.
باب دوم، که مفصل ترین باب کتاب است، درباره قیام آن حضرت و شهادت او و یاران و خاندانش است و در آن، وقایع عاشورا با تفصیل بیشتر بیان شده است.
باب سوم درباره حوادث پس از شهادت آن حضرت است؛
باب چهارم حوادث خارق العاده ای دارد که پس از شهادت حضرت، روی داده است؛
باب پنجم به فرزندان و همسران امام (ع) و پاداش زیارت او و تعرّض و ستم خلفا به قبر حضرت اختصاص یافته است.
به پیوست نفس المهموم، کتاب «نفثة المصدور فیما یتجدّد به حزن یوم العاشور» از همین مؤلف است که در آن بیشتر به مناقب امام حسین (ع) و یارانش پرداخته شده است (ر. ک: همان: 553). در خاتمه کتاب، مؤلف به پیروی از استادش، محدّث نوری در کتاب لؤلؤ و مرجان، اندرزهایی به اهل منبر و تعزیه خوانان داده است. تاریخ پایان نگارش کتاب، یازدهم ذی القعده 1342 ه. ق است (همان: 626).
نفس المهموم، در سال های اخیر، با مقدمه سید احمد حسینی و تحقیق رضا استادی، چاپ شده است. این اثر به فارسی ترجمه شده است. نخستین ترجمه آن با حواشی و تعلیقات ارزشمند، به قلم میرزا ابوالحسن شعرانی با عنوان «دمع السجوم فی ترجمه نفس المهموم» چاپ شده است. ترجمه دیگر این کتاب به همراه نفثه المصدور، به قلم محمد باقر کمره ای با نام «رموز الشهاده»، چاپ شده است. افزون بر این، ترجمه اخیر با عنوان «در کربلا چه گذشت» نیز عرضه شده است.
نفس المهموم، یکی از گزارش های مفصل بوده و ویژگی های فراوانی دارد. در این کتاب منبع هر روایت و مطلب مشخص شده و مؤلف با قرار دادن رمز برای هر کتاب، منبع کلام خود را نشان می دهد. فصل بندی آن نیز قابل توجه است که کمی به کتاب های معاصر شباهت دارد. ویژگی دیگر این است که درباره اشخاص، مکان ها و گزارش ها، توضیحات سودمندی داده است. گفتنی است مؤلف در برخی موارد و در پاورقی، برخی روایات را نقد و نظراتی بیان کرده است.
همانطور که گفته شد، محدث قمی روایات و مطالب را از منابع متعدد برگرفته است، اما این مطالب را به گونه ای در کتابش آورده که هیچ یک قابل تشخیص و بیگانه از هم نیست. معمولا وقتی از منابع مختلف در یک اثر استفاده می شود، زبان متفاوت آثار حس می شود، اما در این اثر این گونه نیست. از دیگر ویژگی های این کتاب، پیوستگی مسیر حوادث کربلا و عاشوراست.
محدث قمی این کتاب را با رویکرد زدودن تحریفات و دروغ ها نوشته است. این کتاب بیشتر توصیفی است تا تحلیلی؛ البته باید گفت اگر نویسنده قصد تحلیل داشت قطعا توانایی این کار را به بهترین شکل داشته است، اما قصدش از نگارش این کتاب، اثری پیراسته بوده است تا به عنوان یک مقتل خوانده شود و از همین رو، نحوه نگارش آن به صورت مقتل خوانی است و این که اقوال گوناگون را آورده، قصدش این بوده تا با آوردن اسناد بتوان قول درست را یافت. این کتاب اثری خوشخوان است و خواننده را به دست انداز نمی افکند و مخاطب را با زندگی امام حسین (ع) آشنا می کند و از بهترین و کامل ترین منابع و مقاتل عاشورا است.
2- 5- منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل
شیخ عباس قمی این کتابِ دو جلدی را با زبانی ساده، مختصر و با استفاده از منابع معتبر درباره فضایل، مناقب و حوادث دوران زندگانی چهارده معصوم (ع) و به زبان فارسی نگاشته است. همچنین محدث قمی در تکمله منتهی الآمال، کتاب «تتمة المنتهی فی وقایع أیّام الخلفاء» را نگاشت که به تاریخ خلفای بعد از پیامبر (ص) اختصاص دارد و در مقدمه آن نیز انگیزه خود را از تألیف این قسمت بیان می کند (ر. ک: قمی، بی تا: 1، 1) تاریخ پایان نگارش کتاب، شب 23 رمضان سال 1350 قمری است (ر. ک: همان: 2، 765).
مؤلف در مقدمه کتاب، انگیزه اصلی خود از نوشتن منتهی الآمال را آن دسته از اخبار و روایاتی دانسته که احیای احادیث ائمه (ع) و اولیای الهی و گریه بر مصایب آنان را از بزرگترین عبادات خوانده است (ر. ک: همان: 1، 14).
این کتاب در واقع یک دوره تاریخ تحلیلی و مستند است و در چهارده باب تدوین شده است که هر باب، اختصاص به یک معصوم دارد. جلد نخست آن، از زندگی پیامبر(ص) تا زندگی امام حسین (ع) و جلد دوم از زندگی امام سجاد (ع) تا امام دوازدهم (ع) را شامل می شود.
باب پنجم (ر. ک: همان: 1، 437- 742) که مربوط به امام حسین (ع) است، نسبت به باب های دیگر، حجیم تر است و حدود یک پنجم کتاب را دربر می گیرد. این باب دارای چهار مقصد و یک خاتمه و هر مقصد دارای چندین فصل است.
مقصد اول که چهار فصل دارد، درباره ولادت آن حضرت و برخی از مناقب وی و برخی از اخبار در خصوص ثواب گریستن بر حضرت و اخباری درباره شهادت وی است. مقصد دوم که دارای هفت فصل است، به قیام آن حضرت از آغاز تا ورود به کربلا و شهادت مسلم بن عقیل و دو کودکش پرداخته است. مقصد سوم (ر. ک: همان: 1، 527 – 629)، که پنج فصل دارد، از ورود امام حسین (ع) به کربلا تا شهادتش است. مقصد چهارم که دارای دوازده فصل است، به وقایع پس از شهادت امام (ع) و بردن اسرا به شام و کوفه و خطبه های امام سجاد (ع) و حضرت زینب(س) و دیگران تا بازگشت اهل بیت (ع) به مدینه و نیز برخی از مراثی درباره آن حضرت و نیز معرفی فرزندان امام (ع) پرداخته است.
بخش خاتمه از این باب حاوی مطالبی از قبیل اهمیت برپایی مجلس عزاداری و انتقاد از وضعیت روضه خوانی و عزاداری و چنان که در نفس المهموم نیز نگاشته است، پند و اندرزهایی به اهل منبر و ذاکران مصایب امام حسین (ع) است.
با توجه به آن که این اثر، پس از نفس المهموم و نفثة المصدور و در دهه آخر زندگی مؤلف نوشته شده است، حاصل آخرین مطالعات، تأملات و بررسی های مولف، محقق و محدث آن است و از این حیث در زمانی نوشته شده است که نگارنده به پختگی کامل در تتبعات علمی خود دست یافته است. به همین دلیل از این نگاشته، استقبال بسیاری شده و تا کنون چاپ های متعدد و گوناگونی از آن عرضه شده است و بخش مقتل و زندگی امام حسین (ع) از کتاب منتهی الآمال به صورت جداگانه نیز منتشر شده است.
در سال های اخیر، یک چاپ سه جلدی با تصحیح و تحقیق ناصر باقری بیدهندی، منتشر شده که بهترین چاپ است. همچنین این کتاب تا کنون دو بار به عربی ترجمه شده است؛ ترجمه نخست آن را نویسنده سوری دکتر نادر التقی، و ترجمه دوم را سید هاشم میلانی انجام داده اند.
محدث قمی، در بیان مطالب غالباً منابع خود را نام برده و روایت های مختلف درباره یک واقعه را ذکر می کند؛ در چاپ اخیر که به همت باقری بیدهندی تصحیح شده، این منابع با ذکر آدرس دقیق، استخراج و در پاورقی ارائه شده است.
محدث قمی، در مقتل منتهی الآمال، پژوهش های فراوانی در تحریف زدایی از وقایع عاشورا دارد و در مجموع باید گفت که این بخش از کتاب، از بهترین و کامل ترین گزارش های عاشورا است و با توجه به ویژگی هایش، بهترین میزان در جهت شناسایی، تحقیق و پژوهش در این حوزه است و باید مطالب خارج از آن را با دیدی پژوهشی و نقادانه نگریست.
6- منابع غیر معتبر
همان طور که در ابتدای نوشتار بیان شد، در کنار منابع معتبر، منابعی دیده می شود که از اتقان و استناد تاریخی و روایی برخوردار نیستند و شناسایی و معرفی این دسته از مقاتل، در تحریف زدایی و بیان واقعیات عاشورا، سهم بسزایی دارد. لذا، در ادامه به معرفی تعدادی از پر مراجعه ترین این دسته از منابع، پرداخته می شود.
1- 6- نورُ العین فی مشهد الحسین (علیه السلام )
این مقتل منسوب به ابو اسحاق اسفراینی است و این عنوان منصرف به ابراهیم بن محمد بن ابراهیم اسفراینی، فقیه شافعی و در گذشته به سال 417 یا 418 هجری است، اما هیچ یک از منابع کهن، تألیف چنین کتابی را در شرح حال او گزارش نکرده اند (ر. ک: ابن خلکان، بی تا: 1، 28 و نیز، ابن کثیر، بی تا: 12، 30). در میان کتاب شناسان متأخر، ابتدا اسماعیل پاشا البغدادی (ر. ک: بغدادی، 1951: 1، 8) و پس از او شیخ آقا بزرگ تهرانی (ر. ک: آقا بزرگ تهرانی، بی تا: 17، 72- 73) این کتاب را به او منسوب داشته اند.
آن چه نظر اسماعیل بغدادی را کم اعتبار می کند، اشاره وی به مأخذ خود، وَفَیاتُ الأعیان است، حال آن که چنین مطلبی در وفیات الاعیان وجود ندارد و بغدادی، خود در کتاب دیگرش، ایضاح المکنون، کتاب را بدون ذکر مؤلف آن معرفی کرده است (ر. ک: بغدادی، بی تا: ج 2 ص 685 ).
کتاب شناسان معاصری مانند سید عبدالعزیز طباطبایی معتقدند که این کتاب را بر اسفراینی بربسته اند؛ زیرا اسلوب و سبک آن با کتاب های تألیف شده در قرن چهارم، یعنی سال های تدریس و تألیف اسفراینی، همسان نیست (ر. ک: طباطبایی، 1417: 655 ). نکته آخر آن که مطالب کتاب، بدون سند و مأخذ است و گاه چنان غیر معتبر و دور از عقل است (ر. ک: اسفراینی، بی تا: 5؛ 36؛ 7؛ 37؛ 41) که تألیف آن را از سوی یک فقیه دانشمند، بعید می سازد.
2- 6- روضة الشهدا
کمال الدین حسین بن علی واعظ کاشفی (م 910 ه. ق)، مبتکر سبک قصه پردازی و پردازش پندگونه از وقایع تاریخی است. او که سنی یا شیعه بودنش معلوم نیست، شیفته اهل بیت (ع) بود و برای جذب عوام، حوادث تاریخی بویژه، حادثه عاشورا را با نثری دلپسند به داستان درآورد و در این میان مطالب معتبر و غیر معتبر و مستند و بدون سند را با هم درآمیخت. سبک جدید، فارسی بودن و انگیزه مؤلف برای خواندن کتاب در مجالس عزا، موجب شد تألیف کاشفی، نه یک اثر تاریخی، که یک اثر تبلیغی و حتی تخیّلی شمرده شود.
متأسفانه عدم توجه به این مطلب، قرائت و استنساخ متکرر آن، تا آن جا که سخنرانان مجالس سوگواری امام حسین (ع) را، «روضه خوان» نامیدند (ر. ک: مطهری، بی تا: 17، 94)، زمینه ورود بسیاری از اطلاعات نادرست این کتاب را به فرهنگ عاشورا فراهم ساخت.
مصحّح و حاشیه نگار کتاب، میرزا ابوالحسن شعرانی نیز در مقدمه ای که بر این کتاب نوشته، به این موضوع اشاره کرده است: «از نقل ضعیف در روضة الشهدا عجب نباید داشت، چون در ادای مقصود واعظ، قوی است، اگر چه برای مقصود مورّخ کافی نیست» (ر. ک: ری شهری، 1387: 89؛ به نقل از مقدمه روضة الشهدا: 6)
پیش از شعرانی، میرزا عبداللَّه افندی، همکار عالم و کتابشناس علامه مجلسی، اکثر روایات این کتاب و بلکه همه آن را مأخوذ از کتب غیر مشهوره و غیر قابل اعتماد دانسته (ر. ک: افندی، 1401: 2، 190)، سید محسن امین نیز این سخن را تأیید نموده است (ر. ک: امین، بی تا: 6، 122). محدّث نوری برخی گزارش های کتاب را بدون پشتوانه تاریخی خوانده (ر. ک: نوری، بی تا: 193) و شهید مطهری آن را پر از دروغ، و تألیف و نشر این کتاب را مانع مراجعه به منابع اصلی و مطالعه تاریخ واقعی امام حسین (ع) دانسته است (ر. ک: مطهری، بی تا: 17، 94). شهید قاضی طباطبایی نیز مطالب آن را در مقام تعارض با مقاتل معتبر، ساقط و بی ارزش می داند (ر. ک: قاضی طباطبایی، 1383: 36).
3- 6- المنتخَب فی جمع المَراثی و الخُطَب
فخرالدین بن محمد علی بن احمد طریحی(م 1085ه. ق) مؤلف مجمع البحرین، مجموعه ای از احادیث و مراثی درباره امام حسین (ع) و برخی دیگر از امامان (ع) را گرد آورد و به قصد گریاندن مؤمنان و تشویق به سوگواری، آنها را به صورتی داستانی و عامه پسند سامان داد.
المنتخب تاریخ نگاری علمی زندگی یا قیام امام حسین (ع) نیست، اکثر مطالب کتاب بدون ذکر مأخذ و احادیث آن به صورت مرسل آمده و قوی و ضعیف در آن به هم درآمیخته است. از این رو آن را متناسب با هدف و شیوه مؤلف، المجالس الطریحیه و یا المجالس الفخریه نیز نامیده اند. ضعف دیگر کتاب، اختلافات موجود در نسخه های متفاوت آن است که می تواند نشانگر تصرّفات بعدی در آن باشد (ر. ک: آقا بزرگ تهرانی، بی تا: 22، 420).
محدّث نوری، منتخب طریحی را مشتمل بر مطالب موهون و غیر موهون می داند (ر. ک: نوری، بی تا: 193). شهید مطهری نیز اخبار آن را مشتمل بر مطالب موهون می داند (ر. ک: مطهری، بی تا: 17، 598).
4- 6- مُحَرِّقُ القُلُوب
این کتاب، نوشته ملا مهدی نراقی (م 1209 ه. ق) است. او با اقتباس از روضة الشهدا، به عرضه مطالبی دست زد که به گونه ای شورانگیز، عواطف و احساسات مردم را به سوی واقعه کربلا سوق دهد، اما چون مأخذ نراقی، روضة الشهدا، کتابی ضعیف و مخلوط از مطالب درست و نادرست بود، نوشته او نیز بر اخبار ضعیف و غیر معتبر مشتمل گشت.
نراقی خود به ضعیف بودن برخی گزارش های کتابش تصریح کرده (ر. ک: صحتی، 1384: 406؛ به نقل از مقدمه محرق القلوب ) و از این رو، مورد انتقاد برخی از عالمان پس از خود قرار گرفته است. محدث نوری، با ابراز شگفتی از تألیف چنین کتابی از جانب آن عالم بزرگ، برخی مطالب آن را منکر نامیده است (ر. ک: نوری، بی تا: 163). شهید مطهری، نراقی را فقیه بزرگی خوانده ولی او را در تاریخ عاشورا، صاحب اطلاع نمی داند و برخی مطالب او را نقد کرده است (ر. ک: مطهری، بی تا: 17، 77). گفتنی است انتساب کتاب به نراقی، مشهور است و تردیدی در آن وجود ندارد (ر. ک: آقا بزرگ تهرانی، بی تا: 4، 461؛ 20، 149؛ 21 ، 359؛ و نیز، بغدادی، بی تا: 2، 443)، اما محتمل است که آن را در اوایل سنّ تحصیل و پیش از رسیدن به مراتب کمال علمی، نوشته باشد.
5- 6- إِکسیرُ العبادات فی أسرار الشّهادات؛ «أسرار الشهادة »
آغا بن عابد دربندی شیروانی مشهور به فاضل دربندی(م 1285 یا 1286 ه. ق)، از نویسندگانی است که افزون بر رشته تخصصی خود، فقه، در دیگر رشته ها، مانند تاریخ عاشورا نیز کتاب نوشت. او با جمع اخبار قوی و ضعیف و به قصد حل اختلاف و تحلیل آنها یکی از بزرگ ترین نگاشته ها را درباره واقعه عاشورا سامان داد. او شیفته امام حسین (ع) بود، اما به دلیل استفاده از منابع ضعیف در کنار منابع اصلی و نقل برخی گزارش های بدون سند نتوانست مقتل معتبری ارائه دهد.
او هم چنین مبنای نادرستی برگزید و براساس آن از کتاب هایی که مشتمل بر اخبار مظنون الکِذب بودند نیز نقل کرد. مبنای او این بود که نشانه های کذب هرچند به درجه ظنّ برسد، مانع نقل نیست و نقل چنین اخباری در بیان سیره و تاریخ، بی اشکال است. محدّث نوری، یکی از منابع ضعیف دربندی را نسخه مجهول و پر از دروغ هایی می داند که سید عربِ روضه خوان برای کسب تأیید نزد عالمان نجف آورده و سپس به دست دربندی می رسد. نسخه ای که به گفته محدث نوری، از کثرت اشتمال بر اکاذیب واضحه و اخبار واهیه احتمال نمی رود که از تألیفات چنین عالمی باشد (ر. ک: نوری، بی تا: 168).
سخن محدّث نوری را بسیاری از عالمان دیگر تأیید کرده اند و بسیاری از نقل های نادرست و غیر قابل باور کتاب را به عنوان گواه ارائه کرده اند. از آن میان می توان به اقوال شیخ ذبیح اللَّه محلاتی (ر. ک: محلاتی، بی تا: 3، 272)، سید محسن امین (ر. ک: امین، بی تا: 2، 88 )، شیخ آقا بزرگ تهرانی (ر. ک: آقا بزرگ تهرانی، بی تا: 2، 279) اشاره نمود.
6- 6- ناسخ التواریخ
میرزا محمدتقی سپهر، مشهور به لسان المُلک (م 1297 ه. ق)، از شاعران و منشیان دربار قاجار است. او در کنار کار دیوانی، مأمور شد تا کتابی را درباره تاریخ جهان از آدم (ع) تا آن زمان، بنگارد. کتابی که همه آن چه را گفته اند و امکان وقوع دارد و محال نیست، در خود جای دهد هر چند دور از ذهن باشد. او این تفصیل را در بخش مربوط به امام حسین (ع) حفظ کرده و از این رو، «هر قصّه را که در کتب معارف مورّخین و محدّثین» دیده، آورده است (ر. ک: ری شهری، 1387: 94؛ به نقل از ناسخ التواریخ، 1، 378 ).
او هر چند، گاه به گاه به نقد پاره ای منقولات دست می یازد، اما خود نیز اشتباهات تاریخی دارد و مطالب ضعیف به کتابش راه یافته است. از این رو، با وجود استفاده اهل منبر و مرثیه از آن، نمی توان متفردات آن را معتبر دانست. شهید قاضی طباطبایی اشتباهات آن را فراوان دانسته و محتویات بدون مدرک آن را قابل اعتماد ندانسته است (ر. ک: قاضی طباطبایی؛ 1383: 97 ). شهید مطهری نیز هرچند مؤلّف را متدین خوانده، اما تاریخش را چندان معتبر نداشته و برخی از اشتباهات تاریخی او را گوشزد کرده است (ر. ک: مطهری، بی تا: 15، 14و 35؛ و نیز، مطهری، بی تا: 17، 256).
7- مقتل نگاری های جامع
در سال های اخیر، مجموعه های با ارزشی نگاشته شده است که مؤلفین آن ها، تلاش کرده اند تا با در کنار هم قرار دادن تمامی گزارش های و منابع معتبر، ضمن تطبیق آن ها و شناسایی گزارش های دقیق، مستند و واقعی، کتاب هایی را تدوین نمایند که علاوه بر تحریف زدایی از واقعه عاشورا، منبعی معتبر برای محقیق و مبلغین باشد. در ادامه، به دو اثر از این مجموعه ها اشاره می گردد:
1- 7- الصحیح مِن مَقتل سیّدِ الشهداء (ع) و اصحابه
این کتاب، بخشی از مجموعه سترگ و بی نظیر چهارده جلدی دانش نامه امام حسین (ع) تالیف آقای ری شهری و همکارانِ وی است که در سال های اخیر، بوسیله انتشارات «دارالحدیث» منتشر شده است. از آنجا که بخش های مرتبط با قیام، مقتل و عزای امام حسین (ع)، بیشتر از سایر مباحث مربوط به زندگی و شخصیت آن حضرت مورد توجه عام و خاص به ویژه خطبا و مرثیه خوانان بوده است، لذا گزیده ای از این مباحث تحت عنوان «شهادت نامه امام حسین (ع)» به فارسی منتشر گردید.
پس از آن، بخش های مرتبط با قیام عاشورا و مقتل به طور کامل و تحت عنوان« الصحیح من مقتل سید الشهدا و اصحابه» به زبان عربی منتشر گردید. انتخاب واژه «الصحیح» در عنوان این کتاب به این جهت است، که در این کتاب به مانند مجموعه اصلی «دانش نامه امام حسین (ع)»، تلاش شده تمام گزارش های حدیثی و تاریخی که به آن ها استناد شده، از منابع معتبر و قابل قبول باشد.
این کتاب مشتمل بر هشت بخش است که بخش های آن عبارتند از: بخش اول: أبحاثٌ هامّةٌ حولَ مَلحمة عاشوراء؛ بخش دوم: الحیاة العاءلیة؛ بخش سوم: الانباء بشهادة الامام الحسین بن علی (ع)؛ بخش چهارم: خروج الإمام (ع) من مدینةَ حتی نزولِه کربلاءَ؛ بخش پنجم: وصول الامام (ع) إلی کربلاء حتی شهادته؛ بخش ششم: بعد شهادة إلامام (ع)؛ بخش هفتم: صدی واقعة شهادة الامام الحسین (ع) و مصیر مَن له دَورٌ فی قتل الإمام (ع) و أصحابه؛ بخش هشتم: إقامة مأتم الحسین (ع) و ذکر مصائبه و البکاء علیه.
این کتاب به جهت این که تمامی مقاتل گذشته را با نگاهی تطبیقی و پژوهشی مورد ارزیابی قرار داده است و هم به جهت استناد سازی گزارش های استفاده شده از هر منبع در ذیل هر عبارت، ارزشمند و شایسته است. در این کتاب تمامی مطالب راجع به قیام سید الشهدا (ع)، راجع به شهادت افراد، راجع به وقایع دهه عاشورا و وقایع روز عاشورا، اسارت اهل بیت (ع) را از کتاب های کهن و معتبر بیان شده است.
از دیگر ویژگی های این کتاب، کار گروهی آن است که به غنای مطالب و پژوهش ها کمک کرده است. تنظیم مناسب فصول و بخش ها و ارائه مطالب به صورت سیر تاریخی و متناسب با وقایع عاشورا بر دقت و قابل استفاده بودن این کتاب افزوده است. چاپ اول این کتاب، به زبان عربی و 1479 صفحه در مرداد ماه 1390 از سوی انتشارات دارالحدیث، به زیور طبع آراسته شد.
2- 7- تاریخ قیام و مقتل جامع سید الشهدا (ع)
دوره دو جلدی «تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء (ع)» پژوهشی در قلمرو تاریخ عاشوراست که با تلاش گروهی از تاریخ پژوهان موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و زیر نظر مهدی پیشوایی تالیف شده است. هدف اصلی این کتاب ارائه گزارش جامع و مستند از تاریخ قیام عاشورا برای پویندگان علمی کشور به ویژه طلاب و خطبا است.
در نخستین جلد این کتاب، ضمن پرداختن به معنای لغوی و اصطلاحی مقتل، مسیر تاریخی مقتل نویسی و تاریخ نگاری عاشورا از قرن دوم تا پانزدهم و قرن حاضر و نیز سیری در ادوار زندگی و شخصیت امام حسین (ع) ارائه شده است. موضوع شهادت امام حسین (ع) در گفتار اهل بیت (ع)، فضیلت گریستن و عزاداری بر امام حسین (ع) و تحلیل آن، فلسفه قیام عاشورا و بیان مشهورترین دیدگاه ها درباره فلسفه قیام کربلا از عناوین طرح شده در این بخش است. ترسیم شخصیت و حکومت معاویه و مواضع امام حسین (ع) در برابر حکومت او و مبارزات سیاسی آن حضرت، حوادث بعد از مرگ معاویه، فعالیت های امام حسین (ع) در ایام اقامت در مکه، ساختار سیاسی- فرهنگی کوفه و خروج امام حسین (ع) از مکه، دیگر موضوعات جلد اول این کتاب است. در بخش آخر جلد اول نیز حوادثی چون ورود امام (ع) به کربلا تا روز عاشورا، رویدادهای روز عاشورا و تبیین نحوه شهادت امام (ع) و یارانش و حوادث پس از شهادت امام (ع) بیان شده است.
دومین جلد این کتاب به پیامدهای تکوینی، پیامدهای اجتماعی و سیاسی پس از عاشورا می پردازد. بیان مباحثی پیرامون نهضت عاشورا که پژوهشی در اربعین سیدالشهدا (ع)، فلسفه عزاداری و سیر تاریخی عزاداری برای امام (ع) و واقعه عاشورا در آینه تاریخ از مباحث مطرح شده در این بخش است. در بخش انتهایی شرح حال و زندگی نامه اصحاب امام حسین (ع) را در بر دارد. پایان این کتاب بیش از 30 سوال و شبهه مبتلا به، مطرح و پاسخ آن ها مستدل بیان شده تا جلوی بسیاری تحریفات عاشورایی گرفته شود.
پژوهش های انجام شده در این کتاب، بسیار قابل توجه و کاربردی است. تطبیق منابع معتبر و کهن، دقت در استناد روایی و تاریخی گزارش ها، فصل بندی مناسب و منظم وقایع، پرداختن به مباحث پیرامونی در نهضت عاشورا و کار گروهی بوسیله تعدادی از تاریخ پژوهان، از ویژگی های این کتاب است.
8- نتیجه
بررسی جامع، همه جانبه و مستند وقایع عاشورا از آن رو که به فهم درست سیره امام (ع)، حوادث آن واقعه، فلسفه قیام و اثرات آن می انجامد، ضروری است؛ این جامع نگری و مستندسازی تنها با پژوهش های علمی و روشمند تحقّق می یابد.
ظرفیت گسترده فرهنگی واقعه عاشورا و جایگاه ویژه آن در جهان اسلام، ایجاب می کند که موضوع نهضت حسینی، به عنوان یکی از اصلی ترین مسائل مطرح در مکتب تشیّع، بوسیله توانمندترین دانشمندان و کارشناسان، مورد تحقیق و تدقیق قرار گیرد و نخبگان آشنا با قرآن، حدیث و تاریخ اهل بیت (ع)، ضمن جمع آوری، جمع بندی و ارزیابی گزارش های تاریخی، ابعاد متنوّع و آموزنده این حماسه سرشار از هدایت، عزّت و سعادت را تبیین و تفسیر نمایند.
گِرِه خوردن مراسم عزاداری سیّد الشهداء (ع) با معیشتِ شُماری از مردم، سبب شده است که در بسیاری از مجالس عزاداری امام حسین (ع)، تحریک عواطف مردم، جایگزین تبیین اهداف بلند نهضت حسینی گردد و بدین سان، نه تنها بازار گزارش های ضعیف و بی ریشه که جنبه عاطفی آن ها قوی و خلاف شأن و منزلت اهل بیت (ع) است، رونق یابد، بلکه به تعبیر شهید مطهّری، افرادی با تکیه بر منطق طرفداران دیالکتیک و با این استدلال که « هدف، وسیله را توجیه می کند»، راه را برای جعل و دروغ در مرثیه سرایی، هموار می نمایند (ر. ک: مطهری، بی تا: ج 17، ص 605).
با توجه به مطالبی که در این نوشتار ارائه شد، باید با دقت فراوان در استفاده از منابع و مصادر مربوط به واقعه عاشورا، نسبت به شناسایی منابع مستند و غیر مستند و گاهی مجعول و بی محتوا تلاش کرد و با ارائه یک سیر منطقی و کارشناسی شده در خصوص گزارش ها و روایت ها، پژوهش های لازم در این حوزه را وزین و متقن نمود.
باید افزود در شناسایی منابع مهم علاوه بر حساسیت و دقت در شخصیت مؤلف، گزارش های او نیز باید مورد بررسی رجالی و فقه الحدیثی قرار گیرد. از جمله بهترین، مهمترین و مستندترین گزارش های عاشورا، «مقتل ابومخنف» و بازیابی آن کتاب «وقعةُ الطَّف» است که تقریبا همه آثار پسین از آن بهره برده اند. مقتل الحسین (ع) کتاب الارشاد شیخ مفید، لهوف سید بن طاووس نیز از جمله مهمترین و متقن ترین منابع متقدم است. در کنار این منابع کهن و مهم، می توان نفس المهموم و منتهی الآمال محدث قمی را که جزء بهترین، کامل ترین و دقیق ترین گزارش هاست، نام برد. در سال های گذشته نیز مقتل نگاری های جامع، همچون الصحیح من مقتل سیدالشهداء (ع) و اصحابه آقای ری شهری و همکاران و کتاب «تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء (ع)» مهدی پیشوایی و همکاران، جزء کارهای مفید و دقیقی بوده است که با جمع آوری، تطبیق و پژوهش در خصوص منابع و مقاتل گذشته، نگاشته شده است.
منابع:
آقا بزرگ تهرانی، محمدحسن. (بی تا). الذریعه الی تصانیف الشیعه. بیروت: دار الاضواء.
ابن اعثم الکوفی، محمد بن علی. (1411ه. ق). الفتوح. تحقیق: علی شیری. چاپ اول. بیروت: دار الاضواء.
ابن خلکان، شمس الدین. (بی تا). وفیات الاعیان. (بی جا).
ابن طاووس، علی بن موسی. (1418 ه. ق). الاقبال باعمال الحسنه فیما یعمل مره بالسنه. تصحیح: جواد قیومی اصفهانی. چاپ دوم. قم: التابع لمکتب الاعلام الاسلامی.
______________________. (بی تا). اللهوف. تهران: جهان.
ابن کثیر دمشقی، اسماعیل. (بی تا ). البدایه و النهایه. بیروت: دار الاحیاء التراث العربی.
ابن نما حلی، نجم الدین. (1369ه. ق). مثیر الحزان و منیر سبل الاشجان. نجف: منشورات المطبعه الحیدریه.
ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین. (1419ه. ق). مقاتل الطالبیین. تحقیق: سیداحمد صقر. چاپ سوم. بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات.
ابومخنف، لوط بن یحیی. (1417ه. ق). وقعة الطف. تصحیح: محمدهادی یوسفی غروی. چاپ سوم. قم: دفتر انتشارت اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
اخطب خوارزم، موفق بن احمد. (1423ه. ق). مقتل الحسین (ع). تحقیق: محمد سماوی. چاپ دوم. قم: دار انوار الهدی.
اسفراینی، ابواسحاق. (بی تا). نورالعین فی مشهد الحسین (ع). تونس: مکتبه المنار.
افندی، عبدالله بن عیسی. (1401 ه. ق). ریاض العلماء و حیاض الفضلاء. محقق: احمد حسینی اشکوری. قم: مطبعه الخیام.
امین، محسن. (بی تا). اعیان الشیعه. تحقیق: حسن امین. بیروت: دار التعارف للمطبوعات.
بغدادی، اسماعیل پاشا. (بی تا ). ایضاح المکنون. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
__________________. (1951م). هدیه العارفین. مصحح: محمد مهدی خراسان. بیروت: دار الاحیاء التراث العربی.
بهایی، محمد بن حسن. (1429ه. ق). مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین. تحقیق: مهدی رجایی. مشهد: آستان قدس رضوی.
تجلیل، جلیل و همکاران. (1386ش). نخستین مترجم لهوف. نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی. تهران: دانشگاه تهران. شماره 183- ص 4-
جعفریان، رسول. (1375ش). تاریخ تشیع در ایران. چاپ اول. قم: انصاریان.
____________. (1381ش). تأملی در نهضت عاشورا. چاپ اول. قم: انصاریان.
حاجی خلیفه، مصطفی بن عبدالله. (بی تا). کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون. بیروت: دار الاحیاء التراث العربی.
حسینی، سیدعبدالله. (1386ش). معرفی و نقد منابع عاشورا. ویراستار: سیدعلیرضا واسعی. چاپ اول. قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
حلی، رضی الدین. (1408ه. ق). العدد القویه لدفع المخاوف الیومیه. تحقیق: مهدی رجایی. چاپ اول. قم: کتابخانه آیت ا... مرعشی نجفی.
دینوری، احمد بن داود. (1368 ش). اخبار الطوال. تحقیق: عبدالمنعم عامر. قم: منشورات الرضی.
ری شهری، محمد. (1387ش). فرهنگ نامه مرثیه سرایی و عزاداری سیدالشهدا (ع). چاپ اول. تهران: مشعر.
شرف الدین، عبدالحسین. (بی تا). مؤلفوا الشیعه فی صدر الاسلام. تصحیح: احمد حسینی اشکوری. بغداد: مکتبه الاندلس.
صحتی سردرودی، محمد. (1384). عاشورا پژوهی با رویکردی به تحریف شناسی تاریخ امام حسین (ع). ویراستار: عبدالعدل حسین خواه. چاپ اول. قم: خادم الرضا (ع).
طباطبایی، عبدالعزیز. (1417ه. ق). اهل البیت (ع) فی المکتبة العربیة. چاپ اول. قم: آل البیت (ع) لإحیاء التراث.
طبری، محمد بن جریر. (1387ه. ق). تاریخ الامم و الملوک. تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم. چاپ دوم. بیروت: دار التراث العربی.
قمی، عباس. (1421ه. ق). نفس المهموم فی مصیبة سیدنا الحسین المظلوم (ع). چاپ اول. قم: المکتبه الحیدریه.
مطهری، مرتضی. (بی تا). مجموعه آثار(حماسه حسینی). تهران: صدرا.
مفید، محمد بن محمد. (1372 ش). الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد. چاپ اول. قم: المؤتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید.
__________________. (بی تا). مسار الشیعة فی مختصر التواریخ الشیعه. تحقیق: مهدی نجف. قم: المؤتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید.