سیدجواد هاشمی در گفتگو با افزود: فیلم کودک قواعدی دارد که فیلمهای دیگر از آن مستثنی هستند؛ عنوان این سینما خود به خود مشخص میکند که بچهها مخاطب اصلی این نوع سینما هستند و باید بروند و این فیلمها را در سینما تماشا کنند بدون شک وقتی خانوادهای تا ساعت 7 شب درگیر کار است و بعد از آن ساعت هم کودکان باید بخوابند تا فردا بتوانند به مدرسه بروند فقط ایام تابستان که بچهها مدرسه ندارند میتواند اکران فیلمهای کودک مناسب باشد.
وی ادامه داد: به این ماجرا و محدودیتها باید این نکته اضافه شود که فیلمهای کودک اغلب موزیکال هستند و در بسیاری ایام سال مانند ماههای محرم و صفر و 10 روز از ماه مبارک رمضان، ایام فاطمیه و... نمیتوانند اکران شوند. به عنوان نمونه در حال حاضر که ما در ماه صفر به سر میبریم تنها فیلمی که موزیکال است و 10 روز از اربعین تا آخر ماه صفر نمیتواند اکران شود فیلم ما است.
این سینماگر تأکید کرد: همه این اتفاقات باعث شده تا من صراحتاً عنوان کنم که از اکران فیلمم 100 درصد راضی نیستم!؛ ما با 30 سالن سینما شروع کردیم و اگر مانند فیلمهای دیگر با 120 سالن شروع میکردیم فروش مان قطعاً 4 برابر میشد. ما میتوانستیم در هفته اول با فروش بسیار بسیار عالی روبرو شویم، اما حتی سرگروه هم نداشتیم. فیلم ما در ماه محرم اکران شد و همراه 6-7 فیلم کمدی دیگر که تبلیغات وسیع داشتند اکران شد و همه این اتفاقات به ما لطمه زد.
کارگردان فیلم سینمایی «اختاپوس:آهوی پیشونی سفید» خاطرنشان کرد: از سوی دیگر هیچ سینمایی از 7 شب به بعد فیلم ما را نمایش نمیدهند. من چطور میتوانم از بلایی که بر سر سینمای کودک میآید گلایهمند نباشم و نسبت به این وضعیت احساس بیم نکنم؟
هاشمی در بخش دیگری از این گفتگو با بیان اینکه سینمای کودک از جایی ضربه خورد که آن را به 2 دسته سینمایی «برای کودک» و «درباره کودک» تقسیم کردند یادآور شد: بچهها رغبتی برای تماشای فیلمهای «درباره کودک» ندارند؛ این ادعا ثابت شده است! من اصلاً نمیدانم چرا برخی افراد از این سینما حمایت کردند و اجازه دادند به این وسیله بسیاری از کودکان رغبت خود را برای تماشای فیلمهایی برای خودشان از دست بدهند؟
وی متذکر شد: بعد از «گلنار» و «پاتال و آرزوهای کوچک» ما رسماً با سینمای کودک خداحافظی کردیم و بچههای ما خوراکی نداشتند. در این میان «کلاه قرمزی» و «شهر موشها 2» هم به دلیل نوستالژی بزرگسالان بود که فروش کردند و بیشتر مخاطبان شان بزرگسال بودند. به همین علت من هم هنگام ساخت فیلم جدیدم قدری سر خوردم به سمت بزرگسال رفتم تا بتوانم فروش کنم؛ در واقع هدفم این بود که بزرگسالان را به سالنهای سینما بکشانم تا به ناچار کودکان شان را هم با خود بیاورند و فیلمم را تماشا کنند!
این فیلمساز در پاسخ به این سوأل که آیا این سر خوردن به سمت نوستالژی بزرگسالان در «پیشونی سفید 2» به بازسازی ترانههای قدیمی و... باز میگردد گفت: بله، این اتفاق به فضای موزیکال فیلم و بازسازی ترانههای قدیمی و... برمی گردد. من در حال و هوای بزرگسالان رفتم که آنها بچههای شان را به سینما بیاورند. یک دورهای بچهها با علاقه میآمدند و فیلمها را میدیدند و به سینما رفتن عادت داشتند، اما این عادت از آنها گرفته شد و بنده معتقدم ما باید بچهها را دوباره عادت بدهیم. باید خوراک مناسبی برای بچههای امروزی فراهم کنیم و بسترهای لازم را فراهم آوریم تا آنها با طیب خاطر بیایند و فیلمهای کودک را تماشا کنند و دلزدگی و سرخوردگی شان از سینمای کودک از بین برود.
هاشمی تأکید کرد: من به خودم تعهد داده ام که پشت سر هم فیلم کودک بسازم و این عادت را به سینمای کودک برگردانم. خوشبختانه سرمایه گذاران با من همراهی کردند و دنبال بازگشت بودجه فیلمها نیستیم. ما معتقدیم اگر این عادت به کودکان مان برگردد خوب است ما میخواهیم با این کارمان جلوی خوراکهای خارجی که برای کودکان ما به مثابه «سم» هستند را بگیریم و کاری کنیم که کودکان با میل خود اشتیاق به تماشای فیلمهای مناسب سن شان که وطنی است کشیده شوند.