تصور کنید پشت میز کامپیوتر نشسته و آماده برای انجام دادن پروژه ای فوری هستید درحالیکه دیگر زمانی برای تحویل آن نمانده است. در همین حال هرچه که فکر کنید به ذهن تان می رسد و بعد از دو ساعت به خود آمده و می بینید از وبگردی گرفته تا حذف فایل های کامپیوتری که نمی خواستید را انجام داده اما یک مرحله از پروژه را شروع نکرده اید.
چرا ذهن به این راحتی منحرف می شود؟ چه انگیزه هایی بر کارایی آن اثر می گذارند؟
تحقیقات دو نوع انگیزه را نشان داده که ذهن تحت تاثیر آنها به اهداف دست می یابد: انگیزه های درونی و بیرونی.
انگیزه های درونی در طولانی مدت اثر بهتری می گذارند اما انگیزه های بیرونی زمانی موثر اند که هیچ عامل درونی ذهن را برای انجام دادن کار تحریک نمی کند.
برای غلبه بر تعویق باید از هر دو استفاده کرد:
برای جلوگیری از تعویق به دلیل اصلی که کار را انجام می دهید فکر کنید. مثلا به تغییری که کار شما در زندگی مردم می گذارد فکر کنید. خود را عضوی از یک کار تیمی بزرگ ببینید که می تواند راحتی را به مردم شهر یا کشورتان هدیه کند.
کسانی که بیش از حد فکر می کنند، یک مسئله ی کوچک و آسان را بزرگنمایی کرده و استرس و فشار این کار، ذهن آنها را می ترساند. تحقیقات بارها نشان داده که ذهن مشوش و مضطرب قابلیت تمرکز بر مسائل را ندارد، از این رو مسائل را به آرامی حل کنید.
گاهی این حس به شما دست می دهد که مغزتان قفل کرده و اصلا کار نمی کند. اغلب این حالت نشان دهنده ی این است که در افکار منفی غرق شده اید. برای بیرون آمدن از این حال، مسئله را از زاویه ی دیگری بررسی کنید. ساختار و چهارچوب جدیدی برای آن بسازید. روانشناسان به این لحظه، «آهان» می گویند. چرا که شما پاسخ و راه را می دانید اما به دلیل وجود افکار منفی نمی توانید به راه حل دست یابید.
پس یک نفس عمیق بکشید، مسئله را از زاویه ی دید دیگری ببینید و اجازه دهید بخش ناخودآگاه ذهن تان پاسخ را دریابد و این همان لحظه ای است که می گویید:« آهان»
- با احساسات منفی روبه رو شوید
قبل از شروع به این فکر کنید که آیا از انجام دادن کار می ترسید؟ آیا فکر می کنید کار سختی است؟ طرز فکر آنقدر قدرتمند است که می تواند قبل از اینکه کاری را امتحان کرده باشید آنقدر منفی بافی کند که هرگز سراغ آن نروید. اغلب موانع، ساخته ی ذهن شماست.
برای غلبه کردن بر این موقعیت، خود را در حالی تصور کنید که از انجام دادن کار مورد نظر لذت می برید، برای تان مفرح است یا با لبخندی بر لب آن را انجام می دهید. این تصورات افکار منفی را از ذهن تان بیرون کرده و ترس تان را کمتر می کند. به یاد داشته باشید ترس با خطر متفاوت است. ترس زاییده ی ذهن و خطر واقعی است.
بعد از این که 5 تا 10 بار این کار را انجام دادید به وضوح متوجه تغییر تصور و ذهنیت تان خواهید شد.
- خاطرات خوب تان را قوت بخشید
با یادآوری لحظات موفقیت آمیز زندگی انگیزه و جرأت تان افزایش می یابد. ذهن فراموش کار انسان ممکن است شدت شادی شما را از موفقیتی که سابق بر این بدست آورده اید، کم کند. از این رو برای اینکه انگیزه تان بیشتر شود لحظه ی دست یابی به موفقیت تان را تصور کنید. جشنی که گرفته اید را به یاد بیاورید. شادی آن لحظه را در تمام وجودتان به جریان بیاندازید. این کار را 5 تا 10 بار انجام دهید و اثرش را در افزایش انگیزه تان ببینید.