آیا باید در محل کار هوای پشت سر خود را داشته باشید؟ هر شخصی در محل کارش دارای برنامهی کاری است. هدف افراد چه ترفیع گرفتن باشد، چه تلاش برای دستیابی به پروژهای بزرگ، چه کوشش برای تأثیر گذاشتن بر رئیس، و یا تمرکز بر پیشرفت بخش، در هر حال اقداماتشان اغلب قصد و منظوری دارد. این انگیزههای مختلف میتوانند منجر به برقراری ارتباطاتی سالم و حرفهای شوند اما شاید موجب کشمکش بر سر قدرت، رقابت و ایجاد اتحادهایی هم بشوند که همهی افراد گروه را آشفته میسازند.
در این مقاله در مورد چگونگی شناسایی این نوع «سیاستهای اداری» بحث خواهیم کرد و روشهای اجتناب از تأثیرات منفی آن را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
سیاست به اندازهی جنگ هیجانآور است. در جنگ تنها یک مرتبه کشته میشوید، اما در سیاست به کرّات
وینستون چرچیل
سیاستهای اداری چیست؟
سیاستهای اداری را میتوان استفاده از روشهای مخفیانه به منظور دستیابی به منافع در محل کار تعریف کرد. مردم این کار را به منظور دستیابی به اهداف خود، به دست آوردن پرستیژ، یا برای تأثیرگذاری بیشتر انجام میدهند تا بتوانند دیگران را متقاعد سازند تا با نقطه نظراتشان موافقت کنند، به کمک یا منابع بیشتر دسترسی پیدا کنند، یا در حرفه خود پیشرفت کنند.
همه ما نیاز داریم که روابط خوبی در محل کار به وجود بیاوریم. برای مثال هر چه بیشتر بتوانید با ذینفعان و مدیران ارشد ارتباط برقرار کنید، احتمال بیشتری برای موفقیتتان وجود دارد. همکاری با رهبران به جای انجام کارهای فرعی به این معناست که قابلیت رؤیت و توانایی خود برای دستیابی به اهدافتان را افزایش میدهید. با این حال، مشارکت افراد در رفتارهای مخرب به منظور تأثیرگذاری بر دیگران میتواند به سیاستهای اداری تبدیل شود و این امر پیامدهای زیانبخش فراوانی دارد. به جای استفاده از تکنیکهای مثبت ایجاد رابطه مانند متقاعدسازی و برقراری شبکههای ارتباطی، افراد به اقدامات زیانآور و غیراخلاقی مانند فریبکاری، رشوه، غیبت، یا زد و بند روی میآورند. این امر موجب میشود که افراد سازمان از بیعدالتیهای موجود ناامید شوند، روحیهی گروه آسیب ببیند و منجر به استرس و فرسودگی شغلی شود.
سازمان با رفتارهای شدیدا سیاسی چیست؟
پروفسور کتلین کلی ریردان (Kathleen Kelley Reardon) چهار نوع سازمان سیاسی را شناسایی کرد و یافتههای خود را در ژانویهی 2015 در مجلهی تجاری هاروارد منتشر ساخت. این سازمانها عبارتند از:
- به ندرت سیاسی: رهبران تضمین میکنند که مقررات، انتظارات و استانداردهای ترفیع شفاف بوده و از آنها پیروی میشود. همدلی و همراهی در دفتر کار بسیار قوی است و کسی درگیر فعالیتهای سیاسی مخفیانه نیست.
- نسبتا سیاسی: این سازمانها معمولا مبتنی بر مقررات هستند و هر گونه فعالیت سیاسی در حد متوسط و کنترلشده است. افراد در قالب گروه فعالیت میکنند و نزاع کمی رخ میدهد.
- بسیار سیاسی: افرادی قدرتمند مقررات را به نفع خود و برای راحتی خود دستکاری میکنند. در نتیجه، اینکه چه کسی را بشناسید مهمتر از آن است که چه چیزی بدانید. باندها رایج هستند و معمولا تفاوت روشنی بین کسانی که عضو حلقهی داخلی هستند و کسانی که نیستند وجود دارد.
- سیاسی بیمارگونه: ویژگی این محیط، عدم اعتماد است. افراد اهداف خود را با دور زدن کانالها و رویههای معمول و با اتکا به روابط شخصی دنبال میکنند. در چنین سازمانهایی افراد کمتر بر کار و بیشتر بر حفاظت از خود و منفتجویی شخصی تمرکز میکنند.
سازمانها و تیمهای بسیار سیاسی و بیمارگونه، این ویژگیها را دارند:
- اختلاف نظر: روابط میان اعضای تیم و بخشها جنجالی و کوتاه بوده یا اصلا وجود ندارند.
- فریب: افراد برای اینکه خود را بهتر نشان دهند، دیگران را بیاعتبار میکنند.
- غیبت و بدگویی: مکالمات اغلب به جای اینکه متمرکز بر مسائل کاری باشند، شامل بحث پیرامون افرادی است که حضور ندارند.
- تکه تکه شدن اطلاعات (عدم ارائه اطلاعات): سازمانهای سیاسی اغلب اعضا یا حتی بخشهایی دارند که تلاش میکنند تا با خودداری از ارائهی اطلاعات و منابع به دیگران، از آنها پیشی بگیرند.
- چشم و همچشمی: افراد نسبت به همکاران خود حسادت میکنند و به جای موفقیت سازمان به بردهای شخصی علاقهمند هستند.
- بازی قدرت: افراد صرف نظر از مهارتها و تجاربشان، از روابط برای پیشی گرفتن استفاده میکنند.
- فرهنگ مقصر دانستن: افراد تمایلی به مسئولیتپذیری در قبال نواقصشان ندارند و تقصیر را متوجه دیگران میکنند.
- فریبکاری: افراد به روشهای غیرمستقیم مثل تهدید و زور و اغلب به ضرر دیگران به اهداف خود میرسند.
بسیاری از این ویژگیها را می توان در پنج مورد اصلی خلاصه کرد: عدم اعتماد، ترس از درگیری، عدم تعهد، اجتناب از مسئولیتپذیری گروهی و عدم توجه به اهداف گروهی.
این ویژگیها ویژگیهای ناسالمی هستند که عملکرد سارمان را به شدت تحت تاثیر قرار میدهند. برای مثال در طول مرحلهی اتهام متقابل، افراد اغلب به جای حل مشکل، یکدیگر را مقصر میخوانند؛ متمرکز بر بقای خود و به ضرر کارشان هستند و شایعههای ناسالمی را پراکنده میکنند. اگر چه بسیاری از سازمانها در این مرحله میمانند؛ اما این مرحله اغلب مقدمهای برای نابودی شرکت است.
حفظ بقا در سازمان سیاسی
چگونه میتوانید در محل کار سیاسی از خود دفاع کنید و مطمئن شوید که شما و اعضای گروهتان از سیاستهای اداریِ مضر جان سالم به در میبرید؟ هفت راهبردی که میتوانید استفاده کنید عبارتند از:
- نمونهی خوبی باشید. مطمئن باشید که گفتهها و اعمالتان یکی است و رفتار مثبتی از خود نشان دهید. ارتباط شفاف و روشنی برقرار کنید، کار گروهی خوب را ترویج دهید، به رفتار خوب پاداش دهید، دربارهی رفتار ضعیف بازخورد دهید، گوش کنید، اعتمادسازی کنید، با هوش هیجانی رفتار کنید و به دنبال نتایج برد-برد در کل تعاملاتتان باشید.
- از غیبت کردن و بدگویی بپرهیزید. شایعهپراکنی و صحبت از جزئیات شخصی در مورد زندگی خصوصی همکارانتان تأثیر بدی بر خود شما خواهد داشت. وقتی دیگران بفهمند اطلاعاتی دربارهی آنها فاش کردهاید، به شهرت خود صدمه میزنید، اعتبارتان را از دست میدهید و اعتماد آنها به خود را نابود میکنید. این را بدانید که بهدست آوردن دوبارهی اعتبار بسیار دشوار است. سریع با شایعه مقابله کنید تا از گسترش شایعههای بدخواهانه جلوگیری کنید. با افرادی که درگیر هستند صحبت کنید تا حقیقت را روشن کرده و حتما با عدم شایعهسازی و غیبت، نمونه خوبی برای دیگران باشید.
- با زورگویی مبارزه کنید. این گونه رفتار در هر موقعیتی غیرقابل قبول است. با این حال، متأسفانه زورگویی در محل کار رایج است. اگر خود قربانی هستید یا شک دارید که یکی از اعضای گروه از آن رنج میبرد؛ خط مشی ضد زورگویی سازمان خود را خوانده و آن را اعمال کنید. جزئیات حوادث را ثبت کنید و انجام اقدام رسمی را مد نظر داشته باشید.
- بر اهداف خود تمرکز کنید. هنگامی که نزاعی رخ میدهد، از جانبگیری خودداری کنید و به جای اینکه با نظرات مخالفت کنید، بر اهدافتان متمرکز شوید. بالاخره، هر کسی باید بر سر هدف نهایی به توافق برسد. یعنی اطمینان از اینکه تیم یا سازمان به موفقیت میرسد. مقالهی ما دربارهی حل منازعات را برای اطلاعات بیشتر دربارهی رسیدگی مؤثر به این مسائل بخوانید.
- ذینفعان را شناسایی کنید. چه کسی در سازمان شما صاحب قدرت و نفوذ است؟ شناسایی و تقویت روابط خود با ذینفعان به شما بینش بیشتری میدهد و امکان میدهد تا این روابط پیچیده را با موفقیت هدایت کنید. به خاطر داشته باشید که عناوین شغلی الزاما بازتابدهندهی قدرت نیستند. در عوض، قدرت مبتنی بر توانایی شخص برای نفوذ روی دیگران است.
- ایجاد اتحاد. باید متحدانی در محل کار پیدا کنید که بتوانند از شما حمایت کنند، به شما مشورت دهند و حتی با شما دوست شوند. بنابراین از تمرکز انحصاری بر کار خود و نادیده گرفتن فرصتها برای ایجاد روابط با دیگران بپرهیزید. میتوانید از طریق شبکهسازی با دیگران در سطوح مختلف سازمان، اتحادهای پایایی ایجاد کنید. یک مشاور هم پیدا کنید که بتوانند نشانتان دهند چگونه از مشکلات بالقوه خارج شده و روابط خود را بهبود ببخشید.
- سوابق مکتوب داشته باشید. اگر نزاعی رخ داده که نیازمند مداخله از سوی منابع انسانی یا ناظر است، مطمئن شوید که اسنادی را برای تأیید موضع خود دارید. برای مثال ایدهها، پیشنهادها و دستاوردهای خود را با ثبت آنها در ایمیلی زماندار حفظ کنید، و اگر با کسی مشکل دارید یادداشتهای دقیقی را در هنگام رویدادها ثبت کنید.
نکته:
استفاده از این راهبردها به شما کمک میکند تا در محیط شرکت مسیر خود را بیابید و از رفتارها و سیاستهای منفی بپرهیزید. هر چند اگر وضعیت شما بهبود پیدا نکرد بهتر است این محیط مسموم را ترک کرده و به دنبال منصبی جدید و محیط کاریِ سالمتری باشید.