روزنامه خراسان: چند روزی میشود که یک پیج اینستاگرامی با انتشار استوریهای متعدد، دست به افشاگری اخلاقی علیه چند چهره معروف دنیای هنر و فوتبالیستها زده است. هنوز اسکرین شاتهای این خانم نه تایید شده است و نه تکذیب. (حتی ممکن است یک مرد پشت پرده ماجرا باشد، اما تاثیری در اصل ماجرا ندارد) نکته قابل توجه این است که چرا یک پیج با هویت نامشخص باید در مدت زمانی کوتاه مثل یک قارچ رشد کند و لحظه به لحظه، فالوئرهایش بیشتر شود و مورد استقبال قرار گیرد؟ البته حکایت همان بازار عرضه و تقاضا در دنیای واقعی است. حالا فالوئرها در دنیای مجازی با لایک و کامنت هایشان، بازار عرضه محتواهای افشاگرانه را داغ میکنند. نگاهی روان شناختی به این ماجرا، کلید حل دلایل استقبال از چنین اتفاقهایی و تلاش بعضیها برای افشاگری است.
وقتی افشاگری مد شد
سال هاست فرهنگ «بگم، بگم؟!» از بین سیاستمداران به دنیای مردم هم راه یافته است. افشاگریهایی که دردی را دوا نمیکند. راستی این فرهنگ، چقدر کمک کرد که مسائل مان حل شوند؟ بارها مسئولانی را دیدیم که با پیغام و تهدید، خواستند بگویند اطلاعاتی محرمانه دارند، در حالی که میتوانستند به شکل پنهانی، اما درست، گرهها را باز کنند. حالا این مد مسموم، ابزاری شده است تا افراد ناشناسی، نگاهها را به سمت خودشان برگردانند و فقط برای جلب توجه و جذب آگهی دست به این کار بزنند. به نظر شما افشاگریهای این خانم در نهایت باعث بهبود شرایط فرهنگی و اخلاقی این چهرهها خواهد شد؟
راهی برای درو کردن فالوئرهای بیشتر
کافی است به عنوان یک مخاطب از خودتان بپرسید که اگر کسی بخواهد مشکلی را حل کند، آیا نیازی به این همه سروصداست؟ اصلا آیا مشکل، همان چیزی است که آن خانم میگوید؟ اگر مشکل اصلی، جلب توجه باشد چطور؟ میشود احتمال داد پای یک اختلال روان شناختی، در میان باشد. به نظر میرسد صاحب آن پیج، قصد دارد فالوئرهای بیشتری درو کند و مرکز توجه باشد و دیده شود. بارها در همین صفحه درباره تمایل انسانها به دیده شدن مطلب نوشته ایم و تکرارشان را در این مبحث ضروری نمیدانیم. البته حالا این خانم، مدام آگهی میگیرد و با تبلیغات برای خودش کسب درآمد هم میکند.
این پیج دزد زمانهای مردم است
این خانم که با کمک فضای مجازی، تبلیغات میکند و پول میگیرد، اما مخاطبها با دنبال کردن این اشخاص، چه سودی عایدشان میشود؟ کافی است حس کنجکاوی تان را مدیریت نکنید و منتظر باشید تا ببینید صفحه پرحاشیه این روزها در اینستاگرام، چه برگ برندهای از چت خصوصی فوتبالیستها را رو میکند؟ همان موقع است که چشم باز میکنید و میبینید شما مانده اید و زمانی که مثل ماهی از دست تان لیز خورده است. شاید بهتر باشد ما یک اسم برای این هویت نامعلوم، انتخاب کنیم و او را «دزد زمان» صدا بزنیم. چون با دنبال کردن این صفحات، صرفاً وقت تان را از دست میدهید.
هشداری برای همه به خصوص سلبریتیها
هرچند این ماجرا هنوز خیلی مبهم است و کلی زوایای پنهان برای همگان دارد و این که این افشاگریها کار فتوشاپ است یا نه را واقعا نمیدانیم (هرچند با دیدن کلیپ ها، کمی بعید به نظر میرسد که الکی باشد)، اما لازم است سلبریتیها و در حالت کلیتر همه بدانند که در فضای مجازی، دنبال حاشیه امن نباشند. دیوار شبکههای اجتماعی، شیشهای است و اگر کسی اشتباهی کند، دیر یا زود تشت رسوایی اش میافتد. درست است که اینستاگرام، کمک کرده آدمها دسترسی راحتتر و بیشتری به هم داشته باشند، اما همین دسترسی آسان، میتواند یک چت خصوصی را ترتیب بدهد و باعث دردسر بشود و آبروی افراد و متاسفانه حتی خانواده هایشان را به خطر بیندازد. فضای مجازی، چاقوی زندگی و مرگ است؛ بنابراین جای آزمون و خطا نیست و سوژه افشاگریهای این دختر علیه ستارهها به خصوص فوتبالیست ها، هشدار مهمی است تا همه و به خصوص چهرهها بیشتر از قبل مراقب حریم شان باشند. با این حال باید منتظر باشیم و ببینیم که واکنش ستارههای فوتبال و نهادهای نظارتی چیست و آیا صاحب این اکانت بی هویت، تنبیه میشود یا نه؟