خبرگزاری ایرنا: جرقه ساخت چیزی شبیه رایانه در قرن 16 میلادی توسط دانشمند فرانسوی به نام پاسکال زده شد و سرانجام نخستین رایانه در سال 1947 به نام ENIAC در دانشگاه پنسیلوانیا طراحی شد. اما برای دانستن اینکه این روند در ایران چگونه طی شد، باید به سراغ «محمد عبداللهی» رفت، بهترین کسی که میتواند درباره تاریخچه ساخت رایانه در ایران توضیحات دست اول بدهد. به این دلیل که عبداللهی به همراه چند دانشجو و همکارانی که در سالهای انقلاب فرهنگی داشت، تصمیم گرفت اولین نمونه از رایانه را در کشور طراحی کند.
* از کنجکاوی تا طراحی
در سالهای 1340-1341 صحبت از رایانه و ساخت آن، میان کسانی که دنبال کننده اخبار تکنولوژی بودند به شدت رونق داشت. بر همین اساس، عبداللهی هم به عنوان دانشجویی که در رشته الکترونیک درس میخواند، به آن علاقمند شد، رایانهای که به گفته وی، به عنوان یک غول ناشناخته دور از دسترس بود و برای نزدیک شدن به آن به فکر شناخت بیشتر این غول و کارآیی آن افتاد و همین فکر باعث شد نخستین قدمها برای ساخت رایانه برداشته شود.
«در سال 53 دانشجوی رشته الکترونیک در شیراز بودم. واحد درسی داشتیم که باید برای آن مطلبی ارائه میکردیم. آن زمان در دانشگاه ما (دانشگاه شیراز فعلی) یک رایانه 1130 آی بی ام بود. من از روزهای اول ورودم به دانشگاه برای کار کردن با آن رایانه داوطلب شدم و پیگیری میکردم تا ببینم در قطعاتی که در این دستگاه وجود دارد چه میگذرد و ارتباط شان با هم چیست؟ برهمین اساس، به کار جسورانه طراحی رایانه دست زدم.»
* انگیزه کار، مشوق اصلی ساخت رایانه
عبداللهی درباره طراحی و ساخت رایانه میگوید: «من برای این رایانه همه چیز پیش بینی کردم. آن سالها ریزپردازندهها – Microprocessor- وارد دنیا شده بودند. من میکروپروسسور 8008 را انتخاب کردم تا بر اساس آن یک رایانه طراحی کنم. همان رایانه موضوع ارائه من در کلاس درس شد. یادم است آن روز قرار بود دانشجویان 20 دقیقه صحبت کنند، اما طراحی این رایانه آن قدر برای اساتید جالب توجه بود که بیش از یک ساعت درباره اش صحبت کردم. استقبال از این طراحی اولیه برای من انگیزهای شد تا قطعاتی را که برای ساخت رایانه نیاز بود، از شرکت قطعه فروشی در آمریکا خریداری کنم و اولین رایانه ام را بسازم.»
او در همین بین فارغ التحصیل شد و برای ادامه تحصیل در مقطع ارشد به دانشگاه صنعتی شریف رفت؛ «تمام قطعات را با خودم به دانشگاه جدید آوردم و با وجود اینکه رشته اصلی من در دانشگاه صنعتی شریف نرم افزار بود، اما به دلیل علاقهای که در من شکل گرفته بود، شروع به ساختن کامپیوتر کردم. البته به دلایلی در آن سال ساخت کامپیوتری که مد نظرم بود، به نتیجه نرسید، اما این ذهنیت در من شکل گرفت و ادامه پیدا کرد.»
مهندس عبداللهی در سال 55 فارغ التحصیل و به عنوان مدرس وارد مدرسه عالی کامپیوتر شد؛ «آن جا سخت افزار پیشرفته درس میدادم و پروژههایی که در این درس داشتم طراحی مدارهای الکترونیکی و دیجیتال بود. تیم دانشجویان من هفت نفره بود، پروژه آخری که برای آنها ترتیب دادم، طراحی یک پروسسور 4 بیتی بود. آنها چیزی را که در ذهنم بود، ساختند و به خوبی از عهده اش برآمدند.»
* انقلاب فرهنگی، فراغتی ناخواسته، اما کارا
زمانی که عبداللهی و تیمش ساخت کامپیوتر را به شکل جدی دنبال میکردند، انقلاب فرهنگی اتفاق افتاد و دانشگاهها به تعلیق درآمدند. اما آنها از این فرصت، بهترین استفاده را کردند؛ «آن زمان به مدرسین پیشنهاد میشد کتاب ترجمه کنند، مقاله بنویسند، سخنرانی ترتیب دهند و وقت شان را به این شکل پر کنند. اما من با هشت نفر از دوستان و همکاران که از فارغ التحصیلان مدرسه عالی کامپیوتر بودند (خانمها زهره ملک و افسانه ایزدگشسب، آقایان محمد حسن برادران قاسمی، محمد حسن محوری، داریوش جوان، علی سجادیان، همایون تاج بخش، و مسعود مرتضوی) تصمیم گرفتیم با توجه به وقت آزاد نسبتا زیادی که داشتیم، یک پروسسور طراحی کنیم. در آن برهه طراحی کامپیوتر توسط من انجام شد و بعد از آن شروع به ساختن کردیم. این پروژه با بودجه شخصی و کار داوطلبانه دوستان ادامه پیدا کرد.
حاصل این کار دست جمعی شد یک پردازنده 32 بیتی به اسم «میم 1». البته آن زمان هدف جدی مان ساختن کامپیوتر نبود، بیشتر میخواستیم که کار علمی انجام دهیم، اما نهایتش به آن پردازنده رسیدیم. زمانی که این پردازنده ساخته شد، جهاد دانشگاهی با ما مذاکره کرد و گفت: من هزینههای ساخت این پردازنده را به شما پرداخت میکنم تا این پردازنده به اسم جهاد دانشگاهی ثبت شود.»
* ساخت پردازنده، نخستین قدم برای نزدیک شدن به غول کامپیوتر
اولین پردازندهای که این گروه ساختند به نام جهاد دانشگاهی شد، اما آنها راه شان را ادامه دادند؛ «چون آن زمان افراد حقوق میگرفتند و فارغ التحصیلانی که با ما کار میکردند هم چشم داشتی به این ماجرا نداشتند، قبول کردیم که پردازنده به اسم جهاد شود. بعد از انقلاب فرهنگی مدرسه عالی کامپیوتر در دانشگاه شهید بهشتی ادغام شد. ما دوباره شروع کردیم به ساخت پردازنده. این بار نیز، کاملا در سطح گیت و با حداقل تعداد گیت ساخته شد. دلیل اصلی پیشرفت مان این بود که ما باور داشتیم دانش مورد نیاز برای این کار را داریم و ساخت آن کار پیچیدهای نیست. در نهایت نیز دستگاه جدید بنام پویا – 1 را ساختیم.»
کل پردازندهای که آنها ساختند تعداد زیادی گیت، یک مجموعه کلید و یکسری الای دی بود که خروجیها را نمایش میداد؛ «این پردازنده یک بُرد رام Rom – داشت که با «دیود» ساخته شده بود و برنامههایی که میخواستیم روی این پردازنده اجرا شود، بر اساس قرار دادن دیودها اجرا میشد. این دستگاه صفحه نمایش جالبی نداشت، اما توان ما در آن زمان همین بود و همین تلاشها ما را به هدف مان که ساختن کامپیوتر بود، نزدیک و نزدیکتر میکرد. در دو طرف دستگاهی که ساخته بودیم، 12 منبع تغذیه وجود داشت که با هم لینک شده بودند تا نیاز پردازنده را تامین کنند. این پردازنده، بعدا در یکی از نمایشگاههای کامپیوتری عرضه شد و مجلات زیادی نیز به تشریح آن پرداختند.»
* باورنکردنی، اما دست یافتنی
«در آن زمان هیچ کجا به این فکر نمیکردند که کامپیوتر بسازند. دستگاههای جانبی مانند ترمینال و پرینتر وارد ایران شده بودند. حتی یکسری تکنسین نیز برای سرهم کردن این تجهیزات تربیت شده بودند، اما بعد از انقلاب تقریبا تمام آن مجموعهها تعطیل شده بودند. ختم کلام اینکه هیچ وقت کار جدی برای اینکه دانش ساخت کامپیوتر به ما منتقل شود، انجام نشده بود. این اولین کاری بود که در مدرسه عالی کامپیوتر انجام و پردازنده ساخته شد. زمانی که این دستگاه ساخته و کامل شد، شروع به نصب کردن برنامه روی آن کردیم.»
مهندس عبداللهی در ادامه گفت: «اتفاقی که رخ داد عجیب و باورنکردنی بود. اولین برنامه نوشته شده که دستگاه ما انجام میداد، ورود دو عدد، جمع زدن و نمایش حاصلش بود. وقتی برنامه اجرا شد سر از پا نمیشناختیم. من گفتم برویم نهار بخوریم و جشن بگیریم. همه از به نتیجه رسیدن کار خوشحال بودیم. سر میز نهار یکی از همکاران به اسم «قاسمی» که در تمام این مدت همراه ما بود و کار تست قطعات را انجام میداد، گفت: «شاید باورتان نشود من تا یک ساعت پیش که این دستگاه شروع به کار کرد به درست شدن این دستگاه باور نداشتم.» این جملات را کسی میگفت که 18 ماه همراه ما قطعات را میساخت و چک شان میکرد. اما او حتی پس ذهنش هم این باور را نداشت که این پردازنده میتواند این جا با دانش و همت خودمان ساخته شود.»
* سرنوشت غریب اولین کامپیوتر طراحی شده ایرانی
عبداللهی در صحبت هایش گریزی میزند به سرنوشت غریب اولین کامپیوتری که آن را طراحی کرد و ساخت: «زمانی که مدرسه عالی کامپیوتر و دانشگاه شهید بهشتی با هم ادغام شدند، آن کامپیوتر به آزمایشگاه سخت افزاری دانشگاه شهید بهشتی منتقل شد و من دیگر خبری از آن نداشتم. چند سال بعد خیلی اتفاقی دیدم که دانشجویان قطعات این کامپیوتر را برمی دارند و برای پروژههای دیگر از آن استفاده میکنند.»
این پایان غم انگیز کار آن دستگاه بود، اما به قول عبداللهی پایان کار آنها به حساب نمیآمد: «با گروهی که در آن سالها داشتیم، یک شرکت تاسیس و شروع کردیم به ارتقا کامپیوتری که ساخته بودیم. در نهایت کامپیوتر متفاوتی به اسم پویا یک ساخته شد. قرار بر تولید این کامپیوتر بود، اما نتوانستیم برای تولید آن مجوز بگیریم. بعد از آن یک مدل شخصی و کوچک شده به عنوان پی سی را طراحی کردیم. طرح مان را در مسابقهای که شورای عالی انفورماتیک برگزار کرده بود، شرکت دادیم و مقام اول را به دست آوردیم.»
درست است که تلاشهای این گروه جوان که پشتوانه مالی خاصی نداشتند برای تولید گسترده کامپیوترها خیلی به نتیجه نرسید، اما سرآغازی شد برای طراحی کامپیوترها در ایران.
عبداللهی این گفتگو را با نمونه کامپیوترهایی که بعد از طراحیهای او و تیمش انجام شد، به پایان رساند؛ «همزمان با این اتفاق، گروهی در مرکز تحقیقات مخابرات ایران، کامپیوتری طراحی کردند که بر اساس میکرو پرسسورها بود. دانش طراحی این دستگاه به مرکز تحقیقات مخابرات منتقل شد. آنها پردازنده 8080 را مهندسی معکوس کردند و بر اساس آن، کامپیوتری طراحی کردند که 100 نمونه از آن تولید شد. هدف ساخت این کامپیوتر در مخابرات، برای جوابگویی 118 بود. بعد از آن دستگاهی برای سوئیچینگ به اسم لاله هشت ساخته شد. مدل لاله 16 هم بعد از آن آمد.»