علیرضا احمدی؛ یکی از وقایع شوم و متجاوزانه درتاریخ ایران، حمله روسها به شمال ایران به بهانه استخدام فردی به نام مورگان شوستر در امور مالیه بود.
تاریخ ایران بارها طعم تلخ خیانت روسها را چشیده است. اوج امپریالیسم و زورگویی روسها در دوره قاجار اتفاق افتاد، روسها در این دوره نهتنها بخشی از خاک ایران را به تصرف خود درآوردند بلکه بارها به خاک ایران تجاوز کرده و مردم بیگناه را به خاک و خون کشیدند.
چهره ننگین روسها با به توپ بستن مجلس در دوره مشروطه بیشاز پیش برای ایرانیان مشخص شد و این پیام را آشکارتر از قبل کرد که روسها مخالف هرگونه ترقی و آزادی و استقلال در ایران هستند. عقد قرارداد ننگین 1907 بین روسیه و انگلیس، اوج عملی غیردموکراتیک و مستبدانه بود که ایران را به دو منطقه تحت نفوذ انگلستان در جنوب و روسیه در شمال تقسیم میکرد و دست دخالتجویانه دو دولت امپریالیستی روسیه و انگلیس را بیشاز پیش در ایران باز میگذاشت.
دولت مشروطه که درگیر اختلالات مالی و حقوقی بود، برای ساماندهی این وضعیت از فردی آمریکایی به نام مورگان شوستر دعوت به همکاری کرد و او را برای اهداف تنظیم نظام مالیاتی کشور به استخدام خود درآورد. این اقدام دولت مورد مخالفت دولتهای روس و انگلیس قرار گرفت و وزیرمختار روسیه به نمایندگی از دولت متبوع خود، با اعلام اولتیماتوم به مجلس خواستار اخراج شوستر شد.
روسها از اختیارات شوستر بینهایت عصبانی شده بودند و میخواستند بلژیکیها که دستنشانده خودشان بودند همچنان در مقام خود باقی بمانند و خزانهدار کل در امور آنان دخالت نکند. مقامات روسی همچنین تهدید کردند که اگر مستشاران بلژیکی تحت امر مستشاران آمریکایی قرار بگیرند آن کشور تمام گمرکات شمال ایران را تصرف خواهد کرد. شوستر در یک جلسه مطبوعاتی که خبرنگار رویتر هم حضور داشت، اظهار کرد: «آنچه من میفهمم دولت روس و انگلیس مایل نیستند اوضاع مالی و اقتصادی ایران بهبودی پیدا کند و به کارهای مملکت خود سرو سامان بدهد.» وضعیت نابهنجار اروپا انگلیس را مجاب کرده بود تا دوستی خود با روسها را حفظ کند، زیرا برای انگلیس اتحاد با روسیه بر ضد آلمان حیاتی بود و نیز بروز جنگی بزرگ برای انگلیسها قابل پیشبینی بود.
مورگان شوستر در پی اصلاحات مالی، دستور تصرف پارک و ساختمان شعاعالسلطنه را صادر کرد. شعاعالسلطنه شاهزاده فراری و برادر محمدعلی شاه مخلوع بود که به کنسول روس پناهنده شده بود، روسها که برای مخالفت با شوستر و اقدامات او درصدد بهانه بودند، اعلام کردند که اموال شعاعالسلطنه در رهن بانک استقراضی روسیه است، اما، چون شوستر بر اجرای حکم اصرار ورزید، خشم روسها بیشتر شد و این موضوع را بهانهای برای شروع مناقشات با دولت ایران قراردادند، ابتدا در دهم آبان ماه 1290 خورشیدی، مسیو پاکلیوسکی کزیل، وزیرمختار روس به سفارتخانه ایران رفت تا از طرف دولت روسیه شفاها اولتیماتوم را مطرح کند، آنان میخواستند ژاندارمری خزانهداری فورا از پارک شعاعالسلطنه دست بردارد و دولت ایران از سفارت روس رسما عذرخواهی کند.
مورگان شوستر مینویسد: «بعد از دریافت اولتیماتوم دولت ایران نظر من را پرسید و بااینکه قرار بود در کارهای سیاسی ایران دخالت نکنم، اما چنین عنوان کردم: اگرچه مطالبات دولت روس بهکلی خارج از قانون و ظالمانه است، ولی اگر کابینه دولت ایران بخواهد در حفظ حقوق و استقلال خود ثابتقدم باشد، انجام این معامله بسیار مشکل و محکم خواهد بود.» (شوستر، ص. 203) در چهاردهم آبان ماه 1290، کابینه نمایندهای به سفارت روسیه فرستاد تا جواب اولتیماتوم را اعلام کند. دولت ایران ضمن تایید درست بودن اقدام خزانهداری، بر عدم طرفداری از اشخاص در امور مالیه تاکید کرد. در روز نوزدهم آبان ماه 1290، پس از تدارک لشکر عظیم روسیه برای تصرف شمال ایران، کابینه ایران در خوف و هراس افتاد و تصمیم گرفت با دولت انگلیس مشورت کند.
سر ادوارد گری، وزیر امورخارجه بریتانیا فورا تلگراف نصیحت آمیزی ارسال کرد و از دولت ایران خواست به خواست روسها تن دهد. در بیست و ششم آبان ماه 1290، دولت روسیه اعلام کرد که، چون دولت ایران اولتیماتوم را نپذیرفته روابط پلیتیکی بین دو دولت قطع و تنها روابط تجاری دایر است و نیز چهار هزار نفر قشون روس از قفقازیه بهطرف ایران درحرکت هستند. به سبب ترس و خوف دولت ایران کابینه جدیدی تعیین شد که در معذرت خواستن و قبول اولتیماتوم همرای بودند.
در دوم آذر ماه 1290، وثوقالدوله وزیر امورخارجه ایران به سفارتخانه روسیه رفت و از طرف دولت ایران از دولت روسیه عذرخواهی کرد؛ اما دولت روسیه شرط دیگری را با عنوان اولتیماتوم دوم مطرح، و برای پذیرش آن چهلوهشت ساعت وقت تعیین کرد.
در این اولتیماتوم از دولت ایران خواستهشده بود که مسیو شوستر و همکارانش را اخراج کند و دولت ایران متعهد شود که بدون اجازه دولت روس و انگلیس ماموری را استخدام نکند و نیز دولت ایران باید خسارت دولت روسیه به واسطه لشکرکشی به ایران را بپردازد؛ و اگر دولت ایران ظرف چهلوهشت ساعت جواب مثبت ندهد قشون روس پیشروی کرده و هزینه آن برای دولت ایران سنگینتر خواهد شد.
مورگان شوستر مینویسد که بعد از اولتیماتوم دوم چند تن از کابینه و نمایندگان مجلس نزد وی رفته و نظر او را خواستهاند: «من گفتم، خوب است به مجلس و کابینه اطلاع دهند تا به هر تدبیری که به حال ایران مفیدتر بوده و صلاح است، بدون ملاحظه من و معاونان آمریکاییام عمل کنند؛ و هر رایی که مجلس بدهد حاضر و راضی خواهم بود.» (شوستر، ص. 221)
پس از اولتیماتوم چهل و هشت ساعته روسیه، هیات دولت در مجلس حضور یافت تا در قبول اولتیماتوم رای اعتماد بگیرد؛ اما مجلس این درخواست دولت را رد کرد و رای به ایستادگی و حفظ استقلال کشور داد. روسها در بیست و دوم آذرماه 1290، به دولت ایران اطلاع دادند که اگر ظرف شش روز تمام اولتیماتوم را قبول نکند چهار هزار نفر قشون ساخلوی قزوین، به سمت پایتخت حرکت خواهند کرد.
این اولتیماتوم به یکباره کابینه را مضطرب و آشفته کرد و درنهایت روز جمعه سیام آذر 1290خورشیدی، کابینه دولت، مجلس را منحل کرد و به کمک ژاندارمها درهای مجلس را بست و مانع ورود نمایندگان به مجلس شد. شهر به حالت حکومتنظامی درآمد. پس از اولتیماتوم دوم پایتخت در سکوت و تشویش و اضطراب فرورفته بود، در ادامه حمله روسها به تبریز، آنان ننگی دیگر از خود بر خاک ایران باقی گذاشتند.
عمل غیردیپلماتیک روسها نه تنها منجر به سامان گرفتن امور مالی ایران نشد بلکه این واقعیت را نمایان کرد که دولت امپریالیستی روسیه هیچگاه در طول تاریخ احترامی به استقلال و حاکمیت رسمی دولت ایران نگذاشته است، خروج مورگان شوستر عامل بروز مجدد بحرانهای مالی در ایران شد که بهترین فرصت برای اجرای سیاستهای امپریالیستی انگلیسها و روسها بود، زیرا ایران ضعیف و آشفته بهتر از ایرانی منسجم و دولتی قدرتمند بود.
منابع:
- شوستر، مورگان (1344). اختناق ایران. ترجمه: ابوالحسن موسوی شوشتری. تهران: بنگاه مطبوعاتی صفیعلیشاه.
- ملکزاده، مهدی (1358). تاریخ انقلاب مشروطیت ایران (جلد ششم و هفتم). تهران: انتشارات علمی.
- شمیم، علیاصغر (1387). ایران در دوره سلطنت قاجار. تهران: نشر بهزاد.
- نوایی، عبدالحسین (2535شاهنشاهی). دولتهای ایران از آغاز مشروطیت تا اولتیماتوم. تهران: انتشارات بابک.
- کلارک، جیمز. مشروطه خواهان و قزاقها، جنبش مشروطیت و مداخله روسها در آذربایجان. ترجمه: مریم ربی. فصلنامه تاریخ روابط خارجی. تابستان 1384. شماره 23. صص138-