گروه سیاسی - رجانیوز: حجتالاسلاموالمسلمین سید ابراهیم رئیسی نامزد دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری روز جاری در جمع ستادهای کشوری و استانی به ایراد سخنرانی پرداختند که مشروح این سخنرانی به شرح زیر از نظر می گذرد:
به نظر ما باید نگرش به مردم متفاوت شود. از چه حیث؟
نکته اول نگرش به مشکلات مردم است و دغدغهها و اولویتهای مردم. این باید کاملا متحول شود. یعنی نگاه در برنامهنویسی باید به مشکلاتی باسد که از اولویتهای مردم نشات میگیرد.
نکته دوم در هر گونه اقدام، نگاه به ظرفیت مردم است. ظرفیت نه یک جناح و گروه سیاسی و بخش خاص؛ بلکه نگاه به همه ظرفیتهایی که در جمهوری اسلامی وجود دارد و از این ظرفیت میتوان در جهت پیشرفت کشور بهره برد، در غیر اینصورت کشور دچار خسارت خواهد شد.
در همه این معادلات بین مردم و دولت؛ بین کشور و نظام و همه دوول و همکاریهای بینالمللی چه در خدمترسانی به مردم و چه در ارتباطات اجتماعی؛ نگاه به محور بودن کرامت انسان مورد تاکید است.
اگر بخشی از دولت به اعتبار اینکه در یک جایگاه قدرتمندی است، تعهد خود را بصورت یکطرفه لغو کرد؛ این پیمانشکنی بد است و در نظام اسلامی و ارتباطات اجتماعی آن بدتر است، چرا که نظامی است مبتنی بر کرامت انسانی.
مثلا ایرانخودرو قرار بر تحویل ماشین به مردم داشته باشد و بدون توجیح برای مردم به تعهد خود عمل نمیکند یا بد عمل میکند.
نگاه به زن، نگاه به جوان، نگاه به کارشناس و متخصص، نگاه به همکیش، نگاه به هموطن، باید نگاه به کرامت باشد. امیرالمومنین (ع) به مالک میگوید:
مالک مردم یا در عقیده با تو هم نظرند یا در خلقت و آفرینش.
هر فرد در جامعه اسلامی باید گرامی داشته شود؛ خود او، نگاه او و نظر او. گرامی داشتن در سخنرانی و بخشنامه نیست. در میدان اقدام و عمل است، وگرنه میشود ادعا.
اینکه مدیریت در کشور به یک حلقه خاص مربوط شود، حتما باید این حلقه شکسته شود. باید مدیریت در حوزههای مختلف، دست افراد شایسته، لایق و کارآمد اختصاص پیدا کند. مهم این کارآمدی است.
ما در این قضیه معتقدیم که باید اجماعآفرین باشیم. برای تحقق یک اجماع بین کسانی که دل در گرو انقلاب، نظام، ارزشها و مردم دارند. اینجا سخن از یک حزب، گروه و جریان سیاسی خاص نیست. اصولگرا و اصلاحطلب اگر در خط امام باشند، میتوانند در این عرصه اداره نظام و امور کشور با هم همکار، همراه و هم قسم شوند. ما برای تحقق یک چنین اجماعی، پا به این عرصه گذاشتیم.
نکته بسیار مهم دیگر، اعتماد به جوانان در این حلقه مدیریت است. بنده 19 سال داشتم که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید. امام به جوانان اعتماد کردند. خدا آقای شهید بهشتی را رحمت کند. روزی که خدمت ایشان برای مسئولیت و مدیریت در یک بخش قابل توجهی از مناطق کشور رسیدیم. ایشان کاملا به ما اعتماد داشتند و با اعتقاد به سخنان ما توجه میکردند.
امام به کارآمدی جوانان اعتقاد داشتند. رهبری معظم انقلاب هم الان به اینکه به جوانان اعتناد کنیم، توجه دارند. ما معتقدیم که باید در دولت کار و کرامت به جوانان مبتکر، خلاق و نوآور در شکل دادن به مدیریت کشور توجه شود.
برون رفت از ساختار فسادزا
یک جاهایی است که بستر فراهمی برای ایجاد فساد دارند. بیشتر آنجاهایی است که میخواهد امکانات و استعدادهایی از بخش دولتی به بخش خصوصی واگذار شود. به آن حلقه طلایی میگویند. آنجا آن پیچی است که خیلی باید مراقبت کرد.
فیلتری است که میخواهد امتیازی بدهد. اگر کاری کردیم که امتیاز به افراد صاحب حق داده شود، نه هر آن کسی که ادعا داشته است؛ عدالت یعنی همین.
اگر ساختارهای فسادزا اصلاح شود، ما هر روز شاهد تشکیل یک پرونده فساد نخواهیم بود. اگر نظام بانکی اصلاح شود، اگر نظام مالیاتی اصلاح شود، جلوی فرار مالیاتی گرفته خواهد شد و دولت به درآمد واقعی خود خواهد رسید.
چقدر فرار مالیاتی در کشور وجود دارد آنهم از سوی کسانی که حاضر نیستند به قانون تن دهند. آیا تسهیلات بانکی به تولید اختصاص پیدا میکند یا به هر کسی که با یک سیستم پولی یا بانک ارتباط بیشتری داشته باشد یا مشتریان بد حساب؟ مشتری بد حساب وام و تسهیلات میگیرد، اما یک مولد باید در تولید خودش بماند. باید نظام بانکی اصلاح شود.
اشرافیت مدیران گره اصلی مشکلات مردم
مدیریت اگر از ارزشهای اسلامی و مردم فاصله بگیرد، نمیتواند گره گشای حل مشکلات باشد. نگاه اشرافی از آفتهایی است که مدیریت به آن آلوده شد، شاهد مشکلات بسیاری خواهیم بود. این گره امروز مردم است.
اهل سنت یک واقعیتی در کشورند. ما برای آزادی فلسطین هم حضور پیدا کردیم و هم اقدام کردیم. آیا این بخاطر این است که فلسطینیها، شیعه هستند؟ شما میدانید اگر در فلسطین یک قدم، عقبنشینی کردیم، بسیاری از درها را غربیها برای ما میگشایند؛ ولی همچنان ما در حمایت از قدس ایستادهایم. بحث شیعه و سنی نیست. بحث کونو للظالم خصما و للمظلوم عونا هست. ما در این قضیه مبانی داریم.
حال که این عزیزان اهل تسنن، هموطنان درون کشورمان هستند. نگاه به اینکه اهل سنت، ایرانی هستند، مسلمانند، برادر ما هستند، از خون ما هستند. هزار سال سیستانی و بلوچستانی با هم زندگی کردند. آن کسی که بین شیعیان و اهل سنن فتنه میکند، نه سنی است و نه شیعه. سیستانی و بلوچستانی با هماند. با هم ارتباط و مراوده دارند. با هم زیر یک سقف زندگی میکنند.
بحث این نیست که دولت به اهل سنت حق بدهد یا ندهد. حق دارند. اینها جزیی از این کشورند. شهروند این کشورند. اینکه یک کسی بگوید دولت حق میدهد یا نمیدهد؛ این، نگرش آسیب داری است و باید اصلاح شود. اینها مال این کشورند.
اهل سنت مثل شیعه در این کشور جایگاه و حق قانونی دارند و مورد احتراماند. مثل اینکخ به سیستانی توجه میشود، به بلوچستانی هم میشود. به تربیت جام توجه میشود، به تربیت حیدریه هم میشود.
یکی از شبهاتی که مطرح میکنند این است که در آستان قدس رضوی یک آقایی تخلفی کرده و بعد فرار کرده است. ما در ابتدای مسئولیت، قائم مقام آستان قدس رضوی را تغییر دادیم و بعد هم در یکی از شرکتها، گروه حسابرسی گذاشتیم. بازرسی کامل کردند و یک ماه قبل از فرار این آقا، گزارشی به دادگسترس تقدیم شد.
ما اقدامی را که بایسته یک مدیر است را انجام دادیم. فقط یک کار نکردیم و آن اعلام بود. چرا اعلام نکردیم؟ برای اینکه اعلام این کار ضررهایی را داشت چرا که، مجموعه آستان، مجموعه مقدسی است.
این مسائل مالی هم مربوط به سالهای 80 تا 94 یعنی قبل از مسئولیت بنده بود و در طول آن 14 سال رخ داد. ما که رفتیم در عرض یک ماه و نیم قضیه تمام شد. اقدام کردیم و اعلام نکردیم؛ چرا که به اعلامش، اعتقادی نداشتیم.
بنده اعلام بدون اقدام را مفید نمیدانم. اگر دولت هر روز آمد گفت؛ آی فساد فلان جا، آی فساد فلان جا؛ مشکل فساد در کشور حل نمیشود. به تعبیر حضرت آقا؛ گفتن دزد دزد، مشکل دزدی را حل نمیکند.
برای مردم اطمینانآور نیست که دولت بیاید اعلام کند که یک پرونده فساد در فلان جا کشف کردیم. آن چیزی که برای مردم اطمینانآور است، اینکه دولت اعلام کند ما یک ساختار فسادزا را حل کردیم. فلان فرد مفسد را به دادگاه معرفی کردیم. نه اینکه دولت اعلام کند ما یک لیستی از متخلفین را داریم و قوه قضائیه هم اعلام کند، همچنین لیستی به دست ما نرسیده است. این مردم را بیشتر نگران میکند.
ما به عکس این، در آستان قدس عمل کردیم. برای اینکه کار واقعا در عمل تحقق پیدا کند نه در شعار. ما حقیقتا بدنبال انجام یک کار واقعی هستیم، اقدام شعاری که مشکلی را حل نمیکند.