سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه ساعت 7:30 با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
طرحهای عامدانه در دولت و شورای شهر برای «فتنه اقتصادی»
به تازگی فیلمی از صحبتهای «سیدحسن قاضیزاده هاشمی»، وزیر سابق بهداشت منتشر شده است که اذعان میکند عدهای از افراد در دولت حسن روحانی، با برخی کمکاریها بصورت عامدانه به دنبال ناراضیسازی مردم هستند.
هاشمی در صحبتهای خود از این میگوید که برخی در دولت حتی دستور رهبری را هم اجرا نمیکنند تا اعتراض مردم برخیزد .[1]
*ما در وبلاگ مشرق طی 3 سال گذشته دائماً درباره تحلیلی با تیتر «فتنه اقتصادی» اطلاعاتی را به مخاطبان خود ارائه کردهایم.
گزارههای مورد اشاره قاضیزاده هاشمی اگرچه تا پیش از این در تحلیلها نمود داشت اما هماکنون به واقعیت تبدیل شده و مقولات دیگری را هم به مثابه یک گراف ریاضی به یکدیگر متصل کرده است.
مردم باید بدانند که اکنون که یک مقام بلندپایه سابق دولت به پروژه ناراضیسازی عامدانه در دولت اشاره میکند، پس لاجرم بایستی به ضرس قاطع نتیجه گرفت که بحث ساده «عدم نظارت دولت بر قیمتها» نیز نه یک کمکاری که اتفاقاً یک تعمّد است.
در واقع چگونه ممکن است گوشت مرغی که قیمت واقعی آن به اِزای هر کیلو 10 هزار و 700 تومان است در قیمتی تا 16 هزار تومان به دست مردم برسد و یا گوشت گوسفندی که بین 50 تا 60 هزار تومان قیمت دارد تا مبلغ 80 هزار تومان نیز توزیع شود؟! مگر اینکه عمدی در کار باشد...
به این گزارهها همچنین بایستی عزم و تقلّای اعضای شورای شهر تهران را نیز افزود که در یک اتحاد استراتژیک با جریان عمدی اشاره شده و با ارائه طرحهایی مثل گرفتن مالیات شهری، گرانسازی بلیط مترو و یا «جریمه زباله» خواسته یا ناخواسته قصد ناراضیسازی مردم تهران را دارند .[2]
جالب آنکه در این گراف اشاره شده البته یک نقطه کانونی دیگر هم قرار دارد و آن «مرکز مطالعات استراتژیک نهاد ریاستجمهوری» است که زمانی کلیپ «سقوط کاپیتان» در آن ساخته میشود و زمانی دیگر هم علیرضا علویتبار پشت تریبون آن میرود و درباره طراحی اغتشاش میلیونی علیه نظام اسلامی تئوریسازی میکند .[3]
تئوریپردازیهایی که البته بعداً در خبرگزاری دولت هم به گونه دیگری بیان شد .[4]
برخی محافل تحلیلی عنوان میکنند که ستاد جریان سیاسی خاص با سیاهنمایی از اوضاع کشور و مفسدنمایی از نظام اسلامی تلاش کرده است تا معضلات عادی کشور را بحرانی جلوه داده و جامعه را به سمت یک «اعتراض ظالمانه» سوق دهد.
اعتراض ظالمانهای که اعضای جریان خاص معتقدند بایستی با یک آتشزنه گُر بگیرد و از اینجاست که اقداماتی مثل همان تعمّداتی که قاضیزاده هاشمی گفته است وارد میدان میشوند تا نقش این آتشزنه را ایفا کنند.
در چارچوب فتنه اقتصادی اشاره شده که نمونه کوچک آن در اغتشاشات دیماه 96 رخ داد (که عدهای شاغل و معاند سیاسی به اسم فقیر به میدان آمدند) برخی تئوریسینهای اصلاحطلب نیز تقلای فراوانی برای شمایلسازی از این فتنه بزرگ احتمالی به خرج میدهند.
سعید حجاریان به تازگی در دو مقطع از «عامالبلوی بودن شرایط جامعه»، احتمال رویارویی مردم و نیروهای نظامی کشور در انتخابات آینده و نیز احتمال انقلابی شدن جنوب تا شمال تهران خبر داده است.
به زعم ما رسم کردن این فکتها و گزارههای تحلیلی در کنار یکدیگر و البته رؤیت رخدادهایی مثل حمله شدید به «آیتالله یزدی» برای دفاع از دستاوردهای نظام اسلامی مؤید هشداری بزرگ برای فتنه آینده است.
***
بیوفا شدن زنان یک شهر ایران به دلیل خشکسالی!
خبرگزاری ایلنا به تازگی در گزارشی که گفته شده حاوی مصاحبه با کشاورزان ورزنهای پیرامون مشکل کمآبی و خشکسالی آنهاست، از قول یک صاحب سوپرمارکت در این منطقه مینویسد:
«در دادگاه ورزنه ترافیک طلاق برپا شده است. بهخاطر بیپولی و فشارهای اقتصادی، مرتباً بین زن و شوهرها اختلاف ایجاد میشود. زندگی خرج دارد.»
فرد اشاره شده همچنین به چند دفتر که روی هم چیده شده، اشاره میکند و میگوید:
زمانی که آب باشد، این دفترها پر میشود از اسم کسانی که بهصورت نسیه از من جنس بردهاند. در آن زمان به راحتی نسیه میدهم چراکه مطمئنم کشاورزان آنقدر درآمد کسب میکنند که بتوانند قرضشان را بدهند.
یکی از رهگذران نیز در بخش دیگری از این گزارش با دیدن خبرنگار ایلنا به وی گفته است:
کسانی بودهاند که اینجا 200 جریب زمین داشتهاند اما الان سر به داخل سطل زباله و ضایعات میبرند تا مگر چیز باارزشی بیابند!
این رهگذر همچنین در پاسخ به خبرنگار ایلنا مبنی بر اینکه چرا به جای دیگری نمیرود و کار نمیکند، گفته است: تنها و بیکس و کار که نیستم. خانواده دارم. بعدش هم، منی که نزدیک به چندصدمیلیون تومان برای زمینم خرج کردهام، نمیتوانم به همین راحتی آن را رها کنم و بروم. [5]
*ما قضاوت درباره محتوای فوقالذکر را بر عهده مخاطبان محترم میگذاریم...
لازم به توضیح است که طی دهه 80 نیز برخی استانهای کشور با خشکسالیهای عمیقی مواجه شدند به نحوی که اقلیم و نوع کسب و کار مردم از اساس و برای همیشه تغییر کرد. برخی از مناطق کشور حتی با خشکسالی 15 ساله نیز مواجه هستند. اما بحث بیوفایی زنان در این مناطق و به راه افتادن ترافیک طلاق هرگز گزارش نشد!
بر اساس اطلاعات موجود، بحث کمآب شدن ورزنه نیز اگرچه ناشی از شرایط اقلیمی است اما برخی دیگر معتقدند تصمیمات غلط برای طرحهای انتقال آب موجب این خشکسالی شده است! معالوصف اما طبق گزارش رسانهها، استانداری اصفهان بصورت جدی مشغول پیگیری این مشکل است.
مسئله اصرار خبرگزاریهای چپ بر گرسنه بودن مردم ایران و جستجوی غذا در سطلهای زباله نیز مورد تأمل جدیست.
ایلنا پیش از این هم در خبری دیگر مدعی شده بود که مردم قزوین در سطلهای زباله به دنبال غذا میگردند .[6] (این قبیل اظهارات در حالیست که از گرسنه بودن مردم در انگلیس یا فرانسه خبرهای مستندی موجود است اما کسی از زبالهگردی مردم دو شهر در ایران خبر مستندی ندارد!)
در همین زمینه بخوانید:
گفتنیست به تازگی تحقیقاتی منتشر شده که نشان میدهد زنان با ارتقای شرایط اقتصادی و شغلی، بیشتر در معرض طلاق هستند .[7]
***
تئوریسین اصلاحطلب: مردم ایران شیزوفرن، چاپلوس، نخبهکش و شاهدوست هستند
«محمدرضا تاجیک»، مشاور رئیس دولت اصلاحات و از فعالان حاضر در ستاد تبلیغاتی حسن روحانی در مصاحبه با شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان امروز پیرامون خصایص مردم ایران از نظر خود گفته است:
اقتضای یک نظام سیاسی پاتریمونیالیستی و بناپارتیستی این است که همه در «طول» «شاه» قرار بگیرند تا دیده نشوند. هر آنچه هست شاه است و بقیه باید محو باشند و صدایی نداشته باشند. به همین دلیل نیز فضای سیاسی ایران همواره توسط افراد حقیری پر شد که چشم دیدن افراد رشید را نداشتند. تکنیک و تاکتیک همه این افراد چاپلوسی و سالوسی بوده و هنگامی که به قدرت میرسیدهاند تعظیمها و تکریمها میکردهاند. در نتیجه فرهنگ چاپلوسی و سالوسی توسط این افراد در فرهنگ سیاسی ایرانیان رخنه کرده و تا به امروز ادامه پیدا کرده است.
او همچنین با بیان اینکه تاریخ ایران مملو از نخبهکشی بوده و در فرهنگ سیاسی ایرانیان ریشه دوانیده است اظهار میکند:
در هر مقطعی که به مشکل خوردهایم منتظر بودهایم که شاهزادهای که بر اسب رویاها نشسته از در به درون بیاید و با دم مسیحایی مشکل ما را مرتفع کند. در من ایرانی این مسأله وجود ندارد که خودش باید مشکل خود را حل کند و به همین دلیل همواره طلب از برون کردهایم. به قول مرحوم شریعتی «ما خودمان همواره تولید شاه کردهایم». خلاف این قضیه در غرب اتفاق افتاده است.
تاجیک در بخش دیگری از صحبتهای خود علیه مردم ایران، همچنین میگوید:
میرزا رضای کرمانی در سی مقاله خود مینویسد که در درون هر ایرانی یک میرغضب نهفته است. این سخن به این معنا است که در درون هر ایرانی یک مستبد وجود دارد اما فرصت بروز و ظهور پیدا نکرده است. به محضی که فرصت بروز پیدا میکند من مستبد خود را نشان میدهد.
مشاور رئیسجمهور دولت اصلاحات تصریح میکند: انسان ایرانی در دوران آیینهگی بسر میبرد که هنوز هویت مستقلی از خود دارد. انسان ایرانی به دلیل اینکه نظم نمادینی از خود ندارد هنگامی که با دگر غربی خود مواجه میشود دچار نوعی حیرانی و شیزوفرنی میشود.
تاجیک در صحبتهای خود همچنین از این گفته است که گردش نخبگان در ایران به معنای آن است که کسی که نخبه تعریف شده از یک نقطه به نقطه دیگر برود. قدرت در ایران در دست نیم طبقهای بوده که همواره بین خود آنها در حال چرخش بوده است. [8]
*متأسفانه توهین به مردم، بخشی از ژنتیک جریان سیاسی چپ و تئوریسینهای اصلاحطلب است و هر از گاهی نیز خواسته یا ناخواسته بروز مییابد.
مردم ایران لشکر قابلمه بدستها هستند، مردم برای جارو و مرگ موش هم صف میکشند، پفیوزی سرّ بقای ما ایرانیهاست و لبوفروشها دانشی درباره مسائل کشور ندارند از جمله بخشی از همین توهینهاست.
مثلاً چندی قبل بود که روزنامه شرق در یک مصاحبه حدود 20 توهین را روانه مردم ایران کرد و نوشت: (ما ایرانیان) دروغ و غیبت و تهمت را بد میدانیم، اما گفتار روزانهمان مملو از دروغ و تهمت و غیبت و چاپلوسی است ![9]
البته بحث توهین فقط متوجه مردم نیست و چپها نیروهای کارآمد و اصولگرای کشور را نیز همواره با الفاظی مثل بیعقل، دروغگو، تندرو و بیسواد خطاب کردهاند .[10]
کنایه خندهدار اما تلخ این ماجرا هم اینست که اینهمه توهین و فرومایگی نیز در کنار مشتی ناکارآمدی، فساد سیاسی، اصرار بر فتنهانگیزی و طرح و نقشه برای سرکیسه کردن مردم قرار دارد!
اظهارات تاجیک درباره خاصّه بودن قدرت در ایران و عدم چرخش نخبگان نیز در حالیست که شخص وی زمانی در قدرت بود و الآن کسان دیگری در قدرت هستند.
از طرفی باید از تاجیک پرسید اگر به این خاصّگی معتقد است پس چرا در تبلیغات انتخاباتی شرکت فعالانه داشت و در راستای تقلّا برای رأی آوری حسن روحانی حتی زبان به مدح پوپولیسم نیز گشود!
تاجیک پیش از این هم زمانی در یک مصاحبه با اشاره به الصاق لفظ سلطان به نام امام رضا (ع)، مدعی تولید استبداد توسط مردم ایران شده بود .[11]
***
1_ mshrgh.ir/928019
2_ mshrgh.ir/926512
3_ mshrgh.ir/836280
4_ http://ana.ir/fa/news/45/299598
5_ https://daynets.com/FA/AL/1437069
6_ mshrgh.ir/891131
7_ mshrgh.ir/928043
8_ http://www.armandaily.ir/fa/print/main/245202
9_ mshrgh.ir/724178
10_ mshrgh.ir/724178
11_ mshrgh.ir/795621