ماهان شبکه ایرانیان

وبلاگ مشرق

وصیّت یک محکوم شلّاق به همکارانش/ اقتصاد ایران قجری است و مقام هجدهم جهان را ندارد!

موسوی‌لاری که چندی قبل اظهار کرده بود نظام جمهوری اسلامی ایران در «سراشیبی» است به تازگی در اظهاراتی گفت: ما اصلاح‌طلبان برانداز نیستیم.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. 7:30 هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

موسوی‌لاری: ما برانداز نیستیم

عبدالواحد موسوی‌لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات و از فعالان اصلاح‌طلب در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا اظهار کرده است:

«یک عده هم در داخل با اصلاح‌طلبان مشکل دارند؛ کسانی که در داخل مخالف هستند، برداشت و تلقی اشتباهی دارند، اصلاح‌طلبی و تغییر در رفتارها و گفتارها را گاهی تا آنجا مذموم می‌دانند که فکر می‌کنند اصلاح‌طلبی براندازی است و اصلاح‌طلبان برانداز هستند در حالی که چنین نیست و اصلاح‌طلبان می‌خواهند در چارچوب نظام قدم بردارند.»[1]

*البته همین‌که آقای موسوی‌لاری بر خلاف دوستان ستادی خود که در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی بر تجدید نظرطلبی تأکید دارند، رفتارهای خود در فتنه 88 را صحیح می‌دانند، شرایط کشور را عام‌البلوی می‌دانند و دائماً وعده بروز اغتشاشاتی بزرگتر از دیماه 96 را می‌دهند؛ حاضر شده اعلام کند که می‌خواهد در چارچوب نظام قدم بردارد؛ جای تشکر دارد.

اما از قدیم گفته‌اند با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمی‌شود...

البته که آقای موسوی لاری نمی خواهد به براندازی بیاندیشد اما حقیقت آنست که صحبت‌های این روزهای برخی اصلاح‌طلبان مبنی بر ضرورت سازش با آمریکا، سیاه و لجن بودن اوضاع کشور، ولایت فقیه مطلقه نیست و امر مولوی ندارد [2] ایران دچار بحران مشروعیت است و از این قبیل… تماماً به معنای عزم براندازی است.

موسوی‌لاری همچنین حکماً در جریان هست که دو نفر از رفقای او یعنی سعید حجاریان و محمدرضا خاتمی صراحتاً درباره «فردای براندازی» هم نظریه‌پردازی کرده و بدون هیچ شرمی از این گفته‌اند که اصلاحات در حکومت جدید هم زنده خواهد بود ![3]

برانداز نبودن اصلاح‌طلبان همچنین وقتی قابل قبول است که اگر حسین مرعشی با طعنه تأکید می‌کند که باید بین انقلابی بودن یا اقتصادی بودن یکی را انتخاب کنیم؛ بزرگان اصلاحات به این حرف و صحبت‌های شبیه آن تودهنی بزنند نه اینکه سکوت کنند و بعد در لابه‌لای یک مصاحبه تفصیلی، یواشکی از این بگویند که برانداز نیستیم. تا هم بتوانند در روز محاکمه سند برائت داشته باشند و هم در روز فتنه در جایگاه اتاق فکر براندازی قرار بگیرند!

گفتنیست، موسوی لاری پیش از این طی اظهاراتی در آستانه چهل سالگی انقلاب اسلامی مدعی شده بود نظام جمهوری اسلامی ایران در سراشیبی است...

*عکس از ایلنا

***

اقتصاد ایران قجری است و مقام هجدهم جهان را ندارد!

حسین راغفر و احسان سلطانی که مدتیست گزارش‌هایی سیاه‌نمایانه از اقتصاد ایران را تحت عنوان "گزارش اقتصادی به مردم" در برخی رسانه‌ها مثل ایلنا منتشر می‌کنند؛ به تازگی در یکی از گزارش‌های خود با تشبیه شرایط اقتصادی ایران به اقتصاد دوره قاجار نوشته‌اند:

«در اقتصاد ایران مزیت‌های رانتی غالب و مزیت‌های رقابتی غایب هستند. بخش‌های مالی و نامولد بر بخش تولید (حقیقی) اقتصاد تسلط یافته‌اند. ایران تقریباً در کلیه بیش از یکصد مولفه رقابت‌پذیری جهانی، دارای رتبه‌های بسیار پایین می‌باشد و ساختارها و نهادهای پشتیبان صادرات وجود یا حضور لازم و کافی ندارند. در ده سال اخیر روند سرمایه‌گذاری صنعتی و کشاورزی کشور و به ویژه در زمینه تولید کالاهای مصرفی و با ارزش افزوده بالا نزولی بوده است.» [+]

*تصویری که این دو نفر از فضای اقتصادی امروز ایران ارائه کرده‌اند بیشتر شبیه اقتصاد کشورهایی مثل سومالی، بنگلادش و یا ونزوئلا است.

ما پیش از این تحت عنوان"اعلامیه فقر و اغتشاش در سالگرد 40 سالگی انقلاب" به بیانیه‌های عجیب این دو نفر اشاره کردیم و توضیحاتی را به مخاطبان محترم ارائه کردیم.

در واقع مشخص نیست (اگرچه مشخص است!) که چرا چهره‌های نزدیک به دولت و اصلاح‌طلبان تا این اندازه، به «سیاه‌نمایی» نیاز مبرم دارند و هیچ جزء مثبتی از اقتصاد ایران نمی‌تواند نظر این افراد را به خود جلب کند.

جالب آنکه در همین فضای سیاه تصویر شده از سوی آقایان است که ایران توانسته ارزان‌ترین کالری و غذای جهان را در اختیار مردمش بگذارد، یکی از 3 کشوری باشد که ارزان‌ترین سوخت جهان را دارند، مالیات چندانی از مردمش نمی‌گیرد و به این واسطه رفاه مردم افزایش یافته است، ضریب‌جینی‌اش بهتر از آمریکاست و فی‌الجمله توانسته است به جایگاه هجدهمین اقتصاد جهان برسد.

در جملات این افراد همچنین اثری از نگاه فلسفی برای فهم حاقّ رخدادهای اقتصادی نیست و صرفاً بر مشتی آمار بدون تحلیل (فرض بر صحت آمار) اشاره می‌شود.

مثلاً در گزارش یاد شده، کاهش سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی نشانه بحران اقتصادی عنوان شده است.

فرض بر صحت این آمار اما بایستی به این سؤال پاسخ داده شود که پس خودکفایی ایران در تولید گندم، افزایش تولید برنج و چای، افزایش تولید مرکبات و میوه، خودکفایی در تولید شکر، افزایش تولید پسته و زعفران و غیره از کجا آمده و چگونه محقق شده است؟

همچنین است که بایستی تحلیل شود سرمایه‌ای که قرار بوده در بخش کشاورزی بیاید و شرکت‌ها و تعاونی‌های مرتبط با آن فعال شود هم‌اکنون در کدام بخش دیگر فعال شده است؟ (در واقع فاجعه تنها در صورتی رخ می‌دهد که این سرمایه از کشور خارج شده باشد و یا به بخشهای نامولد رفته باشد)

آیا به نظر این اقتصادانان ممکن نیست بخش عمده‌ای از افزایش صادرات غیر نفتی این روزهای ایران که توانسته میزان اتکای دولت به درآمد نفتی را تا 70 درصد بکاهد، به دلیل ورود همین سرمایه‌های نیامده به بخش کشاورزی باشد؟!

اما علت این رخداد چیست؟!

به زعم ما و از نگاه تحلیلی، علت این رخداد می‌تواند افزایش سطح معیشت کشاورزان و عدم نیاز آن به ورود به عرصه تعاونی‌های خرد و ایضاً تلاش سرمایه‌گذاران برای تحصیل سود بیشتر باشد.

سودی که مشخصاً در بخش تجارت و صادرات بیشتر از سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی خواهد بود.

نکته اما آنجاست که تمام این سرمایه‌ها هم‌اکنون در داخل اقتصاد کشور حضور دارند، فعالیت می‌کنند و مردم نیز از آنها منتفع می‌شوند.

در واقع، کاهش و افزایش الّاکلنگی سرمایه‌ها در یک بخش و بخش دیگر هرگز به معنی بحران اقتصادی نیست...

همچنین باید از راغفر و سلطانی خواست توضیح دهند که بر اساس عقل اقتصادی آنها؛ چگونه ممکن است کشوری در این حد نازل و سیاه از اوضاع اقتصادی باشد اما در مقابل تحریم‌های آمریکا فلج نشده باشد، شاهد قحطی غذا نباشد و جالب‌تر از همه اینکه از کشورهای متحد خود در منطقه غرب آسیا و حتی در قلب اروپا (بوسنی و هرزگوین) حمایت اقتصادی، نظامی و سیاسی داشته باشد؟

یقیناً التماس تفکر و عقلانیت از چهره‌های متشبّث به تفکرات اقتصادی و سیاسی در فضای امروز ایران، خواسته زیادی نیست.

کار سیاه‌نمایی از ایران به حدی رسیده است که چندی قبل یک خبرنگار مدعی شد مردم یکی از شهرهای کشور از گرسنگی گوشت گربه می‌خورند! ادعایی که البته اثبات نشد و اعتراض شدید مردم آن شهر را نیز برانگیخت.

در پایان لازم به اشاره است که این سیاه‌نمایی‌های گسترده علیرغم مثبتات اقتصادی فراوانی که در کشور وجود دارد؛ می‌تواند منجر به سابوتاژ ذهنی مردم و بروز «فتنه اقتصادی» شود. کما اینکه در دیماه 96 شد!

***

وصیّت یک محکوم شلّاق به همکارانش

محمود میرلوحی، فعال اصلاح‌طلب و عضو شورای شهر پنجم تهران که به تازگی با شکایت قالیباف و حکم دادگاه به 6 ماه حبس و 74 ضربه شلاق محکوم شد [4]؛ در واکنش به صحبت‌های قالیباف در یک برنامه تلویزیونی پیرامون شورای شهر تهران؛ با بیان اینکه متأسفانه شهردار قبلی تهران مجدداً ادعاهای قبلی خود را تکرار کرده و نه تنها منکر بدهی شده بلکه تهمت هم زده است، گفت: شهرداران سابق تهران همچون نجفی، افشانی و حالا هم حناچی با توجه به محدودیت‌هایی که وجود دارد نمی‌خواهند عدد بدهی را بولد کنند چرا که مانعی برای جذب سرمایه گذاری کنند اما حالا با ادبیاتی سخیف اظهاراتی بیان شده است.

به گزارش ایسنا، او همچنین تصریح می‌کند: از دفتر حقوقی شهرداری تهران نیز می‌خواهم که اقدام حقوقی و قضائی لازم در این خصوص انجام دهد. [5]

میرلوحی همچنین در مصاحبه‌ای دیگر نیز در اشاره به صحبت‌های قالیباف پیرامون بدهی‌های شهرداری تهران؛ با بیان این‌که ما پیش از این ملاحظه می‌کردیم و با توجه به شرایط، گزارش را منتشر نمی‌کردیم! گفته است:

«ما در شرایطی هستیم که سیاست مدیریت شهری این است که از سرمایه‌گذاران بخش خصوصی برای سرمایه‌گذاری دعوت کند و حتی می‌خواهیم اوراق مشارکت منتشر کنیم و ممکن است اعلام مداوم بدهی‌ها بر روی سطح همکاری‌ها اثرگذار باشد، اما متاسفانه این عاملی شده است که رقبا و مدیریت قبلی شهری از این مبحث بهره‌برداری غیرصحیح کرده و کم‌لطفی می‌کنند!»

او می‌افزاید: شش الی هفت ماه است که گزارش رسمی مالی با امضای پنج نفر روی میزم است. ارائه آن به روزنامه‌ها کاری ندارد، اما به نظرم درست نیست در شرایطی که بنگاه‌های بدهکار خوشنام نیستند، این کار را انجام دهیم. [6]

*محسن هاشمی، رئیس شورای شهر اصلاح‌طلبان نیز طی اظهاراتی در همین رابطه گفته است:

«دو عضو محترم شورا میرلوحی و خانم خداکرمی نتوانستند از خود دفاع کنند و حکم اشد مجازات برای میرلوحی صادر شد که امیدواریم در واخواهی و تجدیدنظر این مشکل حل شود. همچنین بخشی اظهارات اخیر قالیباف شهردار اسبق تهران در صداوسیما، غیرمنصفانه و ظلم به شهرداری و شورای شهر بود که انتظار داریم ایشان اظهارات خود را اصلاح و صداوسیما فرصت پاسخگویی را فراهم کند .»[7]

میرلوحی با شکایت قالیباف برای افترا، نشر اکاذیب و توهین محکوم شده است.

این فرد در یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا مدعی بدهکاری کلان و فساد قالیباف در دوران شهرداری شده و اینطور گفته بود که قالیباف بدهی 52 هزار میلیاردی برای شهرداری تهران بر جا گذاشته و پرداخت‌های خاصی هم به برخی احزاب و مداحان داشته است!

او همچنین قالیباف را عامل نابسامانی‌ها معرفی کرده بود.

مع‌الوصف اما صحت هیچیک از این حرف‌ها برای دستگاه قضایی به اثبات نرسید و هم‌اکنون میرلوحی در انتظار مجازات است.

قالیباف در پاسخ به این حرف‌ها، غیر از شکایت، در یک برنامه تلویزیونی هم اعلام کرد که نرخ بدهی شهرداری تهران در زمان اتمام مسئولیت او فقط 16 هزار میلیارد بوده که از این میزان 14 هزار میلیارد نیز مربوط به طلب شهرداری از دولت است.

میرلوحی همچنین در حالی پس از محکوم شدن خود ادعا می‌کند که "ممکن است اعلام مداوم بدهی‌ها بر روی سطح همکاری‌ها اثرگذار باشد"! که یکی از شاه‌بیت‌های اصلی حملات او و همکارانش طی 2 سال گذشته علیه قالیباف، تأکید بر مسئله بدهی بوده است!

این نکته بدیهیست که میرلوحی اگر درباره بدهی‌های شهرداری تهران چیزی غیر از آنچه قالیباف گفته در چنته می‌داشت؛ به دادگاه ارائه می‌کرد تا از مجازات شلّاق و حبس رهایی یابد.

گفتنیست، صحبت‌های اصلاح‌طلبان و کسانی از وابستگان حلقه انحرافی درباره «املاک نجومی» و ارتباط این پرونده با قالیباف نیز هرگز به اثبات نرسید.

چپ‌ها همچنین در ماجرای «هزاران بورسیه غیر قانونی» هم مدتها به مردم دروغ گفتند اما وزارت علوم دولت روحانی در سرانجام بررسی این پرونده فقط توانست 39 نفر را از ادامه تحصیل محروم کند .[8]

***

1_ https://www.khabaronline.ir/news/1232869

2_ mshrgh.ir/931885

3_ mshrgh.ir/880914

4_ https://www.alef.ir/news/3971124197.html

5_ https://www.isna.ir/news/97112814348/

6_ https://www.isna.ir/news/97112814556/

7_ https://tn.ai/1948941

8_ http://www.jahannews.com/analysis/420103

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان