مقدمه
انسان به اقتضای فطرت خویش، میل به زیبایی و جمال داشته و جویای پاکیزگی، زیبایی و آراستگی است و از ژولیدگی، پلیدی و پریشانی چه ظاهری و چه باطنی نفرت دارد.آراستگی باطنی در گرو تهذیب نفس و رعایت آداب و اخلاق است اما آراستگی ظاهری فرد از طریق پوشش و آرایش مناسب تامین می گردد. پوشش یکی از شئون انسانی است و این شأن انسان به خصوصیات متفاوت فردی، اجتماعی وی مربوط می شود و می توان گفت که لباس پرچم وجود آدمی است که از اعتقادات و فرهنگ و آداب و رسوم وی سخن می گوید. (ابراهیم کاملی لباس از نگاه قرآن و عترت 1386) لباس و پوشش یک نماد فرهنگی، اجتماعی، مذهبی و ملی انسان به حساب می آید که بیانگر روحیات فرد پوشنده لباس است و تأثیری که لباس در زندگی انسان ها و تمدن های گذشته داشته و انسان از پوشیدن لباس می پذیرد بیانگر اهمیت لباس بین اقوام و ملل، در گذشته می باشد و به نوعی پوشش هر قوم و ملت، نشان دهنده فرهنگ آن قوم است و به بیان دیگر «لباس پرچم کشور وجود انسان است». (غلامعلی حداد عادل فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی1374) از سویی آرایش موها، صورت، ناخن و ... به دلیل روحیه ی زیباگرایی فطری انسان است که افراط و تفریط در این امر می تواند نتایج نامناسبی در بر داشته باشد فلذا نیازمند ارائه الگویی مناسب می باشد.
لباس و آرایش در ادب فارسی
کلمه لباس از مصدر لبس به معنای شبهه و اشکال و عدم وضوح وسیله ای برای از نظر دور داشتن شکل اصلی بدن و تغییر شکل دادن آن و آن را به شکل و گونه ای دیگر درآوردن است . لباس در لغت نامه دهخدا به هرچه درپوشندو پوشیدنی است اطلاق گشته است. دیده می باید که باشد شه شناس تا شناسد شاه را در هر لباس. (مولوی ) و کلمه آرایش در آن به عنوان اسم مصدر آراستن به معنای زیور، زینت، تزیین و پیرایه آمده است.
بگفت اینقدر ستر و آسایش است وزین بگذری زیب و آرایش است . (سعدی )
جایگاه لباس و آرایش در دین اسلام
اِنّ اللَه یُحِبِّ الجمالَ و التجمیل و یکره البُؤسَ و التّباؤُسَ؛خداوند زیبایی و آراستن را دوست دارد و از نپرداختن به خود و خود را ژولیده نشان دادن، کراهت دارد.(الکافی 6/440)آراستگی در برقراری و استحکام روابط تأثیرگذار است و این حقیقت انکارناپذیر در سراسر هستی مشهود است. پیشوایان ما نیز به اهمیت آن اشاره داشته و خود پیش از هر شخص دیگری آن را به کار بسته و از محبوبیت آراستگی نزد خداوند خبر داده اند.(ناصر بهرامی آراستگی از دیدگاه معصومان علیهم السلام 1386)آنچه که از آیات و روایات بر می آید دین مبین اسلام برای پوشش و ویژگیهای آن اهمیت ویژه ای قائل شده است و هم چنین در اسلام به داشتن لباس باطنی (لباس تقوا) اهمیت بیشتری داده شده است و آن برلباس ظاهری مقدم دانسته شده است.
لباس طریقت بتقوی بود نه در جبه دلق خضرا بود.(سعدی)
در دین اسلام پرداختن به این لباس ظاهری هم باید وسیله ای برای دستیابی به کمالات وزیبایی های باطنی (تقوا)باشد تا جایی که لباس ظاهری یک مسلمان نباید با معیار های دست یابی به کمالات انسانی مخالفت داشته باشد.
مراد اهل طریقت لباس ظاهرنیست کمر بخدمت سلطان ببند و صوفی باش .(سعدی)
قرآن، مبحث پوشش را در لابلای آیاتی که پیرامون آفرینش انسان اولیه «حضرت آدم» آورده است و آن را به عنوان نعمت الهی از طرف خدا معرفی می کند «یا بَنى آدَمَ قَدْ اَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً یُوارى سَوْآتِکُمْ وَ ریشاً وَ لِباسُ التَّقْوى ذلِکَ خَیْرٌ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ»؛ «اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستادیم که اندام شما را مى پوشاند و مایه زینت شماست؛ امّا لباس تقوى بهتر است. این ها (همه) از آیات خداست، تا متذکّر نعمت هاى او شوند». (سوره اعراف آیه 26) جمله« یُوارى سَوْآتِکُمْ »که وصف برای « لباس » است دلالت دارد بر اینکه لباس پوشش واجب و لازمی است که کسی از آن بی نیاز نیست و آن پوشش عضوی است که برهنه بودنش زشت و مایه رسوایی آدمی است، به خلاف ریش که به معنای پوشش زاید بر مقدار حاجت و باعث زینت و جمال است. خدای تعالی در این جمله بر آدمیان منت می گذارد که پوشیدن لباس و آرایش خود هدایت شان کرده است و به طوری که بعضی گفته اند این آیه دلالت بر اباحه لباس زینت دارد .(علامه طباطبایی المیزان ص 86) و به خاطر همین اهمیت لباس است که شیطان با وسوسه هایش می خواهد آن را از تن ارزشمند انسان بکند و جدا کند و اگر در این زمینه موفق نشد تلاش می کند تا انسان از مسیر اصلی استفاده صحیح از لباس منحرف شود و راه افراط و تفریط را بپیماید. سفارش و تأکید قرآن و روایات به استفاده صحیح از این وسیله، به ما یادآوری می کند که شکر نعمت لباس به استفاده صحیح و مناسب از آن نعمت است تا زمینه رشد شخصیت فردی و اجتماعی انسان را فراهم کند و تأثیر پوشش صحیح را برآرامش و امنیت بیان نماید.
اگر آتش است یارت تو برو در او همی سوز به شب فراق سوزان تو چو شمع باش تا روز
تو مخالفت همی کش تو موافقت همی کن چو لباس تو درانند تو لباس وصل می دوز (مولوی)
روایات به این نکته اشاره دارند که لباس، نماد و سمبل اعتقاد انسان است و زبان گویای اوست که از سردرون انسان، پرده برمی دارد و حتی نسبت به جنس و رنگ و شکل لباس حساسیت نشان می دهد و رهنمود ارایه می نماید تا ما به اهمیت لباس و پوشش برای انسان پی برده و بدانیم که انسان با پوشیدن لباس، نشانه ها و نمادهای فرهنگی و اعتقادی خود را به نمایش می گذارد. (ابراهیم کاملی لباس از نگاه قرآن و عترت 1386) از طرفی دین اسلام آرایش و زینت را در معنای خاص آن نیز مجاز و بلکه پسندیده و موجب ثواب میداند و آن را هماهنگی با نظام خلقتی میداند که خداوند در تمام ابعاد، آن را زینت داده است. در قرآن به برخی از این زینتها، اشاره شده است: «وَ لَقَدْ جَعَلْنا فِی السَّماءِ بُرُوجاً وَ زَیَّنَّاها لِلنَّاظِرِین: و هر آینه در آسمان برجهایى آفریدیم و براى بینندگانشان بیاراستیم.» (حجر/16)«إِنَّا زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا بِزِینَةٍ الْکَواکِب؛ همانا ما آسمان دنیا را به زیور ستارگان آراستیم.»( صافات/6) زینت و اسباب آرایش انسان نیز آفریده شده و به همراه نعمت سلیقه در اختیار او قرار گرفته است. لذا اگر چه داشتن چهرهای زیبا و مطابق میل هر کسی از اختیار خودش خارج است، اما آرایش و زینت، نعمتی است که خداوند آن را در اختیار همگان قرار داده است.(انسی نوش آبادی آرایش و آراستگی در قرآن 1389)اما متاسفانه در عصر ما جنبه های فرعی و حتی نامطلوب و زننده لباس بقدری گسترش یافته که فلسفه لباس را تحت الشعاع خود قرار می دهد. لباس عاملی برای انواع تجمل پرستی ها، توسعه فساد، تحریک شهوات، خودنمایی و تکبر و اسراف و تبذیر و امثال آن،....اصولا چنین بنظر می رسد که کمبود های روانی عاملی برای به نمایش گذاردن اینگونه انواع لباس های عجیب و غریب است.(ناصر مکارم شیرازی تفسیر نمونه آیه 26سوره اعراف)و همین امر ضرورت معرفی الگویی اسلامی را آشکار می سازد.
خصوصیات لباس مناسب
آنچه که درباره لباس در روایات می یابیم علاوه بر اهداف کلی بهره مندی لباس به رنگ، جنس، شکل لباس اشاره شده است:
1) رنگ لباس:
اثر رنگ بر بینندگان یک موضوع علمی ثابت شده است و تنوع رنگها، نشان از حکمت خداوند است و ترکیب رنگها به زندگی تنوع می بخشد. رنگ عاملی است نیرومند که میتواند احساسات و درونیات انسان را تحریک کند یا تسکین بخشد، به هیجان آورد و آرامش بخشد. احساسی از گرمی و سردی، شادی و غم، سرعت و سکوت ایجاد کند. در طول قرنها، رنگ برای اشخاص مختلف معانی متفاوتی داشته است. رنگ برای سنت آگوستین انعکاس افلاطونی خدا بود، برای ایزاک نیوتن انرژی نوری و برای واسیلی کاندینسکی، یک شیوه بیان روح. امروزه ثابت شده است رنگها براحتی روی سیستم عصبی، قدرت بینایی، سیستم گوارش، حالاتروحی روانی افراد و اخلاق فردی آنها تاثیر میگذارند، برای اثبات اهمیت رنگها، توضیح چندانی لازم نیست. رنگها در ذات وجودی مخلوقات قرار گرفتهاند و جداییناپذیرند. همانگونه که نمیتوان جنسیت را از اشیا گرفت، رنگ را نمیتوان از آن جدا کرد. اصولا لباس، علاوه بر محافظت انسانها از سرما و گرما، وسیلهای برای ارتباطات غیر کلامی است و به تنهایی قادر است حداقل 10 پیام اساسی را به دیگران منتقل کند:
1 - سطح اقتصادی 2 - سطح تحصیلی 3 - اعتبار اجتماعی4- وضعیت اجتماعی 5 - سطح پیچیدگی 6- زمینه اقتصادی 7- زمینه اجتماعی 8 - زمینه تحصیلی 9- سطح موفقیت 10- ویژگیهای اخلاقی
در روایات انتخاب رنگ لباس، اهمیت دارد و بر آن تأکید شده است . پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود: لباس سفید بپوشید زیرا آن دلچسبتر و پاکیزه تراست. »(وسائل الشیعه ج 5 ص 62) در این روایت توصیه شده است که لباس سفید بپوشید برای اینکه رنگ سفید علاوه بر اینکه پوشنده را وادار به رعایت مداوم نظافت می کند و آلودگی و چرکی را به سرعت نمایان می کند، همچنین رنگ سفید دارای آثار مفرح و نشاط آور است و اثر سلامت بخشی دارد چون کمتر از تمام رنگهای دیگر نور جذب می کند. رنگهای دیگر هم در آیات قرآن و روایات به آنها اشاره شده است که تأثیر خاصی در پوشنده لباس می گذارد « إِنَّها بَقَرَةٌ صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرین » (سوره بقره آیه 96)رنگ زرد، زنده و فعال و محرک است و مایه سرور و شادمانی انسان می شود. «و یلبسون ثیابا خضرا من سندس و استبرق» (سوره کهف آیه 13)رنگ سبز، حد واسط بین رنگهاست و اثر ملایم و آرام بخشی دارد و رنگ مناسب زندگی است و به عنوان لباس بهشتی ها بیان شده است « مُتَّکِئِینَ عَلى رَفْرَفٍ خُضرٍ وَ عَبْقَرِىٍ حِسانٍ »« بربالشهای سبز و فرشهای نیکو تکیه می زنند»(الرحمن /96)
لباس و لقمه ات گل های رنگین تو گل خواری نشایی میهمانم (مولوی)
امامان ما بعضی از رنگها را برای لباس خود انتخاب می کردند. امام باقر(علیه السلام) می فرمود «انا نلبس المعصفرات و المضرجات» (فروع کافی ج 6 ص 634)معصفرات یعنی لباسهایی که به رنگ بال و پر گنجشک است «رنگ عدسی». مضرجات یعنی لباسهایی که با رنگ قرمز و زرد رنگ شده باشد.همچنین ایشان رنگ لباس را نماد و علامت معرفی می کند. امام باقر(علیه السلام) فرمود: «رنگ مورد انتخاب ما (اهل بیت ـ علیهم السلام ـ) بهرمان است و رنگ منتخب بنی امیه زعفران است. » [فروع کافی ج 6 ص 634] بهرمان رنگ گنجشکی یا عدسی است.بعضی از رنگها به خاطر اثرات سوء آنها توصیه نشده است و حتی سفارش شده است که از آنها استفاده نشود، رنگ سیاه یکی از آن رنگهایی است که نباید در لباس مورد استفاده قرار گیرد. امام علی(علیه السلام) می فرماید: « لباس سیاه نپوشید؛ چون لباس سیاه لباس فرعون است » (وسایل الشیعه ج 4ص 383)رنگ سیاه آثار منفی بر حالات روانی انسان دارد، برای اینکه سیاهی نماد فقدان و کمبود و کرخی است و انسان را از حالتهای نشاط و سرور باز می دارد.اما الکلینی در الکافی از احمد بن محمد از ابی عبدالله – علیهما السلام- روایت مى کند که گفت: «سیاه پوشیدن مکروه است مگر در سه چیز: موزه (کفش) و عمامه و عبا»( کلینی فروع الکافی 6/449)
2) جنس لباس:
جنس لباس اثرات گوناگونی بر سلامتی جسم و روح انسان دارد و از نظر بهداشتی اهمیت زیادی برای آن در نظر می گیرند چون به طور مستقیم با بدن تماس دارد و آثار سریع و دائمی به بار می آورد که به برخی اشاره می شود:
الف- تولید و انتقال بار الکتریکی
ب- قابلیت نفوذ پوشاک
ج- بازتاب و دفع تشعشعات درونی و بیرونی (این عنوان ها از کتاب آئین بهزیستی اخذ شده است)
الف- بعضی از لباسها از جنس خاصی تهیه می شوند که مولد و انتقال دهنده بار الکتریکی است و می دانیم که افزایش بار الکتریکی در بدن، موجب افزایش رفتار غیرارادی شده و منشأ عصبانیت و اضطراب درونی می شود، مانند لباسهای نایلونی ضخیم که در زمستان از آنها استفاده می کنیم. بنابراین هر جنسی از لباس که، بار الکتریکی کمتری تولید کند برای پوشش مناسب تر و این نکته در ارتباط با پوشاندن سر بیشتر کاربرد دارد و خانمها باید از جنسی به عنوان روسری استفاده کنند که دارای بار الکتریکی کمتری باشد. بعضی از لباسها خودشان بار الکتریکی تولید نمی کنند ولی عامل انتقال آن به بدن هستند و بارهای الکتریکی موجود در طبیعت را به بدن منتقل می نمایند و بعضی از لباسها رطوبت را به خود جذب می کنند و موجب تخلیه بار الکتریکی در بدن می شوند و موجب سستی و بی حالی می شوند و کراهت مرطوب کردن لباس در ماه مبارک رمضان به همین خاطر است. در روایات نسبت به جنس لباس نکاتی آمده است که راهنمای ما در انتخاب جنس لباس است « امام علی علیه السلام فرمود: لباس پنبهای بپوشید زیرا آن لباس پیامبر خدا صلی الله علیه و اله و لباس ماست. » (وسائل الشیعه ج5 ص 82 )پوشیدن لباسهای پنبه ای به خاطر اینکه از الیاف طبیعی تهیه می شوند در درجه اول قرار دارد و لباسهای کتانی در درجه بعدی «امام صادق علیه السلام: کتان از جملة لباسهای پیامبران است و آن عامل روئیدن گوشت است. » (فروع کافی ج 4 ص 534)
لباس حله ادکن ز غزل پنبگی ناید مگر این پنبه ابریشم شود ز اکسیر آن مخزن (مولوی)
ب- دومین خصوصیت جنس لباس مربوط به قابلیت نفوذپذیری آن است پوست بدن علاوه بر اینکه اعضای درونی بدن را می پوشاند، سه وظیفه مهم را برای بدن انجام می دهد.
1. جذب اکسیژن
2. دفع سموم
3. عمل تعریق
جذب اکسیژن از طریق پوست ویژگی انسان نیست، بلکه حیوانات و نباتات هم از این ویژگی برخوردارند، پوست نه فقط جذب اکسیژن بلکه دافع بعضی از سموم یا مواد زاید شیمیایی موجود در بدن می باشد و با عمل تعریق مواد زاید بدن را خارج می کند.بعضی از لباسها مانع رسیدن اکسیژن به پوست می شوند و تنفس پوستی کمتری انجام می شود و به میزان لازم رشد طبیعی صورت نمی گیرد. لباس، هوای مجاور پوست را محبوس می کند و از این راه ضخامت ناحیۀ اختصاصی هوا در مجاورت پوست را افزایش و جریان هوا را کاهش می دهد. در نتیجه میزان دفع حرارت از بدن بوسیلۀ هدایت شدیداً کاهش می یابد. لباس های معمولی میزان دفع حرارت را به حدود نصف حالت عریان کاهش می دهند. برای لباس های مخصوص مناطق قطبی این نسبت به یک ششم می رسد. (گایتون، آرتور. فیزیولوژی پزشکی. ج. سوم، 1986. ص 1935)
ج- سومین موردی که در ارتباط با جنس لباس مطرح است بازتاب تشعشعات درونی و بیرونی است، جنس لباس در سلامتی و رفاه و تأمین آسایش و طول عمر انسان، اثر مستقیم دارد. بدن انسان باتوجه به فعالیت های جسمی حرارت فراوانی را تولید می کند، اگر لباس بتواند این حرارت و انرژی مازاد بر نیاز بدن را بطور مناسب دفع کند، مایه سلامتی و رفاه است و اگر نتواند این انرژی را دفع کند به عنوان سم در بدن باقی می ماند و سلامتی انسان را به خطر می اندازد.اگر انسان مسلمان از پوشیدن بعضی از لباس ها نهی شده یا به پوشیدن بعضی از لباس ها امر شده است به خاطر حکمتی است که به سلامت جسمی و روحی وی مربوط می شود «قال الصادق(علیه السلام): لا یلبس الرجل الحریر و الدیباج الافی الحرب... ان رسول الله نهاهم عن سبع، منها: لباس الاستبرق و الحریر و القز و الارجوان» (فروع کافی ج6 ص 534 و وسایل الشیعه ج5 ص82) مرد لباس حریر و دیباج نمی پوشد مگر در جنگ .... و همچنین امام فرمودند: «انه کره ان یلبس القمیص المکفوف بالدیباج و یکره لباس الحریر و لباس القسی والوشی و یکره لباس المثیره الحمراء فانها مثیره ابلیس» (وسایل الشیعه ج4 ص371)
3) شکل لباس:
شکل پوشاک اثرات بسیار بهداشتی، اجتماعی و اخلاقی در زندگی انسان دارد. مخصوصاً در زمان ما که پوشاک نماد و سمبل تفکر و اعتقاد پوشنده آن هم می باشد. باتوجه به اینکه شکل لباس یک عامل مهم فرهنگی به حساب می آید و در زندگی انسان یک اصل اساسی است این پرسش مطرح می شود که چرا این همه تغییر و تحول در ظاهر پوشاک انسان بوجود می آید؟تغییر و تحول در شکل پوشاک به خاطر روحیه بلندپروازی انسان است چون که انسان استعداد کمال طلبی دارد و به دنبال پوشیدن مدل های جدید لباس است. اما این روحیه وقتی حالت انفعالی و تقلیدی به خود می گیرد به یک ابزار ویرانگر تبدیل می شود و انسان را به مدپرستی و تقلید از دیگران سوق می دهد.همانندسازی «تشبه» در فرهنگ یک وسیله برنده در دست فرهنگ مهاجم است و زمینه از بین رفتن فرهنگ ملی را فراهم می کند. امام صادق(ع) در این مورد می فرماید: «خداوند به پیامبری از پیامبران وحی: به قومت بگو که لباس دشمنان مرا نپوشند و غذای دشمنان مرا نخورند و راه و روش دشمنان مرا نپویند که در این صورت آنها نیز ـ همانند کفار ـ دشمنان من خواهند شد. » (وسایل الشیعه ج15 ص641) و همچنین ایشان روایتی از امام علی(علیه السلام) بدین شکل نقل می کند که « این امت اسلام (شامل عربها، ترکها، فارسها و...) پیوسته در خیر و خوبی و سعادت و نجات هستند تا زمانی که لباس عجم ها را نپوشیده اند ( عجم یعنی کفار نه ایرانیان ) و غذای عجم ها را نمی خورند . » (وسایل الشیعه ج24 ص783)در این روایت به این نکته تأکید شده است که تقلید و همانندسازی، زمینه از بین رفتن فرهنگ بومی را فراهم می سازد.شکل لباس یک عامل مهم فرهنگی به حساب می آید و یک اصل اساسی در زندگی بشری به حساب می آید که اگر حالت نامعقول به خود بگیرد اختلال نظام فکری جامعه، نتیجه آن خواهد شد «اگر ما در جراید و مجلات مصور تغییراتی را که در مدت یک قرن در لباس اروپا روی داده، ملاحظه کنیم، البته معلوم می شود که افکار اروپاییان در این مدت زمان تا چه حدود و درجه در معرض تحول و تغییر واقع شده است و در وضع و شکل آن تا چه اندازه تبدیلات روی سلیقه و مذاق عصری روی داده است برخلاف لباس عربها» (تاریخ تمدن اسلام و غرب ص 844) در شکل لباس چند نکته را باید در نظر گرفت:
1. برطرف کننده عیوب و پوشاننده سؤآت باشد.
2. ازنظر اقتصادی اسراف و تبذیر به حساب نیاید. امام صادق(ع) دراین باره می فرماید: « اسراف این است که لباس خوبت را به لباس روزانهی خود تبدیل کنی [یعنی لباس نو و لباس بیرون خود را به لباس دم دستی بدل کنی] »(وسایل الشیعه ج5 ص22) اسحاق بن عمّار می گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم : آیا مؤمن مىتواند ده پیراهن داشته باشد ؟ حضرت فرمود: آرى. عرض کردم : بیست پیراهن چه ؟ فرمود : آرى . اینها اسراف نیست ؛ اسراف آن است که لباس بیرونت و مهمانیت را لباس خانه و دم دستى قرار دهى .(بحار الأنوار 79 / 317 / 1 )
محدوده آرایش و آراستن
اگرچه مردان هم میتوانند از آرایش و زینتهای موجود بهره بگیرند اما از هر آرایشی که موجب شباهت ایشان به زنان بشود، نهی شدهاند. پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) مردانى را که خود را به زنان شبیه و زنانى را که خود را به مردان شبیه مىکنند، لعن فرموده است.(خصال، ترجمه جعفرى ج2، 403، هفتاد و سه ویژگى در آداب زنان و فرق میان احکام آنان و احکام مردان، ص،401 ). درست است که تمام زیورها و زینت ها برای زنان حلال است اما با وجود آن که مطلق آرایش برای زنان پسندیده است از آرایش زنان در معرض نامحرمان شدیدا نهی شده اما در مقابل برای آرایش زن در حضور همسر بسیار سفارش شده است. زن مؤمنه که شوهر دارد باید که هر چه بتواند آرایش نفس بجا آورد و لباس نیکو بپوشد، و زینت بر خویشتن کند، و عطر و بوى خوش بکار برد.
مدل مو
بلندی مو برای مردان بخودی خود در اسلام مباح و جایز است و برای زنان بسیار تاکید شده است.پیامبر صلىاللهعلیهوآله خطاب به مردان می فرمایند :هر کس موى سر را بلند کند، یا باید به آن خوب رسیدگى کند یا کوتاهش کند (وسائل الشیعه ج 2 ص 129) اما کوتاه بودن مو برای مردان مناسب تر است . امام صادق علیه السلام می فرماید: موی سرت را کوتاه کن؛ چرا که (با کوتاه کردن مو) آلودگی ها و انگل های آن را کم،و گردنت را استوار و نور چشمت را افزون می کند.( الکافی ج 6 ص 484) مردان به دلیل مشغله زیاد و کم حوصلگی معمولا بهداشت موهای بلند خود را به طور کامل رعایت نمی کنند اما زنان هر چه هم پر مشغله باشند به خاطر اینکه یکی از وظایف او نظافت است در رعایت بهداشت موهای بلند خود کوشا هستند.
آرایش ناخن
از آنجایی که زیر ناخن های بلند محلی برای تجمع میکروب هاست تاکید اولیا دین بر کوتاه کردن ناخن ها می باشد. امام صادق علیهالسلام :ناخنها را کوتاه کنید ؛ زیرا جایگاه شیطان (و میکرب) است .( من لایحضره الفقیه 1 / 132) اما از سویی به نیاز زنان که به زیبا بودن علاقه مندند نیز توجه شده و به آنان سفارش شده تا ناخن های بلندی داشته باشند. امام صادق علیهالسلام می فرمایند : پیامبر به مردان فرمودند : ناخنهایتان را کوتاه کنید، و به زنان فرمودند : ناخنهایتان را بلند بگذارید ؛ زیرا براى شما زینت بخشتر است .( من لایحضره الفقیه ج 1 ص 128)
هر سر انگشتش خضاب و ناخضاب فندق تر بود یا عناب ناب
ناخنانش بدرهای مختلف بدرهای او ز حنا منخسف (جامی)
روغن مالیدن
استحباب روغن مالی بدن به روغن هایی همچون بنفشه و زنبق (یاسمین ) در روایات وارد شده وخواصی برای آن ذکر شده هر چند افراط در روغن مالی نیز در روایات نکوهش شده ودر برخی روایات سالی یکبار و یا حد اکثر ماهی یکبار لازم دانسته شده هر چند رخصت در هفته ای یکبار نیز داده شده لکن نکته ای که باید توجه داشت این است که آنچه در سیره پیامبر واهل بین وارد شده روغن مالیدن به بدن است واز جمله سر ودر هیچ کدام از روایات موی سر مطرح نشده علاوه بر اینکه سیره پیامبر واهل بیت بر تراشیدن موی سر بوده است بنا بر این روغن مالی انان به گونه ای بوده که به پوست سر میرسیده وجنبه خاصیتی ان بیشتر مد نظر بوده ونه صرف آراستگی ظاهری هر چند این هم میتواند بخشی از فلسفه آن باشد ماده ژل هم بستگی دارد به اینکه از روغن باشد یا خیر در صورتی که از روغن باشد مالیدن ان به سر وبدن میتواند پسندیده باشد ودر صورتی که از روغن نباشد که ظاهرا چنین است ارتباطی با روغن مالی ندارد (وسائل الشیعه 2 / 156-165) (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: 1/100111278)امام صادق علیهالسلام: روغن [مالیدن به پوست] آن را نرم و عقل را زیاد مىکند ؛ روزنههاى پوست را پاک مىکند و آلودگى تن را از بین مىبرد و رنگ پوست را روشنى مىبخشد .(الکافى ج 6 ص 519 )
سرمه کشیدن
سرمه کشیدن مرد فی نفسه اشکالی ندارد. اما اگر موجب مفسده گردد جایز نیست و باید عرف جامعه را نیز در نظر گرفت. طبق استفتاء از دفتر رهبری به شماره 126018، ایشان چنین جواب داده اند: فی نفسه مانعى ندارد ؛ولى اگر به نحوى باشد که تشبه مرد به زن محسوب شود، جایز نیست. پس مردان می توانند برای بهره مندی از خواص سرمه در جهت تامین سلامتی چشم، شب ها که در منزل هستند از سرمه استفاده کنند.امام صادق علیهالسلام :سرمه، مو بر مىرویانَد، دیده را تیزى مىبخشد، و انسان را بر طولانى ساختن سجده، یارى مىرساند.(الکافی 6 / 494 ). از طرفی سرمه کشیدن برای زنان زینت محسوب می شود و پوشاندن آن از نامحرم لازم می باشد.
زهی کرشمه ی تو را سرمه سای چشم سیاه دو عالم نگرستن بهای چشم سیاه (محتشم کاشانی)
استعمال عطر
خوش بو بودن و استعمال عطر از مواردی است که بزرگان دین بر آن بسیار تاکید نموده اند. امام رضاعلیهالسلام :از سنّتهاى پیامبران است : عطر زدن، کوتاه کردن مو و فراوانىِ آمیزش(الکافی 5/320/3).آن قدر این مسئله اهمیت دارد که سفارش شده بیش از آن چه خرج خوراک می شود برای خرید عطر هزینه گردد. امام صادق علیهالسلام رسول خداصلى الله علیه وآله وسلّم براى عطر بیشتر از غذا خرج مىکرد .(الکافی6/512/18). حتی اگر استعمال عطر به طور روززانه مقدور نباشد حداقل هفته ای یک بار حتما از آن استفاده گردد.امام کاظم علیهالسلام :شایسته است که مرد هر روز از بوى خوش استفاده کند ؛ اگر هر روز نتوانست، یک روز در میان عطر زند و چنانچه این هم مقدورش نبود جمعهها را ترک نکند .( الکافی 6/510/4).
خالقا عطار را بویی فرست از بهر آنک هر که عطار است بوی عطر در وی مضمر است (عطار نیشابوری)
همیشه بوی خوش برای همگان لذت بخش است لذا در استفاده از عطر نکات قابل تاملی برای زنان وجود دارد. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :عطر زنانه رنگش آشکار و بویش پنهان است و عطر مردانه بویش آشکار و رنگش ناپیداست .(الکافی 6 / 512 / 17). منظور از این حدیث این است که نباید بوی عطر خانم ها زیاد باشد . به طوری که براحتی قابل استشمام برای اطرافیان (نا محرم) باشد. اما برای مردان استعمال عطرهای تند سفارش شده است. زنان باید دقت کنند که عطر را صرفا در محیط خانه یا محیط هایی که نامحرم آنجا حضور ندارد استفاده نمایند.پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم: هر زنى که به خود عطر زند و از کنار عدّهاى (مرد) بگذرد تا بویش به مشام آنها رسد، زناکار است .)(سنن النسائى 8 / 153). استعمال بوی خوش توسط زنان اگر به قدری زیاد باشد که براحتی قابل استشمم باشد سبب لعن فرشتگان و قبول نشدن نماز و .. می گردد. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :هر زنى که خود را خوشبو نماید و به مسجد در آید، نمازش پذیرفته نیست تا هنگامى که خود را شستشو دهد(و بوى عطر را از تن خود بزُداید.) (سنن ابن ماجة 2 / 1326 / 4002)
بخور عطر و آنگه روی زیبا دل از شادی کجا باشد شکیبا (نظامی گنجوی)
خضاب کردن(رنگ کرن مو)
رنگ کردن موی سر و صورت (ریش) چه به وسیله حنا و چه رنگ سیاه از مستحبات است، و نه تنها اشکال ندارد که در روایات به آن سفارش شده است: «از امام صادق علیه السلام در باره رنگ کردن موی سر و صورت (ریش) سؤال شد که آیا از سنت است؟ فرمود بلی. سؤال شد، امیر مؤمنان علیه السلام رنگ نمی کرد، فرمود: بدان جهت بود که رسول خدا صلی الله علیه و آله به او فرمود: به زودی محاسنت از خون سرت رنگین خواهد شد»( حر عاملی وسائل الشیعة 2/ 82 ).قسمت پایانی این حدیث اشاره به این دارد که به زودی با ضربت شمشیر ابن ملجم محاسن امام علی علیه السلام از خون سرش رنگ خواهد شد.رنگ کردن مو برای زنان و مردان از نظر دین و عرف جایز و بلامانع است. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :به حنا خضاب بندید؛ چرا که دیده را جلا مىدهد، مو بر مىرویاند، بو را خوش مىسازد و همسر مرد را آرامش مىبخشد. (الکافی 6 / 483 / 4). اهمیت رنگ مردن مو در دین را می توان از این سخن پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم دریافت که فرموده اند: خرج کردن یک درهم براى خضاب، برتر از خرج کردن یک درهم در راه خداست (الکافی 6 / 482 / 12)
سپید مویم بر سر بدیده اند مگر از آن به دود سیاهش همی خضاب کنند (مسعود سعد سلمان)
نتیجه گیری
دین مبین اسلام علاوه بر آراستگی درونی و سفارش همگان به داشتن لباس تقوا، به آراستگی ظاهری افراد امت خود نیز توجه دارد و در هر زمینه ای توصیه های لازم و موثری نموده است. مشخص کردن حدود آرایش ظاهری بدین سبب است که مسلمانان به کفار و دشمنان خدا و رسولش شبیه نگردند و مسلمانان با نوع پوشش خود متمایز از اجانب باشند.
مراجع
الف) کتاب ها
قرآن کریم.
ابن بابویه، محمد بن علی (1363)؛ من لا یحضره الفقیه، جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة: قم
ابن ماجه، ابوعبداﷲ محمدبن یزید ؛ سنن.
ابن بابویه، محمد بن علی(1382)؛ الخصال، مترجم: جعفری، یعقوب . نسیم کوثر: قم.
دهخدا، علی اکبر : لغت نامه دهخدا
حداد عادل، غلامعلی(1374)؛ فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگى. سروش(انتشارات صدا و سیما): تهران.
طباطبایی, محمد حسین( 1375 ق)؛ المیزان. دارالکتب الاسلامیه: تهران.
عاملی، حر؛ وسایل الشیعه.
کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی. دارالکتب الاسلامیه: تهران.
کلینی، محمد بن یعقوب(1388) ؛ فروع کافی. قدس: قم.
گایتون، آرتور(1986). فیزیولوژی پزشکی. ج. سوم. مترجم: شادان، فرخ. شرکت سهامی چهر :تهران.
مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی؛ بحار الانوار.
مکارم شیرازی، ناصر : تفسیر نمونه
ب) مقالات
بهرامی, ناصر. (1386).« آراستگی از دیدگاه معصومان علیهم السلام»، فرهنگ کوثر، سال دهم، شماره 69، قم, ص 71
ج) منابع الکترونیکی
نوش آبادی, انسی . (20/10/1391)؛ «آرایش و آراستگی در قرآن» ؛
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=134565
کاملی, ابراهیم.(22/10/1391)؛ «لباس از نگاه قرآن و عترت», روزنامه کیهان.
http://www.bashgah.net/fa/content/show/14628