طبیعی است که با افزایش قیمت یک کالا متقاضیان نمونه های دست دوم آن کالا حتی بالا رفتن بها صعود کنند. این قاعده در صنعت خودروسازی نیز صدق می کند.
با بررسی بازار خودروهای دست دوم می توان به راحتی به این نکته پی برد که متقاضیان و خریداران محصولات این بخش از بازار افزایش یافته اند. این متقاضیان جدید همان هایی هستند که تا پیش از انفجار قیمت در بازار خودرو، مشتری صفر کیلومترها بودند، اما کاهش قدرت خریدشان در کنار رشد قیمت، آنها را روانه محدوده دستدومها کرده است.
به نقل از دنیای اقتصاد، با توجه به آمار های شگفت انگیزی همچون پراید 50 میلیون تومانی و 206 بالای 100 میلیون تومان طبیعی است که فاصله ای نسبتا عمیق و بزرگ بین قیمت خودروها و قدرت خرید مشتریان ایجاد شود. در این بین مشتریانی که دیگر جایی در بازار صفر کیلومتر ها ندارند به سراغ بازار دست دوم ها رفته و شانس خود برای خرید خودرو را آنجا امتحان می کنند.
به عنوان مثال، دستهای از مشتریان که قصد داشتند با شرکت در طرحهای پیشفروش خودروسازان، صاحب خودرو شوند، پس از رشد شدید قیمتها تصمیم گرفتند محصولی دست دوم را خریداری کنند. احتمالا آنها با یک حساب سرانگشتی به این نتیجه رسیدهاند که با توجه به صعود منحنی قیمت خودروهای صفر کیلومتر، توان خرید در این بخش را ندارند و بهتر است خودرویی دست دوم بخرند.
در خصوص خودروهای وارداتی نیز روال به همین ترتیب است. با توجه به انفجار قیمت های خودروهای وارداتی مشتریان نمونه های دست دوم آن ها افزایش قابل توجهی داشته اند. البته بسیاری از خریداران خودروهای وارداتی به سمت بازار خودروهای چینی و نمونه های داخلی نیز متمایل شده اند.
اصلی ترین دلیلی که رونق بازار خودروهای دست دوم را توجیه می کند رشد سرسام آور نمونه های صفر کیلومتر است. به عنوان مثال، کسی که تا قبل از رشد قیمتها قدرت خرید تندر90 صفر کیلومتر را داشته، حالا توانایی خرید مدل دست دوم این محصول یا محصولاتی دیگر را دارد. این ماجرا در مورد آنهایی که در طرحهای پیشفروش خودروسازان شرکت کرده و مشمول قیمتگذاری در حاشیه بازار شدهاند نیز صدق میکند. این دسته از مشتریان، با در نظر گرفتن توان خرید خود اقدام به شرکت در پیش فروشها کردهاند و حالا باید چند میلیون تومان بالاتر از آنچه تصور میکردند و متناسب با توان خریدشان بوده، هزینه کنند تا خودروی ثبتنامی را تحویل بگیرند. با این حساب، بسیاری از آنها ناچار شدهاند قید خودروی ثبتنامی را زده و به بازار دستدومها رجوع کنند.
به علاوه عدم اطمینان به سطح کیفی خودروهای جدید نیزعاملی است برای حرکت خریداران به سمت بازار خودروهای دست دوم. در واقع استدلال این دسته از مشتریان این است که خودروهای دستدوم (تولید شده در دوران پیش از تحریم) بهدلیل استفاده از قطعات اصلی، کیفیت بالاتری در مقایسه با تولیدات تحریمی دارند و بنابراین آنها را برای خرید انتخاب میکنند.
این استدلال چندان هم غیر منطقی و بی ربط نیست. در دور قبلی تحریم ها بهتدریج مشخص شد خودروسازان بهدلیل محدودیتهای ناشی از تحریم، مجبور شدهاند قطعات موردنیاز خود را از منابع فرعی تامین کنند. قطعات موردنظر طبعا از سطح کیفی مناسبی در مقایسه با نمونههای اصلی برخوردار نبودند و این موضوع سبب شد کیفیت خودروهای داخلی پایین بیاید. طبیعی است که با توجه به اینکه دور جدید حریم ها سختگیرانه تر نیز می باشد اطمینان مشتریان ایرانی به محصولات تولیدی خودروسازان کاهش یابد.
در کنار اینها، مشتریان دیگری نیز وجود دارد که ترجیح می دهند به جای خرید خودروهای صفر کیلومتر، به سراغ مدلهایی بالاتر اما دستدوم میروند، چه آنکه برای آنها سطح کیفی اولویت دارتر از نو بودن محصول است. بهعنوان مثال، ممکن است برخی مشتریان ترجیح دهند به جای آنکه 200 میلیون تومان برای خرید خودرویی چینی و پر آپشن پول بدهند، این مبلغ را صرف خرید یک خودروی دستدوم وارداتی کنند.