نتایج یک پژوهش نشان میدهد انجام مشاوره شناختی- رفتاری، بر مولفههای روانی و جسمانی کیفیت زندگی در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک تاثیر داشته و منجر به بهبود کیفیت زندگی آنها شده است.
به گزارش به نقل از ایسنا، سندرم تخمدان پلیکیستیک از شایعترین بیماریهای غدد درونریز است که تأثیر زیادی بر فرد مبتلا دارد. میزان شیوع این بیماری که شایعترین علت ناباروری زنان است در سراسر جهان بین 5 تا 20 درصد گزارش شده است.
در پژوهشی که توسط فرزانه جلیلیان از دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کرمانشاه، مرضیه کبودی از دانشگاه پیامنور کرج، مریم طهرانیزاده از مرکز تحقیقات سنجش سلامت پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی و همچنین فاطمه نقیزاده موغاری و علی منتظری انجام شده، آمده: است «علت دقیق به وجود آمدن سندرم تخمدان پلیکیستیک دقیقاً مشخص نیست ولی احتمالاً پیدایش این سندرم چندعاملی است و در اثر موارد واکنش متقابل میان عوامل ژنتیکی و محیطی ایجاد میشود.
به علت چاقی و اختلال در تحمل گلوکز، احتمال ابتلاء به دیابت نوع دو، افزایش غیرطبیعی چربی خون، افزایش فشار خون و بیماریهای قلبی عروقی در این افراد بیشتر است. همچنین عدم تخمکگذاری مزمن و اختلال در تعادل در هورمونهای استروئیدی سبب بروز علائم و نشانههای مزمن و آزاردهنده و عوارض سلامتی دراز مدت (سرطان اندومتر، دهانه رحم و …) در مبتلایان به سندرم تخمدان پلیکیستیک میشود. مطالعات متعددی نشان داده که آثار و عوارض به جا مانده از سندرم تخمدان پلیکیستیک سبب آسیبهای روانی و کاهش معنادار کیفیت زندگی و کیفیت زندگی وابسته به سلامت در زنان مبتلا میشود.»
همچنین در بخش دیگری از این مطالعه آمده است: «مولفههای مؤثر بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک در ابعاد جسمانی شامل اضافه وزن، پرمویی، ریزش موی سر، جوش، اختلالات قاعدگی و اختلال در سلامت عمومی، و در ابعاد روانی، عاطفی شناختی و اجتماعی شامل افسردگی، نا امیدی، ترس و اضطراب، بدخلقی، درونگرایی، اعتماد به نفس پایین، احساس خجالت و شرمندگی، ناتوانی در حل مساله و برنامهریزی، گوشهگیری و انزوا طلبی، ناتوانی در بیان مشکلات به اطرافیان، سرزنش توسط همسر به دلیل ناباروری، از بین رفتن خصوصیات زنانگی و ظهور خصوصیات مردانگی و اختلال در رابطه زناشویی و غیره است.»
فرزانه جلیلیان و همکارانش در این پژوهش میگویند: «این پژوهش مداخلهای، به شیوه کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 44 نفر از بیماران مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک مراجعهکننده به مرکز آموزشی درمانی شهید اکبرآبادی شهر تهران در سال 1396 انجام شد. دامنه سنی مشارکتکنندگان 21 تا 40 سال بود. شرکتکنندگان در دو گروه کنترل و مداخله در این پژوهش شرکت کردند. حدود 86 درصد از زنان گروه مداخله و حدود 82 درصد زنان گروه کنترل خانهدار بودند. این دو گروه تفاوت معناداری در وضعیت اشتغال به لحاظ آماری نداشتند. بازه سن شروع قاعدگی واحدهای پژوهش 8 تا 16 سال و بازه طول مدت نازایی آنها 2 تا 14 سال بود.»
در این پژوهش آمده: «دامنه مدت زمان بیماری از یک ماه تا 240 ماه بود. وضعیت قاعدگی حدود 68 درصد زنان از گروه مداخله و گروه کنترل نامنظم بود. در گروه مداخله 95.5 درصد و در گروه کنترل 68.2 درصد فرزندی نداشتند. مقایسه ابعاد کیفیت زندگی دو گروه مداخله و کنترل در نوبت اول سنجش کیفیت زندگی در حیطههای مختلف کیفیت زندگی تفاوت معناداری میان دو گروه کنترل و مداخله وجود نداشت.»
این مطالعه بیان میکند: «مقایسه ابعاد کیفیت زندگی در گروه مداخله در نوبت اول و دوم سنجش کیفیت زندگی بعد از انجام واحدهای مشاوره پژوهش نسبت به قبل از مشاوره در تمامی حیطهها نمره بیشتری کسب کردهاند. با توجه به یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت مشاوره شناختی رفتاری در این پژوهش توانسته است در بهبود کیفیت کلی زندگی و در چهار حیطه آن (عاطفی، پرمویی، وزن و مشکلات ناباروری) به میزان قابل توجهی مؤثر واقع شود. بنا بر نتایج پژوهش حاضر، پیشنهاد میشود برای ارتقای وضعیت روانی و جسمی زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک شایسته است خدمات حمایتی مبتنی بر مشاوره با روشهای مناسب با مشارکت فعال بیمار با برنامهریزی مدون ارائه شود.»
این پژوهش در دوره 17 شماره 6( آذر و دی 97) در نشریه پایش به چاپ رسیده است.