سرویس فرهنگ و هنر مشرق- فیلم های سیاسی-
اجتماعی و دربردارنده ویژگی های رفتاری و یا کنش های گروهی مردمان نقاط مختلف جهان
در دهه های اخیر روندی روبه رو رشد داشته اند و با اینکه ازدیاد شمار آنها لزوماً
به معنای ارتقای کیفی آنها نبوده اما همین روال رو به ترقی خبر از کوششی می دهد که
نسل های جدید هنرمندان برای رسیدن به جامعه ای بهتر از طریق ترسیم معایب سیاسی و نظایر
آن در کارهای هنری خویش دارند.
دیر زمانی سازندگان
فیلم های سیاسی- اجتماعی به هنرمندانی کم شمار همچون کاستا گاوراس یونانی، فرانچسکو
رزی ایتالیایی، وتئو انجلو پولوس یونانی و اولیور استون آمریکایی ختم می شدند ولی
در دو دهه اخیر طیف وسیع تری را در برگرفته و هر یک نیز حرف های رسایی را برای
گفتن داشته اند. به واقع معنای سینمای سیاسی- اجتماعی هم عوض شده و اگر پیشتر فقط
آماری همچون «زد» و «گمشده» و وصف کودتاهای خاص در این سو و آنسوی جهان دستمایه فیلم های سینمایی
قرار می گرفت، اینک موضوعات کوچکتر نیز در مرکز توجه قرار می گیرند و البته مسایل
داخلی کشورها و جنگ های منطقه ای هم به سوژه های کاری
فیلمسازان تبدیل شده اند. جنگ ویتنام که سال ها سوژه اول فیلم های آمریکایی و
سینماگران معترض به مداخله جنایتکارانه آمریکا در امور این کشور بود، چند صباحی
است که جایش را به فراز و فرودهای سیاسی در شمال آفریقا و یا تحولات در شرق اروپا
داده و در هر حال سینمای سیاسی قدم های بلندی برای کامل تر و بسیط تر شدن برداشته
است.
پختگی یک جوان
«Desierto» (صحرایی) عنوان
فیلم تازه ای است که یوناس کوارون پسر الفونسو کوارون کارگردان مشهور مکزیکی ساخته
و روانه بازار کرده و با اینکه این فقط دومین فیلم بلند در کارنامه او به شمار می
آید اما کاری پر شتاب و خطیر و فیلمی سیاسی، اجتماعی و حادثه ای است و پختگی ای از
آن برمی خیزد که فقط در کارهای نخبگان می توان آن را پیدا کرد.البته یوناس کوارون
سال ها دستیار و همراه پدر نامدارترش و سناریست مشترک فیلم های او بوده و همان
تلاش ها بود که کمک کرد تا کوارون پدر جایزه اسکار برترین فیلم سال 2013 را با کار فضایی فوق
العاده ای چون «جاذبه» تصاحب کند، «Desierto» به لحاظ سوژه و موضوع 180 درجه با
«Gravity» فرق
دارد اما به لحاظ سبک و روش فیلمسازی به همان شکل آسان و سرراست و مینی مالیستی
است و البته وقایع اش در تضاد با «جاذبه» نه در آسمان و فضای لایتناهی بلکه در
سرزمین نیمه صحرایی و تا حدی خشک مکزیک و در منطقه های مرزی این کشور با آمریکا و
در نتیجه در خاک کره زمین شکل می گیرد و ما با یک تخیل صرف فضایی و کاری فانتزی و
رویایی طرف نیستیم.
خطراتی بزرگ
یوناس کوارون در سال 2007 اولین فیلم بلندش در
مقام کارگردان را عرضه کرد که کاری بود به نام «سال ناخن» که فیلمی از ژانر جنایی
و تریلر و در عین حال سیاسی و سرشار از سبعیت بود و هیچ توضیحی هم بابت زیاد بودن
خشونت هایش به مردم ارائه نداد. اینک فیلم جدید یوناس کوارون درباره مهاجرانی است که
عمدتاً مکزیکی و لاتن تبار هستند و به شکل های غیرقانونی وارد خاک آمریکا می شوند
و به تناسب نام فیلم (صحرایی) در گستره ای نامحدود از بلاتکلیفی ها و حتی خطرات
بزرگتر از آن قرار می گیرند و در این داستان بخصوص به شکل فجیعی به قتل می رسند.
دو بازیگر اصلی فیلم گائل گارسیا برنال مکزیکی و جفری دین مورگان آمریکایی هستند
ولی شاید ستاره اصلی فیلم فضاسازی و تاکیدی باشد که کوارون روی محل و محیط تیره
وقوع اتفاقات که دشت های خشک و غیرقابل کشت وسیعی است، صورت می دهد و از طریق همین
برهوت حرف از احساسات گمشده انسان ها در شرایط سخت زیستی و از مرگ محتوم آنها می
زند. در سکانس آغازین فیلم، دوربین دیمی ین گارسیا که مدیر فیلمبرداری این
اثر سینمایی است بینندگان را به محیطی وارد می کند که در 90 دقیقه بعدی تمامی اتفاقات
در آن روی می دهد. خورشید به شکلی بیرحمانه بر این گستره فاقد آب می تابد و در
همین حال کامیونی که حامل انسان های پرشماری است و مهاجران غیرقانونی را از آن سوی
مرزها به داخل آمریکا می آورد، به سبب نقص فنی متوقف می شود و 14 مهاجر مکزیکی مجبور
به پایین آمدن از کامیون و حرکت با پای پیاده در باقی مانده مسیر می شوند. در
سرزمین نامطمئن و مشکوک و در مرزهای بی قانون، یوناس کوارون با تصاویر خود ما را
بر روی کاراکتر کلیدی مویزس (با بازی گائل گارسیا برنال) متمرکز می سازد و او یک
هدایتگر ویژه و ارشد برای این مهاجران است زیرا چند بار این مسیر را طی کرده و
«راه بلد» است و می تواند کمک های روحی لازم را هم به این مسافران اجباری و
ناامید ارزانی کند.
وقتی مرد مسلح سرسخت
می آید
با این حال برای مویزس
هم آنچه در صحنه ها و دقایق بعدی روی می دهد، تازه و اتفاقاتی غیرقابل پیش بینی و
مهارنشدنی است. دقایقی بعد از عبور آنها از مرز و ورود مهاجران به خاک آمریکا، یک
مرد مسلح و سرسخت و بیرحم به نام سم (با بازی جفری دین مورگان) که معلوم نیست با
کدامین مجوز درصدد قتل مهاجران و پناهجویان است، از راه می رسد و غافلگیرشان می
کند. تنها همراهان وی یک کامیون معمولی، یک سلاح پر خشاب و سگی هستند که انگار
همگی هوای او را دارند! صحنه بعدی تکان دهنده است، زیرا برخلاف آنچه از این چهره آرام
انتظار آن می رود شروع به تیراندازی به سمت شماری از مهاجران و سرنشینان کامیون
متوقف شده می کند و در یک چشم به هم زدن رنگ خون بر صحرا می نشیند. مهاجران باقی
مانده دست به فرار می زنند اما سم ساعاتی بعد آنها را هم می یابد و به نوبت و یکی
یکی از پای در می آورد. برای آنها مرگ به دست سم بسیار شیرین تر از گرفتار آمدن در
چنگال های سگی است که او انواع طرق مبارزه ای و شکار انسان ها را به وی آموخته است.
لبه تیز ماجراها
موفقیت
«Desierto» در
نشان دادن بی واسطه این خشونت ها و محو شدن مصلحت و سلامت پناهجویان در دام انسان
های سلطه طلب و بیرحم است و فیلم از یک برخورد وحشیانه و طراحی شده با مهاجران
سایر کشورها در خاک آمریکا می گوید. کوارون چنان منطقه پیش رو و محل پرت افتاده شکل گیری اتفاقات را در
تصاویر خود اسکن و ترسیم می کند که لبه تیز ماجرا بیشتر و رویدادها مهلک تر و نگران
کننده تر می شوند. نوع تصویربرداری اتفاقات و شکار انسان های سرگشته توسط سم و
فرار گروهی مویزس و مهاجران به شکلی است که بیننده حس می کند خودش هم در آن محل
حاضر و یکی از افراد در معرض تهدید است و موسیقی متن پر شتاب و سرشار از استرسی که
یوان لموان موزیسین فرانسوی برای این فیلم سروده به گونه ای است که بر این استرس
ها می افزاید.
واپسین راههای زنده
ماندن
وقتی شب می رسد و چند
ساعت استراحت، باقی مانده گروه مهاجران را به روشنایی صبح روز بعد پیوند می زند،
مویزس و همراهانش باید واپسین راههای زنده ماندن و فرار از دست سم را بیازمایند و
از این پس تقابل مستقیم مویزس و سم آشکارتر و به سوژه نخست تبدیل می شود. هر چقدر
کاراکترسازی های کوارون روی دو چهره اصلی وسیع و کارساز است، فقدان توضیحات لازم
درباره مهاجران کشته شده و یا در آستانه مرگ ایجاد حس سمپاتی در مقابل آنها را
دشوارتر می سازد زیرا بینندگان پیشینه ولو کوچکی از این آدم ها ندارند تا بر پایه
آن بتوانند دل بر آنها بسوزانند و غصه قتل بیرحمانه آنها را بخورند. این فیلم نمونه
ای تازه و روشن از تقابل نیکی و شر در قالب دو کاراکتری است که برشمردیم اما حتی
توضیح نمی دهد سودی که سم از کشتن این مهاجران غیرقانونی می برد به چه میزان می
رسد و او چرا به دنبال این کار است. شاید این هم از نکات متعدد گم شدن در مرزهای
طولانی و وسیع صحرایی مکزیک و آمریکا باشد. آنجا که تجارت نصف و نیمه آدم ها و قمارهای سیاسی
روی آنها رایج ترین وسیله کسب درآمدهای آغشته به خون قربانیان است.
مشخصات فیلم
عنوان:
«Desierto» صحرایی
محصول: مشترک کشورهای
مکزیک، آمریکا و فرانسه
ساخته: کمپانی های
اسپرانتو کینو و اورنج استودیوی مکزیک
تهیه کنندگان: کارلوس
کوارون، الفونسو کوارون، الکس گارسیا و دیوید لینده
سناریست و کارگردان:
یوناس کوارون
مدیر فیلمبرداری: دیمی
ین گارسیا
تدوینگر: یوناس کوارون
موسیقی متن: یوان لوان
طول مدت: 91 دقیقه
بازیگران: گائل گارسیا
برنال، جفری دین مورگان، الوندرا هیدالگو، دیه گو کاتانو، مارکو ارز، اسکار فلورس
گوئررو و دیوید پرالت اریولا
منبع: بانی فیلم